بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : شنبه 9 شهريور 1392      17:49
بخش دوم/ گفت و گو با محمد جواد ظریف

در پرونده هسته ای به رفتار عاقلانه اعتقاد داریم

بخش اول گفت و گو با محمد جواد ظریف چند ساعت قبل روی سایت اقتصاد ایرانی قرار گرفت. اینک بخش دوم و پایانی آن را می خوانید

 

پس اجازه بفرمایید به موضوع هسته ای بپردازیم. با توجه به اینکه معمولاً برگزاری انتخابات و افزایش مشروعیت داخلی دولت ها جلوی دخالت خارجی را می گیرد به نظر شما انتخابات بیست وچهارم خرداد، چقدر می تواند در مذاکرات هسته ای به ایران کمک کند؟

انتخابات ریاست جمهوری امسال حاوی چند واقعیت بود. اول نشان داد که مردم گفتمان دیگری را برگزیده اند. این حرکت نوع رفتار دولت را در عرصه بین المللی نشان می دهد. در سیستم مردم سالاری ایران، مردم به نوعی از گفتمان رأی موافق ندادند و به گفتمان دیگری رأی دادند که البته شاخص اصلی این گفتمان ها هم در سیاست خارجی متبلور بود. نکته دیگر حضور عظیم مردم در انتخابات این بود که مردم نشان دادند به نظام، کشور و حقوق کشور پایبند هستند. اگر این دو نکته را کنار هم بگذارید می توانیم این نتیجه را بگیریم که اولاً باید روی حقوق مان ایستادگی کنیم. چراکه دیدگاه مردم این است و در همین چارچوب رأی داده اند و ثانیاً باید گفتمان تغییر کند.

فکر می کنید امکان ارائه یک بسته منسجم در سیاست خارجی ایران وجود دارد؟

حتما این امکان وجود دارد. سرمایه اجتماعی که حضور گسترده مردم برای ایران ایجاد کرده است در همه حوزه ها، امکان حضور فعال تر را به کشور داده است؛ از جمله در حوزه هسته ای.

در حوزه هسته ای، جنابعالی معتقد به چه گفتمانی هستید؟

ما معتقد به گفتمان عاقلانه ای هستیم که بتواند جلوی بهانه جویی ها را بگیرد. همانطور که در ابتدای مصاحبه گفتم گروهی در دنیا، جنگ طلبند. یک گروه می خواهند از بهانه ها استفاده کنند. چون ما معمولاً می خواهیم همه چیز را قبل از فهم واقعی اش ساده سازی کنیم. تحلیل هایمان گاهی به نتایج غلطی منتهی می شود. بنابراین باید پذیرفت که گروهی به دنبال جنگ طلبی هستند. می توان با اتخاذ سیاست هایی این گروه جنگ طلب را تحت فشار قرار داد. قبلاً هم گفته ام باید در سیاست خارجی حتی برای انتخاب واژه ها دقت کرد. مثلاً برخی از عبارت ایران هسته ای استفاده می کردند و از به کار بردن آن خوشحال می شدند. اما متوجه نبودند که کسی در دنیا نمی گوید آلمان هسته ای. کسی نمی گوید ژاپن یا کره هسته ای. کسی نمی گوید برزیل یا آرژانتین هسته ای. علی رغم اینکه صنعت غنی سازی همه این کشورها از ایران بسیار جلوتر است. اما می گویند آمریکای هسته ای. می گویند هند یا پاکستان هسته ای. برخی در ایران به این نکته توجه نداشتند که معنی ایران هسته ای در دنیا، یعنی ایرانی که آرزو دارد به دنبال سلاح هسته ای برود! به معنای این واژه ها دقت نداشتند.

فکر می کنید چرا در دوره قبل از این تعابیر استفاده می کردند؟

فکر می کنم متوجه بار معنایی این واژه ها نبودند و نمی دانستند چه می گویند. صرفاً در قالبی شعاری و آن هم برای مصرف داخلی گرفتار شده بودند. بزرگترین لابی فعال علیه ایران، «اتحاد علیه ایران هسته ای» است. در عنوان مهمترین لایحه ای که در کنگره آمریکا علیه ایران تصویب شد از همین واژه ایران هسته ای استفاده شده است. یعنی همین واژه ای را که دوستان ما برای نمایش قدرت ایران به کار بردند دستمایه فشار علیه ایران شد.

جدا از لفظ، گفتمان جدید ایران مبتنی بر چه ویژگی هایی است؟

این گفتمان قطعاً گفتمان مبتنی بر وادادگی یا فراموش کردن حقوق مردم نیست، بلکه گفتمانی است مبتنی بر منزوی کردن جنگ طلب ها و افراطیون. به نظرم با این گفتمان می توان کار را پیش برد. البته دوستان، در هشت سال گذشته کار ما را خیلی سخت کردند. ما را در شرایطی قرار داده اند که پنج قطعنامه تحریم علیه جمهوری اسلامی تصویب شده است. قطعنامه هایی که یک روز گفتند وجود نخواهد داشت! بعد گفتند قطعنامه کاغذپاره است! بعد گفتند آنقدر قطعنامه بدهند تا قطعنامه دانشان پاره شود! بعد یک دفعه گفتند همه مشکلات ما از تحریم هاست. یعنی از افراط به تفریط رسیدند که به نظرم همه اش غلط بود. این حرف ها ما را در شرایط سختی قرار داده است. انتخاب آقای روحانی اول تاریخ نبود. ادامه تاریخی است که ما مجبوریم بسیاری از ناکامی های گذشته اش را جبران کنیم.

آقای ظریف، استدلال جنابعالی در مذاکره با آمریکا این است که مسأله آمریکا، مسأله هسته ای ایران نیست. بلکه باید اعتمادسازی شود. فکر می کنید برای این اعتمادسازی، چه باید کرد؟

بنده معتقدم آنچه موضوع آمریکا مهم است بحث «اراده سیاسی» است. یعنی اینکه رهبران آمریکا باید رهبری کنند نه دنباله روی. مشکل در آمریکا این است که گروه دیگری دستور کار را تهیه می کنند.

جنابعالی همواره در سخنانتان حاکمیت آمریکا را از یکپارچگی می اندازید و سعی می کنید آن را تجزیه کنید هدف شما چیست؟ آیا قصد دارید با یک جزء این حاکمیت مذاکره کنید.

هیچ حاکمیتی یک پارچه نیست. مگر در کشورهای خاصی چون کره شمالی. آیا تئوری های روابط بین الملل از دهه چهل میلادی بر این مبنا استوار شدند که حاکمیت ها یک پارچه نیستند.

آیا ما می توانیم در حاکمیت آمریکا نفوذ کنیم تا فضا را تغییر دهیم؟

اگر منظورتان نفوذ به شکل انقلاب مخملی است خیر. اما ما می توانیم و باید منافع، اهداف و دیدگاه هایمان را با استفاده از امکاناتی که وجود دارد پیش ببریم و مانع شویم جنگ طلبان دیدگاه هایشان را حاکم کنند.

دیپلماسی مستقیم چقدر می تواند در این فرآیند مؤثر باشد؟

دیپلماسی شاخه های مختلفی دارد. همه اینها باید به کمک هم بیایند تا قابل استفاده باشد. دیپلماسی مستقیم زمانی بیشترین تأثیر را دارد که اراده سیاسی برای پیشرفت وجود داشته باشد.

آیا این اراده سیاسی در ایران وجود دارد؟

اراده سیاسی در ایران برای حل موضوع هسته ای وجود دارد. آن هم براساس دو مفهوم حفظ حقوق ایران و رفع هرگونه نگرانی. ما سلاح هسته ای را نه تنها مفید نمی دانیم بلکه مخل امنیت می دانیم. حتی این تصور که ما به دنبال سلاح هسته ای هستیم را هم مخل امنیت می دانیم.

مایلم از موضوع هسته ای اندکی فاصله بگیرم و به رابطه ایران و آمریکا بپردازم. آیا با لابی گری در ایالات متحده می توان تنش روابط بین دو کشور را کاهش داد؟

رابطه با آمریکا فقط در لابی خلاصه نمی شود. در موضوع آمریکا، شناخت دقیق ظرفیت های کشور و اعتماد به نفس اهمیت دارد. یک وزیر خارجه یا یک دیپلمات، تا باورش نباشد که نماینده کشوری است که حرف برای گفتن دارد و حرفش را می تواند بزند حتماً نمی تواند آنطور که از او توقع هست در مقابل آمریکا حاضر شود و یا با آنها تعامل کند.

منظورتان از تعامل چیست؟

تعامل حتماً به معنای مذاکره مستقیم نیست. به معنای پذیرش سیاست های طرف مقابل هم نیست. الان بسیاری از کشورهایی که متحد آمریکا به شمار می روند و حتی عضو ناتو هستند در حوزه های مختلفی، اختلافات مبنایی با آمریکایی ها دارند. مثلاً در حوزه فرهنگ، فرانسه اختلافات مبنایی با آمریکا دارد. از آن طرف هم کشورهایی هستند که با هم رابطه دارند اما در وضعیت تخاصم به سر می برند. تعامل به معنی رفاقت یا کنار گذاشتن اهداف و اصول نیست، بلکه به معنای استفاده از فرصت ها برای بهبود شرایط کشور است. تعامل به معنای کاهش هزینه هاست. این تعریف دیپلماسی است. معنای دیپلماسی آن نیست که بیشترین هزینه به مردم تحمیل شود تا به خیال بعضی ها اهدافی دنبال شود. این کار که به دیپلماسی نیاز ندارد. در همین مذاکرات 1+5 چند سال است که با این گروه تعامل داریم. یکی از بالاترین مقامات وزارتخارجه آمریکا هم در این گروه نشسته است. حالا سوال این است که دو طرف چطور از این فرصت استفاده کرده اند.

به نظر شما ایران و آمریکا چطور از این فرصت استفاده کرده اند؟

شاید خیلی فرقی نمی کرد که دو طرف در استانبول، آلماتی یا هر کجای دیگر روبه روی هم می نشستند یا اینکه یکی در تهران و یکی دیگر در واشنگتن بیانیه صادر می کرد. ظاهراً طرفین تفاوت بین میز مذاکره و کنفرانس مطبوعاتی را متوجه نشده اند. لذا وقتی بنده صحبت از تعامل می کنم منظورم نشستن در پستو و صحبت کردن با یک مقام آمریکایی نیست. بلکه مجموعه ادبیاتی که به کار می بریم، مجموعه نشانه هایی که از خودمان بروز می دهیم، مجموعه مشارکت هایی که در صحنه های بین المللی داریم می تواند تلقی اعتماد به نفس را از ما در دنیا و آمریکا ایجاد کند یا ایجاد نگرانی نماید. کشوری که نگران است نمی تواند خوب مذاکره کند. بنده معتقدم دلیل ندارد که ایران با این همه امکانات و توانمندی های انسانی نگران باشد. ما اگر خودمان را باور کرده باشیم آرام صحبت می کنیم. متین صحبت می کنیم. اما اگر به توانمندی های خودمان شک داشته باشیم تند صحبت می کنیم. تندروهای آمریکا امروز نگرانند و به دنبال سیاست های تند می روند.

به نظر شما دلیل این کار تندروهای آمریکایی چیست؟

چون احساس ترس کردند. از این هراسیده اند که گفتمان عقلانیت، اعتدال و خرد جمعی کارهای آنها را باطل کند. به عبارت دیگر سحرشان را باطل کند؛ سحری که به وسیله آن بیش از 30 سال است که ایران را به عنوان دشمن آمریکا به مردم این کشور معرفی کرده اند. در حالی که ایران با مردم آمریکا دشمنی ندارد. ما با سیاست های دولت آمریکا مخالفیم.

آقای دکتر ظریف، با این تعاریفی که از تعامل و فضای روابط ایران و آمریکا ارائه کردید مایلم به عنوان یک دیپلمات باسابقه و وزیر خارجه فعلی ایران بفرمایید کارکرد دستگاه دیپلماسی ایران در شرایط فعلی چیست؟

کار دستگاه دیپلماسی این است که با کمترین هزینه کشور را به اهدافش برساند. اگر قرار بود با بیشترین هزینه به اهدافمان برسیم اصلاً وزارت خارجه را می بستند. وزارت خارجه ای که برای پیگیری اهداف کشور نتواند هزینه ها را از دوش مردم کم کند باری است بر دوش مردم. دقت کنید بنده عرض کردم برای پیگیری اهداف نه برای کنار گذاشتن هدف ها. وظیفه وزارت خارجه این است که بار را از دوش مردم بردارد و هزینه ها را کاهش دهد. اگر اینطور نباشد فقط به درد کارهای شیک می خورد!

با همین تعریفی که از کارکرد دستگاه دیپلماسی ارائه کردید سوالم این است که آیا وزارت خارجه برای سفر احتمالی آقای روحانی به نیویورک بسته پیشنهادی مشخصی آماده کرده است؟

اساساً بنده اعتقاد دارم که کار وزارت خارجه کنش است نه واکنش. البته گاهی اوقات چاره ای جز نشان دادن واکنش نداریم. اما نمی شود که کل سیاست خارجی کشور واکنش باشد. معتقدم سیاست خارجی کشور باید دارای ابتکار عمل باشد. بعضی اوقات، آنچه که به عنوان سیاست تهاجمی مطرح می شود صرفاً واکنش تند به اقدامات دیگران است. اینطور نیست در سیاست خارجی شما باید صحنه را تعریف کنید. باید طرف مقابل را در موضعی قرار دهید تا او مجبور شود در زمین شما بازی کند.

چه تصویری از این صحنه برای روزهای آتی می توانید ارائه کنید؟

باید بتوانیم بازی را به هم بزنیم. بازی ای که آنها توانسته اند از نحوه گفتمان و رفتار ما برای پیشبرد اهداف خودشان استفاده کنند. من به یکی از مقامات گفتم که دوران تعطیلات آمریکایی ها تمام شده است. آمریکایی ها از این پس با سیاست خارجی منسجمی روبه رو خواهند بود. همین سیاست خارجی توانسته بود در گذشته، آمریکایی ها را منزوی کند. خانم رایس، در اوایل آغاز به کارش به عنوان وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه ای با رویترز گفته بود که من نمی دانم ایرانی ها چه کار کرده اند که دنیا تصور می کند در پرونده هسته ای ایران، آمریکا مقصر است.

جنگ احتمالی در سوریه، موقعیت ایران را در مذاکرات هسته ای دشوار نخواهد کرد؟

جنگ احتمالی در سوریه ضرر همه است و آمریکا بیش از همه از این جنگ ضرر خواهد کرد. این دامی است که افراط گرایان برای آمریکا پهن کرده اند.

جنگ احتمالی در سوریه چه تأثیری بر ایران خواهد داشت؟

تنش در هر کشوری در منطقه به ضرر ماست. چه آن کشور دوست ایران باشد چه نباشد. ما کشوری هستیم که 250 سال است به کشور دیگری حمله نکرده ایم. لذا کشوری هستیم که طالب آرامش در منطقه هستیم. البته هر زمان به ایران تجاوز شده مردانه ایستاده و دفاع کرده ایم.

اگر به منافع ایران در منطقه نظیر حزب الله لبنان تعرض شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟

منافع جمهوری اسلامی در منطقه، پایگاه مردمی دارد. تعرض به آن منافع، به ضرر کشوری است که تعرض می کند. چون این منافع ساختگی نیست. ایران در جایی پایگاه درست نکرده است. قدرت ایران در منطقه، قدرت معنایی و گفتمانی است. حضورمان در منطقه، در جهت پیگیری سیاست های آرمانی گذشته مان است که در جهت منافع ملی ماست. لذا آمریکایی ها امروز در معضل گرفتار شده اند. اصولاً روش برخورد نظامی کارآمدی اش را از دست داده است، لذا آن کس که از زور استفاده کند بیش از همه ضرر خواهد کرد.

اگر حمله به سوریه به صورت محدود باشد که فقط با تضعیف دولت این کشور انجام شود چه تبعاتی خواهد داشت؟

فرقی نمی کند. آمریکایی ها فکر می کنند که محدود است. عواقب یک اقدام دیگر در اختیار کسی که اقدام را آغاز کرده، نیست. حالا ممکن است این عواقب فوری نباشد که احتمالاً هم خواهد بود. عواقب اقدام احتمالی آمریکا اثراتی در منطقه ایجاد خواهد کرد که خود آمریکایی ها سال ها باید بدوند تا آن را جمع کنند.

وقتی که یک وزیر خارجه از عواقب یک اقدام صحبت می کند به نظر می رسد که تهدید هم در لابه لای کلماتش هست. درست متوجه شدیم؟

بنده اصلاً از زبان تهدید خوشم نمی آید. دنیا، دنیای تهدید و استفاده از زور نیست. اما دیگران باید متوجه باشند که اقدامشان حتماً با عکس العمل مواجه خواهد شد. آن عکس العمل در اختیار اقدام کنندگان نیست. بنده تحلیل شرایط را می کنم نه تهدید. اقدام آمریکا حتماً وضعیتی را ایجاد می کند که خوشایندشان نخواهد بود.

بحران سوریه بر موضوع هسته ای ایران چه تأثیری خواهد گذاشت؟ مذاکرات هسته ای قبل و بعد از جنگ احتمالی در سوریه چه تغییری خواهد کرد؟

بنده نمی خواهم درباره شرایطی که انشاءالله پیش نخواهد آمد اظهارنظر کنم. انشاءالله درایت و عقل حاکم خواهد شد. گرچه ما نمونه های خلاف آن را بیشتر از وقوع درایت دیده ایم. می توانم بگویم که تشنج در منطقه کمکی به مذاکرات هسته ای نمی کند. افزایش تنش در منطقه در همه حوزه ها، برای منافع آمریکا خطرناک خواهد بود. برای فهم مشترک مناسب نخواهد بود و زمینه ها را برای گفت وگو از بین می برد. حتماً ورود به این عرصه های خطرناک عواقبی خواهد داشت.

در صورت تهدید حزب الله، ممکن است ایران از حزب الله حمایت علنی کند؟

فکر می کنم حزب الله لبنان چنان قدرتمند است و پایگاه مردمی دارد که تهدیدش اصلاً معنا ندارد. حزب الله نیرویی بوده که براساس دیدگاه اصیل مبتنی بر حمایت مردمی، توانسته با حمله 33 روزه اسرائیل دست و پنجه نرم کند و موفق باشد. حزب الله تنها نیرویی است که در منطقه توانسته است ارتش اسرائیل را در یک جنگ شکست دهد. تنها جنگی که اسرائیل در آن شکست خورد و مجبور به عقب نشینی شد. این قدرت کمی نیست. قدرت هم الزاماً با توپ و تانک شناخته نمی شود. قدرت حزب الله از جای جای لبنان نشأت می گیرد و این قدرت ماندگاری دارد و نیازی به حمایت خارجی ندارد.

آیا پیش بینی می کنید که بشار اسد در پایان دوره ریاست جمهوری اش تن به انتقال قدرت بدهد؟ یا پیشنهاد شما این هست؟

این تصمیم بر عهده مردم سوریه است. تمامی طرف های درگیر سوری باید با یکدیگر تفاهم کنند تا از آشوب و اغتشاش و جنگ داخلی در سوریه جلوگیری شود.

در بحث مربوط به تحریم ها، اخیراً از طرف برخی اقتصاددانان و روشنفکران جنبش مدنی ای برای مقابله با تحریم ها شکل گرفته است. جنابعالی فکر می کنید این حرکت در حوزه دیپلماسی عمومی چقدر موثر خواهد بود؟

اینکه دنیا متوجه شود که مردم ایران تحریم ها را غیرعادلانه می دانند و آن را نتیجه تلاش یک گروه جنگ طلب برای تحمیل دیدگاه هایشان می دانند حرکت خوبی است. این کار به آنها نشان خواهد داد که تحریم ابزار خوبی برای تحمیل سیاست هایشان نیست. علاوه بر اینکه تحریم های کنونی بسیار فراتر از مقررات بین المللی است. ضمن اینکه ما ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت را هم مغایر حقوق بین الملل و مقررات آژانس انرژی هسته ای و قرارداد پادمان هسته ای می دانیم. آمریکایی ها واقعاً برای اعمال تحریم ها، علیه ایران شرکت های مختلف را ارعاب می کنند.

آیا راه حقوقی وجود دارد که تحریم ها را از بین ببریم؟ چون بعضی ها معتقدند اینکه گفته می شود تحریم ها را کاهش می دهیم یا بر می داریم، یک شعار است؟

برای بی اثر کردن تحریم ها یک روش کافی نیست. از دیپلماسی عمومی باید استفاده کرد. از روش های حقوقی و مذاکرات سیاسی هم باید استفاده کرد. آمریکا بیش از سی سال است که ایران را تحریم کرده است. اما این تحریم ها را از زمانی که توانستند بر روی تحریم های شورای امنیت بار کنند مؤثر کردند. بنابراین روش برخورد با تحریم ها اول این است که قطعنامه های شورای امنیت را بلاموضوع کنیم و آمریکا را در موضعی قرار دهیم که ناگزیر باشد تحریم ها را لغو کند.

آقای وزیر، اینکه می فرمایید ابتدا باید قطعنامه های شورای امنیت را بلاموضوع کنیم نکته قابل تأملی است. قطعنامه های تحریمی علیه عراق حدود چهارده سال پس از صدام لغو شد. فکر می کنید بتوان در کوتاه مدت این قطعنامه ها را لغو کرد؟

با شرایطی مواجهیم که ساخته ما نبوده است. وقتی دولت تدبیر و امید روی کارآمد با تعدادی تحریم روبه رو بود. باید با حوصله، تدبیر و با متانت در این جهت حرکت کنیم. هر یک حرکت گامی مؤثر برای لغو تحریم ما خواهد بود. البته یقیناً ایران، عراق نیست و روش برخورد با ایران نمی تواند مانند عراق باشد. دنیا با یک کشور بزرگ، قدرتمند، دارای اعتماد به نفس و دولتی که برخاسته از رأی مردم است روبه روست. انشاءالله با روش هایی که با یاری خداوند پیگیری خواهیم کرد در این مسیر حرکت می کنیم. البته باید تأکید کنم که مسیر دشوار و طولانی پیش رو داریم. این مسیر را با حوصله و تدبیر پیش می رویم.

شنیده ام دلیل اینکه آقای روحانی هنوز تصمیم قطعی اش را برای رفتن به سازمان ملل اعلام نکرده این است که مشغول رایزنی در داخل برای آماده کردن پیشنهاد مهمی است تا در سازمان ملل ارائه کند. آیا صحت دارد؟

خیر فکر نمی کنم. ایشان مشغول بررسی امکانات حضور فعال در سفر نیویورک هستند. فکر می کنم به تدریج به این نتیجه می رسند که حضورشان در سازمان مفید خواهد بود.

فکر می کنید ایران چه پیشنهاد قدرتمندی در سازمان ملل به طرف های مذاکره ارائه خواهد کرد؟

بنده نباید مذاکره را رسانه ای کنم. بنده اعتقاد ندارم که کار خوبی بوده است که جایگاه دیپلماسی رسمی را با دیپلماسی عمومی اشتباه گرفته بودیم.

در یکی از برنامه های تلویزیونی تان گفتید که زمانی که سفیر بودید با برخی سناتورهای آمریکایی از جمله آقای «جو بایدن»، معاون فعلی رئیس جمهوری آمریکا، تعامل داشتید. آیا بعد از انتخاب شما به وزارت خارجه، پیامی از ایشان دریافت کردید؟

خیر. وقتی بنده نماینده دائم ایران در سازمان ملل بودم مجوزی برای تعامل با برخی افراد خارج دولت آمریکا داشتم که بعد از آمدنم این مجوز به جانشین من داده شد. الانم چنین مجوزی ندارم. لذا تعاملم محدود به مؤسسات مطالعاتی و روزنامه نگاران آمریکایی خواهد بود که برای آن هم محدودیت وقت دارم. زمانی که این تعاملات را داشتم در دولت نهم و دهم بود که بنده برای آنها سفیر تحمیلی بودم و در حوزه دیپلماسی رسمی کار زیادی نداشتم و از فرصتم بیشتر برای دیپلماسی عمومی، رسانه ای و پارلمانی استفاده می کردم. الان به دلیل کمبود وقت، حتی در حوزه هایی که مجوز هم دارم امید چندانی ندارم که مثل قبل فعال باشم.

آیا مجموعه کشور به این نتیجه رسیده است که شما به عنوان وزیر خارجه با آمریکایی ها به صورت مستقیم مذاکره کنید؟ چه در مورد موضوع هسته ای چه در مورد سوریه.

فعلاً در مورد موضع هسته ای عرض می کنم که اگر اراده سیاسی در آمریکایی ها در این باره دیده شود بحث نحوه مذاکره موضوع ثانویه خواهد بود.

آمریکایی ها، داشتن این اراده سیاسی را چگونه باید بروز دهند؟ شما از چه علامتی متوجه می شوید؟

آمریکایی ها باید آماده حل موضوع باشند نه اینکه با گسترش تحریم ها و اجرای سختگیرانه تحریم های کنگره توسط دولت، بخواهند از مسیر فشار پیش بروند. اراده سیاسی آمریکایی ها باید نشان دهد که آنها اراده ای برای حل موضوع دارند. آمریکایی ها تا زمانی که به این درک نرسند که موضوع هسته ای ایران از طریق فشار حل نمی شود اراده سیاسی ندارند.

برخی شایع کرده اند که سفر سلطان قابوس به تهران برای رساندن پیام جنگ در سوریه بوده است. نظر شما چیست؟

حتماً اینطور نبوده است. ایشان بحثی از آمریکا در مورد سوریه مطرح نکرده اند.

 

منبع : شماره 57 هفته نامه آسمان


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir