بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 دى 1395      6:55

آینده مبهم مشاغل تولیدی در آمریکا و جهان

سیاست صنعتی از طریق توییتر یک تحول جدید در اقتصاد است ولی شاید طی ۴ تا ۸ سال آینده به آن عادت خواهیم کرد. براساس گزارش اکونومیست، هدف از ایجاد شغل های زیاد در مشاغل تولیدی یک عامل از دست رفته است. وضع تعرفه بر شرکتهایی که مشاغل را صادر می کنند در جهان امروز تاثیر چندانی ندارد.

اقتصاد ایرانی: سیاست صنعتی از طریق توییتر یک تحول جدید در اقتصاد است ولی شاید طی ۴ تا ۸ سال آینده به آن عادت خواهیم کرد. توییت های دونالد ترامپ درباره صنعت خودرو و کاهش مالیات بر درآمد شرکتها شاید شرکت فورد را متقاعد کرده باشد تا کارخانه خود در میشیگان را حفظ کند، با ایجاد ۷۰۰ فرصت شغلی. ولی مشکل این است که هزاران شرکت در آمریکا وجود دارد و مشاغل زیادی هر روز ایجاد یا از بین می رود. مداخله در همه این شرایط غیر ممکن است. 

حتی خودروسازی جنرال موتورز اخیرا ۳۳۰۰ نفر را اخراج کرده تقریبا ۵ برابر شغل هایی که فورد ایجاد کرده است. تاریخ نشان می دهد که هدف از ایجاد شغل های زیاد در مشاغل تولیدی یک عامل از دست رفته است. در ۱۹۷۹ مشاغل تولیدی در آمریکا به بیش از ۱۹.۵ میلیون رسید. رکود اقتصادی پس از آن در اوایل دهه ۱۹۸۰ موجب شد تا تعداد مشاغل تولیدی کاهش یابد ولی در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی همچنان به ۱۷ تا ۱۸ میلیون رسیده بود. با رکود اقتصادی ۲۰۰۸ میلادی این وضعیت بار دیگر تکرار شد و در اوایل ۲۰۱۰ میلادی تعداد مشاغل تولیدی به کمتر از ۱۱.۵ میلیون رسید. با بهبود اوضاع اقتصادی، برخی شغل ها احیا شد و اوایل سال گذشته تعداد مشاغل به ۱۲.۳ میلیون رسید. ولی از آن زمان تاکنون تعداد مشاغل بار دیگر با کاهش روبرو شده است.

این کاهش در سایر کشورهای توسعه یافته نیز مشاهده شده، و نشان می دهد که این یک مشکل خاص اقتصاد آمریکا نیست. گزارش سرویس تحقیقاتی کنگره نشان می دهد، سهم آمریکا از ارزش افزوده صنعتی جهان طی سال های ۱۹۹۳ تا ۲۰۱۴ میلادی بیش از ۱۲ درصد کاهش داشته است ولی سهم ژاپن نیز در این مدت ۱۴ درصد کاهش یافته است. چین در این مدت سهم قابل توجهی را کسب کرده است. در زمینه اشتغال نیز سهم آمریکا در این مدت ۳۱ درصد، آلمان ۲۵ درصد، فرانسه ۳۳ درصد، سوئد ۳۴ درصد و ژاپن و بریتانیا ۴۹ درصد کاهش داشته است.

مشکل تنها چین نبوده بلکه فناوری دخیل بوده است. صنایعی مثل خودرو و فولاد با مازاد ظرفیت تولید و عرضه روبرو هستند. این صنایع می توانند در دوران رونق و رشد اقتصادی آمریکا و افزایش چشمگیر فروش خودرو، دوران خوبی داشته باشند. رکود ۲۰۰۸ موجب شد تا مردم خرید خودرو را به تاخیر بیندازند. به هر حال رکود ناگزیر خواهد آمد.

تحقیق نشان می دهد که بودجه های مصرف کنندگان محدود شده و این مساله موجب شده تا تامین مالی خرید خودرو را به ۶ تا ۷ سال آینده موکول کنند. یک بازار رقابتی بدان معناست که خودروسازان برای اضافه کردن ویژگی های جدید سرمایه گذاری کنند و در همین حال قیمت را نیز کاهش دهند که به معنای جایگزین کردن مردم با ماشین است. همین طور به معنای ارزش افزوده زیادی در خودرویی است که نرم افزار همراه آن ارائه می شود. در بریتانیا سهم مشاغل تولیدی با مهارت پایین از رکود ۲۰۰۸ تاکنون کاهش یافته و سهم کارگران خارجی ۱۷ درصد کل را شامل می شود، همین طور در بانکداری. بخش خدمات بیش از ۳۰ درصد ارزش افزوده را در تولید آمریکا و بیش از ۴۰ درصد در فرانسه و ایتالیا را شامل می شود.

در اینجاست که مشکل تمرکز بر مشاغل تولیدی مشخص می شود، جایی که تنها ۱۰ درصد اشتغال در آمریکا را تشکیل می دهد، این رقم نسبت به سهم ۲۶ درصدی دهه ۱۹۷۰ به شدت کاهش یافته است. وضع تعرفه بر شرکتهایی که مشاغل را صادر می کنند در جهان امروز تاثیر چندانی ندارد. هر دلار کالای مکزیکی که به آمریکا صادر می شود، شامل ۴۰ سنت کالاهای آمریکایی است که داخل آن وجود دارد. بدتر اینکه، اختلال در تجارت خدمات شاید منجر به افزایش قیمتها شود و مصرف کننده مجبور به پرداخت خواهد بود و این مساله به ضرر فرصت های شغلی در آمریکا است.

به نظر بازارها به طور قابل توجهی نسبت به این تحولات واکنش نشان داده اند، به مراتب بیشتر از آن چیزی که می توانستند انجام دهند اگر برنی ساندرز به عنوان رئیس جمهور کسب و کارها را تهدید می کرد. ولی شاهد بوده ایم که سهام های شخصی متضرر شدند به عنوان مثال بوئینگ، زمانی که در معرض حملات توییتری ترامپ قرار گرفتند. در نهایت غیر قابل پیش بینی بودن حملات به ضرر آرامش روانی سرمایه گذاران خواهد بود.

منبع: اکونومیست


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir