بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : دوشنبه 30 مهر 1397      12:33

هر که علمش بیش، شغلش کمتر!

با وجود آن‌که بسیاری تحصیلات دانشگاهی را راهی برای کسب شغل تلقی می‌کنند، آمارها نشان می‌دهد احتمال یافتن شغل با تحصیلات دانشگاهی رابطه عکس دارد و بیکاری دانش‌آموختگان آموزش عالی حدود پنج برابر افراد بی‌سواد و کم‌سواد است.

اقتصاد ایرانی: اینجاست که رابطه تحصیلات و اشتغال اهمیت می یابد و می تواند به تصمیم گیری و سیاست گذاری صحیح در این زمینه کمک کند.

به گزارش ایرنا، بررسی آمار نیروی کار مرکز آمار در بازه ۱۰ ساله ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۶ نشان می دهد میانگین نرخ بیکاری کشور در ۱۰ سال اخیر ۱۱.۸۶ درصد بوده است، اما این نرخ بین افراد در مقاطع مختلف تحصیلی متفاوت است. اگر افراد کشور را بر اساس سطح تحصیلات در ۳ گروه «بی سواد و کم سواد»، «آموزش عمومی» و «آموزش عالی» قرار دهیم، مشاهده می شود بیشترین نرخ بیکاری مربوط به دانش آموختگان آموزش عالی با حدود ۱۹ درصد است، در حالی که گروه «بی سواد و کم سواد» با نرخی حدود ۴ درصد، کم ترین نرخ بیکاری را به خود اختصاص داده اند که این عدد فاصله قابل توجهی تا میانگین کشوری یعنی ۱۱.۶۸ درصد دارد.
این در حالی است که ارقام مربوط به آموزش عمومی نیز وضعیت بهتری نسبت به آموزش عالی نشان می دهند، به طوری که نرخ بیکاری دانش آموختگان آموزش عمومی به طور میانگین ۱۰.۶۰ درصد بوده است. اما علت این موضوع چیست؟ آیا فرصت های شغلی کشور نیازی به تحصیلات رسمی و عالی ندارند؟

**رقابت دانشگاهیان در بازار محدود کار 

می توان به این سؤالات با استفاده از شاخص هایی که در مطالعات بازار کار استفاده می شوند، پاسخ داد. به طور کلی در مطالعات مربوط به بازار کار، جمعیت در سن کار، در دو گروه «غیر فعال» و «فعال» قرار می گیرد. گروه اول افرادی اند که شاغل نیستند و به دلایل مختلفی هم در جست وجوی شغل نیستند. این افراد از نظر اقتصادی غیر فعال محسوب می شوند و در مقابل، گروه فعال، شامل افرادِ شاغل و بیکارانِ در جست وجوی کار است.

نکته قابل تأمل این که در ۱۰ سال منتهی به ۱۳۹۶، به طور میانگین ۳۸.۲۲ درصد جمعیت به لحاظ اقتصادی فعال بوده اند، یعنی از هر ۱۰۰ نفر، تقریبا ۳۸ نفر. همچنین میانگین نرخ اشتغال نیز ۸۸.۳۲ درصد بوده است. نرخ اشتغال، نسبت افراد شاغل به فعال را نشان می دهد. یعنی تقریبا ۳۳ نفر از ۱۰۰ نفر دارای شغل بودند.

با این حال، نرخ مشارکت هر دو گروه دانش آموختگان آموزش عمومی و عالی در این دوره در حال افزایش بوده و این افزایش در دانش آموختگان آموزش عالی با سرعت بیشتری صورت گرفته است؛ به طوری که از ۴۸.۹۲ درصد در سال ۱۳۸۷ به ۵۶.۸۹ درصد در سال ۱۳۹۶ رسیده است. اما باید دید که این دانش آموختگان جدید، به جمعیت بیکار اضافه شده اند یا در یافتن موقعیت های شغلی موفق بودند؟ این موضوع را می توان با تحلیل نرخ اشتغال بررسی کرد.

**
فارغ التحصیلان دانشگاهی در صف جست وجوی کار

بررسی نرخ اشتغال در سال های ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۶ نشان دهنده ثبات این شاخص است و این موضوع می تواند تا حدودی نگران کننده باشد؛ چرا که به معنای تلاش های ناموفق در یافتن شغل و افزایش درصد بیکاران در جمعیت فعال است. به عبارت دیگر، در حالی به جمعیت فعال اضافه می شود که تعداد شاغلان تقریبا بدون تغییر بوده و جمعیت فعال جدید، تنها صف های جست وجوی کار را طولانی تر می کنند. این نگرانی زمانی تشدید می شود که نرخ اشتغال دانش آموختگان آموزش عالی همواره در این ۱۰ سال مقادیر کم تری را نسبت به سایر گروه ها نشان داده است.

مصطفی سلیمی فر، عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه فردوسی در این ارتباط از رشد نامتناسب آموزش عالی و اقتصاد کشور سخن می گوید و دلیل عدم جذب فارغ التحصیلان دانشگاهی در بازار کار را عدم رشد و توسعه کافی اقتصاد ایران در مقابل رشد بالای کمی تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی می داند.

**
ناهمخوانی خروجی دانشگاه ها با اقتصاد کشور

وی با مقایسه تعداد فارغ التحصیلان رشته های مهندسی در ایران و ایالات متحده بیان کرد این تعداد در دو کشور به هم نزدیک است، به صورتی که این آمار در ایران حدود ۲۳۴ هزار و در آمریکا حدود ۲۳۸ هزار نفر است. اما مقایسه اندازه اقتصاد این دو کشور، نشان از رشد کمی ناهمخوان فارغ التحصیلان با ویژگی های اقتصاد ایران دارد. به طوری که حجم اقتصاد آمریکا یعنی GDP این کشور بیش از ۴۴ برابر ایران است.

سلیمی فر در ادامه توضیح داد گروه اول یعنی بی سواد و کمسواد با توجه به سطح مهارت خود، خدمات روزمره اقتصاد را تأمین می کنند و دستمزد های پایین تری را انتظار دارند و نیز به دنبال موقعیت های شغلی مربوط به نیروی کار ساده هستند و این موجب می شود نرخ بیکاری در این گروه پایین تر باشد.

این عضو هیأت علمی دانشگاه عدم همخوانی فارغ التحصیلان دانشگاهی با نیازهای بازار کار را دلیل اصلی بالا بودن نرخ بیکاری در این گروه دانست و اضافه کرد این نا همخوانی چه در کمیت و چه در کیفیت دانش آموختگان دانشگاه ها وجود دارد.

**
جذب دانشجو با نگاه به بازار کار

وی به عنوان راهکار، گسترش آموزش های فنی و حرفه ای را به جای رشد کمی دانشگاه ها توصیه کرد و افزود نیاز بازار کار کشور امروزه بیشتر نیروی کار با مهارت های عملی است. هر چند که رونق اقتصادی و خروج از شرایط رکود را در ایجاد فرصت های جدیدی اشتغال و جذب دانش آموختگان دانشگا ه ها و مراکز آموزش عالی کشور مؤثر دانست.

سلیمی فر با اشاره به ظرفیت خالی برخی رشته های کم طرفدارتر و همچنین رشته هایی که تقاضای کم تری در بازار کار برای آن ها وجود دارد افزود محدودیت پذیرش در این رشته ها و سیاست گذاری با هدف تشویق و هدایت افراد برای شرکت در دوره های فنی و حرفه ای می توانند شاخص های بازار کار را بهبود دهند.

**
نقش دانشگاه ها در اشتغال فارغ التحصیلان

وی بازگشت رونق به اقتصاد را با دنبال کردن سیاست های خروج از رکود، در کاهش جمعیت بیکار فارغ التحصیلان دانشگاهی فعلی مؤثر دانست و در ادامه به نقش گسترش استارت آپ ها، مراکز رشد و شرکت های دانش بنیان در ورود بخشی از فارغ التحصیلان دانشگاهی به بازار کار اشاره کرد و افزود: رویکرد حمایت از تولید داخلی، کاهش آمار بیکاری را به دنبال خواهد داشت.
وی صنعت پوشاک را در این زمینه مثال زد و با اشاره به آمارهای موجود در این صنعت گفت: حدود ۷۵ درصد از پوشاک کشور وارداتی هستند در صورتی که برآوردها نشان می دهند اگر این نسبت به نفع تولید داخلی تغییر کند ۷۰۰ هزار شغل ایجاد خواهد شد که با در پیش گرفتن چنین رویکردی در رابطه با سایر کالاها نیز فرصت های شغلی بیشتری فراهم خواهد شد.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir