بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : سه شنبه 16 آبان 1391      15:39
اقتصاد جهان با انرژی های سبز چه می کند؟

رنگ ها عوض می شود، هزینه ها کمتر

فرید زکریا – تحلیلگر مجله تایم

ایالات متحده به زودی صادر کننده انرژی خواهد شد. این می تواند تغییرات زیادی را سبب شود.

دومین مناظره باراک اوباما و میت رامنی با بحثی داغ در مورد انرژی آغاز شد و در این مناظره هر دو طرف بر سر اینکه امریکا در مورد انرژی استقلال بیشتری داشته باشد به توافق رسیدند. این موضوع بخشی از رقابت های ریاست جمهوری است و این از زمانی که ریچارد نیکسون استقلال در انرژی را بخشی از هدف دولت خود اعلام کرد در زمره یکی از اولویت های نامزدهای ریاست جمهور درآمده است. فارغ از اینکه چه کسی رئیس جمهور شود اما تغییرات جدی در بحث انرژی در حال وقوع است که بیش از هر چیزی و بیش از خیال ها و برنامه های نامزدهای ریاست جمهوری برای آینده انرژی امریکا مهم است. در طی دهه گذشته امریکا انقلابی تکنولوژیکی را تجربه کرده است؛ چنانکه انتظار می رفت این تغییر نه در انرژی های تجدیدپذیر بلکه در استخراج نفت و گاز رخ داده است. در نتیجه، عرضه داخلی منابع جدید انرژی ـ گازهای گرفته شده از سنگ های رُسی، نفت از سنگ های نفت زا و ماسه های سخت و آب های عمیق و میعانات گازی ـ در حال رشد است. تاثیرات آن بیش از انتظار همگان است.

در سال 2011 برای اولین بار از سال 1949 ایالات متحده به صادر کننده محصولات پالایش شده نفت خام تبدیل شد. چندین مطالعه که در سال جاری انجام شد پیش بینی کرد که تا پایان این دهه ایالات متحده از روسیه و عربستان پیشی خواهد گرفت و به بزرگترین تولید کننده نفت و میعانات گازی تبدیل خواهد شد. بخش زیادی از این فرصت از توانایی نو ظهور ایالات متحده برای استخراج نفت و گاز از سازه های زمین شناختی برمی خیزد که تا همین چند سال پیش زمین شناسان آنها را غیرقبال رسوخ می پنداشتند. ارزیابی پیامد این رخنه - هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ ژئوپلتیکی ـ دشوار است اما این پیامدها طیفی از ایجاد رنسانس در امریکا تا کاهش نفوذ ژئوپلتیکی روسیه و کشورهای خاورمیانه را در بر می گیرد. هر دو خبر آشکارا اخبار خوبی خواهند بود.

رامنی، دولت اوباما را متهم به سنگ اندازی در برابر این تحول شگرف کرده است. اما به نظر نمی رسد تا کنون اینها تاثیر مهمی در کاستن از سرعت این تحول داشته باشند. البته در جناح چپ کسانی هستند که معتقدند دولت اوباما موضع نرمی در قبال شکوفایی و جهش در نفت و گاز داشته است و آرزو داشتند که کاش اوباما مقررات بیشتری در این رابطه وضع می کرد. این «رسوخ» ـ فرایندی که به واسطه آن نفت و گاز از سنگ های رُسی و نفت زا و از سازه های عمیق صخره ای استخراج می شود و این سازه های صخره ای از کوه های آپالاچی تا کوه های راکی گسترده است ـ همچنان بحث انگیز بوده و هیجان زیادی را برانگیخته است. فیلم مستند «GasLand» که نامزد اسکار هم شده بود نشان می دهد که گازهای رهاشده به خاطر همین فرایند «رسوخ» می تواند از لوله های خانه مردم با شدت بیرون بزند. این اتهامات مهم هستند اما به تحقیقات بیشتری نیاز دارد. این گاز بنا به دلایل زیادی که بی ربط به این «رسوخ» است می تواند به لوله های آب منتقل شود.

«آژانس حفاظت از محیط زیست» در حال انجام تحقیقات جامعی در خصوص این «رسوخ» است تا حدی که نیاز به درک و شناخت بهتری از انشعابات این روش استخراجی جدید و نویدبخش داشته باشیم. تا این لحظه به نظر می رسد که بزرگترین آسیب از عملیات های کوچک «رسوخ» برخاسته باشد که نگران این نیستند که مشکل زیست محیطی می تواند به «برند» آنها و درصد سودشان ضربه بزند. این مشکل باعث می شود که این پدیده جدید صنعتی سفارشی برای مقررات هوشمند شود به این دلیل که شرکت های بزرگ به خوبی می توانند حامی قواعد روشنی باشند که هر کسی ـ در ایالت های بیشتری ـ می تواند آن را دنبال کند.

تاثیرات زیست محیطی این شکوفایی در میعانات گازی کاملا روشن ـ و مثبت ـ است. انتشار گازهای گلخانه ای در امریکا در سال 2011، 9 درصد کمتر از سال 2007 بود. این کاهش در ایالات متحده بیش از کل اتحادیه اروپا ـ با تمام تاکید و تمرکزی که بر انرژی های تجدیدپذیر دارد ـ بود. چرا؟ بازیابی و بازیافت اندک و درخواست های کسالت بار یکی از پاسخ ها به آن است. اما دلیل مهم این است که گاز طبیعی در همه جا در حال جایگزینی به جای زغال سنگ به عنوان منبع انرژی است و دی اکسید کربنِ انتشار گاز کمتر از دی اکسید کربنِ زغال سنگ است. این نکته ای بس مهم است. گفت و گو درباره گاز طبیعی نمی تواند در انزوا از راه چاره های جایگزین صورت گیرد. اگر ایالات متحده تمام عملیات های مربوط به «رسوخ» در سنگ های نفت زا را متوقف کند و استفاده از گازهای گرفته شده از سنگ های رُسی را متوقف سازد، تمام انرژی خود را با سوزاندن زغال سنگ به دست می آورد که کثیف ترین سوخت فسیلی در جهان است و این گونه سوخت با مرگ و میر در معادن و بیماری های تنفسی همراه خواهد بود.

هر چه جهش در نفت و گاز بیشتر به پیش رود، نباید فراموش کنیم که در نهایت آینده بهتری برای انرژی وجود دارد ـ مثل باد، خورشید و سایر انرژی های تجدیدپذیر ـ که عرضه آن بی پایان، قیمت آن پایین و تقریبا فاقد مشکلات زیست محیطی است. بسیاری از این رویکردها همچنان با مشکل هزینه و ذخیره انرژی دست به گریبان هستند (بیل گیتس تخمین زد که اگر شما تمام باتری های جهان را جمع کنید، آنها روی هم رفته توانایی تامین و ذخیره 10 دقیقه از درخواست جهانی برای انرژی را دارند). اما آنها به تدریج در حال تبدیل شدن به رقیبی برای سوخت های فسیلی هستند.

بهترین شرط بندی برای ایالات متحده فقط افزایش تولید نفت و گاز نیست بلکه افزایش بودجه های تحقیقی و توسعه منابع جدید انرژی است. این به فناوری های جدیدتر و طرح ها و فرایندهای جدیدتر نیاز دارد. اما دولت هم باید به یاری این فناوری های در حالِ پیدایش بشتابد و به گسترش دامنه آنها کمک کند که این یاری رسانی هم از به کارگیری چشمگیر این فناوری ها ناشی می شود. دولت امریکا ـ وزارت دفاع و ناسا ـ تقریبا نیمی از تمام تراشه های کامپیوتری که از سوی «دره سیلیکون» در دهه 50 تولید شده را خریداری کرده اند تا این صنعت بتواند به قدر کفایت هزینه خود را برای به صرفه بودن به لحاظ تجاری کاهش دهد.

ما باید انتظار برخی سرمایه گذاری های شکست خورده را داشته و حتا از آن استقبال کنیم. در سرمایه [گذاری] های مخاطره آمیز، اگر شما 8 شکست و دو موفقیت بزرگ داشته باشید، این میزانی است که باید به آن افتخار کنید. اما در دولت، یک Solyndra به معنای این است که تمام برنامه ها می تواند از میان برود. باد و خورشید سرمایه گذاری های نسبتا کوچکی هستند و به طرز بیهوده ای بحث برانگیز. پرسش بزرگتر همان انرژی هسته ای است. آیا دولت باید همچنان به نیروگاه های هسته ای یارانه بپردازد؟ مخالفت های احساسی با انرژی هسته ای تاثیری بر داده ها ندارد ـ هر ساله افراد بی شماری در معادن زغال سنگ بیش از نیروگاه های هسته ای می میرند ـ اما این واقعیتی سیاسی را شکل می دهد. ساخت نیروگاه های هسته ای همچنان برعهده تعویق است. اما اگر امریکایی ها خواهان عرضه فوری مقادیر زیادی انرژی بدون انتشار گازهای کربن باشند، انرژی هسته ای در حال حاضر برای مصارف شهری تنها زمین برای بازی است.

تکه آخر جدول انرژی باید کمتر بحث انگیز باشد. راندمان و سودمندی انرژی ـ که به طور چشمگیری اتلاف عظیم انرژی در خانه ها، ادارات، کارخانه ها و وسایل نقلیه را کاهش می دهد ـ برای محیط زیست، برای مسوولان، برای امریکا و برای جهان خوب است. «آموری لاوینز» دانشمند و فعال محیط زیست استدلال می کند که ایالات متحده می تواند تا سال 2050 اقتصاد خود را 6/2 برابر اقتصاد فعلی سازد، کاملا از وابستگی به نفت، زغال سنگ و انرژی هسته ای برهد و از کمتر از یک سوم گاز طبیعی استفاده کند.

«راندمان» و «سودمندی» یعنی هزاران چیز مختلف مثل ماشین های سبک تر و قوی تری که از فیبر کربن یا مواد مشابه سبک تر و قوی تر ساخته می شوند، است. این همچنین به معنای اندیشیدن دوباره درخصوص چگونه ساختن چیزهاست: اگر ساختمان های امریکایی را به عنوان ملتی جدا از بقیه درنظر بگیریم می بینیم که این کشور پس از سایر کشورهای امریکایی و چین، سومین و بزرگترین استفاده کننده انرژی در جهان است و جلوتر از هر کشور دیگری است. و این یعنی تغییرات ساده ای مثل این در اتاق تمام هتل ها در اروپا: وقتی شما این اتاق را ترک می کنید و کلید را از مجرای آن خارج می کنید چراغ خاموش می شود. این هیچ تحولی در سبک زندگی نیست که وقتی اتاق را ترک می کنید چراغ خاموش شود. «مک کینسی» تخمین می زند که ایالات متحده باید سالانه بیش از 130 میلیارد دلار ـ یا 2/1 تریلیون دلار تا سال 2020 ـ با به حداکثررساندن راندمان و سودمندی انرژی صرفه جویی کند.

محافظت از ذخایر طبیعی و محیط زیست به ما می گوید که باید انرژی را نه یک معضل بلکه یک فرصت به حساب آوریم. هر چه در مورد منابع جدید رشد اقتصادی تحقیق کنیم، شایسته یادآوری است که چگونه انقلاب اطلاعاتی دهه 90 باعث شروع و به جریان انداختن دوباره ی امریکا با دگرگون ساختن بسیاری از جنبه های زندگی و کار شد. انرژی می تواند تاثیر مشابهِ برتری داشته باشد. فناوری های جدیدی که عرضه ارزان تر و بی پایان تر انرژی را فراهم می آورند می تواند باعث انقلاب در دنیا شود. و کشوری که در آن پیشگام باشد در صدر جهان خواهد نشست.

 


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir