بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : دوشنبه 29 آبان 1391      20:18
روایتی از تنظیم بازار در سال ۵۹

زیر بمب باران کشور را اداره کردیم

حسین کاظم‌پور‌اردبیلی وزیر بازرگانی دولت شهید رجایی

زمانی که در نیمه دوم سال 59، کلید وزارت بازرگانی را از شهید رجایی تحویل گرفتم، لگام بازرگانی داخلی و خارجی تا حدودی از کنترل خارج شده بود. شرایط به گونه ای بود که حتی سیلوها در حال جارو شدن بود و کمبود کالاهای اساسی و ضروری مردم به شدت احساس می شد. تجار و بازرگانان نیز به دلیل شرایط حاکم بر کشور که متاثر از جنگ تحمیلی بود، عملاً از دور فعالیت خارج شده بودند و دولت به ناچار خود باید امور صادرات و واردات را به دست می گرفت. به این ترتیب، دولت وارد تصدی گری های روزمره شد به گونه ای که حتی در واردات مرغ منجمد و فروش در سر چهارراه ها دخالت می کرد. به یاد دارم، در زمستان سال 59، صبح های زود عده ای از کارمندان وزارت بازرگانی را مامور می کردیم تا به فرودگاه مهرآباد رفته و از هواپیماهای باری 747 که در آن زمان کالاهای اساسی را به داخل کشور حمل می کردند، مرغ های منجمد وارداتی را تخلیه کنند. مرغ و گوشت های وارداتی را از هواپیماهای باری با کانتینرهای سردخانه دار تخلیه و به طور مستقیم در میادین بزرگ شهر تهران و سر چهارراه ها میان مردم توزیع می کردیم. بنابراین، در چنین شرایطی از یک سو باید بازرگانی خارجی را ملی می کردیم و از سوی دیگر، محدودیت های مالی و اداری، مشکلات بیمه و حمل و نقل در جنوب و محدودیت ها و تحریم ها هم وجود داشت. جنگ هم سایه خود را بر همه ابعاد و شئونات حاکمیت انداخته بود و به نوعی بی اعتمادی به آینده در میان مردم به وجود آمده بود، از این رو، مردم به خرید اضافه و انبار کردن کالاها رو آورده بودند. در چنین شرایطی، سودجویان نیز بازار سیاه به راه انداخته و کالاهای مورد نیاز مردم را که در ورطه کمبود و نقصان فرو رفته بود به قیمت های گزاف داد و ستد می کردند.
برای کنترل این شرایط و اینکه مانع کمبود کالا در کشور و حاکمیت بازار سیاه شویم، وزارت بازرگانی اقدام به تاکتیک هایی برای رفع این مشکلات کرد. از این رو، گروه های سه نفره ای را با تصویب شورای انقلاب تشکیل دادیم و نامه ای نیز با این مضمون تنظیم شد که «به وزیر بازرگانی اجازه داده می شود تا سقف پنج نفر در هیات سه نفره نسبت به اعزام به خارج از کشور به بورس ها و مراکز تامین کالاهای اساسی اقدام کند و این گروه ها اختیارات تام دارند تا کالا خریداری و به داخل کشور بیاورند.»
در آن زمان، سه نفر به نمایندگی از وزارت بازرگانی، به بورس کشورهای مختلف اعزام می شدند و از آنجا به صورت تلفنی آنچه روی تابلو این بورس ها می گذشت را با داخل ایران در میان می گذاشتند. در وزارت بازرگانی نیز افراد متخصصی مستقر شده بودند و با اطلاع از قیمت کالاهای اساسی مانند شکر و گندم و سایر کالاهای مورد نیاز دستور خرید یا فروش را می دادند. به این ترتیب، به صورت گروه های سه نفره، نمایندگان وزارت بازرگانی در بورس های مختلف کشورها حاضر می شدند و با یکدیگر اقدام به خرید کالا می کردند و بلافاصله نیز مراحل حمل آن به داخل کشور انجام می شد.
بخشی از این اقدامات برای شکل نگرفتن بازار سیاه محصولات و کالاهای مورد نیاز کشور صورت می گرفت و وزارت بازرگانی عملاً به امور تصدی گری وارد شد. از جمله دیگر اقدامات در آن دوره، راه اندازی سه مرکز تهیه و توزیع بود. کار این مراکز نظارت بر گشایش اعتبار برای بخش خصوصی و کنترل قیمت ها بود. به تدریج، تصدی گری اقلام عمده ای که از نظر تعداد کم، اما از نظر قیمت بالا بود، به این مراکز سپرده شد. این مراکز امور واردات و توزیع در شبکه های داخلی را بر عهده داشتند و در نهایت تعداد این مراکز به 11 مرکز رسید. در واقع، به مرور زمان، تصدی گری این مراکز بیشتر می شد. ابتدا با کنترل واردات در بخش خصوصی و نظارت بر تامین کالاها، قیمت ها و کنترل کیفی آغاز شد و پس از آن کار به جایی رسید که این مراکز شروع به خرید و واردات، حمل و نقل و ورود اقلام به شبکه توزیع کردند. وزارت بازرگانی حتی به این نتیجه رسید که توزیع برخی اقلام عمده را هم در دست بگیرد تا علاوه بر کنترل بازار، از پیشروی بازار سیاه که ظرفیت بالقوه ای نیز داشت جلوگیری شود.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir