بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : دوشنبه 4 شهريور 1392      10:58
بازخوانی گفت و گوی اقتصاد ایرانی با ولی الله سیف

حجم تحریم ها علیه نظام بانکی ایران بی سابقه است

وقتی مملکت نیازی به یک کالای اساسی دارد کارکنان نظام بانکی از این که بتوانند آن نیاز را برطرف کنند باعث خوشحالی شان می شود

اقتصاد ایرانی: آنچه می خوانید متن گفت و گوی است که اقتصاد ایرانی یکسال قبل با ولی الله سیف رئیس کل کنونی بانک مرکزی انجام داده است. مطالعه این گفت و گو می تواند بخشی از دیدگاه های سیف در مورد بحران های پیش روی نظام بانکی کشور را روشن کند. به توجه به اهمیت جایگاه بانک مرکزی در نظام مالی ایران، اقتصاد ایرانی این گفت و گو را بازنشر می دهد

آقای دکتر با توجه به این که شما سالها مدیر عامل بانک های کشور بودید فراز و نشیب های مختلفی را درباره بحث تحریم تجربه کردید چه در بانک ملی و چه دربانک صادرات و در کل شبکه بانکی، توضیح دهید چرا آمریکا و اروپا بیشترین فشار را بر بانک ها وارد کرده اند چه هدفی را دنبال می کنند؟

با توجه به شرایطی که وجود دارد در صحنه بین المللی کشورهای اروپا و آمریکا در صدد هستند که محدودیت هایی را در اقتصاد کشور ما بوجود بیاوردند که در نهایت وادار کنند دولت جمهوری اسلامی را به پذیرفتن بعضی از خواسته هاشان. یکی از مسائلی که عنوان می شه بحث انرژی هسته ای است به نطر من دیدگاه های بومی نظام جمهوری اسلامی و ارزش هایی که نشأت گرفته ازاسلامی و اعتقادی هست این ها مبانی اصلی این تفاوت دیدگاه هاست بالاخره غرب خواستار تحت کنترل و مخالفت هایش را با نظم موجود بین المللی رل تحت تأثیر قرار بدهد و نظام جمهوری اسلامی را پذیرای نظام موجود باشد  و با این اصول با دیدگاه های موجود ایران اسلامی مغایرت دارد الان هم در سالروز پیروزی انقلاب هستیم مقام معظم رهبری هم در مباحث شان اشاراتی فرمودند در رابطه با این قضیه که بحث انرژی هسته ای بحث ظاهری قضیه می باشد اصول دیگری باعث می شود مخالفت هایی وجود داشته باشد. در مجموع از دشمن انتظار دشمنی باید داشت و این تلاش ها در جهت فشار به جمهوری اسلامی است ولی در مقابل ما بایستی تلاش مون این باشه که با تدبیر و روش های اصولی و منطقی خسارت های احتمالی و محدودیت ها را کنترل کنیم و سعی کنیم شرایط مان را هر چه بیشتر به سمت عادی سازی ببریم این وظیفه هر کسی است که با هر تخصصی که دارد این جهت گیری را داشته باشد آثار این فشارها و محدودیت هایی که از جهات مختلف به کشور ما وارد می شود را بتواند خنثی کند و با روش های اصولی بتواند مسیر رشد و شکوفایی کشور هم بتواند ادامه بدهد هر حرکتی که ما را دچار مشکل کند برای تحقق اهداف متعالی قابل قبول نیست و نباید هدف اصلی مان فراموش شود مسیر شفاف و روشن باشد و در طی آن مسیرحرکت کنیم.

بحث بانک در تحریم ها خیلی پررنگ شده به نظر شما علت آن چیست؟

طبیعی است به خاطر نقش حساسی که نفت در مبادلات بین المللی دارد بالاخره هیچ کشوری نمی تواند مرزهایش را ببندد و ادعا کند که هیچ ارتباطی با دنیا ندارد این ارتیاطات وجود دارد در یک زمینه هایی دنیا نیاز به ما دارد و در جاهایی ما نیاز به مبادلاتی با کشور های دیگر داریم و بانک ها بستر و ابزار این مبادلات هستند و لذا ایجاد محدودیت در فعالیت های بانکی زمینه انجام آن مبادلات و فعالیت ها را محدود می کند. به همین دلیل کشورهای غربی درصدد هستند نظام بانکی ایران را محدود تر کنند و بانک هایی که با بانک های ایرانی در ارتیاط هستند تحت فشار قرار دهند. در یک زمینه هایی توفیق داشتند و در زمینه ایی جایگزینی هایی در ایران برای جبران این وضعیت بوجود امد.

شما زمانی که مدیر عامل بانک ملی بودید با این قبیل مسائل مواجه بودید؟

در زمان مدیرعاملی من در بانک ملی شروع چنین مسائلی بود دامنه آن این چنین وسیع نبود و بلاخره در آن زمان هم ما مواجه بودیم ولی ظرف سه چهار سال اخیر بوجود امد.

نکته خاصی درباره ی تحریم ها به خاطر دارید؟

برای هرمشکلی بوجود می آید راه کارهای خاصی خودش مسلما بوجود می آید وقتی مملکت نیازی به یک کالای اساسی دارد کارکنان نظام بانکی از این که بتوانند آن نیاز را برطرف کنند باعث خوشحالی شان می شود عموما در بانک های مختلف من توفیق این را داشته ام این چنین صحنه هایی برای من لذت بخش بود و انگیزه های زیادی برای همکاران بوجود می آورد. در آخرین روزهای سال ما با حجم زیادی از گشایش اعتبار برای پروژه ها داریم وقتی بانک با این امر مواجه می شود که نقشش در توسعه ظرفیت تولید کشور خیلی مهم است همین امر یک نوع الزام ایجاد می کند. یادم می آید که همکاران ما تا پاسی از شب می موندند تا بتوانند آن ال سی هایی که لازم بود در پایان سال افتتاح بشود و در اول سال جدید ممکن بود با افزایش قیمت و تغییر شرایط مواجه شود بتوانند گشایش کنند. که این امر نشان دهنده ی این است که بانک ها نقش بسیار حساسی دارند. الآن در زمینه های علمی و تکنولوژی بحث های جدیدی را مطرح می کنیم که پیشرفت کشور در این زمینه هاست واضح است که بانک ها نقش عمده ای در راه اندازی پروژه ها داشتند. و علیرغم این محدودیت هایی که کشور ما درظرف این سی سال قرار گرفته است.

در بحث تحریم بانک مرکزی تا حالا سابقه داشته در دنیا که بانک مرکزی را این گونه تحریم کنند؟

سابقه نداشته است و این امر برای اولین بار است که اتفاق می افتد. دنیا باید پاسخگو باشد که نظمی در دنیا ساخته شده و دولت ها و کشورها بر مبنای آن نظم ارتباطاتی را با هم دارند و به هیچ وجه این گونه شیوه ها هیچ تعریف مشخصی را ندارد. و نمی تواند توجیه شود. ایران اهدافش را دنبال می کند ممکن است که هزینه ها بیشتر شود اما آن اهداف فراموش نمی شود. انچه مسلم است هر بدعتی را که غرب برای ایران طرح می کند بعدا می تواند تکرار شود و نظم هایی را که نباید به این راحتی از بین برود به راحتی در معرض عدم باور کشور های دیگر قرارش می دهیم و لذا بایستی تلاش ما در جهتی باشد که بتواند آن ساختارهایی که نهادینه می شود محکم و با انظیات کار خودش را انجام دهد و روش های گفتگو و تبعیت از منطق های مداکره ای می تواند خیلی از مسائل را حل کند این شیوه ها شیوه های درستی نیست در نظام بین المللی هم مردود اعلام می شود ولی بالاخره غرب در جایگاهی که قرار گرفته این کار را دنبال می کند.

فکر می کنید این تحریم چقدر موفق باشد؟

امید غرب برای این تحریم ها این است که دولت ایران را به پذیرش وادار کند انا این عزم جدی که در ایران وجود دارد این شیوه ها نمی تواند نتیجه مثبتی برای غرب در پیش داشته باشد. و مسئولین کشور بایستی همه تلاش خود را در مسیر اهداف نظام دنبال کنند. تحریم یک محدودیت هایی را برای ما بوجود می آورد ولی بایستی توجه داشته باشیم که می شود خسارت ها و هزینه ها را با تصمیم گیری هایی که در داخل اتخاذ می کنیم بتوانیم برطرف و یا جبران کنیم. یکی از مباحث جدی در رابطه با نرخ سود سپرده های بانکی است علیرغم توصیه های مشوقانه ای انجام می شد این نرخ ها به جای اینکه با منطق تورم خودش را تطبیق بدهد ولی متأسفانه کاهش داده شد و حالا در شرایطی بود که ما در بانک مرکزی مذاکراتی که داشتیم موید این بود که تأیید دارند برای حفظ تعادل در بازار توجهی به نرخ تورم بشود چون نرخ سود تسهیلات در نظام بانکی یکی از شاخصهایی است که می تواندتعادل را در بازار بوجود بیاورد چون مقایسه می شود با سایر بخش هایی که سرمایه گذاران می توانند سرمایه ی خود را سرمایه گذاری کنند توضیح داده شد که این اقدام ممکن است تعادل را در بازار حفظ کند. بالاخره تصویب و ابلاغ شد ما دیدیم در بازار اولین جایی که تأثیر گذاشت بازار سرمایه بود. شاخص سهام سقوط کرد دچار تزلزل شد بعد قیمت طلا را تحت تأثیر قرار داد و نوسان پیدا کرد ور نهایت عدم تعادل نرخ دلار را به هم ریخت. و متعاقب آن وقتی این تصمیم اصلاح شد آرامش به بازار برگشت و شرایط نسبت به شرایط پر نوسان گذشته مجددا تعدیل پیدا کرده است به نظر می آید که این نرخ منطقی و مطابق با واقعیت هایی که در بازار ما وجود دارد.

چی چیزی باعث شد آن جلسه اول بسته سیاستی که دوستان منطق را نپذیرفتن کاملا عادی بود که نرخ سود سپرده ها را کاهش بدهند سپرده خودش را از سیستم بانکی خارج می کند و بدنبال سود بیشتر می رود؟

یک دیدگاهایی وجود دارد باتصمیم گیری دستوری نسبت به نرخ سود می توان تورم را کنترل کرد ما در اقتصاد بارها خلاف این را دیدیم خوشبختانه هیچ کس مخالفتی ندارد که برای برخورد اصولی با تورم و برای ایجاد تورم در اقتصاد بایستی از این پارامتر ها و ابزارها درست استفاده کرد ما در اقتصاد دو تا پارامتر را مورد توجه قرار دهیم 1- آیا این که ما نرخ سود را پایین بیاوریم بهتر است 2- آیا ما هر وقت ما نیازی به نقدینگی داشتیم بانک امکان تسهیلات را دارد کدام بهتر است گاهی این دو امر واقعا قابل جمع کردن نیست وقتی نرخ سود سپرده پایین است منابعی را برای بانک وجود ندارد بنابراین بانک توانی برای اعطای تسهیلات ندارد ولی اگر نرخ سود تسهیلات را با بازار تطبیق بکند و تابعیتی داشته باشد از عرضه و تقاضا، و تقاضایی که وجود دارد  هر وقت متقاضی تسهیلات برای انجام کار اقتصادی به بانک مراجعه می کند می تواند تسهیلات بگیرد نرخ سود باید تابع واقعیت های اقتصادی کشور واقع شود. لذا در نظام بانکی بایستی مکانیزمی ایجاد شود که تخصیص بهینه منابع بکنیم وقتی منابع ما محدود است پروژه هایی اولویت دارند که بازدهی بالاتر دارند اگر 10% اعلام کنیم این استفاده بهینه از منابع نیست اگر تعیین کنیم نرخ تسهیلات 20% است مسلما نسبت به زمانی که نرخ تسهیلات را 20% اعلام می کنیم امکان پرداخت سود به سپرده گذاز بیشتر داریم و الان می توانیم به سپرده گذار 18% سود اعلام کنیم که تشویق می شود به سپرده گذاری بیشتر و به معنی افزایش توان اعطای تسهیلات بانکی است اگر این مطالب را منطقی در کنار هم قرار بدیم می بینیم با یک تصمیم درست چقدر می توانیم در رشد صنعت و رشد فعالیت های اقتصادی در کشور، که خوشبختانه این مفهوم قابل قبول اعلام شده و عمل می کند. بحث دیگری که در کنار این مطلب می توانیم عرضه کنیم نرخ ارز است در رابزه با نرخ ارز همیشه در کشور یک حساسیت هایی وجود داشته است منتهی فراموش کردیم بالاخره این هم یک کالایی است و بایستی تابع نظام بازار باشد.

فعال اقتصادی نیاز به ثبات دارد و نیاز به شرایطی دارد که قدرت پیش بینی را داشته باشد ما با دخالت های دستوری خود باعث می شویم پیش بینی های فعال اقتصادی بهم بریزد ما در قانون برنامه پنجم داشتیم که نرخ برابری دلار با ریال هر سالهمتناسب با تورم داخلی و تورم بین المللی تعدیل شود همین عدم تعادلی بوجود آمد اگر دقت کنیم مشاهده می کنیم که در سال 1380 ما روی یک نرخی نظام ارزی خود را مدیریت شده اعلام کردیم از همان سال 80 تا الان محاسبه کنیم ببینیم نرخ تورم ما سال به سال چقدر بوده و نرخ تورم شرکای تجاری ما در صحنه بین الملل چقدر بوده است. این تفاوت تفاوتی است که باید سال به سال تعدیل می شد. منتهی اجازه ندادیم تعدیل بشود و به فنری تبدیل شده که مترصد یک فرصتی بوده که باز شود ناگهان از کنترل خارج شود و یک عدم تعادلی بوجود بیاورد. به نظر من کلیه ی فعالین اقتصادی ما بیشتری چیزی که نیاز دارند قابلیت پیش بینی در اقتصاد است که با ان بتوانند فعالیت های خودشان را تنظیم کنند و لذا در رابطه با نرخ دلار هم بایستی این منطق را بپذیریم نگاه مان را بلند مدت کنیم و برای ثبات در اقتصاد بها قائل شویم و تصمیم هایی گرفته شود که این ثبات را در آینده ضمانت کند.

برای بحث ارز پیشنهاد خاصی دارید؟ و چه سیستمی را پیشنهاد می کنید که بانک مرکزی در حال حاضر کند؟ سیستم  بانک مرکزی بر اساس دستوری است چه از بعد نظارت و تهدید کردن بازار و چه از بعد قیمت؟

اولا در ارتباط با نرخ سود بانکی، که نرخ سود سپرده ها را به بانک ها واگذار کرده است که این تصمیم یک انظباطی را در اجراش لازم دارد و یک هماهنگی هایی میان خود بانک ها باید وجود داشته باشد و رقابت های غیر اصولی می تواند از طرف دیگر عدم تعادل را بوجود آورد رقابت یک اصول دارد که به آن توجه نشود ممکن است تبعات و آثار بدی را بوجود آورد و باعث بهم ریختن تعادل مالی خود بانک ها شود این امر حتی منجر به ورشکستگی بانک ها شود. در کشور های اقتصاد آزاد فرمولی که وجود دارد این است که بانک ها خودشان در تعیین نرخ سپرده و نرخ تسهیلات آزاد هستند منتهی همیشه یک دستگاه ناظر وجود دارد که این نرخ ها را در بازار کنترل می کند.

 این که بانک ها را به نرخ سود ثابت مقید کردن این عملا بانک ها را در رقابت دچار محدودیت کرده است تصمیم بانک ها از این رقابت جذب نقدینگی است تصمیم شورای عالی بانک ها  بغیر از سپرده دو تا سه ساله اجازه بازی کردن یک یا دو درصد بالا پایین را هم به سپرده های بلند مدت را نداده است؟

حداکثر تعیین شده است اما چون شرایط شرایط خاصی بوده همه به این حداکثر رسیده اند طبیعتا این آخرین تصمیم نیست شورای هماهنگی بانک ها، کانون بانک های خصوصی مجددا نشست های دیگری را هم دارد تو این مقطع برای کنترل این تصمیم را گرفته که در آینده ممکن است تغییر کند آنچه مسلم است یک دامنه مجازی برای رقابت تعریف می شود که تخریب نکند همانگونه که پایین نگه داشتن کاذب نرخ لطمه می زند از طرف دیگه هم لجام گسیخته اجازه داده شود بانک ها با رقابت های خود با یک دیگر خودزنی کنند و منجر به ورشکستگی بانک ها شود برای اقتصاد کشور مضر است. لذا برخوردی که بانک ها کردند برخوردی عاقلانه و به موقع بود و بانک هایی هم که به این قضیه توجه نکردند بایستی به این انظباط برگردند که شیرینی تنفیذ اختیار به بانک ها توسط بانک مرکزی احساس شود.  اگر نه ممکن است به شرایطی برسیم که مجبور شویم برای حفظ بانک های کشور از ورشکستگی باز محدود کند.

به نطر شما بهترین راه حل این باشد که در اعلام نرخ سپرده ها به تناسب مدت زمان و هر نرخ اجازه بازی کردن یک یا دو درصد بالا و پایین را می دادند؟

 این نرخ ها را اگر از صفر تا آن دامنه گذاشته شود از صفر درصد تا هفت درصد برای کوتاه مدت روز شمار، کف مشخص نشده یکساله از صفر تا 17% . بالاخره هر بانکی یک رقمی را در نظر گرفته بنابراین عملا دامنه تعریف شده ضمن این که این دامنه ها هم برای عقب نیست در زمان های مختلف و متناسب با شرایط اقتصادی باز می تواند این نشست ها انجام شود و کانون بانک ها و شورای هماهنگی بانک ها بتوانند تصمیم جدید بگیرند.

نرخ تورم رسمی 21% است و نرخ سود سپرده 1% پایین تر است

اولا؛ با توجه به نرخ تورم معنی آن این نیست که حتما بالاتر از نرخ تورم باشد دوما؛ این که تورمی که بحث می شود تورم مورد انتظار است نه تورم اتفاق افتاده بنابراین این 20% متناسب با تورم قابل پیش بینی برای آینده است و نرخ سپرده نزدیک به نرخ تورم ملاک است با اعلام یک نرخ بالا یک انتظار تورمی بالا را تلقین کنیم به جامعه.

آیا در جلسات شورای هماهنگی بانک مدت زمان اعلام کردید برای نرخ ها یا اینکه گفتید هر وقت احساس نیاز شد؟

 معمولا شورای هماهنگی بانک ها بصورت ماهیانه جلسه دارد بنابر این در هر زمانی که نیاز شود یک گروهی مسئول پیگیری شیوه اجرا و نحوه ی برخورد بانک ها در رابطه با این تصمیم هستند آن ها گزارشات خود به شورا منعکس می کنند.

اگر در آینده نرخ سود سپرده را بالا ببرید عطف به ماسبق خواهد شد؟

ما دو نوع سود داریم نرخ سپرده سود علی الحساب و سود قطعی است این ها یی را که داریم اعلام می کنیم علی الحساب است. لذا مکانیزم قانون بانک داری بدون ربا این است که در پایان سال جاری حق واقعی سپرده گذار بر اساس صورت های مالی استخراج و محاسبه می شود ممکن است بانک سودی که به سپرده گذار پرداخت کرده بیشتر از سود واقعی باشد طبق قانون بانک می توان سود اضافه را کسر کند اما بانک ها بدلیل رابطه ای که با سپرده گذارها دارند این کار را نمی کنند و از سود خود صرف نظر می کنند. در 5 سال اخیر بانک ها در ارائه صورت های نهایی به این امر پی برده اند که منابع بیشتری به سپرده گذارها تعلق می گیرد نرخ هایی که اعلام می شود نرخ های علی الحساب است کل معاملاتی که در بانک انجام می شود متناسب با منابعی که برای انجام معاملات بکار گرفته شده چقدر آن از محل منابع بانکی است سود کلان معاملات بانک ها به دو قسمت تقسیم می شود بانک حق برداشت حق الوکاله از سهم سود سپرده گذاران دارد که شورای پول و اعتبار ان را 5/2% اعلام کرده است بانک بعد از برداشت 5/2 درصد بقیه ی ان حق قطعی سپرده گذار است که مقایسه می شود با آن مقداری که علی الحساب داده الآن نرخ علی الحساب افزایش پیدا کرده نه سود قطعی.

  1. نباید فکر کنیم بانک ها حتما مکلفند این سود علی الحساب را یکنواخت اعلام کنند
  2. معلوم نیست اگر نرخ ها یکنواخت است در آخر بعد از حساب های نهایی هم یکنواخت باشد.

بانک ها از نرخ سود تسهیلات چندان راضی نیستند چون تناسب چندانی با نرخ سود سپرده ها ندارد و نرخ سود تسهیلات بخصوص در عقود مبادله ای معمولا در سیستم بانکی تا به الآن رعایت نشده است دیدگاه بانک ها نسبت به نرخ سود تسهیلات چگونه است؟

نرخ سود مبادله ای نرخ نامتعادلی است چرا که برای بانک سپرده اش 20 درصد هزینه دارد و توقع ایجاد شده در فروش اقساطی که یک عقد مبادله ای است و با نرخ 15% تسهیلات بدهد منطقی نیست ممکن است گفته شود بانک متوسط قیمت تمام شده تجهیزات منابع اش کمتر است ولی بالاخره یانک بعنوان یک بنگاه اقتصادی این منابع را باید به مصارف برساند یعنی آخرین رقمی که براش مهم است ملاک اعطای تسهیلاتش باشدلذا به همین دلیل بانک ها از ان راضی نیستند. در بسته سیاستی پیش بینی شده بانک ها یک حداقلی به این بخش تخصیص دهند به نظر من اگر سیاست ما این باشد که در آینده به سمت مکانیزم بازار برویم این محدودیت ها را بانک مرکزی بهتر است بردارد تا بانک ها بتوانند با آزادی عمل با یکدیگر رقابت کنند.

گاهی احساس می شود مسئولین نگران این هستند که رقابت یعنی افزایش نرخ در صورتی که این طور نیست ما یک تجربه ی خیلی شفاف در زمان که بانکداری خصوصی شروع به فعالیت کرد. پیشنهاد من طی طریق و به سمت اقتصاد مبتنی بر بازار رفتن است که این حرکتی میتواند منجر به تعادل و شکوفایی در اقتصاد کشور شود چه در نرخ سود سپرده، نرخ تسهیلات و نرخ ارز.

پیشنهاد شما درباره ی نرخ ارز این روزها دارید؟

واقعیت این است اگر بخواهیم کل مشکل را حل کنیم بهتر بود با یک نرخ رسمی بالاتر شروع می کردیم آن نرخ می توانست در عمل در شرایطی که بازار اقتضا می کرد پایین هم می آید هیچ دلیلی ندارد همیشه نرخ ارز بالا میرود میتوانست پایین بیاید و به تعادل برسد و همه با یک آرامش رو به رو می شدند منتهی این تصمیم گرفته شده که من امیدوارم منجر به تعادل نهایی در بازار شود.

شما چه نرخ مشخصی را محاسبه کردید؟

نرخ هایی که در بازار محاسبه می شد بعضی روزها بالای 2000 تومان می رسید هیچ اشکالی وجود نداشت بانک مرکزی نرخ رسمی را با 1700 تومان شروع می کرد و با تعادلی که در سمت عرضه و تقاضا ایجاد می شد می توانست به سمت پایین بیاید و این تعادل خیلی منطقی تر بود امیدوارم با این تصمیم گرفته شده بتواند به نتیجه مثبت برسد.

افزایش نرخ سپرده ها باعث هجوم سپرده و منبع شده است؟ افزایش نرخ سود همراه با استقبالی که از اوراق مشارکت شد می تواند روی نقدینگی تأثیر گذار باشد؟

برای صاحب سپرده سپرده گذاری در بانک قابلیت رقابت پیدا کرده با سایر جاهایی که می توانسته پول هایش را خرج کند که آثارش را داریم می بینیم. اعمال این نرخ ها در رابطه با کنترل نقدینگی سرگردان بسیار مثبت می دانم چون این نقدینگی های سرگردان بالاتکلیف بود که هر زمانی از یک جایی سر در می آورد و باعث عدم تعادل در آن بخش می شد و وقتی نظام بانکی نرخ متعادل بدهد حجم عظیمی از سپرده گذاران کسانی هستند که می خواهند حداقل مطمئن شوند از تورم عقب نمی افتند لذا اگر نظام بانکی این نظر را برای آن ها تأمین کند حل است مشکل شان و چون تخصص هم ندارند اگر نظام بانکی این سرویس را ارائه کند خیلی با آرامش سپرده گذاری می کنند اما وقتی نظام بانکی این سرویس را نمی دهد با عدم تخصص شان در عدم شناخت بازارهای مختلف وقتی ورود پیدا می کنند آنجا را بهم می ریزند بنابراین امیدوارم که این سیاست ها دنبال شود و تعادل نهایی بوجود بیاید.

به نظر شما بانک های خصوصی چگونه می توانند به بانک های دولتی در این شرایط تحریم کمک کنند؟ بانک های خصوصی حجم کوچکی نسبت به بانک های دولتی را دارند منتهی  تجهیز هر چی بیشتر خودشان به ارائه سرویس های وسیع تر و بیشتر در کشور بتواند خلاء عدم امکان سرویسی را از یک بانک دولتی را پر کند فعالین اقتصادی نیازمند این هستند که بانک ها به عنوان حمایت کننده در کنارشان باشند بانک های خصوصی ما بایستی بدانند مسئولیتشان سنگین تر است و در این مسیر بایستی بتوانند آن نیازها را تأمین کنند درک مشخصی از نیازهای تولید داشته باشند ساختارهای تأمین منابع شان را به نحوی تنظیم کنند که بتوانند نیازهای تولید را تأمین کنند این ها حرکت هایی است که بصورت طبیعی هم در حال اتفاق افتادن است. یک سری فعالیت های مجاز بانکداری داریم که باید سعی کنیم راه کارهای مناسب برای انجام فعالیت های خود پیداکنیم.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir