بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : شنبه 30 شهريور 1392      14:13
نفت به چه کار ایران آمد

آیا حسن روحانی به سرنوشت مرسی دچار می شود؟

میراثی که احمدی نژاد به جا گذاشته چه سرنوشتی برای حسن روحانی رقم می زند؟
شماره 58 هفته نامه تجارت فردا با میزگردی درباره اقتصاد سیاسی نفت از امروز روی کیوسک روزنامه فروشی ها آمد. مطلب اصلی این شماره با تیتر روی جلد «نقمت نفت» و تصویر موسی غنی نژاد و هادی صالحی اصفهانی است که در یک میزگرد به بررسی مساله نفت در اقتصاد ایران پرداخته اند.
این هفته نامه نوشت: تصور این بود که رویارویی موسی غنی نژاد و هادی صالحی اصفهانی و بحث آنها در مورد اقتصاد سیاسی نفت، چالشی و بحث برانگیز باشد. موسی غنی نژاد از دیرباز نسبت به انحراف نفت از دوره محمد مصدق انتقادهای تند و تیزی دارد و آنچه از هادی صالحی اصفهانی خوانده ایم، تا حدودی با دیدگاه آقای غنی نژاد در تضاد است. اتفاقاً این گونه هم بود اما از آنجا که قرار بود نحوه هزینه کرد درآمدهای نفتی را از دوره محمدرضا پهلوی تا امروز مرور کنیم، دیدگاه هر دو به شکل قابل توجهی به هم نزدیک شد. پرسش مهمی که شهروندان ایرانی در چند دهه گذشته مدام تکرار می کنند این است که میلیاردها دلار درآمد نفتی از دهه 30 تا به امروز چگونه هزینه شده و چرا انعکاسی در توسعه کشور و بهبود شرایط زندگی مردم نداشته است؟ دو اقتصاد دانی که در این میزگرد مقابل هم نشسته اند، سعی کرده اند به این پرسش تاریخی پاسخ بدهند و خواننده می تواند با اشتباهات مکرر دولت ها در مورد تزریق درآمد نفت به اقتصاد در دوره های مختلف آشنا شود. به این ترتیب پرسش اصلی این است که با وجود مخروبه ای که از دوره محمود احمدی نژاد برای دولت حسن روحانی به یادگار مانده، آیا این امکان وجود دارد که کلید معروف او نتواند قفل مشکلات اقتصاد ایران را باز کند؟ در این صورت، آیا با وجود تورم نگران کننده فعلی، بیکاری هشدار دهنده و رشد اقتصادی منفی، آیا این امکان وجود دارد که حسن روحانی به سرنوشت محمد مرسی در مصر دچار شود؟
خلاصه ای از این میزگرد در ادامه آمده است:
هادی صالحی اصفهانی: معتقدم حتی اگر نفت به معنای واقعی ملی بود، باز هم تفاوتی برای اقتصاد ایران نداشت. مناقشه اصلی بر سر نحوه هزینه کرد درآمدهای نفتی است. حتی اگر فرض کنیم یک شرکت وابسته به بخش خصوصی، متصدی فروش نفت شود، فرقی ندارد. در هردو حالت، نفت فروخته و ارز ناشی از فروش آن، توسط دولت هزینه می شود.
موسی غنی نژاد: اولین هدف ایشان( مصدق) خلع ید بود که برای این کار«هیات خلع ید» تشکیل دادند. اما این مفهوم بیشتر از آنکه اقتصادی باشد، سیاسی بود. یعنی می گفتند انگلیسی ها از طریق نفت بر سیاست ایران اثرگذار هستند و سیاستمداران را آلت دست قرار می دهند.
غنی نژاد : معتقدم مصدق با دولتی کردن نفت انحراف بزرگی ایجاد کرد اما اقدام شاه در دهه 50 به مراتب وحشتناک تر و فاجعه بارتر بود. از ابتدای دهه 50 قیمت نفت رفته رفته افزایش یافت و متعاقب آن، درآمدهای نفتی هم چند برابر شد. شاه چند اشتباه مرتکب شد که مهم ترین آن تزریق بخش اعظم این درآمدها به اقتصاد ملی بود. او به حرف هیچ کس گوش نداد و زمانی که در مورد عواقب این سیاست هشدار داده شد، می خواست سازمان برنامه را منحل کند. همین اتفاق در دوره آقای احمدی نژاد رخ داد و همان اشتباهات تکرار شد
صالحی اصفهانی: به اعتقاد من درسی که دولت، مردم، روشنفکران و کنشگران از قضیه ملی شدن صنعت نفت باید بگیرند این است که برای انجام یا نقد هر سیاستی، باید نگاه همه جانبه داشت. باید سعی کنیم از ایدئولوژی فاصله بگیریم. مشکل اصلی، مساله استیلای ایدئولوژی بر عقل و فکر و خرد است. در ماجرای ملی شدن نفت، آنقدر ایدئولوژی مهم شده بود که مردم فرصت فکر کردن نداشتند. تحلیل فنی، اقتصادی و حقوقی جای خود را به جنگ خوب و بد داد. در این عرصه خیالی، بعضی ها قهرمان ملی و بعضی ها به عنوان خیانتکار معرفی شدند.

غنی نژاد: یکی از اشتباهات، اصلاحات ارضی بود. به نظر من از جهاتی، این ایده سوسیالیستی بود


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

کلمات کلیدی : اقتصاد - غنی نژاد - صالحی - ایران
نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir