بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : دوشنبه 4 شهريور 1392      12:3
دولت احمدی نژاد چگونه مسیر اتحاد علیه ایران را هموار کرد؟

کمپین "نه به تحریم" و ضرورت تقویت اقتصاد ملی

سعید لیلاز/ اقتصاددان

پس از انتخابات ریاست جمهوری در 24 خرداد ماه و اعلام نتیجه آن، فرصت مناسبی برای ایجاد جنبش ضد تحریم در کشور ایجاد شده است. جنبش مدنی ضد تحریم می تواند نسبت به اعمال تحریم های غیرمنصفانه قدرت های بزرگ دنیا، موضع گیری کند و صدای اعتراض و مخالفت جامعه ایران را به گوش جهان برساند. این فرصت با توجه به ایجاد انسجام داخلی در کشور، فراهم شده است. می توان آشکارا ملاحظه کر که در طول دو ماه گذشته میان دولت و ملت یا میان اجزاء حکومتی وحدت و هماهنگی مطلوبی ایجاد شده است. در این شرایط است که می توان صدای واحدی را به گوش نظام بین الملل رساند. در این شرایط است که تشکیل جنبش ضد تحریم را در این مقطع ضروری به نظر می رسد. از این طریق می توان به طور منسجم و از موضع حکمت نسبت به تحریم های ظالمانه ایالات متحده علیه ایران اعتراض کرد. همچنین می توان اظهار کرد که این تحریم ها منجر به از پا درآمدن جمهوری سالامی ایران نخواهد شد چراکه بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور ناشی از سوء مدیریت است نه تحیرم.

حال که دولت جدید و شخص اول قوه مجریه بر دیپلماسی هوشمندانه و به دور از تنش تاکید دارد، زمان آن است که در بخش های مدنی خارج از دولت هم پیام درستی به جهانیان ارسال شود. در این راه چهره های مورد وثوق مردم می توانند به هدایت و حمایت این جنبش بپردازند تا از مشروعیت بیشتری برخوردار شود. چهره های سیاسی خارج از دولت که پایگاه مردمی دارند، مراجع تقلید، ورزشکاران و هنرمندان می توانند در پیشانی این جنبش قرار بگیرند. این جنبش می تواند این تلقی که ایران عنصری خطرناک برای جهان است را از میان بردارد و امریکا را که در راستای تحریم ایران موفق شده کشورهای دیگر را با این تلقی همراه کند، در این مسیر با مشکل مواجه سازد.

این جنبش می تواند به کمک دولت جدید بیاید تا کشورهای غربی در برابر خواست دولت و ملت ایران، از اجماع فعلی علیه کشورمان خارج شوند. پیش از این امکان شکل گیری چنین جنبشی وجود نداشت چراکه صدایی که از دولت ایران بلند می شد با این نگاه فاصله داشت. در واقع همان روشی که دولت قبل در پیش گرفت، به آمریکا کمک کرد تا بتواند در جامعه جهانی اجماعی علیه ایران شکل دهد. در سال های پیشین که حتی آمریکا قدرت بیشتری داشت موفق نشده بود کشوری نظیر فرانسه را علیه ایران با خود متحد سازد اما اکنون شرایط به گونه ای است که کشورهای آسیای میانه را نیز به تحریم ایران واداشته است. این موضوع به سیاست خارجی دولت گذشته بازمی گردد که با ادبیات رادیکالی و با تنش زایی در فضای بین المللی، مسیر را برای ایجاد اجماع جهانی علیه کشورمان، هموار ساخت.

دولت آقای احمدی نژاد به غیر از سیاست های افراطی در بخش بین الملل، در اعمال سیاست های اقتصادی که می توانست پشتوانه سیاست خارجی کشور باشد، آنچنان ضعیف عمل کرد که در هر دو جبهه کشور با آسیب های همراه شد.

ظهور تحریم و تاثیر آن

در دهه اول قرن 19 میلادی یک اقتصاددان آلمانی به نام فردریک لیست نظریه خود را بر مبنای سیاست های اقتصادی ناپلئون بناپارت عرضه کرده است. زمانیکه انقلاب کبیر فرانسه رخ داد بریتانیای کبیر و فرانسه وارد یک رقابت تحمیلی و متقابل با یکدیگر شدند به گونه ای که در تمام دریاها بریتانیا اجازه حمل و نقل کالا برای فرانسه را نمی داد و در تمام خشکی ها ناپلئون عرصه را بر بریتانیا تنگ کرده بود تا به زانو در بیاید. این اقتصادان تئوری تکیه بر تولید ملی و برداشتن گمرک های داخلی و حفاظت از مرزها در حوزه اقتصادی را مطرح کرد تا از طریق اتکا بر تولید داخلی بتوانند از وابستگی به خارج رهایی پیدا کنند.

تحریم اینگونه وارد مناسبات بین المللی شد.  البته باید میان انواع تحریم ها تفکیک ایجاد کرد. یک نوع تحریم های بین المللی است که سازمان ملل اعمال می کند که می تواند یک کشور را با چالش های جدی مواجه سازد. یک نوع تحریم هم با عنوان تحریم های یکجانبه شناخته می شود که کشورهای مختلف دنیا به یکدیگر اعمال می کنند. به عنوان مثال کوبا از 1960 میلادی تحت شدیدترین و تحریم های تاریخ است یعنی حدود 55 سال تحت ظالمانه ترین تحریم ها است. کره شمالی نیز از سال 1990میلادی با چنین تحریم هایی مواجه است.

با این وجود که این کشورها اینچنین گرفتار تحریم های یک جانبه بوده اند، در هیچ موردی از تاریخ بشر هنوز مشاهده نشده است که تحریم به تنهایی بتواند یک تمدن و یک ملت را به زانو در بیاورد و منجر به سقوط یک رژیم شود. حتی تحریم های بین المللی قانونی هم نتوانسته اند، اینچنین اثرگذار باشند و کشورها را به زانو در بیاورند. هر چقدر آن کشور به مانند کوبا کوچک باشد و هر چقدر تحریم کننده مثل ایالات متحده آمریکا بزرگ باشد، این اتفاق رخ نمی دهد.

اقتصاد ایران نیز از سال 1358 تاکنون با تحریم مواجه بوده است و تحریم ها همواره شدت داشته است هرچند که شدت تحریم ها از تابستان سال 91 به شکل دیگری بروز پیدا کرده است.

تحریم یکی از قدیمی ترین ابزارهای اعمال فشارهای دیپلماتیک و سیاسی در دنیاست. به عبارت دیگر قدمت تحریم قدمتی معادل تشکیل دولتها در دنیاست و تحریم از دیرباز در روابط بین المللی مورد استفاده قرار می گرفته است.

در این شریط می توان با صراحت به دنیا اعلام کرد که تحریم های بین المللی نمی تواند کشوری را از پا در بیاورد اما آنچه در ایران طی سال های اخیر رخ داده است و مشکلات  اقتصادی را به همراه داشته نه فقط به واسطه تحریم که به دلیل سوء مدیریت های دولت آقای احمدی نژاد بوده است.

با ذکر چند نکته که از آن به عنوان بزرگترین مشکلات اقتصادی ایران یاد می شود، اثبات می شود که این مشکلات ناشی از تحریم نیست.

 از زمان روی کارآمدن دولت آقای احمدی نژاد دو اتفاق در اقتصاد ایران رخ داده است که به کاهش بهره وری در کشور کمک کرده است. ابتدا اینکه اقتصاد در جهت دخالت بیشتر دولت و افزایش تصدی های پیش رفته است و دوم اینکه بخش خصوصی راه خروج از اقتصاد را در پیش گرفت. تمایل دولت گذشته به تصدی بیشتر در اقتصاد موجب کاهش بهره وری در کشور شده و نرخ رشد اقتصادی رو به نزول گذاشته است. در این شرایط  نرخ سرمایه گذاری رو به کاهش می گذارد و بخش خصوصی، ترجیح می دهد از اقتصاد خارج شود. این اتفاق موجب شد تا بخش خصوصی سرمایه های خود را به سمت بازارهای غیرمولد سوق دهد. این موضوع خود موجب افزایش نقدینگی در بازارهای واسطه ای، افزایش تقاضا، رشد قیمت و صعود تورم می شود. در این شرایط  دولت برای اینکه بتواند تورمی که خود به وجود آورده را کنترل کند، به افزایش قابل توجه واردات روی آورده است. بخش مهمی از پول نفت که به واسطه درآمدهای بی نظیر سال های گذشته به دست دولت آمد، برای واردات صرف شد و سرمایه های موجود در کشور سرکوب شد.

یکی از رخدادهایی که در سال 1384 به بعد رخ داد، افزایش قیمت مسکن بود کهارتباطی با تحریم ندارد. تولید مسکن در دولت آقای خاتمی حدود شصت تا هفتاد هزار میلیون متر مربع بود که در دوره آقای احمدی نژاد به 120 میلیون متر مربع رسیده است. این عرضه مسکن که بیشتر از تقاضای روز است باز هم نتوانست مسئله قیمت و عرضه مسکن را در ایران حل کند. اتفاق دیگر که از سال 84 به بعد افتاد این بود که سرمایه گذاری در ایران کاهش پیدا کرد. بخش خصوصی که از صحنه خارج شد و خود دولت هم از سال 85 به کاهش سرمایه گذاری های عمرانی پرداخت.

سیاست های دولت در دو دوره گذشته سیاست های باز توزیعی بود تا سیاست های تولید محور. اگر به شالکه اقتصادی ایران و تمام دنیا نگاه کنیم رشد اقتصادی دو بال اصلی دارد: رشد سرمایه گذاری و رشد بهره وری. در طول این سال ها با تضعیف این دو عامل مواجه شدیم و به همین دلیل نشانه های افت شدید تولید ناخالص داخلی ایران در سال 87 ظهور پیدا کرد. با وجود اینکه در سال 89 اندکی، این دو عامل وضعیت بهتری پیدا کرد اما از اواخر سال 89 رشد تولید ناخالص داخلی با افت شدیدی همراه شد و در سال 90 به حدود سه درصد رسید. این در حالی بود که در سال 1390 حدود 120 میلیارد دلار نفت و فراوردهای نفتی صادر شد و در این سال رکورد واردات ایران شکسته شد.

در این شرایط می توان گفت که هیچکدام از این رخدادها به تحریم ارتباطی ندارد.

این موضوعی است که باید به آن توجه داشته باشیم چراکه شرایطی فراهم شود که عده ای همه رخدادهای اقتصادی سال های اخیر را به تحریم نسلت دهند. کشورهای غربی نیز باید این صدا را از ایران دریافت کنند که تحریم ها نمی تواند، ایران را از پا در بیاورد.

اقتصاد ایران تحریم پذیر نیست. آنچه در جنبش ضد تحریم هشدار می دهم این است که باید مراقب باشیم که این تفکیک بسیار ظریف و دقیق انجام شود. در این جنبش ذکر می کنیم که هرچند انتظاری از امپریالیست برای عدم اعمال فشار به ایران نمی رود اما عملکرد اقتصادی و سیاسی کشور در طول سال های گذشته این فرصت را در اختیار آن ها قرار داده است. وقتی اقتصاد ایران را به گونه ای وابسته شود که کالاها غیرضرور از کشورهای دیگر وارد شود، مشخص است که این اقتصاد دیگر قادر به مقاومت نیست. در این سال ها این بهانه به امپریالیست داده شد تا جامعه جهانی که وجود خارجی نداشت و حقانیتی که وجود نداشت را علیه ایران شکل دهند و علیه ایران متحد شوند.

در این شرایط باید ارتباط بین المللی که در سال های اخیر از دست داده ایم را احیا کنیم. باید فرصتی که با اعمال سیاست های پوشالی آقای احمدی نژاد در اختیار آمریکا قرار گرفت تا بتواند علیه ایران اجماع جهانی ایجاد کند، گرفته شود.

در همین راستا تشکیل کمپین مردمی در جامعه بین المللی اثر گذار خواهد بود تا بتوانیم ثابت کنیم که ایران ملتی است که خوی امپریالیستی و استکباری ندارد و نمی خواهد در صحنه بین الملل اخلال ایجاد کند یا کشوری را از بین ببرد. باید در صحنه بین الملل دیپلماسی محو شده ایران احیا شود. دیپلماسی که در سالهای قبل از 1384 با تمام ظرافت و موفقیت توانسته بود پروژه هسته ای ایران را جلو ببرد و اجازه نداد حتی یک قطعنامه در شورای حکام یا شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران تصویب شود، در دوره جدید قابل بازیابی است.

کارهایی که باید انجام دهیم

نکاتی که به آن اشاره کردم نشان می دهد که مخالفت با تحریم های غرب از راه های دیپلماتیک دولتی و مدنی، نیاز امروز کشور است اما یکی از کارهای دیگری که باید در داخل کشور به آن بپردازیم، بهبود شرایطی اقتصادی است. در طول سال های گذشته در هر دو جبهه ضعیف عمل شد و ناکارآمدی در عرصه های دیپلماسی و اقتصاد، شرایط پیچیده ای رقم زده است. از یک سو سیاست خارجی ماجراجویانه و تنش زا، شرایط را برای ایجاد اجماع علیه ایران فراهم کرد و از سوی دیگر در داخل سیاست های اقتصادی نادرستی به کار گرفته شد تا نه تنها توسعه اقتصادی برای قدرتمند شدن اقتصاد و مقابله با تحریم ها، شکل نگیرد بلکه با افول شاخص های اقتصاد کلان، آسیب پذیری کشور افزایش یافته است. به همین دلیل باید کارهای اصلی و مهم خود را در حوزه اقتصاد انجام دهیم. اگر ایران از نظر اقتصادی کشوری نیرومند نباشد چه پروژه هسته ای داشته باشد چه نداشته باشد، چه با اسرائیل رابطه خصمانه داشته باشد چه نداشته باشد، چه حقوق بشر را رعایت کند و چه نکند، آمریکا یا نظم بین المللی موجود، شرایط را برای ایران دشوار می سازد.به همین دلیل باید اقتصاد خود را قدرتمند کنیم. در حال حاضر بسیاری از مشکلاتی که در اقتصاد ایران بروز پیدا کرده است از جمله مشکلاتی که در نظام دارویی ایجاد شده یا مشکلاتی که بر سر نظام خودرو در ایران رخ داده است، ارتباطی با تحریم ندارد. در تمام هشت سال گذشته قیمت ارز در ایران ثابت نگه داشته شد درصورتیکه نرخ تورم داخلی سالیانه پانزده درصد افزایش پیدا کرده است. این فاصله تورم ایران با تورم بین المللی باید به نرخ ارز اضافه می شد که این اتفاق رخ نداد. بنابراین نابسامانی اقتصادی خود را نشان داد به عنوان مثال تمام قطعه سازهای داخلی بدون اینکه اعلام کنند به جای اینکه قطعه تولید کنند، به طور پنهانی آن را از چین وارد کردند و در بسته بندی خود به خودروسازان می دادند.

می توان گفت که سه هزار تومانی شدن دلار هم ارتباطی به تحریم ندارد چراکه نمی توان پذیرفت که سالیانه 35 درصد رشد نقدینگی رخ دهد اما قیمت دلار در اقتصاد ثابت بماند.

در بخش نفت می توان گفت که  هشت سال در این صنعت سرمایه گذاری نشده است. به همین دلیل می توان گفت در حال حاضر وزیر نفت، ماموریت بزرگی در پیش دارد. چراکه ظرفیت تولید نفت در ایران در تمام سالهای 1384 تا 1392 قبل از اعمال تحریم، سالانه بین 150 تا 200 هزار بشکه کاهش پیدا کرده است. بنابراین اگر اقتصاد داخلی نیرومند نباشد نه تنها در برابر تحریم بلکه در برابر هیچ فشار خارجی نمی توان ایستادگی کرد. تنها راه مقاومت در برابر تحریم ها مقاوم شدن اقتصاد ایران است.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir