بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : سه شنبه 16 آبان 1391      13:7
بررسی سیاست‌های وارداتی

کوه یخی که اب می شود

بر اساس آخرین اطلاعات سازمان گمرک حدود 85 درصد از واردات کشورمان را کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای و مواد اولیه تشکیل می‌دهند و مابقی کالاهای مصرفی هستند

پدرام سلطانی
نایب رئیس اتاق ایران
این تقسیم بندی بر اساس مکانیزم سازمان جهانی گمرک در نظر گرفته شده و محاسبه می گردد، اگرچه به خودی خود نمی تواند پیامی مثبت یا منفی به همراه داشته باشد. به عنوان مثال ممکن است شکر به عنوان کالایی مصرفی تلقی شود، اما همین کالا می تواند در فرآیند تولید نوشابه جزو مواد اولیه تلقی گردد. به عبارت دیگر حتی اگر روزی تمام صادرات ما مربوط به کالاهای سرمایه ای و واسطه ای باشد، نمی توان آن را نشانه توفیق اقتصادی دانست.

یکی از دلایل این امر این است که کشورهای صنعتی و توسعه یافته در تولید ماشین آلات مزیت دارند. طبیعی است که وقتی ما در سطح وسیعی به واردات این اقلام اقدام کنیم، این نشانه توفیق اقتصاد آنها است و نه ما. از سوی دیگر کشورها در تولید همه کالاهای مصرفی مزیت نسبی ندارند و اگر کشوری واردات کالای مصرفی نداشته باشد، قطعاً برخی کالاها را با هزینه بیشتری تولید می کند که این امر به نفع اقتصاد آن کشور نیست. بنابراین بحث و جدلی که در کشور پیرامون آمار اعلامی گمرک در خصوص کالاهای واسطه ای و سرمایه ای وجود دارد، از پایه دچار اشکالاتی اساسی است.

ما می توانیم فارغ از کلی نگری این اطلاعات و فارغ از جو زدگی فلسفه قدیمی جایگزینی واردات، سبد وارداتی خود را بر اساس مزیت هایمان تنظیم کنیم. کشور ما هم اکنون از منظر بالاترین تعرفه ها سومین کشور دنیا است. به این معنی که ما ترکیب بهینه واردات را با دیوار تعرفه ای به هم ریخته ایم.

الگوی مدیریت

آن چه به تولید ما بیشترین لطمه را وارد کرده، واردات نبوده، بلکه عدم مدیریت درست منابع ارزی حاصل از نفت بوده است. این امر نرخ ارز را پایین تر از واقعیت های اقتصاد ایران نگه داشت و به نوعی یارانه ای را در اختیار واردات قرار داد و ما به جای پرداختن به اصل مسأله تلاش کردیم با افزایش تعرفه قدرت رقابتی خود را حفظ کنیم. هم اکنون درجه اجماع کشورها در سازمان تجارت جهانی، گزینه دیگری را به جز پیوستن به این سازمان برای ما باقی نگذاشته است. علیرغم بسیاری از مخالفت ها ما به عنوان عضو ناظر در این سازمان پذیرفته شده ایم، رژیم تجاری خود را ارسال کرده و در فرآیند الحاق هم قرار گرفته ایم که شاید اگر راه دیگری بود این مسیر را نمی رفتیم. بیش از 98 درصد از حجم تجارت دنیا در چرخه کشورهای عضو این سازمان شکل می گیرد. کشورهای عضو این سازمان اختیار این را دارند که برای کشورهای غیرعضو تا سقف 400 درصد دیوار تعرفه ای ایجاد کنند.

بنابراین باید با الگو قرار دادن کشورهای پیشرفته و استفاده از تجارب آنها – که برای بسیاری از آنها روزگاری الگو بوده ایم و مانند مسافری که در ایستگاه نشسته است، عبور و دور شدن آنها را تنها نظاره کرده ایم - به این بی اندیشیم که چگونه از پیوستن به این سازمان بیشترین بهره را برده و کمترین ضرر را متحمل شویم.

شریان اصلی

شرایط کنونی کشور ما عادی نیست و تهدیدات و مشکلات فعلی اقتصاد ما غیرقابل مقایسه با سایر ادوار تاریخ معاصر کشورمان است. در این شرایط باید ابتدا از این فشارهای غیرمعمول رهایی پیدا کنیم. در برابر بیماری که شریان اصلی اش بریده است، کسی حتی به آسیبی مانند شکستگی استخوان ران او – که در حالت عادی بسیار وخیم، خطرناک و درد آور است – توجه نمی کند. اقتصاد کنونی ما با این تحریم ها حالت همان بیماری را دارد که شریان وی بریده است. حال با استخوان ران شکسته (سوء مدیریت ها)، تنگی نفس دارد (عوارض تورم و بیماری هلندی) و همچنین سرما هم خورده است (تعرفه ها و سیاست های وارداتی). مشخص است که اولویت های درمانی این بیمار چیست و آخرین مرحله درمان به کجا ختم می شود. شاید در شرایط کنونی صحبت کردن در خصوص راهکارهای پیوستن به سازمان تجارت جهانی کمی غیرواقعی به نظر برسد، اما نباید فراموش کرد که در این شرایط حتی برای سرماخوردگی نیز داروهایی تجویز می شوند تا حال بحرانی بیمار کمی بهبود یابد. به این مفهوم که با نوسانات صعودی نرخ ارز و شرایط تورمی کنونی، علاوه بر این که باید به فکر رفع تحریم ها باشیم تا شریان بریده شده را بخیه کرده باشیم، می بایست بررسی مجدد کنیم تا ببینیم کدام تعرفه ها همچنان توجیه پذیرند. با افزایش نرخ ارز برخی از تولیدات ما رقابت پذیری خود را بازیافته اند. به این ترتیب می توانیم با کاهش تعرفه، تورم وارداتی را در این بخش ها کنترل کنیم. باید توجه داشت که نمی توان حکمی واحد برای همه تعرفه ها در شرایط کنونی صادر کرد.

کوه یخ

امیدواریم با رفع تحریم ها، برطرف کردن سوء مدیریت ها و برقراری تکنوکراسی و شایسته سالاری بتوانیم در فضایی مناسب در مسیر سیاست های بهینه تجاری و الحاق به سازمان تجارت جهانی گام برداریم. در این مسیر ابتدا باید اقتصاد کلان کشور را به ثبات برسانیم. نرخ تورم را می توان با سیاست های پولی و مالی مناسب و پرهیز از تزریق دلارهای نفتی کنترل کرد. می توان اندازه دولت را کوچک کرد و در جهت سیاست های افزایش رشد اقتصادی و متعاقباً کاهش بیکاری گام برداشت. پس از این اقدامات می توانیم در بستری مناسب سیاست های الحاق به سازمان تجارت جهانی را ارزیابی کنیم. تجربه الحاق کشورهایی مانند چین پیش روی ما است که شکوفایی این کشور را به همراه داشته اشته است، چرا که ساختار اقتصادی این کشور آمادگی کاهش تعرفه و رقابت را داشته و از این حیث منتفع شده است. تعرفه همانند آبی است که کوه یخ ناکارآمدی ها را در خود جای داده است. هر چه این سطح بالاتر رود، ناکارآمدی ها پنهان تر می شوند و هر چه پایین تر باشد ناکارآمدی ها بیشتر جلوه خواهند کرد. از سوی دیگر مزیت های رقابتی کشور نیز متناسب با این سطح پیدا و پنهان خواهند شد. به عبارت دیگر با کاهش تعرفه، به جای این که منابع کشور به صورت ناکارا بین تمام  فعالیت های اقتصادی توزیع شوند، هدفمند گشته و شکوفایی مزیت ها را به دنبال خواهند داشت. به این ترتیب در نهایت مشخص خواهد شد که ما در نقشه تولید جهان چه کاره ایم!


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir