بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : يکشنبه 27 اسفند 1391      10:57
خاطرات منتشر نشده هاشمی رفسنجانی از حوادث سال 69

شرح دیدار مرحوم نوربخش با هاشمی رفسنجانی

تعزیرات حکومتی از چه دوره ای قوت گرفت؟

اقتصاد ایرانی: بخشی از خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی از طریق دفتر ایشان در اختیار سایت اقتصاد ایرانی قرار گرفته است. بخش اول این خاطرات با عنوان آزادی اسرا را می خوانید. طی روزهای آینده سه بخش دیگر خاطرات منتشر می شوند.

اشاره: تابستان داغ 1369 آبستن بسیاری از حوادث بود. مهمترین حادثه در آن روزهای خجسته اعتراف عراق به حقانیت جمهوری اسلامی و در حقیقت پذیرش شکست در جنگ هشت ساله و آزادی اسرا بود. روزی که آزادگان پا به خاک میهن اسلامی نهادند، مردم ایران از پیر و جوان نوای پیروزی سر دادند و شادی غیرقابل وصف مردم در خیابان ها، طعم فتح و ظفر می داد. خاطرات منتشر نشدة فرمانده جنگ آیت الله هاشمی رفسنجانی از این رویداد جالب است. با این توضیح که متن کامل این خاطرات در اردیبهشت سال 1392 در نمایشگاه کتاب تهران رونمایی و منتشر خواهد شد. با تشکر از دفتر نشر معارف انقلاب که این متن را در اختیار ما گذاشتند، یادداشت های آن روز فرمانده را با هم می خوانیم:

 

سه شنبه 23 مرداد 1369  |  22 محرم 1411                  14 آگوست 1990

دانشجویان ایرانی مقیم خارج از کشور که برای دیدار به ایران آمده اند، همراه با وزیران بهداشت و آموزش عالی آمدند. آقای واعظ زاده گزارش برنامه اردوها را داد و من هم برایشان صحبت کردم. حدود20  هزار نفر تحت پوشش هستندکه حدود پانصد نفرشان آمده اند.

آقای [مرتضی]مقتدایی رییس دیوان عالی کشور آمد. گزارش وضع کار را داد؛ مدعی است سرعت عمل [در قوه قضاییه]بیشتر شده است. درباره تعزیرات حکومتی و مبارزه با عوامل پخش مواد مخدر مذاکره شد.

[آقای رینالدو فیگوردو]، وزیر امورخارجه ونزوئلا آمد و در مورد [نحوه اقدام در مقابل]، افزایش تولید نفت بعضی از اعضای اوپک، برای جایگزینی نفت قطع شده عراق و کویت با هدف جلوگیری از بحران در بازار نفت، مشورت کرد. برضرورت حفظ وحدت اوپک و احترام به مصوبات آن تأکید کردم وگفتم ترجیح دارد دنیا از ذخایر نفت خود استفاده کنند تا تضعیف اوپک پیش نیاید.

[آقای جولیو صیدو]، وزیر امورخارجه گینه بیسائو، همراه با وزیر دیگری آمد. درباره توسعه روابط صحبت شد. هر دو وزیر، پیام رییس جمهورشان را آورده بودند. دکتر ولایتی [وزیر امورخارجه]، قبل از ملاقات ها تذکراتی داد.

 عصر [آقای سید احمد جعفری]، امام جمعه زرند آمد. اوضاع منطقه را گفت و از تحرکات محافظه کاران انتقاد داشت. دکتر روحانی[دبیر شورای عالی امنیت ملی]آمد. درباره مسائل کویت و عراق مذاکره شد. آقای [علی] خرّم، [مسئول ستاد قطعنامه 598 در وزارت امور خارجه]، تلفنی اطلاع داد که سفیران ژاپن و کانادا برای استمداد از ایران در مورد محاصره عراق آمده بودند؛ گفته شده اگر غرب برای اجرای قطعنامه 598 کاری نکند، ممکن است ایران از ابتکارهای اخیر عراق استفاده کند.

 دکتر ولایتی، تلفنی از مذاکرات خود با [آقای یوسف بن علوی]، وزیر امورخارجه عمان گفت که پیشنهادهایی در جهت همکاری ما علیه عراق داشتند. شب، مجمع تشخیص [مصلحت نظام]، برای اصلاح قانون کار جلسه داشت. از ژنو خبر دادند که صدام جواب نامه من را داده و شرایط ما را پذیرفته است[1]؛ می خواستند یکسره به تهران بیایند.

 

چهار شنبه 24 مرداد 1369  |  23 محرم 1411              15 آگوست 1990

 

[آقای عُمر سی]، وزیر امورخارجه گامبیا آمد. ملاقات تشریفاتی و حرف ها معمولی بود.[آقای غلامرضا آقازاده]وزیر نفت آمد. از قیمت و تولید نفت راضی است؛ برای عدم تولید اضافیِ اعضای اوپک تلاش می کند؛ خودمان مقداری اضافه تولید می کنیم که برای شرایط احتمالی بحرانی تر ذخیره می شود.

آقای [مهدی]نصیری مدیر[روزنامه]کیهان آمد. مراحل اختلاف خودش را با آقای [محمد]اصغری[مدیرمسئول سابق کیهان]و آقای[سیدمحمد]خاتمی[مدیر موسسه کیهان و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی] که منجر به ابقای او از سوی رهبری شده، تعریف کرد و از سیاست مطبوعاتی خودش دفاع نمود.

خبر رسید که رادیو بغداد، نامه صدام حسین به من را خوانده و صدام در این نامه  خواسته های ما را پذیرفته است؛ حدس دیشب درست درآمد. سیل تلفن های تبریک راه افتاد؛ پیروزی مهمی است و حاکی از تصمیم عراق به مقاومت در کویت در مقابل آمریکاست که به ما امتیاز داده است. از صبح زود، خبر اعلان اقدام سخاوتمندانه ای در ارتباط با ایران را داده بودند و ما منتظر بودیم.

[آقای یوسف بن علوی]، وزیر امورخارجه عمان به ملاقات آمد ؛ از شنیدن خبر قبول خواست های ما که برای آنها نشان از ادامه بحران در جنوب خلیج فارس است، خیلی دمغ شده بود. از همکاری ما با عراق نگران بود؛ گفتم در مورد موضوع تجاوز به کویت همکاری نخواهیم کرد و برای خروج از کویت پافشاری می کنیم. خبر داد که عربستان سعودی و سایر کشورهای جنوب خلیج فارس، شایق به اصلاح روابط خود با ایران هستند و رییس جمهور آمریکا هم با سلطان عمان، در این خصوص و بررسی راه حل مشکل و روابط با ایران، 45 دقیقه حرف زده و خواستار کمک به آزادی گروگان های آمریکایی از طرف ماست؛ گفتم نوبت اقدام آمریکا است.

عصر هیأت دولت جلسه داشت. همه از پذیرش شرایط ما توسط عراق خوشحالند و آن را پیروزی مهمی می دانند. شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. تصویب شد که اجازه بدهیم هیأت عراقی، بتوانند از یکشنبه آینده به ایران بیایند. شب برای تمشیت امور اسرا که بناست آزاد شوند، در دفترم ماندم.

 

پنج شنبه 25 مرداد 1369  |  24 محرم 1411            16 آگوست 1990

 

عفت برای صبحانه، پسته تازه نوبر را آورده بود. ساعت نُه صبح، [آقای مهدی معین فر]، سفیر جدیدمان در ایرلند، برای مشورت و خداحافظی آمد و خواست که مساله خرید گوشت از ایرلند که در اثر شایعه مریضی گاوهای ایرلند قطع شده است، تجدید شود.

[آقای تورگوت اوزال]، رییس جمهور ترکیه تلفنی صحبت کرد. از خبر حل اختلافات ایران و عراق نگران است. گفتم صلح ما، سیاست ثابت ایران را در خصوص محکومیت اشغال کویت عوض نکرده است و آماده همکاری برای اجبار عراق به عقب نشینی هستیم. گفت وزیر خارجه اش را به زودی به ایران می فرستد.

[آقای احمد کنعانی]، سفیر ایران در ماداگاسکار آمد. گزارش داد و برای ساخت مسجد برای تازه مسلمانان که گروه گروه به اسلام می پیوندند، استمداد کرد. آقای [قربانعلی]درّی[نجف آبادی، نماینده مجلس خبرگان و رییس هیات مرکزی گزینش] آمد و از حمله هایی که اخیراً در جراید علیه آیت الله منتظری می شود، گله کرد؛ گفتم این کارها برخلاف سیاست ما است. آقای [علی]خرّم آمد. متن نامه اخیر صدام را که خواسته های ما را پذیرفته است، آورد و گفت در سازمان ملل به عنوان سند پخش شده و ضمناً غربی ها به شدت نگرانند که همکاری ایران و عراق، کار مبارزه با صدام را مشکل تر کند

تلفنی مصوبات دیروز شورای عالی امنیت را به اطلاع آقای خامنه ای رساندیم و قرار شد به عراق اطلاع دهیم که بتواند از یکشنبه هفته آینده هیأت بفرستند. قرار شد تأکید کنیم که موضع ما در مورد کویت، تغییر ناپذیر است.

اعضای هیأت امنای دانشگاه شاهد جلسه داشت. آیین نامه ها و شرایط دانشجویان و درصد دانشجویان شاهد و میزان شهریه تصویب شد. سلمانی برای اصلاح آمد. عصر [آقای عبدالحلیم خدام، معاون اول رییس جمهور سوریه و] هیأت سوری به ملاقات آمد.  با آقای فاروق الشرع[وزیر امورخارجه سوریه] درباره شرایط جدید منطقه بحث طولانی شد. از توافق ما با عراق نگران هستند و معتقدند صدام حذف می شود. دستور دادم نامه اخیرم به صدام، به خاطر روشنگری های آن در رفع ابهام ها، در صداوسیما خوانده شود.

امروز در مورد برنامه آوردن اُسرایی که بناست آزاد شوند و برای تنظیم برنامه های لازم درباره استقبال از اسرا، وقت زیادی صرف کردم؛ قرار شد آقای میرزاده[معاون اجرایی رییس جمهور]، ستاد مسئول را پشتیبانی کنند. عصر به خانه آمدم.

جمعه 26  مرداد 1369  |  25 محرم 1411                    17 آگوست 1990

در خانه بودم. مراجعات تلفنی بیشتر مربوط به اسرا بود که امروز آزادی آنها شروع شده است. متنی نوشتم که برای خیرمقدم آنها خوانده شود. احساسات مردم خیلی خوب است؛ حالت جشن پیروزی برکشور حاکم است.

در گزارش ها، شکست ملک حسین[پادشاه اردن] از سفر به آمریکا، برای تبدیل موضع آمریکا جلب توجه می کند؛ بعضی ها به این امید بسته بودند. عصر احمد آقا آمد. در مورد متن نامه صدام درباره آینده عراق صحبت شد.

شنبه 27 مرداد 1369  |  26 محرم 1411                      18 آگوست 1990

عراقی ها رسماً اعلان کرده اند که اهالی کشورهای خارجی را در مراکز حساس که احتمالاً هدف حمله آمریکایی ها است، برای جلوگیری از حمله، پخش کرده اند و این موضوع را به اتباع خارجی هم اعلان نموده اند که باعث عکس العمل های تند در دنیا شده است. این کار قدمی است به طرف بحرانی تر شدن اوضاع، ضمن اینکه مشکلی برای غربی ها است.

آقای دکتر[محمدعلی]نجفی[وزیر آموزش و پرورش] آمد و برای نیازهای آموزش و پرورش استمداد کرد. دکتر [حسن]حبیبی آمد و گزارش برنامه ورود اسرا و نیازها را داد. آقای [علی اکبر]ناطق نوری آمد. در مورد انتخابات مجلس خبرگان صحبت شد.

آقای ولید جنبلاط[رهبر دروزی های لبنان] آمد. از حضور گسترده آمریکا در منطقه و جنگ امل و حزب الله در لبنان اظهار نگرانی کرد و برای نیازهای حزبش استمداد نمود. به سازمان برنامه و بودجه گفتم اعتبار مخارج اسرای آزاد شده را تأمین نمایند. عصر دکتر هاشمی[گلپایگانی]، برای مسائل شورای عالی انقلاب فرهنگی آمد.

 شورای عالی امنیت ملی، در حضور آیت الله خامنه ای جلسه داشت. قرار شد هیأت عراقی را بپذیریم، ولی ترکیب هیات سیاسی باشد، نه اقتصادی و کمک به رفع محاصره نکنیم. همچنین بند 6 قطعنامه 598 [در مورد معرفی آغازگر جنگ] را فعلاً لغو نکنیم. اگر بیانیه صلح خواستند، موافقت کنیم. همچنین ایرانی های مقیم کویت را بپذیریم.

فرانسه پیغام داده است، چه انتظاری از سازمان ملل برای قطعنامه 598 داریم. تا ساعت هشت و نیم شب در دفترم کار کردم و به خانه آمدم.

یکشنبه 28 مرداد 1369  |  27 محرم 1411                   19 آگوست 1990

بحران عراق و کویت وارد مرحله تازه ای شده است. عراق اتباع کشورهای خارجی و مخصوصاً غربی را گروگان گرفته و در مراکز حساس جای داده است. آمریکا به سوی دو کشتی نفتی عراق، شلیک هشداردهنده کرده است.

[آقای محمدنبی حسن پور]، سفیر جدیدمان در گابُن، برای خداحافظی و مشورت آمد.آقای[محسن] قرائتی آمد. نامه ای از رهبری مبنی بر سفارش پذیرش پیشنهاد مدرسه عالی تربیت دبیر معارف دینی در قم از سوی وزارت فرهنگ و آموزش عالی آورد. به دکتر [مصطفی]معین[وزیر فرهنگ و آموزش عالی]دستور دادم. خبر داد آیت الله خامنه ای برای استفاده از نیروهای مشمول و وسائل نقلیة نیروهای مسلح برای نهضت سواد آموزی، موافقت کرده اند.

آقای راشدالغنوشی، رهبر نهضت اسلامی تونس آمد. وضع نهضت های اسلامی شمال قاره آفریقا را گفت؛ راضی است. خواست که نگذاریم صدام ساقط شود. [آقای علی بوذر] وزیر امورخارجه ترکیه برای ملاقات آمد. راجع به اعمال تحریم ها علیه عراق مذاکره شد؛ نگرانند که ایران تحریم ها را مراعات نکند؛ گفتم مراعات می کنیم. نیاز ترکیه به نفت ایران زیادتر شده است.

 دکتر[محسن] نوربخش[وزیر امور اقتصادی و دارایی]آمد. گفتم برای وفور مصالح ساختمانی و کامیون برای حمل و نقل و مخصوصا وسائل لوله کشی گاز اقدام کنند. عصر هیأت دولت جلسه داشت. پنج میلیارد تومان برای مخارج اسرای آزاد شده تصویب شد. برای استقبال اسرای آزاد شده، به فرودگاه [مهرآباد]رفتیم. سرودی خواندند؛ من هم خیرمقدم گفتم و تمجیدشان نمودم[2].

 با آیت الله خامنه ای جلسه داشتیم. درباره آیندة عراق، احتمال تجربه «ماندن صدام» یا حاکم دیگر و عکس العمل ما در هر یک از سه احتمال مذکور بحث شد و با آمدن وزیرامورخارجه کویت به ایران موافقت شد. دیر وقت به خانه آمدم.

دوشنبه 29 مرداد 1369  |  28 محرم 1411                  19 آگوست 1990

ساعت هفت و نیم صبح به دفترم رسیدم. حرکت آزادگان از فرودگاه مهرآباد به سوی مرقد امام تاخیر داشت و مردم در خیابان ها منتظر بودند؛ استقبال عظیمی است. بالاخره به خاطر ازدحام نتوانستند از خیابان های مسیر بروند و باعث ناراحتی مردم منتظر شد.

[آقای صاحب زاده یعقوب خان]وزیر امورخارجه پاکستان آمد. درباره بحران خلیج فارس مذاکره شد. اعزام نیرو به عربستان سعودی را توجیه کرد و خواستار کمک ما برای انتقال پاکستانی ها از عراق به پاکستان شد. دکتر ولایتی، [وزیر امور خارجه]آمد و برای سفر به شوروی مشورت کرد؛ قرار شد سفر را چند روزی به تأخیر بیاندازد، چون معلوم شد امروز سعدون حمادی از عراق به مسکو رفته است؛ نخواستیم در یک زمان آنجا باشیم.

آقایان [محمدتقی]مصباح یزدی، [عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم] و [محمود] محمدی عراقی، [نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران]آمدند. از مواضع دولت و من تقدیر داشتند و برای اعزام جمعی از فضلا به آمریکا برای شرکت در یک کنفرانس فلسفی، و همچنین برنامه تربیت طلاب به سبک روز، برای تدریس در دانشگاه ها، مشورت و استمداد کردند. [آقای محمد بلو]رییس قوه قضاییه نیجریه برای ملاقات آمد و نامة [آقای ابراهیم بابانگیدا]رییس جمهورشان را آورد و گفت برای مطالعه در سیستم قضایی اسلامی ایران آمده؛ از جریان اسلامی تر کردن نیجریه راضی است.

آقای [محسن]رفیق دوست[رییس بنیاد مستضعفان و جانبازان]آمد و برای فروش عتیقه جات بنیاد و وارد کردن اجناس استمداد کرد. عصر شورای اقتصاد جلسه داشت؛ تصویب کردیم پنج هزار کامیون و قطعات یدکی با ارز ترجیحی وارد کشور شود. در جلسه دیدار آزادگان با رهبری شرکت کردم و صحبت کوتاهی نمودم.

 سرشب آقای دکتر روحانی[دبیر شورای امنیت ملی]آمد. گزارش نظرات گروه بررسی شورای عالی امنیت ملی درباره عفو را داد و گفت قرار شده هیأت عراقی روز یکشنبه آینده بیاید.

چهار شنبه 31 مرداد 1369  |  30 محرم 1411             22 آگوست 1990

آقای[علی]آقامحمدی آمد. گزارش کرد که معارضین کرد عراقی، بنا دارند در صورت امکان با دولت عراق آشتی کنند. خواست که سیاست های جاری را برای نمایندگان مجلس توضیح بدهم. جمعی از فرزندان شهدا آمدند. برایشان صحبت کردم و به خاطر احساس ناراحتی که در آنها، در اثر آمدن اسرا، ممکن است به یاد پدرانشان بروز کند، دلداری زیاد دادم3].

آقای [حمید]میرزاده، [معاون اجرایی رییس جمهور] برای امور جاری و گزارش کار آزادگان آمد. آقای اسحاق مدنی،[مشاور رییس جمهور در امور اهل سنت]آمد. وضع روحانیون سنّی کردستان را گفت و خوب است توجه بیشتری به آنها شود. از جمهوری های سنّی نشین شوروی دعوت شده؛ موافقت کردم که برود. آقای[حسین]ابراهیمی، [نماینده رهبری در امور افغانستان]آمد. گزارش وضع گروه های شیعه افغان را داد و برای امور آنها استمداد نمود و از آقای [عبدالعلی]مزاری، [رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان] انتقاد کرد.

عصر برای انجام کارها به جلسه هیات دولت نرفتم؛ دستور مهمی هم نداشتند. آقای آقازاده، [وزیر نفت]، تلفنی اطلاع داد که چاه گاز دریای خزر، در عمق بیش از چهارهزار متر با فشار مناسب به گاز رسیده؛ خیلی راضی است.

شب به خانه آمدم. بچه ها جمع بودند. امروز مبادله اسرا با عراق از طریق هوایی هم آغاز شد. مراجعات فراوانی مبنی بر احساس خوشحالی و تبریک گویی به خاطر پیروزی سیاسی در مقابل عراق داریم.

پنج شنبه 1 شهریور 1369  |  1 صفر 1411            23 آگوست 1990

بحران خلیج فارس روز افزون است. [آقای غلامرضا آقازاده]وزیر نفت آمد. گفت بازهم قیمت نفت در حال تصاعد است و رییس الجزایری اوپک خواسته است که جلسه مشورتی در وین تشکیل شود؛ پذیرفتم. در مورد آقای [محمدجواد]تندگویان که ممکن است این روزها آزاد شود، پرسید؛ گفتم اگر بخواهد سمت معاونت داده شود.

هیأت الجزایری آمدند. [آقای بل خادم، نایب رییس مجلس ملی الجزایر]، ضمن محکوم کردن تجاوز عراق[به کویت]، از فشار غرب به عراق اظهار نگرانی کرد و از ما درخواست نمود که با کمک به عراق، در کم کردن آثار محاصره، اعتماد آنها را جلب کنیم و از این طریق، عراق را وادار به خروج از کویت کنیم.

[شیخ صباح الاحمدالصباح]وزیر خارجه کویت آمد. ماجرای اشغال کویت را گفت و مدعی شد، چند دقیقه قبل از تصرف مقر، [شیخ جابرالاحمدالصباح]امیرکویت با اتومبیل به سوی عربستان فرار کرده است. گفت اکثریت نیروی هوایی و نیمی از نیروی دریایی هم خود را به عربستان سعودی رسانده اند. مدعی است مقاومت شروع شده است و ارتش عراق در کویت روحیه ندارد. معتقد است به زودی درگیری آمریکا با عراق آغاز می شود. صدام سقوط می کند و احتمالاً عراق تجزیه می شود. به او گفتم موضع ما، همان موضع اعلام شده است. در جلسة خصوصی، خواست که مشکل مان را با عربستان سعودی حل کنیم.

آقای [محمدرضا]مهدوی کنی آمد. از اینکه شهرداری تهران اراضی زراعی [روستای]کَن، [واقع در شمال غرب تهران] را به عنوان معوّض اراضی واقع در طرح های عمرانی تهران اعلان کرده است، شکایت داشت. همچنین خواست که به آقای آیت الله [سیدمحمدرضا]گلپایگانی، برای پرداخت شهریه به طلاب پاکستان ارز بدهیم  و برای حفظ محافظان بعضی از شخصیت ها تأکیدکرد.

عصر به مناسبت هفته دولت، همراه اعضای دولت، به ملاقات آیت الله خامنه ای رفتیم. من و رهبری صحبت کردیم[4]. همان جا نشان درجه یک فتح را به من دادند؛ پذیرفتم[5]. مدتی پیش می خواستند بدهند، مناسب نمی دیدم، ولی با پیروزی های جاری، قابل قبول شده بود. عصر به خانه آمدم.

سه شنبه 27 شهریور 1369  |  27 صفر 1411               18 سپتامبر 1990

ساعت نُه صبح، دکتر [محسن]نوربخش،[وزیر امور اقتصادی و دارایی]آمد. گزارش وضع اقتصادی را داد و از پیشرفت امور اظهار رضایت کرد. آقای [سیدعلی اکبر]ابوترابی، اسیر آزاد شده،  همراه پدر و فرزندش آمد؛ از استقامت، صبر و خدمات ایشان در دوران اسارت ستایش کردم. قبل از رسیدن پدرشان[سید عباس ابوترابی]، خیال می کردم پدرش مرحوم شده، اظهار تأسف کردم؛ جواب داد که آمده است؛ خجالت کشیدم.

اعضای ستاد رسیدگی به امور اسرا آمدند. گزارش کار دادند و من هم صحبت کردم[6]. آقای ابوترابی هم صحبت کرد؛ او از کاردانی مسئولان که باعث آزادی افتخارآمیز و پیروزمندانه اسرا گردید، قدردانی کرد[7].

آقایان هاشمی و جوادی از شورای برگزاری مراسم آمدند. درباره اصل ماندن شورا و برفرضِ ماندن، در مورد جایگاه آن نظر خواهی کردند؛ با ماندن آن موافقت کردم. خواستند که مستقل یا زیر نظر رییس جمهور باشد؛ قرار شد با رهبری مشورت شود و بودجه خواستند.

[آقای یوسف بن علوی]، وزیر امورخارجه عمان آمد. همراه با دکتر ولایتی، گزارش مذاکرات خود با سران آمریکا و انگلیس را داد و گفت آنها خواستار حل مشکل شان با ایران هستند و می خواهند قبل از آن، برخی گروگان ها آزاد شوند. گفتم بدون اقدامی که نشان حُسن نیت آنها باشد، احتمالاً لبنانی ها حاضر نیستند کسی را آزاد کنند. خواستار همکاری ایران، ترکیه، پاکستان، شورای همکاری خلیج فارس، سوریه و مصر در حفظ امنیت منطقه شد. راجع به آینده عراق گفت، تصمیم غربی ها و عرب ها، عراقِ بدون صدام است. او احتمال انجام کودتایی در عراق، توسط عمّال روسیه با توافق آمریکا را مطرح کرد.

عصر در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی شرکت نکردم. شب آقای [منوچهر]متکی[معاون بین الملل وزیر امور خارجه] آمد و گزارش سفر به عراق را داد. عراقی ها خیلی گرم گرفته اند، ولی به طور قاطع گفته اند که دیگر اسیری از ما ندارند، جز حدود 500 نفر که به منافقین[= سازمان مجاهدین خلق] پیوسته اند و یا محکوم به خاطر جرمی شده اند و یا پرونده ای دارند که در دادگاه مطرح است. هیات به زیارت عتبات نجف و کربلا و کاظمین رفته بودند و مردم برای آنها ابراز احساسات کرده بودند.

آقای [اسدالله]بیات نایب رییس مجلس، تلفنی گفت که شورای نگهبان او را برای امتحان  جهت نامزدی مجلس خبرگان، روز سه شنبه دعوت نکرده و احتمال می دهد که صلاحیت او را رد کرده باشند. برای حل مشکل استمداد کرد. با آقای [محمد] امامی[کاشانی] صحبت کردم، گفت چند نفری صلاحیت شان رد شده، منجمله ایشان و [سیدعلی اکبر]محتشمی و چند نفر دیگر.

 به خانه آمدم. مهدی و فرشته، شام از بیرون تهیه کرده بودند؛ با هم خوردیم.

[1] - صدام در این نامه که سند پیروزی ایران و شکست عراق است، نوشته بود: «با پیشنهاد شما، ناظر بر لزوم مبنا قراردادن عهدنامه 1975، موافقت می شود. ما آماده ایم هیأتی را به تهران اعزام کنیم و یا هیأتی از سوی شما به بغداد سفر کند تا ضمن تهیه موافقت نامه های مربوطه، موجبات امضای آن را در سطحی که مورد توافق قرار می گیرد، فراهم نمایند. به نشانه حسن نیت، ما عقب نشینی خود را آغاز کرده و به جز یک نیروی سمبلیک، نیروهای خود را از مناطق رویاروی شما در طول مرز فرا خواهیم خواند. مبادله فوری و همه جانبه اسرای جنگ، به هر تعدادی که در عراق و ایران در اسارت به سر می برند، صورت خواهد گرفت. ما آغازگر این اقدام خواهیم بود و از روز جمعه به آن مبادرت خواهیم کرد. برادر علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس جمهور؛  با این تصمیمِ ما، دیگر همه چیز روشن شده و بدین ترتیب همة آنچه را که می خواستید و بر آن تکیه می کردید، تحقق می یابد و دیگر اقدامی جز مبادله اسناد باقی نمی ماند، تا با هم از موضع مسئولیت، نظاره گر واقعی حیات جدیدی سرشار از تعاون در سایه اصول اسلام باشیم، حقوق یکدیگر را محترم شمرده و بدین وسیله کسانی را که سعی می کنند از آب گل آلود ماهی بگیرند، از سواحل خود دور کنیم و چه بسا در جهاتی همکاری کنیم که در نتیجه آن خلیج ]فارس[ به دریاچه صلح و امنیت و عاری از ناوگان ها و نیروهای بیگانه که در کمین ما نشسته اند، مبدل شود. مضافاً اینکه همکاری مزبور، می تواند شامل جنبه های دیگر زندگی شود. الله اکبر و لله الحمد»

 

[2] - آقای هاشمی، با قدردانی از صبر و استقامت آزادگان، خطاب به آنان گفت : «ما به شما به عنوان ذخیره های انسانی که حامی انقلاب هستند، نگاه می کنیم و امروز که شما به کشور وارد می شوید، قلب مردم شاد و دل ها راضی است و می بینید که جهادتان بی نتیجه نمانده است. برای ما و جهان اسلام، لحظه باشکوهی است، لحظه ای که سال های طولانی در انتظار آن بودیم. خداوند را شکر می گوییم که این لحظه را با پیروزی، قبول خواسته هایی که شما به خاطر آنها جهاد کردید، اسیر شدید، زندان کشیدید و تحمل رنج و مشقت نمودید، هماهنگ کرد. با شروع آزادی شما عزیزان دربند، ملت ما یکپارچه شور و شعف شد و شما در زندان های عراق، نمی دانستید که قلب و دل ملت خودتان، برای شما چگونه می تپد. بعد از پذیرش قطعنامه، مهمترین چیزی که ما نگران بودیم، وضع شما در اسارت بود. کسانی بودند که فکر می کردند به خاطر نجات و آزادی شما، باید امتیاز داد که شما زود برگردید؛ اما آنانی که با اصول انقلاب و راه امام و خواسته های شما موافق بودند، این را نمی پسندیدند. خداوند این صبر را به نتیجه رساند و امروز که شما به کشور وارد می شوید، جهادتان بی نتیجه نمانده است، زیرا دنیا، ناگزیر حق را قبول کرد و به ما داد. متأسفیم، موقعی که شما برمی گردید، امام بزرگوار در بین ما نیست. ما و خودتان می دانیم که امام سخت مشتاق دیدار شما بود ولی تحقیقاً روح بزرگوار امام، شاهد مراجعت پیروزمندانه شماست. هم اکنون یکی از شاگردان امام که خود امام به ایشان علاقه داشتند، جای امام هستند و راهشان را ادامه می دهند. مجلس قانون جامعی را تدوین کرده است که من امیدوارم بتواند گوشه چشمی از مشقت شما را تأمین کند. ما با پشتوانه مردم جنگیدیم و با حمایت شما توانستیم مقاومت کنیم و با حمایت مردم این کشور امام زمان «عج» را باید بسازیم.» رجوع کنید←  هاشمی رفسنجانی، سخنرانی های 1369 ، دفتر نشر معارف انقلاب ، 1392 .

[3] - در این دیدار که صدها تن از فرزندان شاهد استان های کردستان، همدان، هرمزگان و کرمان حضور داشتند، آقای هاشمی با اشاره به ورود آزادگان به میهن اسلامی و جشن و شور و شعف در کشور گفت: « پیروزی افتخارآفرین ایران ، ثمره جانفشانی شهدا و مقاومت ملت است. هیچکس به اندازه شهدا در تحقق این روزها و پیروزی ها سهم ندارد و آزادگان عزیز، جامعه و امت حزب الله، باید محور جشن و سرور را گلزارهای شهدا بگذارند و آزادگان عزیز، باید ضمن تبریک این پیروزی ها به ارواح طیبه شهدای عزیز از آنان تشکر کنند. ما تعداد زیادی از مخلص ترین و پاکبازترین نیروهای خود را با انتخاب و تشخیص آگاهانه آن عزیزان، تقدیم اسلام و و قرآن کردیم و آنها با ایثار و شهادت به مقامی رسیدند که ما هرگز به آن دست نخواهیم یافت.» رجوع کنید←  هاشمی رفسنجانی، سخنرانی های 1369 ، دفتر نشر معارف انقلاب ، 1392 .

[4]- آقای هاشمی گفت : «محاسبات دشمنان ما که براساس معیارهای مادی صورت می گرفت، اشتباه بود و اکنون پیش بینی های رهبر بزرگوار فقید اسلام، حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)را تحقق یافته می بینیم و دلیل آن نیز شرایط امروز ماست. هماهنگی موجود میان دستگاه های مختلف کشور و مسئولان اجرایی، مطلوب و رضایت بخش است. ما از نتایج کارمان راضی هستیم، اما مایلیم که هرچه سریع تر در چارچوب برنامه به اهداف خود دست یابیم. در زمینه مسایل اقتصادی، موفق به کاهش کسری بودجه که مایه اصلی همه گرفتاری هاست، شده ایم و وضع خزانه دولت بهتر از گذشته است. در منطقه و جهان، ابتکار عمل را در اختیار داریم. ما در هیچ جا انفعالی عمل نمی کنیم و اکنون از انقلاب و جمهوری اسلامی، به عنوان یک محور سالم برای حفظ تعادل در منطقه نام برده می شود و دنیا اعتقاد پیدا کرده است که نمی توان انقلاب و جمهوری اسلامی ایران را نادیده گرفت». ایشان همچنین از وضعیت فرهنگی،  فعالیت تولیدی و مبارزه با قاچاق مواد مخدر گزارش کوتاهی را به استحضاررهبر معظم انقلاب رساند و برخورداری دولت از حمایت های معظم له را مورد دلگرمی اعضای کابینه خود و مسئولان کشور دانست.

[5] - نشان درجه یک فتح، به جهت کسب پیروزی های متعدد در عرصه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، به آقای هاشمی رفسنجانی، فرمانده هشت سال دفاع مقدس اهدا شد. نشان ها، طبق مقررات آیین نامه اعطای نشان های دولتی، به افراد شایسته، اعطا می شود. نشان «انقلاب اسلامی» به عنوان عالی ترین نشان جمهوری اسلامی ایران، مخصوص رییسجمهور وقت است. سایر نشان ها را رییس جمهور، به پیشنهاد وزرای ذیربط و تصویب هیأت وزیران، اعطا می نماید.

[6] - آقای هاشمی در دیدار روحانی سرافراز و آزاده، حجت الاسلام حاج سید علی اکبر ابوترابی و مسئولین ستاد رسیدگی به امور آزادگان گفت: «آزادگان عزیز دلسوزترین و واقف ترین افراد جامعه و فرهنگ مجسّم انقلاب اسلامی هستند.» ایشان ضمن قدردانی از مسئولین ستاد رسیدگی به امور آزادگان و همه دستگاه هایی که در امور آزادگان فعالیت داشته اند، گفت: «در ابتدای فعالیت ستاد، این همه موفقیت و سرعت کار قابل پیش بینی نبود، اما خوشبختانه به لطف خداوند، کار در بعد وسیعی و بسیار با سرعت و با همکاری دستگاه ها انجام پذیرفت. مسایل مربوط به آزادگان باید با دقت و حساسیت خاصی دنبال شود، چون آزادگان انسان هایی هستند که به خاطر صلاحیت ها و خوبی هایی که در وجودشان بوده به جنگ رفتند، در جهاد شرکت کردند و در دوران اسارت نیز سخت ترین زحمات را متحمل شدند. آزادگان استعدادهای بسیار باارزشی هستند و هر کس به تناسب استعداد، باید در جامعه فعال گردد، مخصوصاً آن کسانی که خوب استقامت کرده اند و خداوند اجر و پاداش این همه استقامت را به آنان عطا خواهد کرد. باید از آزادگان، این دلسوزترین و واقف ترین نیروهای جامعه استفاده شود. از آقای ابوترابی می خواهم همان طور که در دوران اسارت به آزادگان عزیز کمک می کرد، همچنان به کمک خود ادامه دهد.»

[7] - آقای سید علی اکبر ابوترابی، در این ملاقات گفت: «بحمدالله امروز ما در شرایطی به وطن عزیز برگشتیم که ملت عزیز و سربلند ایران، در خود احساس غرور و سربلندی دارد و دنیا و دشمنان نیز از مدت ها پیش، به گونه های مختلف این امر را اعتراف کرده است. به حمدالله برای ملتی که مشعل فروزان ولایت فقیه را در دست دارد و از نهایت محبوبیت برخوردار است، این امر که مسئولین شان شاگردان صالح، کاردان و متعهد امام عزیزشان هستند، که در رأس آنها آقای هاشمی رفسنجانی رییس جمهور محبوب و عزیز، مردی متعهد، صالح، کاردان و شایسته و با سوابق علمی بسیار قرار دارد، بزرگترین نعمت است. همه اینها در نتیجه رهبری پیامبرگونه امام (اعلی الله مقامه) و حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی و مدیریت و قاطعیت ریاست محترم جمهوری و کاردانی مسئولین نظام است. این صداقت ها و مدیریت های صحیح  و قاطع و اطاعت و فرمانبری ملت متعهدمان که مایه افتخار جمهوری اسلامی عزیزمان گشت، در آینده نیز استمرار داشته باشد.»

 


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir