بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : دوشنبه 14 مرداد 1392      19:15
بررسی کارنامه نفتی هشت ساله دولت های نهم و دهم به روایت آمار

احمدی نژاد نفت را به هم ریخت اما به برنامه نرسید

نکته غلیظ ماجرا اینجاست که احمدی‌نژاد به یکی از چهار وزیر نفت تأکید کرده بود که کسانی را در نفت به‌کار گیرد که سابقه نفتی نداشته باشند. این را یکی از وزرای اسبق نقل به آسمان گفت.

رضا زندی:  محمود احمدی نژاد دیگر رئیس جمهور ایران نیست. او هشت سال، تار و پود نفت را به هم ریخت تا نقش خودش را ببافد. با برچسب «مافیای نفت»، با عزل پی در پی وزرای نفت.

احمدی نژاد، در دوره حکومت هشت ساله اش، چهار وزیر تعیین کرد و سه نفرشان را عزل کرد. سه سرپرست گذاشت که یکی خودش بود! بیش از 700 میلیارد دلار درآمد نفتی داشت اما پروژه های صنعت نفت را طبق برنامه پیش نبرد. برنامه ها را کنار گذاشت و خود تاخت. داستان احمدی نژاد در نفت را هم تاریخ می نویسد، هم تاریخ قضاوت می کند. تاریخ اما، سخت گیرتر از ماست. فعلا باید اسناد برنامه های چهارم و پنجم توسعه را در کنار آمار رسمی شرکت های مختلف وزارت نفت گذاشت تا به روایت ارقام رسمی، عیان شود که زمامداری احمدی نژاد تا کجا نفت را عقب برده است. ماجرا از خرداد 84 شروع شد.

سوال ذهنی احمدی نژاد در سال 84

خرداد 84 بود و تا نیمه شب راهی نبود. مسیر ستاد احمدی نژاد در محله «خوش» تا منزل شخصی اش در «نارمک» را کنار احمدی نژاد نشسته بودم تا مصاحبه ای که قرارش را از قبل گذاشته بود انجام دهم. شرح آنچه گذشت بماند که چگونه احمدی نژاد به وعده اش عمل نکرد. لابه لای تلاش هایم برای آغاز گفت وگو، وقتی به حوزه تخصصی ام در «نفت و انرژی» اشاره کردم، مچ دستش را بالا آورد. پنجه اش را چرخاند و با لحنی که در این هشت سال شهره شده، گفت: «در لایه های زیرین نفت چه خبر است؟!» در سوالش نماندم تا مصاحبه کنیم. او اما هشت سال ماند و لایه هایی در نفت ایجاد کرد.

احمدی نژاد به وزیرش چه گفت؟

احمدی نژاد با شعار مبارزه با «مافیای نفتی» شروع کرد. در این هشت سال اما، لیستی به نام «مافیای نفت»، به دادگاه نفرستاد. همان سال اول بود که وزیری هامانه، نخستین وزیر نفت کابینه احمدی نژاد، رسماً اعلام کرد که مافیایی در صنعت نفت نمی شناسد. با شکل گیری دوره احمدی نژاد در نفت، 26 مدیر عالی رتبه صنعت نفت به بهانه های مختلف برکنار یا بازنشسته شدند. از نعمت زاده و نژادحسینیان گرفته، تا میرمعزی و مختاری و ترکان. از کاظم پور اردبیلی و سیدمهدی حسینی گرفته تا کلاهدوز و غنیمی فرد. حتی اگر در بعضی موارد، بازنشستگی روال طبیعی اداری باشد برکناری ها به روال اخلاقی اداری پیش نرفت. انتصابات این هشت سال در صنعت نفت خود «مثنوی هفتاد من» است. ابیات انتصابات دوره وزارت میرکاظمی اما، از همه جذاب تر است! از انتصاب با مدرک دامپزشکی گرفته تا انتصابات مقامی با رشته تحصیلی عرفان اسلامی. نکته غلیظ ماجرا اینجاست که احمدی نژاد به یکی از چهار وزیر نفت تأکید کرده بود که کسانی را در نفت به کار گیرد که سابقه نفتی نداشته باشند. این را یکی از وزرای اسبق نقل به آسمان گفت.

10 نامزد، سرپرست و وزیر برای نفت

مشکلات صنعت نفت با معرفی وزرای پیشنهادی احمدی نژاد و عدم اعتماد مجلس به آنها شروع شد. به لیست 10 نامزد، وزرا و سرپرستان وزارت نفت نگاه کنید: 1- علی سعیدلو 2- صادق محصولی (کاندیدای وزارت) 3- تسلطی (کاندیدای وزارت) 4- وزیری هامانه (سرپرست وزارت نفت) 5- وزیری هامانه (وزیر نفت) 6- غلامحسین نوذری (وزیر نفت) 7- مسعود میرکاظمی (وزیر نفت) 8- محمود احمدی نژاد (سرپرست وزارت نفت) 9- محمد علی آبادی (سرپرست وزارت نفت) 10- رستم قاسمی (وزیر نفت). ناگفته روشن است که چه انرژی ایی از صف و ستاد وزارتخانه گرفته شده است تا بتواند با این تغییرات ممتد کنار بیاید. گروهی می خواستند در تیم این وزیر باشند گروهی در تیم آن سرپرست. لابی ها و گروه بندی ها، در این هشت سال زمان زیادی از نفت گرفت. تا سیاستی می خواست مستقر شود وزیر تغییر می کرد و سیاستی تازه می آمد. اوج این سیاست های تازه، در دوره میرکاظمی بود. نوذری به دلیل مخالفت با مشایی از کابینه دهم کنار گذاشته شده بود و میرکاظمی از وزارت بازرگانی عزم نفت کرده بود. راستی نقش «مشایی» در نفت چه بود؟

مشایی  و رحیمی در کارگروه نقت

احمدی نژاد مصوبه ای از دولتش گرفت که براساس آن کارگروهی با اختیارات هیأت وزیران متصدی امور نفت شد. مشایی عضو مؤثر این کارگروه بود. بعدها هم محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس جمهور، رئیس آن شد. مسائل مهم نفت در این کارگروه تصمیم گیری می شد. اما در دوره میرکاظمی افرادی چون علی اصغر زارعی (نماینده فعلی مجلس)، شیوا که بعدها از بازرسی ویژه نفت رفت و مشاور ویژه نفت و گاز احمدی نژاد شد، خالدی (معاون بین الملل)، محراب و میرمحمد صادقی (معاون منابع انسانی) در خط مشی انتصابات نقش داشتند. عملکرد کارگروه ویژه نفت و گروه های مختلف تأثیرگذار در تغییر و انتصابات هشت سال گذشته وصف زیادی دارد. مجال این مقاله کوتاه است.

پیش بینی هامانه- شخم زنی نفت

هامانه که وزیر شد، بعد از چند ماه بلاتکلیفی، صنعت نفت به او روی خوش نشان داد. او نفتی بود و تا می توانست نظام نفت را حفظ کرد. زیر بار شعار مافیای نفتی احمدی نژاد نرفت و وقتی حکم قائم مقامی کردان را امضا نکرد از وزارت خلع شد. در زمان وزارت او، اوپک بعد از مدت ها بلاتکلیفی در انتصاب سالم البدری، به عنوان دبیرکل اوپک، به توافق رسید. رأی ایران در این اجماع بسیار مهم بود. در دوره وزارت هامانه بود که طرح بزرگ سهمیه بندی بنزین و کارت های سوخت با مدیریت نعمت زاده در پالایش و پخش اجرایی شد. هامانه تعابیر ماندگاری در مراسم تودیعش بر زبان راند که همه واقعیت سال های بعد از خود را فاش کرد: «گروهی می خواهند نفت را شخم بزنند.» او با آبرو از نفت رفت.

نوذری و نفوذ جنوبی ها

غلامحسین نوذری در دوره وزارت کاظم وزیری هامانه، رئیس شرکت ملی نفت بود. نوذری همگرایی زیادی با بچه های مناطق نفت خیز جنوب داشت و در دوره اش اهمیت زیادی به مناطق نفت خیز داد و سبف الله جشن ساز رئیس شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب را به ریاست شرکت ملی نفت رساند. هرچند افرادی چون کاظم پور اردبیلی، بعد از بیش از دو دهه نمایندگی ایران در اوپک، در دوره نوذری و با فشار تیم ریاست جمهوری از نفت کنار گذاشته شدند اما در دوره وزارت نوذری تولید نفت برای روزهایی به بالای 4 میلیون و 100 هزار بشکه رسید.

دوره میرکاظمی سخت ترین دوره نفت

سخت ترین دوره نفت زمان وزارت سیدمسعود میرکاظمی بود. او حتی به توسعه سریع و ظرفیت سازی گسترده برای تولید نفت معتقد نبود تا نفت برای آیندگان بماند! به عراقی ها هم همین توصیه را می کرد! حالا تولید عراق به بیش از 3 میلیون و 60 هزار بشکه رسیده و نفت های شیل هم به بازار آمده است. میرکاظمی، رئیس کمیسیون انرژی مجلس است و کسی از او نمی پرسد که امنیت تقاضا برای نفت ایران چه می شود؟!

ادبیات وزارت نفت در دوره میرکاظمی، عجیب و تاریک بود. زمانی که مسعود سلطانپور، مدیرعامل سابق شرکت تاسیسات دریایی، گزارشی کارشناسی نوشت که فازهای ابداعی 35ماهه در پارس جنوبی، هرگز به ثمر نخواهد نشست با بدترین ادبیات پاسخ شنید. سلطان پور آن روزها در بخشی از نامه اش نوشته بود: «پیش بینی می شود که با تدابیر ناکافی و توهم انجام توسعه 35ماهه این طرح ها در بخش دولتی، که با شیطنت و برنامه ریزی هدفمند و سودجویانه پیمانکاران و جریان مجهول الهویه همراه و همسو بوده و تقویت می شود، تزریق منابع مالی وسیع، بدون برنامه ریزی منطقی و واقع بینانه موجب اتلاف منابع در مسیرهای غلط و انتظارات غیرواقعی و نهایتا تشدید و افزایش سوءاستفاده و افزایش زمان اجرای پروژه ها به زمان های عملی واقعی و البته با هزینه هایی به مراتب بیشتر و چندبرابری و متورم را فراهم آورد.» مسعود سلطانپور اینها را در تیرماه 89 نوشت.

ادبیات تاریک در نفت

پروژه بعدی داستان فازهای 35 ماهه، پاسخ عجیب وزارت نفت دوره میرکاظمی به گزارش مسعود سلطانپور است. به  ادبیاتش دقت کنید: «ادعا و تحلیل نابه جا و مبتنی بر ناآگاهی نویسنده نامه موصوف، مبین این واقعیت انکارناپذیر است که «همت مضاعف و کار مضاعف» برای ایشان مقوله ای نامأنوس و ناآشنا می باشد. آیا مدیران و کارکنان تلاشگر صنعت نفت حق ندارند به نویسنده نامه بگویند با همین (مجوز) که در نامه خود اشاره کرده اید عجز و ناتوانی خود را برابر انجام کارهای بزرگ و توسعه ای صنعت نفت اثبات کرده اید و به تعبیر دیگر به دلیل همین موارد مندرج و موارد مورد استناد در نامه مورد اشاره، امکان انجام تعهدات تعیین شده در زمان مقرر در منطقه پارس جنوبی میسر و مقدور می باشد.» ادبیات آن روزهای وزارت نفت حالا بعد از فرونشستن گردوغبارها بیشتر قابل قضاوت است. 35 ماه تمام شده و دولت دهم به پایان خط رسیده است. ولی فازهایی که دولت احمدی نژاد بنا داشت 35 ماهه به اتمام برساند هنوز تمام نشده است.

جداول خط کش می شوند-  اسناد چراغ

اینکه در دور دوره وزارت نفت قاسمی چه گذشته و تحریم ها چه تاثیری بر صنعت نفت ایران داشته است را در مصاحبه صفحات جلوتر بخوانید. آخرین آمار پیشرفت فازهای پارس جنوبی را هم جداگانه در ادامه آن خواهید خواند. حالا می توان آمار و ارقام دقیق نفت را در مقایسه با اهداف برنامه چهارم و پنجم توسعه مدارا کرد. مبنای آمارهایی که جدول ابتدایی گزارش و در پیوست ها خواهید خواند تکالیف اسناد بالادستی دو برنامه چهارم و پنجم توسعه اقتصادی ایران و گزارشات منتشر شده و اعلام شده مراکز معتبر و مسوول، به خصوص وزارت نفت، شرکت ملی نفت و شرکت های اصلی تابعه شرکت ملی نفت ایران است. پس می توانید عملکرد احمدی نژاد در نفت را صرفا به روایت آمار و ارقام معتبر بخوانید. خط کش ما برنامه های توسعه چهارم و پنجم است. در مورد برنامه پنجم هم دو سال اول برنامه مدنظر قرار گرفته است.


منبع: هفته نامه آسمان


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir