طی سه دهه گذشته، رهایی از وابستگی به صادرات نفت یکی ار شعارهای اصلی دولت ها بوده است- به خصوص هنگامی که به دلایل وضع بازار جهانی (نیمه دوم دهه ۱۹۸۰) یا تحریم اقتصادی (دو سال اخیر) درآمد از صادرات نفت شدیدا کاهش یافته است. اما آنگاه که درآمد نفتی بالا بوده، این شعار از یاد رفته است، نفت را فروخته اند و آن را با گشاده دستی صرف واردات و خرج کمک های نظامی و خرید دوستان استراتژیک کرده اند.
امروز جلیلی به عنوان یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری، این را غریب می بیند که دو سال پیش ایران ۳۹۰ میلیون دلار برای واردات چوب بستنی پرداخته است. لیست واردات سال ۱۳۹۰ (و سال های پیشین ان) را که بنگرید از این ارقام بسیارند و این نشانه (و تا حدود نیز دلیل) وضعی است که بسیاری از صنایع ایران بدان گرفتارند.
بیست و چهارسال طول کشید تا در سال ۱۳۸۱ (۲۰۰۲) تولید سرانه غیر نفتی ایران به حدی که درسال ۱۳۵۶، سال پیش از انقلاب بود برسد. در دوره احمدی نژاد هم که وضع معلوم است. بنا بر برآوردها منتشر شده از سوی صندوق بین المللی پول رشد اقتصادی ایران در سه سال اخیر، در بهترین وضع، به طور متوسط در حدود صفر بوده است.