بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : چهارشنبه 2 آبان 1397      14:24

انرژی؛ قدرت جدید ایالات متحده

نشریه کایرو ریویو در گزارشی با بررسی کتاب «ثروت بادآورده: چگونه وفور انرژی جدید سیاست جهانی را تحت تاثیر قرار داده و قدرت آمریکا را تقویت می‌کند» با قلم مگان اوسالیوان، تاثیر ورود انرژی جدید روی قدرت ایالات متحده را بررسی کرده است.

اقتصاد ایرانی: نشریه کایرو ریویو در گزارشی با بررسی کتاب «ثروت بادآورده: چگونه وفور انرژی جدید سیاست جهانی را تحت تاثیر قرار داده و قدرت آمریکا را تقویت می کند» با قلم مگان اوسالیوان، تاثیر ورود انرژی جدید روی قدرت ایالات متحده را بررسی کرده است.

دولت دونالد ترامپ در دسامبر ۲۰۱۷ استراتژی امنیت ملی خود را منتشر کرد. در این سند ظهور آمریکا به عنوان یکی از قدرت های جهانی در حوزه انرژی جشن گرفته شده است. مطابق با این گزارش، آمریکا بر خلاف چند دهه قبل شروع به تولید و صادرات نفت و گاز طبیعی خواهد کرد. در گذشته نگرانی نسبت به کمبود انرژی و همچنین وابستگی به واردات خارجی باعث شده بود که دولت آمریکا در نواحی آشوب زده به ویژه خاورمیانه مداخله کند. اما وفور منابع انرژی در آینده نزدیک آمریکا را در موقعیت ژئوپلتیک برجسته ای قرار خواهد داد. این گزارش نگرانی های امنیتی آمریکا را برای کنگره تشریح می کند. در این گزارش به صورت صریح آمده است: «ورود آمریکا به عنوان یکی از عرضه کننده های بزرگ منابع انرژی، فن آوری و خدمات در صحنه جهانی می تواند به متحدان و شرکای ما کمک کند تا مقاومت بیشتری در مقابل کشورهایی نشان دهند که از انرژی برای زورگویی استفاده می کنند».

اما مگان اوسالیوان، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا در امور افغانستان و عراق در دولت بوش معتقد است که نقش محوری انرژی در استراتژی امنیتی آمریکا نباید برای ما غافلگیرکننده باشد. او در کتاب جدید خود با عنوان: «ثروت بادآورده: وفور منابع جدید انرژی چگونه سیاست جهانی را دگرگون می کند و قدرت آمریکا را افزایش خواهد داد» شرح می دهد که تولید نفت و گاز در آمریکا چگونه در سال های آینده مدل ژئوپلیتیکی دنیا را تغییر خواهد داد. در دوره ای به سر می بریم که در آن ترکیبی از عوامل کوتاه و بلندمدت از جمله رویکرد ترامپ نسبت به دپیلماسی باعث تنزل قدرت آمریکا در دنیا شده اند. اما انرژی هنوز می تواند حوزه ای باشد که در آن آمریکا به مزایای قابل توجهی نسبت به کشورهای دیگر دست پیدا می کند. همان طور که اوسالیوان شرح داده است، وفور انرژی طیف گسترده ای از فرصت ها را فراهم می کند. البته دولت آمریکا باید به اندازه کافی برای بهره برداری از آن ها هشیار باشد.

اما وفور منابع جدید حاصل اکتشاف و تولید نوعی نفت با نام نفت متراکم است. منظور از نفت متراکم همان نفتی است که زیر ترکیبات سنگ شیل مدفون شده است. در طول چند دهه گذشته استخراج این نفت از لحاظ تکنولوژیکی و اقتصادی برای شرکت ها دشوار بوده است. در سال ۱۹۷۳ سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) به رهبری اعراب تصمیم گرفت کشورهایی که در مدت جنگ یوم کیپور از اسرائیل حمایت کرده اند را تحریم کند. این موضوع کشورهای قربانی تحریم را تحریک کرد تا جایگزینی برای نفت وارداتی از خاورمیانه پیدا کنند. ترکیبی از عوامل شامل محیط خوب سرمایه گذاری، پیشرفت های تکنولوژیکی و پرداخت حق امتیاز بالا به مالکان زمین های خصوصی باعث شدند که شرایط مساعدی در اوایل سال ۲۰۱۰ برای بهره برداری از نفت متراکم فراهم شود.

ترکیب این عوامل شوک بزرگی در دنیای انرژی ایجاد کرد. شکسته شدن انحصار نفتی اعراب به ظهور آمریکا به عنوان یکی از صادرکننده های نفت و گاز طبیعی منجر شد. این موضوع نه تنها مزایای زیادی را برای آمریکا به همراه داشت، بلکه امنیت انرژی برای باقی کشورهای دنیا را نیز افزایش داد. بدین ترتیب آمریکا می تواند با کشورهای خارجی که از انرژی برای زور گفتن به شرکا و متحدان آمریکا استفاده می کنند رقابت کند. این نکته در استراتژی امنیت ملی به طور ویژه برای مقابله با روسیه اشاره شده است، زیرا این کشور در گذشته به دلایل سیاسی صادرات گاز طبیعی به کشورهای اروپای شرقی را قطع کرده بود. اما اوسالیوان به دولت آمریکا هشدار می دهد که هشیارانه عمل کند. او معتقد است که کاهش قیمت نفت به طور کامل انگیزه روسیه برای افزایش نفوذ خود در کشورهای نزدیک از جمله اوکراین و کشورهای منطقه بالتیک یا منطقه خاورمیانه را از بین نخواهد بود. با وجود این، آمریکا می تواند از منابع انرژی خود به عنوان ابزاری برای مقابله با زورگویی های قدرت های رقیب استفاده کند.

وفور منابع جدید چالش بزرگی را در مقابل اعضای سازمان اوپک قرار می دهد، زیرا تولید سطوح بالای نفت آمریکا در کنار عوامل دیگر باعث پایین نگه داشته شدن قیمت نفت خام شده اند. تنها تعدادی از تولیدکننده های نفتی در خاورمیانه همچون عربستان می توانند از منابع مازاد در صندوق ذخیره ثروت ملی برای عبور از بحران استفاده کنند. اما کشورهایی همچون نیجریه نیز وجود دارند که بقای رژیم آن ها در خطر قرار دارد. همان طور که اوسالیوان اشاره کرده است، کاهش درآمد حاصل از منابع طبیعی می تواند ضربه مهلکی به این کشورها وارد کند.

کشور ونزوئلا یک نمونه قابل توجه است. مدیریت کردن این کشور حتی در زمان بالا بودن قیمت نفت نیز کار دشواری بود. اما افت شدید قیمت ها این کشور را در معرض فروپاشی قرار داد. دینامیک بازار انرژی در هیچ کشوری چنین مشکلات اقتصادی و سیاسی را به همراه نداشته است.

حتی کشورهای قدرتمندی همچون عربستان نیز برای مدیریت کردن خود با مشکل روبرو شده اند. اما برای کشورهای مصرف کننده همچون چین اوضاع فرق می کند. شرایط آن ها از لحاظ ژئوپلیتیکی در مقایسه با گذشته بهبود پیدا کرده است. چین در اواسط دهه ۲۰۰۰ به دنبال تقویت روابط خود با کشورهایی همچون سودان بود. این کشورها می توانند نفت مورد نیاز چین را تأمین کنند، اگرچه در جامعه بین المللی طرد شده بودند. اما دولت چین احساس می کند که بعد از وفور منابع جدید انرژی می تواند نفت مورد نیاز خود را در یک بازار آزاد خریداری کند. چین به طور ویژه از برنامه آمریکا برای تولید و صادرات نفت و گاز طبیعی استقبال کرده است. اوسالیوان معتقد است که همکاری در حوزه انرژی می تواند به تقویت روابط آمریکا و چین کمک کند.

کتاب اوسالیوان در ماه های اولیه دولت ترامپ منتشر شد. در آن دوره زمانی ترامپ هنوز اصل «اول آمریکا» در شعارهای انتخاباتی خود را در عمل پیاده سازی نکرده بود. به طور ویژه، سیاست های دولت ترامپ در قبال انرژی و تغییرات اقلیمی اخیراً مورد توجه قرار گرفته اند. در نتیجه، کتاب اوسالیوان نمی توانست پیش بینی کند که ترامپ تا چه میزان جایگاه دیپلماتیک کشور یا قوانین زیست محیطی را تضعیف خواهد کرد. کشف منابع جدید انرژی درست در دوره ای در حال رخ دادن است که ابزارهای مورد نیاز برای بهره برداری از آن ها در حال کاهش یافتن هستند.

اوسالیوان خواستار توجه بیشتر به مسئله تغییرات آب و هوایی شده بود. اما دولت ترامپ اعلام کرد که از توافق اقلیمی پاریس خارج خواهد شد. این اقدام ترامپ باعث تضعیف طرحی شد که مورد حمایت گسترده کشورهای دنیا قرار دارد. دولت ترامپ تاکنون استراتژی سازنده ای برای تعامل با شرکا و متحدان خود در قبال این موضوع اتخاذ نکرده است. آمریکا، کانادا و مکزیک در حال تجارت نفت و گاز با یکدیگر هستند. اوسالیوان معتقد است که فرصت مناسبی برای یکپارچه سازی انرژی در توافق تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) وجود دارد. اما شعارها و دیدگاه های ترامپ در مورد تجارت آزاد آینده این توافق را به خطر انداخته است. چشم انداز اوسالیوان در مورد رهبری انرژی شامل چند فرهنگ گرایی، تجارت آزاد و همکاری با متحدان خواهد بود. اما تاکنون رویکرد ترامپ در قبال سیاست خارجی در تضاد با چشم انداز اوسالیوان قرار داشته است.

تغییر در جهت گیری سیاسی ترامپ در نهایت وابسته به انتخاب مجدد او در سال ۲۰۲۰ و تغییرات در ترکیب سیاسی مجلس سنای آمریکا خواهد بود. در حال حاضر به نظر می رسد که او ضربه های استراتژیک و اقتصادی زیادی را در حوزه های مختلف از جمله انرژی به آمریکا تحمیل کند. آمریکایی ها برای بهره برداری از منابع جدید انرژی خود احتمالاً باید منتظر رئیس جمهوری باشند که خواستار نقش فعال تری برای آمریکا در صحنه بین الملل باشد.

منبع: نشریه کایرو ریویو


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir