بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : شنبه 31 تير 1396      13:12

از تضاد منافع اروپا با آمریکا حداکثر استفاده را بردیم

سیدمهدی حسینی کارشناس نفت می گوید: «اگر ۱۲ سال پیش قرارداد توسعه پارس جنوبی با توتال به امضا رسیده بود،امروز در میدان مشترک گازی پارس جنوبی ۱۲ سال جلوتر بودیم.قطر در این سالها کار کرد و حوزه خود را توسعه داد.»

اقتصاد ایرانی: امضای قراردادهای جدید در پارس جنوبی بهانه ای است برای وارد کردن اتهام خیانت؛ تا آنجا که اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس جمهور بر ای اعلام نظر در خصوص خط جدید انتقاد کلماتی را به کار می گیرد تا از لا به لایش تعجب بیرون بزند. می گوید فکر می کردیم اگر این قرارداد امضا شود؛ همه خوشحال می شوند، اما این طور نشد. سید مهدی حسینی مرد مهمی در عرصه نفت است. او یک بار در جریان تدوین قراردادهای بیع متقابل نقشی اساسی را ایفا کرد و بار دیگر، پس از استقرار دولت یازدهم و تلاش دولت برای کار با دنیا، تدوین مدل جدید قراردادهای نفتی در دستور کار قرار گرفت و این بار نیز سید مهدی حسینی، رییس کمیته بازنگری قراردادهای نفتی شد.
این کمیته با پایان کار منحل شد و سید مهدی حسینی نیز کمی از سیبل اعتراضات منتقدان فاصله گرفت. حالا در شرایطی این مصاحبه انجام شده که اولین قرارداد بر پایه نسل جدید قراردادهای نفتی با شرکت توتال، که پیش تر نیز صف شکن تحریم های ایران بود به امضا رسیده است و صدای اعتراض بلندی به گوش می رسد.

به گزارش خبرآنلاین، مهدی حسینی در کافه خبر درباره تدوین قراردادهای نفتی و همچنین تاثیر امضای یک قرارداد تازه با شرکت توتال توضیحاتی ارائه کرد.خودش می گوید: مساله اساسی در این حوزه سیاسی نیست، مشکل از سیاست گذاری هاست. مشروح این مصاحبه در پی می آید:

* آقای حسینی، پیش تر قصد داشتم صرفا درباره تدوین الگوی جدید قراردادهای نفتی مصاحبه ای با شما داشته باشم اما وقایع امروز ناچارم می کند گریزی به قرارداد تازه امضا شده برای توسعه فاز یازده پارس جنوبی با توتال بزنم چرا که محور انتقادات کنونی به دولت همین قرارداد است. ارزیابی شما از آنچه در عالم سیاست می گذرد و نفت را مثل همیشه تحت فشار قرار داده، چیست؟ 

ترجیح می دهم برای پاسخ به سئوال شما به چند سال قبل بازگردم .

*به چه سالی؟ 
به سال ۱۳۸۴. 

*احتمالا به امضای همین قرارداد به منظور توسعه فاز یازده پارس جنوبی با توتال.
دقیقا. می خواهم تجربیاتی را بگویم تا معلوم شود ما به کجا می رویم و اصلا درباره چه چیزی صحبت می کنیم. قرارداد توسعه فاز یازده پارس جنوبی در سال ۱۳۸۴ با شرکت توتال با مشارکت پتروناس مالزی به امضا رسید؛ یعنی درست ۱۲ سال قبل. قرارداد در این دوره با مدل معمول قراردادی ما یعنی "بای بک" به امضا رسید و نفت هم آن روزها به نسبت سال های پس از آن و حتی امروز،نفت ارزانی بود. فکر می کنم نفت قیمتی در حدود ۲۰ دلار داشت و تحت تاثیر همین نفت ارزان، ارزش این قرارداد در حدود یک میلیارد و ۲۶۰ میلیون دلار حداقل و یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار حداکثر برآورد شد.

*اما این قرارداد هیچ گاه اجرا نشد.
بله، این پروژه را اجرایی نکردند. قرار بود گاز تولیدی این میدان در کارخانه به گاز مایع تبدیل شود و به بازارهای دور دست صادر شود. یعنی با این قرارداد می خواستیم ورود مفصلی به بازارهای دور دست داشته باشیم. توجه کنید ما بیشترین ذخایر گاز دنیا را داریم اما سهمی از بازار دنیا را نداریم .

*دلیل اجرایی نشدن این قرارداد چه بود؟ 
من سال ۱۳۸۴ بازنشسته شدم و دیگر در وزارت نفت حضوری نداشتم که بتوانم به این سئوال پاسخ دقیقی بدهم.

*به هر حال با توجه به اینکه خودتان یکی از امضا کنندگان قرارداد با توتال در سال ۱۳۸۴ بودید، می توانید پاسخی برای این سئوال داشته باشید .
می توانم حدس هایی بزنم.

*چه حدس هایی می زنید؟ 
از سال ۱۳۸۴ به بعد بازار جهانی نفت با تغییرانی جدی روبرو شد. قیمت نفت ناگهان بالا رفت و قطعا این شرکت ها انتظار اصلاح قرارداد را داشتند که می شد این کار را کرد.اگر مبلغ قرارداد اصلاح شده بود امروز ۱۲ سال از توسعه این میدان گذشته بود و سال ها بود که تولید آغاز شده بود. این به چه معناست؟ به این معنا که در این میدان مشترک ما ۱۲ سال جلوتر بودیم. سهم ما را "شریک" ما در این میدان، یعنی قطر نتوانسته بود از آن خود کند.او در این سال ها نایستاد، کار کرد و حوزه خودش را توسعه داد.

من نمی خواهم کسی را در این حوزه مورد سئوال قرار بدهم. به عنوان مسئول آن روز و شهروند امروز از اتفاقی که رخ داده است، دلگیرم. حقیقت این است که برای امضای این قرارداد زحمت کشیده شده بود. یکباره که پای میز ننشستیم تا قرارداد را امضا کنیم.دو سال حرف زده بودیم و کار کرده بودیم و پس از مذاکرات طولانی به اینجا رسیدیم که بالاخره قرارداد امضا شود.

*فکر می کنم دلیل اجرا نشدن این قراردادها را باید در حوزه سیاست جستجو کرد.
من اصلا به حوزه سیاست کاری ندارم. عضو هیچ گروه و دسته ای هم نیستم. حرف من سیاسی نیست درباره سیاست گذاری ها حرف می زنم. این روندی که بر کشور حاکم است، از باب تغییر عجیب و غریب سیاست ها می گویم، گاهی آسیب های فراوانی به ما می زند. همان طور که گفتم من دقیقا نمی دانم چرا این قرارداد اجرا نشد، اما این را می دانم که همتی هم برای اجرای آن در مسئولین وقت نبود. نفت در سال های پس از ۱۳۸۴ حتی به صد دلارو بیشتر رسید. وقتی قیمت نفت افزایش پیدا می کند، بطور معمول هزینه های کالا وخدمات و تکنولوژی و تجهیزات و ... نیز با فاصله ای زمانی نه چندان طولانی و متناسب با ان رشد می کند، لذا بسیارطبیعی بود که ما مبلغ قرارداد را اصلاح کنیم، مشکلاتمان را حل کنیم و نگذاریم قرارداد اجرا نشود. اصلا من به عنوان یک شهروند این سئوال را دارم که چرا باید سیاست های ما تا این حد نوسان داشته باشد. اگر ما این قرارداد را اجرا می کردیم تا چه میزان می توانستیم سهم مان را هم از میدان مشترک گرفته و هم سهم از بازار جهانی گاز را افزایش دهیم .

*به هر ترتیب مدیران وقت تمایلی به اصلاح مبلغ قرارداد نداشتند، شاید چون سیاستشان توسعه میادین نفتی و گازی نبود.

کاش در این مورد جواب بدهند. من معتقدم که مدیران برای دور ماندن از حاشیه ها و همچنین ورود نکردن در حوزه های حساسی مثل این اصلا بنا نداشتند وارد میدان شوند. شاید قراردادی که قرار بود در شرایط نفت ۲۰ دلاری با یک میلیارد و چهارصد میلیون دلار اجرا شود می شد، با مثلا با دو میلیارد دلار در نفت ۱۰۰ دلاری اجرا شود ولی ده ها میلیارد دلار به دست اید، اما این اتفاق نیفتاد. ممکن است به این دلیل به قضیه ورود نکردند که نمی توانستند برای انجام چنین اصلاحی مقابل حملات بایستند. باور کنید این "چرا این کار را کردید"ها خیلی مدیران را تهدید می کند اما ببینید که عقب ماندگی ما در این بخش باعث شد چقدر ببازیم. به هر حال سیاست ها باید از یک انسجام و تداوم و جهت دار مبتنی بر منافع ملی برخوردار باشد. نباید با جابجایی آدم ها و مدیران و ... کل سیاست ها جابجا بشود.ما از این زاویه ضرر کردیم.

روزهای پایانی دولت هشتم، قراردادهای دیگری هم امضا شد، یادم هست همان زمان منتقدان می گفتند این تیم عجله دارد که قراردادها را منعقد کند تا دولت جدید در عمل انجام شده قرار گیرد.
بله عجله داشتیم؛ عجله داشتیم که بهره برداری مان هر چه سریعتر به قطر برسد. درست می گویید. قرارداد فاز ۱۳ را نیز در همین دوره منعقد کردیم، تا سال ۱۳۸۴، ۵ فاز پارس جنوبی به تولید رسیده بود و ۵ فاز هم در حال توسعه بود. ما قرارداد فاز ۱۱ را با توتال و قرارداد فاز ۱۳ را با شرکت شل بستیم . اتفاقا مذاکره برای توسعه فاز ۱۴ هم در جریان بود. برنامه ریزی کرده بودیم تا به قطر برسیم.این برنامه ریزی پس از رصد دقیق شریک در این میدان تدوین شد. بررسی کردیم ببینیم قطر برای توسعه این میدان به کجا می رود؟ چه برنامه ای دارد؟ تک تک پروژه ها و زمان بندی آن ها را درآوردیم و فهمیدیم روند حرکت قطر کجاست. بر اساس این روند، پروژه های خودمان را تدوین کردیم.بر اساس همان برنامه مناقصه ها برگزار شد.

*مذاکره برای توسعه فاز ۱۴ با چه شرکتی در جریان بود؟ 
با شرکت ساسول از آفریقای جنوبی .

*گویا برنامه تدوین شده برای فاز ۱۴ به کلی تغییر کرد.
دقیقا. آن دوره با آفریقای جنوبی صحبت می کردیم که GTL تولید کنیم.پتروشیمی ها برای تولید GTL مذاکره می کردند اما بعدها فهمیدیم که هزینه های این پروژه ها بشدت بالا رفته و دیگر اقتصادی بنظر نمی رسیدند و در راستای همان منافع ملی، آن را کنار گذاشتیم. اتفاقا همان زمان قطر هم یک پروژه بزرگ GTL داشت که آن را با همین موضع، کنار گذاشت.

*گفتید محور برنامه ها در توسعه پارس جنوبی رسیدن به قطر بود آیا فکر می کردید دولت پس از شما این قراردادها را پیگیری نکند ؟ 
ما می خواستیم به قطر برسیم و طوری از این کشور جلو بزنیم بطوریکه عقب ماندگی هایمان نیز در سال های بعد جبران شود. آن طور که ما برنامه ریخته بودیم در سال ۲۰۱۲ به قطر می رسیدیم و پس از آن نیز پیشی می گرفتیم.

*این برنامه ۵ سال بعد محقق شد، در سال ۲۰۱۷، اما شاید یک بدشانسی هم در این حوزه دخیل بود، مشکل تشدید تحریم ها در سال ۲۰۱۱ .
من منصفانه موضوع را بررسی می کنم. این یک بدشانسی صرف که نبود، بالاخره مجموعه عواملی تشدید تحریم ها را سبب شد.

*برگردیم به امروز، حالا پس از ۱۲ سال، با همه این فراز و نشیب ها دوباره قرارداد توتال منعقد شده است و صدای اعتراض خیلی بلندی، به گوش می رسد. توتال اولین باری نیست که وارد ایران شده و اتفاقا هر بار، ورودش اتفاقاتی را در عرصه جهانی و داخلی موجب شده است...

من آقای دومارژری، مدیرعامل پیشین شرکت توتال که در جریان یک سانحه هوایی کشته شد را می شناختم. او کسی بود که در سال ۱۳۷۴ قرارداد توسعه میدان نفتی "سیری" را با ما هم مذاکره وهم امضا کرده بود.

*اولین قرارداد بیع متقابل؟ 
بله، و بعد در سال ۷۷ یا ۷۸ بود که قرارداد توسعه فاز دو و سه پارس جنوبی را با وجود تحریم آمریکا به امضا رساند. این اتفاق عملا جریان مبارزه با تحریم را در ایران و جهان آغاز کرد.همان طور که گفتم من به لحاظ شخصیتی او را می شناسم. خیلی شجاع بود، در نادیده گرفتن تحریم آمریکا علیه ایران پیش قدم شد و این تصمیم را در شرایطی گرفت که قانون" داماتو" فرامرزی بود تصویب و اجرایی شده بود.

قانونی که طبق ان اگر کسی یا شرکتی بیش از ۴۰ میلیون دلار که بعدها ۲۰ میلیون دلار شد، در ایران سرمایه گذرای می کرد، جریمه می شد که این برای یک شرکت بین المللی که سرمایه های زیادی هم در همریکا دارد ریسک بزرگی بود. اما وی این ریسک را پذیرفت و ورود کرد. حالا ببینید پس از آن چه شد. زنجیره ای از شرکت های خارجی جرات کردند و به ایران آمدند .

"انی" ایتالیا برای دارخوین آمد و "شل هلند و "رپسول" اسپانیا برای سروش و نوروزگازپروم روسیه واو-ام-وی اطریش و استات اویل و هایدرو نروژ و دیگران. حتی شرکت های آمریکایی نیز علاقمندی شدیدی به حضور در ایران داشتند. ما آن دوره در حال کار اکتشافی در میدان آزادگان بودیم و شرکت آمریکایی "کونوکو" به صورت کاملا محرمانه در این میدان حدود ۱۰۰ میلیون دلار هزینه کرد و طرح توسعه ای برای میدان تهیه کرد. نکته اینجاست که بابت این کارها پولی هم از ما نگرفتند.

*چرا؟ با چه انگیزه ای این کار را کردند؟ 
خوب پیش بینی می کردند تحریم ها رفع شود و بتوانند وارد میدان شوند و پروژه بگیرند اما این پایان راه نبود. بعد آن آسیایی ها آمدند؛ چین ومالزی و ژاپن.آمدن ژاپن البته خود داستان جالبی دارد. کشوری که زیر چتر دفاعی آمریکا زندگی می کند و تا پیش از تحریم دو بار وارد مذاکره شده بود اما قرارداد منعقد نکرد، حالا در شرایطی پای میزمذاکره می نشست که تحریم آمریکا وجود داشت. انها هم برای میدان های بلال و سیری و هم پیش ازآن برای میدانهای تنگه هرمز با ما مذاکره کرده بودند و هر دو بار تا پای امضای قرارداد هم رفته بودیم اما با فشار آمریکا بر انها هیچ قراردادی امضا نشد.

حالا در این نوبت در حالی که با ژاپن در حال مذاکره بودیم موضوع هسته ای ایران مطرح و بشدت سیاسی شد. فکر کنید کشوری مثل ژاپن که خودش را قربانی بمب اتم می داند و نسبت به مسایل هسته ای آنهم با انهمه حواشی که برای ان ساخته بودند، چقدر حساس است و از طرفی روابط خاصی هم با آمریکا دارد، در آن شرایط با ما قرارداد امضا کرد. این قرارداد با شرکت "اینپکس" امضا شد و یادم هست در جریان همان مذاکرات بود که من به دلیل استرس بسیار بالای این مذاکرات حساس دچار بیماری قلبی شدم و بخشی از مذاکرات روی تخت اتاق CCU صورت گرفت.

*این قرارداد هم که اجرایی نشد .
بله؛ اما منظور من این است که وقتی یک شرکت آمد بقیه هم وارد شدند. از این منظر ببینید قرارداد با توتال برای سیری و سپس توسعه پارس جنوبی چقدر اهمیت داشت. ما توانستیم از تضاد منافعی که بین آمریکا و اروپا وجود داشت حداکثر استفاده را ببریم.واقعا در آن دوره توانستیم تحریم های آمریکایی را خنثی کنیم.

یادم هست همان سال ها در سمیناری شرکت کرده بودم، در این سمینار یک سخنران آمریکایی تعبیر جالبی در مورد تحریم داشت.می گفت هر قراردادی که ایران امضا می کند میخی است بر تابوت تحریم آمریکا علیه ایران.دو نکته در این جمله مستتر است. اول اینکه تحریم را مرده تلقی کرده بود و بعد هم اینکه ما این مرده را رها نمی کردیم و به تابوتش میخ می زدیم.

این اقدامات سبب شد موجی از مخالفت با تحریم ها درآمریکا حتی راه بیفتد. این موج فوق العاده بود. چیزی در حدود نزدیک چهارصد و هفتاد- هشتاد شرکت آمریکایی،موسسات پولی و اعتباری و برخی بانکداران ائتلافی را در آمریکا درست کردند به نام "US IRAN ENGAGE یو اس ایران انگیج " و مخالفت با تحریم آمریکا را شروع کردند و سر و صدایی هم ایجاد کردند.

این ائتلاف ائتلافی بسیار قوی بود. می گفتند تحریم یعنی چه؟ سال ۲۰۰۰ رفته بود و من به عنوان رییس کمیته ملی ایران در کنگره جهانی نفت که آن سال در کانادا برگزار می شد، حضور داشتم.انتخابات آمریکا نزدیک بود. آن موقع آقای دیک چنی که به عنوان کاندیدای معاون اولی جرج بوش مطرح بود، در قامت رییس هیات مدیره شرکت هالیبرتون سخنرانی داشت. ایشان به شدت مخالف تحریم بود. من وقتی این ها را کنار هم می گذاشتم ،یعنی ائتلاف و سخنان دیک چنی و ... به این نتیجه می رسیدم ادامه تحریم شانسی ندارد.

*اما این اتفاق افتاد؟ 
اعتقادم این است که اگر آن اتفاق بد یعنی حادثه یازده سپتامبر رخ نمی داد، تحریم تمام می شد، اما این اتفاق فضای سیاسی آمریکا را به فضایی تند و جنگی تبدیل کرد.

*اتفاقا حالا هم اظهاراتی از شما شنیده ام مبنی بر اینکه تحریم دیگر شانسی ندارد.
بله. همین حالا هم زنجیره ای از اتفاقات در حال تکرار است. ما می توانیم این تجربه را دوباره تکرار کنیم.

*منظورتان از زنجیره تازه اتفاقات دقیقا چیست؟ همین قرارداد توتال؟ 
خوب اظهارات خانم موگرینی را دنبال کنید می بینید که اروپا صراحتا علاقه ای به ادامه تحریم ندارد، حتی با حضور دولت عجیب و غریبی مثل ترامپ. اروپایی ها صریح می گویند ما به برجام دست نمی زنیم و می خواهیم با ایران کار کنیم. حتی شرکت ها و بانک هایشان را تشویق می کنند که مسائل شان را با ایران حل کنند.

*درست است، اما اگر در سایر حوزه ها برجام پیشرفت خوبی داشته، در حوزه روابط بانکی تاثیر مورد انتظار را نگذاشته است.
اگر تا به حال بحران بانکی را نتوانستیم حل کنیم به این ربط ندارد که آنها نمی خواهند. شاید بخشی از ماجرا به این بر می گردد که ما هم آمادگی لازم نداشتیم. به هر روی سیاست این نیست تحریم آمریکا دنبال شود .شرکت های نفتی اروپایی و آسیایی و ... علاقمندند به ایران بیایند و ما می توانیم همان سیاست را دوباره دنبال کنیم.

صف اول با امضای همین قرارداد شکسته شده است و ما با زنجیره ای از امضای قرارداد و اجرایی کردن آن می توانیم در مقابل تحریم آمریکا صف آرایی کنیم. باید بتوانیم به بهترین نحو از تضاد منافع جهت خنثی کردن تحریم های آمریکا بهره برداری کنیم.به هر حال لازم است عاقلانه وارد میدان مبارزه شویم.میدان مبارزه در اقتصاد تعیین کننده است.

*البته اگر یازده سپتامبر تکرار نشود.
انشالله نشود.

*به این ترتیب شما شرایط را با حدود بیست سال پیش شبیه می بینید؟ 
بله ،قرارداد توتال امضا شده است. از این زاویه من برای این اقدام ارزش بالایی قائلم.

*از محتوای این قرارداد هم دفاع می کنید؟ 
راجع به محتوای قرارداد صحبت ندارم. من نه می گویم این قرارداد خوب است و نه بد. اطلاعات من همان است که شما هم در رسانه منتشر کردید، سخنان وزیر و آقای کاردر و ... اطلاع خاص تری در این حوزه ندارم. من از منظر دیگر حرف می زنم. معتقدم باید دیپلماسی هوشمند تحریک این روند را سبب شود.

*شما مسئول کمیته بازنگری قراردادهای نفتی بودید، این قرارداد با محتوای مدلی که شما طراحی کردید سازگار است؟ 
همان طور که گفتم متن قرارداد را ندیدم ، همان طور که از محتوای مدل جدید قراردادهای نفتی دفاع می کنم و این مدل را به شدت به نفع ایران می دانم،از این حرکت یعنی امضای قرارداد توتال هم دفاع می کنم و معتقدم گام اول برای شکستن تحریم آغاز شده است. این سر و صداها همیشه بوده اما در عمل می توانیم مرحله ای تازه را برای شکستن تحریم آمریکا و کار با جهان آغاز کنیم. این مهمترین اتفاقی است که رخ داده است.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir