بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : شنبه 2 شهريور 1392      20:4
چگونه می توان مانع رسوب سرمایه های اجتماعی شد؟

تجربه زنگنه و سرمایه مدیریتی در ایران

علیرضا سلطانی/ عضو هیات علمی دانشگاه

1-      وزیر نفت دولت یازدهم در جریان بازدید از پارس جنوبی ، پایتخت انرژی ایران  در باره آخرین بازدید خود از منطقه عسلویه گفت: "پس از گذشت ٨ سال و یک ماه وارد عسلویه شدم و در مدت هشت سال گذشته به این منطقه دعوت هم نشده بودم" . این جمله از زبان کسی رانده می شود که پارس جنوبی با نام او آمیخته است. طراح اصلی پارس جنوبی و فازهایی 24 گانه آن است . عملیات اجرایی این میدان عملا در زمان وزارت وی در سال 1378 توسعه آن آغاز شد و در کل بخش قابل توجهی از خوب و بد پارس جنوبی یا به عبارت دیگر پایتخت انرژی ایران به عملکرد او باز می گردد. 

2-      هفته گذشته پس از رای اعتماد مجلس به اکثریت وزرای پیشنهادی دولت، کار جابجایی و تغییر وزیران  به اشکال مختلف و در قالب مراسم های تودیع و معارفه انجام شد. اگرچه تغییر مدیران رده دوم از هفته پیش آغاز گردید اما پیش بینی می شود از این هفته آهنگ تغییر معاونان وزارتخانه ها و مدیران میانی دستگاه های دولتی در سطوح ملی و استانی تندتر شود چه اینکه گفتار رئیس دولت یازدهم و نزدیکان وی از همان زمان اعلام پیروزی با تمثیل " پیاده شدن افرادی که بدون بلیت  سوار اتوبوس دولت شده اند"، زمینه و شرایط انجام تغییرات گسترده در بدنه مدیریتی دولت را فراهم ساخت . وزیران دولت دهم  هم ظرف یک شب ، از ابتدای هفته پیش موقعیت و مقام و همچنین مسئولیت سنگین خود را( که به تناسب نقش و کارکردی که در بدنه اجرایی داشتند و با سرنوشت تک تک ایرانیان مرتبط بود ) رها کردند و هر کدام به دنبال سرنوشت خود رفتند و از صفحه رادار مدیریتی کشور حذف شدند. گویی اصلا در جایگاه وزیر و مدیر ارشد قرار نداشتند و دیگر کسی  به غیر از رسانه ها ( آنهم  عمدتا برای  انعکاس و برجسته سازی خاطرات مدریتی و همچنین ناگفته های دوران وزارت و مدیریت آنها هستند) از آنها سراغی نخواهد گرفت. شاید هم بسیاری از آنها از این رخداد و مسئولیت سنگینی که از دوششان برداشته شد و اینکه دیگر نباید پاسخگویی عملکرد خود به مقامات بالاتر و دستگاه های نظارتی باشند ، خوشحال هستند.

3-      تغییر مدیران با تغییر دولت ها هم طبیعی است و هم منطقی. طبیعی از این منظر که دولتی جدید با گفتمانی جدید و با یارانی جدید سکان اداره کشور را در دست گرفته و هم منطقی است از این منظر که اصل جابجایی مدیران و ورود افرادی تازه نفس با ایده و تفکرات جدید ، انرژی مضاعف و موثرتری  برای اداره بهتر و بروزتر فراهم می سازد و این از لوازم اصلی مدیریت و برنامه ریزی توسعه گراست .

حذف از صفحه رادار مدیریتی کشور در کشور ما به مانند آنچه در دولت های نهم و دهم اتفاق افتاد دیگر امری رایج و مرسوم است. اینکه فردی در جایگاه وزیر و کسی که بانی یک اتفاق بزرگ در کشور مانند پارس جنوبی است ودر طول 8 سال کسی از وی نسبت به عملکردش پاسخی نخواهد( بجز طرح برخی ابهامات با هدف بهره گیری سیاسی)،   و از او در قالب مشاور یا کارشناس جهت ادامه راه کمک نخواهند چندان جای تعجب ندارد. اما این روند با منطق مدیریت و توسعه سازوگار نیست. مدیران قبلی باید از دو جهت در دولت های بعدی مورد توجه باشند: جهت اول ، پاسخگویی شفاف نسبت به خوب و بد عملکرد خود در زمانی که در جایگاه  مدیریتی قرار داشتند، می باشد. اینکه فردی در کشور در هر جایگاه مدیریتی، نسبت به عملکرد خود پاسخگو نیست و سازوکاری قانونی هم برای واداشتن به پاسخگویی وجود ندارد، با اصول مدیریتی سازگار نیست. این مساله باعث بدآموزی مدیران در همه سطوح هم شده به این معنا که خاطر آنها از بابت عدم پاسخگویی نسبت به عملکرد خود جمع است بنابراین تلاشی در جهت ارتقای سطح کیفی مدیریت نمی کنند. این مساله آفت بزرگی برای نظام اداری کشور می باشد. جهت دوم، بهره گیری از دانش، تجربه ، آموخته ها و نظرات کارشناسی مدیران قبلی توسط مدیران بعدی است. باید این مساله در کشور ما نهادینه شود که عمر مدیریتی یک فرد ، سرمایه اجتماعی بزرگ است که باید از آن بهره گرفت و مانع از رسوب این سرمایه ها در کنج خانه ها شد. اگرچه بخش خصوصی بخشی از این خلا را پرکرده و از این سرمایه ها به طور نسبی بهره می گیرد اما این کافی نیست و باید دایره آن به نظام اداری کشور هم گسترش یابد. آیا تجربه زنگنه در دولت جدید هم تکرار می شود؟


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir