بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : يکشنبه 28 آبان 1391      1:0
روزنامه گاردین از لزوم تغییرات در نگرش چپ های بریتانیا می‏گوید

چپ ها در دوران جدید

چیزی مثل \"لحظه سرنوشت ساز\" برای چپ ها وجود ندارد. به خصوص در انگلستان، دو بحران بزرگ سرمایه داری در یک قرن اخیر، یعنی رکود بزرگ دهه 1930 و بحران نفتی دهه 1970 منجر به روی کار آمدن دو نخست وزیر محافظه کار شده است.

 

اقتصاد ایرانی: فروپاشی شرکت مالی لمن برادرز (Lehman Brothers) لحظه سرنوشت سازی بود. دوره رونق بی حد و حصر بازارهای مالی به سر آمده است. سیاست های راستی که با تاچر و ریگان شروع شده بودند دیگر فرجامی غیر از زباله دان تاریخ ندارند. این عبارات را چپ ها همه جا زمزمه می کنند. در همایش ها، در مناظره های تلویزیونی، در مطبوعات و حتی اینجا در صفحات روزنامه گاردین. بعد از ورشکستگی  نردرن راک (Northern Rock) گروهی از چپ ها اطمینان یافتند که لحظه موعود نزدیک است. اما آن بیرون، در دنیای واقعی، بحران شرکت ها به بزرگترین تهدید برای بخش عمومی تبدیل شده است ودیوید کامرون، رهبر حزب محافظه کار و نخست وزیر انگلستان، شدیدترین کاهش هزینه های دولتی بعد از جنگ جهانی دوم را به کار گرفته است.

حقیقت اینست که چیزی مثل "لحظه سرنوشت ساز" برای چپ ها وجود ندارد. به خصوص در انگلستان. دو بحران بزرگ سرمایه داری در یک قرن اخیر، یعنی رکود بزرگ دهه 1930 و بحران نفتی دهه 1970 منجر به روی کار آمدن دو نخست وزیر محافظه کار شده است. استنلی بلدوین و مارگارت تاچر. اما خب اکنون فرصت سرنوشت سازی در اختیار چپ ها قرار دارد. اینکه مدل اقتصادی خود را جایگزین مدل نخ نما شده فعلی نمایند.

اما هنوز حزب کارگر حتی خودش هم نمی‏داند این مدل جایگزین چه باید باشد. آنها اصلا در این مورد بحث نمی‏کنند. نه تنها این تابستان بلکه طی دو دهه قبل هم خبری از مطرح شدن چنین مباحثی نبود. اغراق نکرده ام اگر بگویم که تفکر اقتصادی حزب کارگر از سال 1994 به بعد بر مبنای تفکرات گوردون براون شکل گرفت که نتیجه آن یک لیبرالیسم تعدیل شده بود البته به همراه مجموعه ای از نابخردانه ترین اقدامات اقتصادی که تا به حال توسط یک نخست وزیر انجام شده است. چه کسی می‏توانست حتی از رقبای محافظه کار خود هم با بانک ها ملایم تر رفتار کند؟ دیوید کامرون نسبت به براون به مراتب نسبت به بانک ها سخت گیرتر بوده است.

بحث جدی در مورد اینکه سیاست های اقتصادی جایگزین باید چگونه باشند یکی از اصلی ترین چالش های رهبر جدید حزب کارگر است. او وقتی برای تلف کردن ندارد. اد میلیبند باید هرچه زودتر نسبت به کاهش هزینه های دولتی توسط نخست وزیر موضع گیری کند. حزب کارگر نمی‏تواند و نباید با یک تاچریسم دیگر همراه شود. دفاعیه های قدیمی از کاهش نقش دولت در اقتصاد جز لاینفک سیاست های قدیمی و کهنه است. این درست که اصلی ترین دغدغه هر دولتی در زمان رکود باید بازسازی روند سرمایه گذاری، اطمینان از وجود تقاضای کافی در بازار و ایجاد شغل و رشد اقتصادی باشد اما در بلند مدت دولت نقش های دیگری هم برعهده دارد. اعتماد به بازارهای مالی برای اینکه آنها موجب سرمایه گذاری در صنایع جدید بشوند و شغل ایجاد کنند تاکنون ناموفق بوده است. چرا که نهادهای مالی چندان صبور نیستند. بازسازی و به تعادل بازگرداندن اقتصاد باید از اصلاحات ریشه ای بخش بانکداری آغاز شود. ما به نظام بانکداری جدیدی احتیاج داریم تا هدایت اعتبارات به صنایع و بخش خصوصی را تضمین کند.

همانطور که بانکدارها اکنون اعتراف می‏کنند، براون و بلر در مورد قانونمند کردن نظام بانکی خیلی سهل انگاری کردند. تنظیم نظام بانکی نباید تنها محدود به تعیین نرخ بهره و دیگر جزییات فنی باشد. بلکه حزب کارگر باید تمرکز بیشتری را متوجه نحوه عملکرد شرکت ها، اعطای قدرت واقعی و حق تصمیم گیری به کارمندان (در مورد بخش عمومی به مصرف کنندگان) کند که این به معنی اصلاحات ریشه ای در دولت خواهد بود، همراه با تمرکز زدایی قدرت و افزایش قدرت دولت های محلی و سازمان های اجتماعی مانند اتحادیه ها. به این معنی که اگر محافظه کاران به رهبری دیوید کامرون در حال ترویج ایده "جامعه بزرگ" هستند، حزب کارگر هم باید دیدگاه "اقتصاد بزرگ" را مطرح کند. اقتصادی که در آن ثروت مستقیما به جیب ثروتمندان نمی‏رود و عادلانه تر تقسیم می‏شود.

آنچه در زندگی باعث آرامش خیال ما می‏شود اطمینان از داشتن شغل، مسکن، مستمری هایی مانند حقوق بازنشستگی و دسترسی ما به اعتبارات است. اکنون بیشتر انگلیسی ها نگران این منابع اطمینان بخش هستند. چپ ها باید اقتصادی را گسترش دهند که همراه با خود شغل خوب، مسکن و مستمری مناسب به ارمغان بیاورد. چنین اقتصاد اخلاقی ای بر اساس خشنودی عمومی شکل خواهد گرفت که اصول آن حفظ محیط زیست، خلق ثروت، عدالت و شکوفایی انسانیت است.

دوره هویت طبقه ای و فرهنگی که بر اساس آن چپ ها صرفا حامی کارگران بودند دیگر پایان یافته است. حزب کارگر باید ائتلاف های سیاسی جدیدی را شکل دهد که دامنه وسیعی از فرهنگ ها، طبقات و علایق را در برگیرد که این مستلزم روابط سیاسی با افراد جامعه جهت ایجاد یک جامعه خوب و یک اقتصاد همراه با خلق ثروت و توزیع عادلانه باشد.

منبع: گاردین

نویسنده: جاناتان رادرفورد


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

کلمات کلیدی : حزب کارگر بریتانیا
نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir