بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : سه شنبه 16 آبان 1391      16:7
اکونومیست بررسی می کند:

مردی که باید چین را تغییر دهد

شی جین‌پینگ به زودی به عنوان رئیس‌جمهور بعدی چین معرفی خواهد شد. او باید راه جدیدی را در پیش بگیرد.

کمی پس از هجدهمین کنگره ملی حزب کمونیست چین، که 8 نوامبر در پکن آغاز می شود، صف کوتاهی از مردانی که کت و شلوار تیره رنگ پوشیده اند، و شاید یک زن، روی فرش قرمز اتاقی در «سالن بزرگ ملت» گام خواهند نهاد و با رسانه های جهانی صحبت می کنند. در راس آن ها، شی جین پینگ (Xi Jinping) خواهد بود، رئیس جدید حزب و کسی که در ماه مارس ریاست جمهوری چین را در اختیار خواهد گرفت. پشت سر او اعضای تازه کمیته دائم پلیت‏بورو (Politburo)، نهاد عالی رهبری چین، قرار می گیرند. لبخندها تصنعی و رفتارها رسمی خواهند بود. با این وجود مدیریت صحنه به سختی می تواند متفاوت تر از مدیریت تردیدهای گسترده در مورد حکومت کردن باشد.

رهبر موتور محرک اقتصادی جدید جهان، آقای شی جین پینگ راه نیاکان اخیرش در راستای تلاش برای همراه ساختن رشد اقتصادی با ثبات سیاسی را پی خواهد گرفت. با این وجود این امر به طور فزاینده ای دشوارتر می شود. کندشدن رشد اقتصادی، فساد اداری و مشکلات اجتماعی بی شمار در حال گسترش ناامیدی در میان ملت چین و نگرانی در میان مقامات این کشور هستند.

در مواجهه با این تنش ها، آقای «شی» می تواند به سرکوب شدید نارضایتی ها ادامه دهد، یا می تواند از میزان کنترل حزب بکاهد. آینده چین با پاسخ به این پرسش تعیین خواهد شد: آیا آقای «شی» از شجاعت و بصیرت کافی برخوردار است که بفهمد تضمین کامیابی و ثبات آینده کشورش نیازمند گسست او از گذشته است؟

«شی» کیست؟

برای جهان ثروتمند، که زیر بدهی و ناکارآمدی سیاسی مشغول دست و پا زدن است، این تردید نسبت به خویشتن چین عجیب و غیرمنتظره می نماید. اصلاحات اقتصادی دنگ شیائوپینگ (Deng Xiaoping) در سال 1992 دو دهه رشد شگفت آور را برای چین به ارمغان آورده است. طی ده سال گذشته در دوران رهبر اخیر، هو جینتائو (Hu Jintao)، ارزش دلاری اقتصاد چین چهار برابر شده است. نظام تامین اجتماعی جدید (هرچند ابتدایی) برای 95 درصد چینی ها انواعی از خدمات بهداشتی به ارمغان آورده، رقمی که در سال 2000 تنها 15 درصد بود. در صحنه جهانی، چین از نظر جایگاه و اثرگذاری دومین کشور پس از آمریکا محسوب می شود.

تا همین اواخر، چینی ها چنان سریع در حال ثروتمند شدن بودند که دلمشغولی های بهتری نسبت به نوع حکومت شان داشتند. اما امروز چین با مجموعه ای از تهدیدها مواجه شده که یک نشریه رسمی آنها را «در هم تنیده همچون دندان های سگ» توصیف کرده است. فقرا نسبت به نابرابری، فساد اداری، ویرانی های زیست محیطی و مصادره زمین ها توسط مقامات به خشم آمده اند. طبقه متوسط از آلودگی های مواد خوراکی ناراضی هستند و بسیاری از آنها برای حفاظت از پس اندازشان، پول خود را از کشور خارج می کنند و برای دریافت گذرنامه های خارجی اقدام می کنند. ثروتمندان و قدرتمندان بر سر منابع گسترده ثروت مشغول نبرد هستند. کارشناسان حاضر در کنفرانس دولتی اخیر وضعیت چین را اینگونه شرح دادند: «بی ثبات در ریشه، آزرده خاطر در میانه و خارج از کنترل در راس.»

شاید حزب حاکم بتواند اختلافاتش را کتمان کند اما افراد عادی امروز در صحنه عمومی اعتراض مشغول اعتراض هستند. آنها در مورد موضوعاتی که پیش تر تابو محسوب می شد کتاب می نویسند و در رسانه های اجتماعی پرتحرک چینی در مورد هر موضوعی بی درنگ اظهارنظر می کنند. نارضایتی هایی که زمانی ممکن بود در سطح محلی باقی بماند اکنون در سطح کشور موردبحث قرار می گیرد. یک اقتصاددان ارشد در یک گزارش محرمانه هشدار داده که اگر رهبران چین در مدیریت این ناخشنودی ها ناکام بمانند، ممکن است «زنجیره ای از واکنش ها به شورشی اجتماعی یا انقلابی خشن بینجامد».

اما برای اینکه باور کنید که چین باید از دهه پیش رو برای تغییرات استفاده کند، لازم نیست فکر کنید که این کشور در آستانه انقلاب قرار دارد. ون جیبائو (Wen Jibao)، نخست وزیر که به زودی مقامش را ترک می کند، بیش از یکبار توسعه چین را «نامتوازن، ناهماهنگ و ناپایدار» نامیده است. هفته گذشته، کیوشی (Qiushi)، نشریه اصلی حزب، از دولت خواست تا «بازسازی نظام سیاسی این کشور را ادامه دهد».

آقای «شی» خود را به عنوان مرد برآمده از میان مردم تصویر کرده و حزب نیز همچنان می گوید که او توده ها را نمایندگی می کند، اما این آنطور که برخی از ناظران غربی ادعا می کنند، شیوه ای از شایسته سالاری نیست چرا که در چین، افرادی که رابطه ندارند، اغلب در پایین ترین رده ها باقی می مانند. حزب حاکم که مدتی طولانی است که مشروعیت ایدئولوژیک خود را از دست داده، و با کند شدن رشد اقتصاد در حال از دست دادن مشروعیت اقتصادی نیز هست اکنون به ادعای جدیدی برای به دست آوردن وفاداری شهروندان چینی نیاز دارد.

نفس عمیق

آقای «شی» می تواند با سپردن کمی قدرت بیشتر به مردم آغاز کند. زمین های روستایی، که اکنون مالکیت اشتراکی دارند، باید خصوصی شوند و در اختیار روستاییان قرار بگیرند؛ نظام قضایی باید در مقابل شکایت های مردم بابت رفتارهای غیرمنصفانه، پاسخگو باشد؛ نظام ثبت خانوارها، یا هوکو (Hukou)، باید کنار گذاشته شود تا خانواده های روستاییان مهاجر بتوانند از امکانات بهداشتی و آموزشی مناسب در شهرها بهره مند شوند. در همین زمان، او باید شروع به کاستن از میزان تسلط حزب کند. بانک های دولتی چین که به شدت به آنها توجه و رسیدگی می شود باید در معرض سختی های رقابت قرار بگیرند؛ بازارهای مالی باید به سیگنال های اقتصادی و نه کنترل مقامات، واکنش نشان دهند؛ مطبوعات آزاد نیز متحدی حیاتی برای نبرد علیه فساد خواهند بود.

چنین مسیری برای آن هایی که در جناح «چپ» چینی قرار دارند، افرادی که با تکبر به غرب می نگرند و بر ادعاهای حزب کمونیست پافشاری می کنند و حتی وظیفه خود می دانند که انحصار قدرت را حفظ کنند، بسیار ناخوشایند خواهد بود. حتی بسیاری از راست های لیبرال، که خواستار تغییر هستند، نیز خواسته رادیکال تری از حکومتی شبیه حکومت تک حزبی سنگاپور ندارند. اما آقای «شی» باید از اینها فراتر برود. برای به دست آوردن وفاداری شهروندان به دولت، او نیاز دارد که به مخاطره اصلاحات سیاسی تن بدهد.

چنین تغییراتی به نظر غیرمحتمل می رسند اما در دهه 1980 نیز این «دنگ» بود که از انتخاب مستقیم رهبری مرکزی پس از سال 2050 سخن گفت. جانشین او، ژو رنگجی (Zhu Rongji) کسی که ون جیبائو جانشین او شد، گفته بود که انتخابات رقابتی باید به سطوح بالاتر گسترش یابد آن هم «هرچه زودتر بهتر». هرچند که حزب با محدود ساختن جامعه مدنی، تغییرات سیاسی را دشوارتر ساخته اما آنهایی که فکر می کنند تغییرات غیرممکن است می توانند به تایوان بنگرند که از مسیر مشابهی عبور کرد، با این تفاوت که تحت حکومتی ضد کمونیست قرار داشت.

در نهایت، این نشریه (اکونومیست) امیدوار است که اصلاحات حزب را در مقابل دادگاه پاسخگو سازد و بهترین نماد آن می تواند آزادی زندانیان سیاسی باشد. تغییرات می تواند لزوم عضویت در حزب برای مقامات دولتی را لغو کند و کمیته های حزبی در وزارتخانه ها را حذف کند. می تواند از سانسورها بکاهد و کمیسیون مرکزی نظامی که نه تنها به دفاع از کشور بلکه به دفاع از حزب متعهد است را کنار بزند.

حزب کمونیست چین روایت قدرتمندی برای بیان دارد چرا که به رغم ایرادات بسیار، ثروت و امیدی را ایجاد کند که یک نسل قبل آنها را غیرقابل تصور می دانست. اصلاحات جسورانه می تواند باعث ایجاد حسن نیت عمومی از سوی مردم عادی چین نسبت به حزب شود.

آقای «شی» در برهه ای حیاتی برای چین قدرت را در اختیار می گیرد؛ زمانی که تندروها نیاز به تغییرات سیاسی را رد می کنند و بر توانایی دولت برای سرکوب نارضایتی ها پافشاری می کنند. برای هر کس دیگری نیز انتخاب آقای «شی» عواقب سنگینی به همراه دارد. جهان دلایل زیادی دارد تا از یک چین بی ثبات بیشتر از یک چین قدرتمند هراس داشته باشد.

 

 

 

 

 


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir