بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : يکشنبه 23 مهر 1391      9:35
برنده نوبل اقتصاد از ناکامی جنبش وال استریت می گوید

نابرابری در برابر اقتصاد

برنده نوبل اقتصاد از نابرابری اقتصادی و ناکامی جنبش اشغال وال استریت می گوید

در دانشگاه کلمبیا، که در غرب "منهتن" قرار دارد، ثروت و فقر نسبت به بسیاری از دیگر نقاط نیویورک به یکدیگر نزدیک تر هستند. این جایی است که اقتصاددان آمریکا و برنده نوبل اقتصاد سال 2001، جوزف استیگلیتز، به عنوان اقتصاددان مشغول به کار است. او سال های بسیاری از عمر خود را به بررسی نابرابری اجتماعی اختصاص داده است. نخستین تجربه شخصی استیگلیتز از این پدیده به زمانی بازمی گردد که او به عنوان پسربچه با این پرسش مواجه شد که چرا پرستار او از بچه خودش مراقبت نمی کند. بعد تر، به عنوان اقتصاددان ارشد بانک جهانی، او این پدیده را در سطح جهانی مورد مطالعه قرار داد. در ماه ژوئن، استیگلیتز کتابی را منتشر ساخت با عنوان "بهای نابرابری: چگونه جامعه از هم گسسته امروز، آینده ما را به خطر می اندازد". مجله اشپیگل در مورد چگونگی توزیع ثروت در آمریکا با او گفتگو کرده است.

* * *

- سوال: پروفسور استیگلیتز، شما انتظار دارید که رئیس جمهور بعدی ایالات متحده آمریکا چگونه با مشکل نابرابری توزیع ثروت برخورد کند؟

در مرحله نخست او باید اصلا تشخیص دهد که این مشکل وجود دارد. تماشای نابرابری مانند تماشای رشد چمن است. او متوجه تغییرات روز به روز آن نمی شوید اما پس از یک دوره زمانی، آشکار می شود.

- سوال: میزان این نابرابری چقدر است؟
طی دهه های اخیر، نابرابری درآمد و ثرون در این کشور (آمریکا) به شدت افزایش یافته اند. اجازه دهید برای شما مثالی بزنم: در سال 2011، شش وارث امپراطوری والمارت (بزرگترین مجموعه فروشگاه های زنجیره ای در جهان) تقریبا 70 میلیارد دلار در اختیار داشتند که معادل کل ثروت 30 درصد فرودست جامعه آمریکا است.

- سوال: آمریکا همواره خود را به عنوان سرزمین فرصت ها معرفی کرده، جایی که افراد در آن از ژنده پوشی به ثروتمندی برسند. چه بر سر رویای آمریکایی آمده است؟

این باور هنوز هم وجود دارد اما در واقع رویای آمریکایی به باوری اشتباه اما رایج تبدیل شده است. فرصت های زندگی برای یک جوان آمریکا بیش از هر کشور صنعتی دیگری که داده های مربوط به آن موجود است، به درآمد و تحصیلات والدین او بستگی دارد. باور به رویای آمریکایی توسط داستان هایی درباره افرادی که از هیچ آغاز کرده اند و به ثروت رسیده اند تقویت می شود اما آنچه بیشتر اهمیت دارد، فرصت های زندگی برای افراد است. می توان گفت که داده های اقتصادی بر وجود رویای آمریکایی صحه نمی گذارند.

- سوال: داده ها چه می گویند؟

بیست سال است که هیچ بهبودی در زندگی یک خانواده معمولی آمریکایی به وجود نیامده است. از سوی دیگر، یک درصد پردرآمد جامعه در طول یک هفته 40 درصد بیشتر از درآمد کل یک پنجم کم درآمد جامعه بدست می آورند. به طور خلاصه، ما به یک جامعه از هم گسسته تبدیل شده ایم. آمریکا یک ماشین اقتصادی حیرت آور است، اما بیشتر منافع آن به فرادستان می رسد.

- سوال: تنها چند هفته تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده و نابرابری هنوز نقشی جدی در آن نیافته است.

نابرابری به عنوان یک موضوع وجود داشته اما به سطح نیامده است. نمی توان انتظار یک بحث علمی در مورد ضریب جینی، روشی آماری برای سنجش نابرابری، را داشت. اما هنگامی که دموکرات ها می گویند که مشغول حمایت از طبقه متوسط هستند، پس در واقع از نابرابری سخن می گویند. و همچنین آن ها تضاد خود با کاندیدای جمهوری خواهان، میت رامنی، را پررنگ می کنند؛ کسی که نماد یک درصد ثروتمند جامعه محسوب می شود. واکنش گسترده ای که توهین رامنی به 47 درصد آمریکایی هایی که درآمد مالیاتی نمی پردارند به همراه داشت، تا حدی به این خاطر بود که نشان داد ثروتمندان برج عاج نشین چگونه در مورد بقیه کشور می اندیشند.

- سوال: شعار جنبش اشغال وال استریت "ما نود و نه درصد هستیم" بود، او چه کسی دقیقا نماینده یک درصد است؟

گروهی از مردم که 20 تا 25 درصد درآمد را به خود اختصاص می دهند. سهم آن ها از درآمد طی 30 سال اخیر دو برابر شده است و همچنین آن ها حداقل 35 درصد ثروت کشور را در اختیار دارند. آن ها از بهترین خانه ها، بهترین آموزش و بهترین شیوه زندگی برخوردارند.

- سوال: و این ثروتمندان در مقابل هیچ چیزی به جامعه نمی دهند؟

آنچه من می توانم بگویم این است که آن ها در واقع مالیات چندانی نمی پردازند . و همچنین ما می دانیم که آن ها همه درآمد خود را گزارش نمی کنند. ببینید اگر کسی اختراعی انجام داده باشد که از طریق آن به همگان سود برسد، ایرادی ندارد که درآمد هنگفتی بدست بیاورد چرا که استحقاق این پول را دارد. اما بسیاری از ثروتمندان فعلی از طریق بازارهای مالی و  دستکاری اقتصاد ثروتمند شده اند.

- سوال: چرا دولت جلوی اینگونه رفتارها را نمی گیرد؟

دلیلش واضح است: رهبران بازارهای مالی با مبالغ کلانی از کمپین های سیاسی حمایت مالی می کنند. در واقع آن ها قوانینی را می خرند که به آن ها اجازه پول درآوردن می دهد. بخش بیشتر نابرابری امروز نتیجه سیاست های دولتی است.

- سوال: امکان دارد مثال بزنید؟

در سال 2008، رئیس جمهور جرج بوش ادعا کرد که ما پول کافی برای بیمه درمانی برای کودکان فقیر آمریکایی نداریم، طرحی که سالیانه تنها چند میلیارد دلار هزینه داشت. اما بعد به طور ناگهانی ما 150 میلیارد دلار داشتیم که به شرکت مالی ای.آی.جی (AIG) کمک کنیم. این نشان می دهد که یک در نظام سیاسی ما یک جای کار ایراد دارد. این بیشتر به "یک دلار، یک رای" شبیه است تا "یک نفر، یک رای."

- سوال: نود و نه درصد علیه یک درصد: این در واقع شبیه سازوکار یک انقلاب به نظر می رسد. پس چرا اوضاع در آمریکا هنوز این قدر آرام است؟

در ایالات متحده آمریکا روحیه انقلابی چندانی وجود ندارد. نگرانی اصلی من این است که مردم با سیاست بیگانه شوند.  در انتخابات اخیر میزان مشارکت در میان جوانان حدود 20 درصد بود. یعنی 80 درصد آن ها فکر می کند که رای دادن ارزشی ندارد چرا که در نهایت این بانک ها هستند که کشور را اداره می کنند.

- سوال: جنبش "اشغال" نتوانست به عاملی قدرتمند تبدیل شود. چرا این جنبش ناکام ماند؟

جنبش "اشغال" به جنبشی ضد موسسات تبدیل شد و یکی از جنبه های ضد موسسات بودن این است که ضد سازمان یافتن باشید. اما شما نمی توانید جنبشی داشته باشید که سازمان یافته نیست. در هر صورت، ناامیدی و محرومیت هنوز وجود دارد. اجازه دهید برای شما داستانی را نقل کنم: من اخیرا به تماشای یکی از آثار برتولت برشت رفته بودم، زمانی که نمایش به خط "جرم سرقت از بانک چیست در مقایسه با جرم تاسیس بانک؟" رسید، همه تماشاچیان شروع به دست زدن کردند.

- سوال: مردم آمریکا چه نگرانی هایی دارند؟

آن ها نگرانند که شغل خود را از دست بدهند. حتی اگر شغلی داشته باشند هم نسبت به حفظ آن مطمئن نیستند. در مقابل آن ها اطمینان دارند که اگر شغلی را از دست بدهند، به دست آوردن شغلی دیگر بسیار سخت خواهد بود. همه ما کسی را می شناسیم که نمی تواند شغلی برای خود بیابد.

- سوال: راه حل شما برای این مشکل چیست؟ انتقال پول از فرادستان به فرودستان؟

نخست اینکه انتقال پول از فرادستان به فرودستان تنها یک پیشنهاد است. مهم تر این است که کمک شود تا اقتصاد به گونه ای رشد کند که به اقشار مختلف منفعت برسد، و گزینه دیگر پایان دادن به "رانت جویی" است که باعث می شود پول زیادی از شهروندان عادی به فرادستان منتقل شود.

منبع: Spiegel

 

 


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir