اقتصاد ایرانی: فریدمن، اقتصاددانی فقید که برنده ی جایزه ی نوبل نیز شد، در یادداشتتی به مارکت واچ، گفته بود: تورم، همیشه و در هر جایی از دنیا پدیده ای پولی است. اگر خیلی ساده بخواهیم این گفته را به فضای امروز اقتصاد ایالات متحده ربط دهیم باید گفت که آن چه ما می بینیم پیامد وجود مقادیر زیادی پول در برابر مقادیر اندکی کالاست.
از آن جا که این اضافه نقدینگی بالاخره باید به جایی سرازیر شود، به بازارهای مالی تزریق شد و در نتیجه سهام و اوراق قرضه رکوردهای بسیار بالایی را ثبت کردند و هم اکنون دارد تاثیر خود را در بخش واقعی اقتصادنشان می دهد. بنزین و غذا، که اقلامی هستند که معمولاً درمحاسبه ی نرخ تورم نقطه ای لحاظ نمی شوند، سیری صعودی گرفته اند و بنابراین موجب شده اند که شاخص قیمت ها نیز اوج بگیرد.
به ویژه، بنزین هر لحظه دارد گران تر می شود. قیمت های سرپمپ از اوایل ماه می تاکنون بیش از 20 سنت افزایش یافته است که 15 سنت آن در همین یک هفته ی اخیر افزایش یافته است و انتظار می رود که در روزهای آتی باز هم بیشتر شود.
از بین تمام مواردی که در محاسبه ی شاخص بهای عمده فروشی و مصرف کننده نادیده می گیرند، کنارگذاشتن بهای انرژی احمقانه ترین کار ممکن است. از آن جا که بنزین و نفت در مزارع، کارخانه ها، ساختمان ادارات و به ویژه در امر حمل و نقل کالاها و افراد به مصرف می رسد، برای اقتصاد ایالات متحده نقشی بسیار حیاتی دارد.
افزایش بهای انرژی با انتقال قدرت خرید از مصرف کنندگان به تولیدکنندگان فقط موجب می شود که اقتصاد کشور ضعیف تر شود. هم چنین به ضرر شرکت های غیرنفتی نیز عمل خواهد کرد.
امروز اقتصاد ایالات متحده در معرض یک شوک نفتی قرار گرفته است زیرا دارد با معضلات ناشی از سیاست های مالی دست و پنجه نرم می کند. دفتر بودجه ی کنگره برآورد کرده است که حدود 1.5 درصد از رشد اقتصاد ایالات متحده به خاطر وجود همین تحدیدهای مالی از دست رفته است.
با در نظر گرفتن همه ی این مشکلاتی که ذکر شد باید گفت که اقتصاد آمریکا دارد به سوی رکود تورمی حرکت می کند.