بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : دوشنبه 10 تير 1392      12:30
راز های کسب و کار موفق در گفت و گو با کارآفرینی که راه اندازی مشاغل خرد را توصیه می کند

کار های بزرگ تولید آدم های بزرگ است

ذهن خلاق اتفاقا بین شرایط رونق و شرایط رکود سریعا فرق قایل می شود. بر همین اساس منافع تعریف می شود. یعنی منافع دوران رونق با منافع دوران رکود تفاوت دارد. نباید با همان تکنیکی که در دوران رونق بازی می کنیم در دوران رکود هم نقش آفرینی کنیم

اقتصاد ایرانی: «اقتصاد» این روزها زبان مشترک بسیاری از شهروندان شده است؛ اینکه بسیاری از «تردید» ها و « نارضایتی» های شخصی ریشه در اقتصاد پیدا کرده، بهانه ای به دست شهروندان داده است به فکر راه اندازی یک کسب و کار باشند تا به واسطه آن رونق اقتصادی بر زندگی شخصی شان سایه بیاندازد. همین میل به کسب درآمد بیشتر با ایمنی بالا و نارضایتی از درآمد کم از «اقتصاد» یک زبان مشترک ساخته است تا شهروندان در سخن سرایی های محفلی با جدیت درباره آن صحبت کنند. برای کنکاش این موضوع به سراغ امیرحسین شمس زاده، یکی از مدیران جوان کارآفرین کشور رفته ایم که این روز ها در فضای اقتصاد ایران نقشی مهم را ایفا می کند. او که در مقطع کارشناسی ارشد MBA در آمریکا تحصیل کرده است ایده های جالبی برای راه اندازی کسب و کار دارد و از زبان اقتصادی شهروندان دفاع می کند. اما آنچه که اظهارات او را برجسته می کند «امیدی» است که در کلامش موج می زند. در این شرایطی که بسیاری با نارضایتی های اقتصادی زمان را سپری می کنند او امیدوار است. او موفق شده طی سال های گذشته شرکت دایا سیستم و کاسیو درایران را رونقی دوباره بدهد. آنچه در ادامه می خوانید متن کامل این گفت و گو است:

خیلی ساده « اقتصاد » این روز ها افکار بسیاری از شهروندان را غرق کرده است. تقریبا جملگی مردم از عدم توازن اقتصادی سخن می گویند و تمایل دارند درآمد بیشتری داشته باشند. کسب و کار بهتری را دست و پا کنند و به دنبال آن وضع اقتصادی بهتری داشته باشند. این را بگذاریم کنار وضعیت نابسامان اقتصاد نتیجه آن همین می شود که بسیاری تمایل دارند قدم به بازار های واسطه گری بگذارند. تحلیل شما از این موضوع چیست؟

واقعیت این است که یک ذهنیت «کسب درآمد بیشتر» همیشه در ذهن آدم ها وجود داشته است. این موضوع هم در طول تاریخ و هم در عرض جغرافیا همیشه وجود داشته است و باید واقع بینانه آن را پذیرفت. طبیعی است. وقتی این ذهنیت برای تولید ثروت وجود داشته باشد که ذهنیت بسیاری خوبی هم هست قطعا انسان ها دنبال شرایطی بهتر هستند.

تولید ثروت در ذات خودش قابل قبول است سوال من به این بخش بر می گردد که در حال حاضر یک رکود اقتصادی وسیع وجود دارد و همین شرایط را برای راه اندازی یک کسب و کار چندان توجیه پذیر نمی کند. قبول دارید؟

اتفاقا اشتباه در همین جاست. ببینید ذهن خلاق اتفاقا بین شرایط رونق و شرایط رکود سریعا فرق قایل می شود. بر همین اساس منافع تعریف می شود. یعنی منافع دوران رونق با منافع دوران رکود تفاوت دارد. نباید با همان تکنیکی که در دوران رونق بازی می کنیم در دوران رکود هم نقش آفرینی کنیم. هر دوره ای معیار ها و شرایط خاص خودش را دارد. امروز نمی توانیم بگوییم فقط دلالی است که می تواند موفق باشد. اگر بدانیم چه کالا هایی را در همین شرایط مردم نیاز دارند و روی همان کالا به عنوان تولید سرمایه گذاری کنیم قطعا می تواند مفید و موثر باشد.

به طور عینی مثال می زنید؟

شاید برای خیلی ها حتی قابل تصور نباشد که با یک سرمایه اندک می توان یک آتلیه عکاسی راه اندازی کرد که درآمد خوبی هم دارد. این همان ذهن خلاقی است که در یک شرایط رکودی می تواند شما را به آرزو هایتان برسانید. بعضی افراد هستند همیشه دنبال شرایط ایده آل هستند اما واقعیت این است که آدم ها خودشان ایده آل را به وجود می آورند. شاید روزی عده ای فکر می کردند بهترین راهکار برای اینکه پولی که داشتند را به کار بگیرند « بساز بفروش » بود. آیا در شرایط امروز هر کسی با این شغل می تواند موفق باشد؟ ابتدا باید مطالعه صورت بگیرد و بر اساس اینکه چه شرایطی حاکم است تصمیم بگیریم چه فعالیتی را دنبال کنیم.

یعنی پیشنهاد شما راه اندازی کسب و کار کوچک است؟

قطعا در شرایط امروز بسیاری انگیزه برای فعالیت بلند مدت ندارند. علت اینکه بحث تولید را در حاشیه قرار دادند این است که پروژه تولیدی یک پروژه کوتاه مدت نیست اما کارهای خدماتی از جمله واسطه گری کاری کوتاه مدت است. در همین شرایط، فعالیت های تولیدی وجود دارند که بسیار زیاد می تواند مناسب باشد. تشخیص اینکه چه تولیدی را انجام دهیم از همه چیز مهم تر است. از سوی دیگر تجارت هم همچنان جذابیت های خودش را دارد.

همین بسیاری سوال شان این است که در شرایطی که رکود سایه انداخته چگونه می توان محصول جدیدی را وارد کرد سهمی از بازار را به دست آورد و موفق بود؟ اقدامی که خود شما در سال های گذشته انجام داده اید. در دوران رکودی که وجود داشت محصولات جدیدی را معرفی کردید و موفق هم بود. چرا؟

اینکه برخی روی طبلی با این مضمون می کوبند که در شرایط رکود نمی توان در بازاریابی موفق عمل کرد و سهم قابل توجهی از بازار را تسخیر کرد، اشتباه است. اتفاقا می شود اما باید مقایسه ها را درست کرد. در شرایط رکود باید بیشتر زحمت کشید اما انتظار درآمد زایی دوران رونق را نداشت. ولی در هر حال مگر می شود بدون اینکه کالای خودتان را معرفی نکنید انتظار داشته باشد مردم کالای شما را خریداری کنند؟ بر همین اساس محصول باید معرفی شود و سهم بازار را به خود اختصاص دهد.

ببینید خیلی راحت این تئوری را مطرح کرد. مصداقی حرف بزنیم. برای نمونه روی این محصولی که اخیرا آوردید دست می گذارم. نحوه معرفی شما چگونه بود؟

در هر شرایطی اگر شما مزیت رقابتی داشته باشید چه در دوران رونق و چه در دوران رکود می توانید علاوه بر بازار داخلی به بازار جهانی هم روی بیاورید. واژه مزیت یعنی اینکه من نسبت به دیگران چه قدر می توانم دیگران را متقاعد کنم که به خاطر یکسری منافع و مزایا از من خرید کنند. به طرو مثال مزیت نسل جدید ویدیو پروژکتورها که انحصار آن متعلق به شرکت کاسیو است معرفی شد که در آن لیزر و ال.ایی.دی جای لامپ های جیوه ای را گرفته اند. این تکنولوژی باعث بالا رفتن طول عمر دستگاه می شود چرا که کاربر نیازی به تعویض لامپ دستگاه ندارد و از کیفیت رنگ ویدیو پروژکتور کاسته نمی شود. مزیت یک روی سکه است. روی دیگر هدف است. ما در شیوه بازاریابی مان مزیت را در کنار هدف قرار می دهیم. باز هم به طور نمونه در همین نسل جدید ویدیو پروژکتور ها هدف ما به دست آوردن بخش آموزشی بازار، هوشمندسازی مدارس و قشری از جامعه است که تمایل به استفاده از ویدیو پروژکتورها به جای تلویزیون را دارند. انحصار این تکنولوژی توسط شرکت کاسیو خریداری شده است.

بعد انتظار دارید که سهم بازار را به دست بیاورید؟

ما به مشتری مان دروغ نمی گوییم. یک محصول کیفی با مزیت های فراوان که نیاز جامعه امروز است را به آنها معرفی می کنیم. برای ما مهم است شهروند مان بتواند با کیفیت بیشتری نگاه کند و محصول بهتری را ولو با هزینه کمی بیشتر خریداری کند. این یک بازی دو سر برد است. سلیقه مشتری هم رشد پیدا می کند و او را هم مجاب می کند با دنیای روز پیشروی کند و اتفاق های خوبی را رقم بزند. نمی توان در یک دایره حضور نداشت و انتظار داشت موفق شد. باید وارد شد ، ریسک کرد، خرید کرد، ایده های مختفی را به وجود آورد و در نهایت هم به آروز های بزرگ رسید. کار های بزرگ تولید آدم های بزرگ است. آنهایی که با ترس هیچ رابطه ای ندارند. بر این اساس نباید خودمان را به طور مثال از یک ویدیو پروژکتور که می تواند کارآیی های بسیاری در زندگی مان دارد محروم کنیم بلکه باید در جریان باشیم، لذت ببریم و ما هم ایده پردازی کنیم.

ضمانتی هم برای این نگاه تان دارید؟

شرکتی که به آینده خودش فکر می کند به تعهداتی که داده است پایبند است. در مقابل شرکت هایی که فقط « دم » برای آنان غنیمت هستند بسیاری از تعهدات را نادیده می گیرند. اگر واقعا شما به شرکتی مراجعه کردید که حتی در میان شرکت های بزرگ بود اما به تعهدات خودش پایبند نبود مطمئن باشید در مدت زمان کوتاهی بی اعتمادی در مردم ایجاد می شود. یکی از مهم ترین عوامل موفقیت در بازاریابی « اعتماد سازی » است. شما خودتان نگاه کنید تا چه اندازه به دلیل اعتمادی که به یک تولید کننده داشتید حتی در دوران رکود آن تولید کننده را رها نکرده اید. توصیه من این است هیچ گاه آنچه که به مردم گفتیم را نادیده نگیریم. اتفاقی که در طول این سال ها به طور واضح در شرکتی که مدیریت کرده ام افتاده است. اگر روزگاری سود مان کم شد دلیلی ندارد صداق مان را لگد مال کنیم. باید امیدوار بود، تلاش کرد و قطعا نتایجی خوبی هم به ثبت می رسد.

 


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir