بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : سه شنبه 11 آبان 1395      12:52

اولویت ها و اهداف سیاست و دیپلماسی انرژی روسیه

دکتر عباس ملکی دیپلمات برجسته و محقق ارشد در حوزه سیاستگذاری انرژی در این گزارش به تبیین سیاست های روسیه پس از موج شوک نفتی پرداخت و از نگاه کرملین به اوپک و بازیگران نفتی این سازمان گفت.

اقتصاد ایرانی: دکتر "عباس ملکی" دیپلمات برجسته و محقق ارشد در حوزه سیاستگذاری انرژی در گفتگو با دیدبان روسیه به تبیین سیاست های روسیه پس از موج شوک نفتی پرداخت و از نگاه کرملین به اوپک و بازیگران نفتی این سازمان گفت. به اعتقاد این استاد دانشگاه، به صورت عقلایی روسیه یکی از رقبای اوپک است و بنابراین دلیلی ندارد که عضو این سازمان شود و از همین روست که هر کجا که مسئله ای پیش می آید، بلافاصله روسیه اعلام آمادگی می کند که کمبود عرضه را برای پر کردن تقاضا پر کند.

سیاست و دیپلماسی انرژی جدا از افزایش توانایی منطقه ای و بین المللی، نوعی قدرت برای کاهش محدودیت های هر کشوری محسوب می شود و به افزایش قدرت آن کمک شایانی می کند. از همین رو با توجه به وجود ذخایر نفت و گاز در روسیه و اهمیت و جایگاه سیاست و دیپلماسی انرژی این کشور، دیدبان روسیه این هفته مهم ترین اولویت ها و اهداف مسکو در حوزه دیپلماسی انرژی را مورد بررسی قرار داده و با دکتر "عباس ملکی" دیپلمات کهنه کار و استاد دانشگاه صنعتی شریف به گفتگو پرداخته است که هم اکنون ریاست هیات مدیره شرکت حفاری شمال را بر عهده دارد.

دلایل اهمیت و جایگاه سیاست و دیپلماسی انرژی در نگاه مسکو چیست؟

به نظر می رسد مسئله انرژی در روسیه، موضوعی بسیار پیچیده و چند لایه است؛ چرا که کشور روسیه منحصر به فرد است. این کشور به لحاظ جغرافیایی بزرگترین کشور جهان و از نظر نظامی دارای سلاح هسته ای و از جهت سیاسی دارای کرسی عضویت دائم شورای امنیت است و به لحاظ ژئوپلیتیکی از شرق تا غرب گسترده است. منابع عظیم انرژی به روسیه اجازه می دهد تا در جهت منافع ملی خود از این ابزار نیز استفاده کند. بنابراین به گونه خلاصه باید گفت منابع انرژی روسیه نه فقط در خدمت بازار و منطبق با قواعد اقتصادی است، بلکه یک ابزار و اهرم کاملا سیاسی و استراتژیک در خدمت اهداف کرملین است.

با توجه به موج جدید شوک نفتی اخیر در دو سال گذشته، مهم ترین اولویت ها و اهداف مسکو در این وضعیت چه بوده است؟

مسکو در سال هایی که به تدریج قیمت نفت پایین آمد، چندین کار را به صورت همزمان انجام داد. پایین آمدن قیمت نفت همزمان با مسئله اوکراین و اشغال کریمه توسط قوای روسیه و همچنین مسائل مربوط به خاورمیانه به خصوص سوریه و عراق بود. در این جهت پیش از همه روسیه سیاست های خود را به نحوی تغییر داد که از یک کشور اروپایی به یک کشور آسیایی یا اوراسیایی تبدیل شود و بیشتر به بازارهای آسیایی بپردازد. چنانچه قرارداد تاریخی بین روسیه و چین در مورد گاز (که در حدود شصت میلیارد دلار ارزش دارد) موید این مسئله است.
دوم این که روسیه در داخل خود تمرکز بر انرژی را (که تنها در سیبری شرقی و بعضا سیبری غربی بود) کنار گذاشت و به منابع مختلف به خصوص منابعی در دریای خزر و دریای بارنتز توجه بیشتری کرد.
سوم اینکه، با تک تک کشورهای اروپایی شروع به مذاکره کرد و علاوه بر خط لوله اول دریای بالتیک (که گاز روسیه را بدون عبور از کشورهای واسط و ترانزیت به آلمان می رساند،) شروع به ساخت خط لوله دوم کرد.

در وضعیت کنونی نوع نگاه روسیه به اوپک و بازیگران نفتی اوپک چیست؟

اگر به صورت عقلایی به سیاست انرژی روسیه نگاهی بیفکنیم، روسیه یکی از رقبای اپک است. بنابراین دلیلی ندارد که عضو اوپک شود. در حال حاضر بزرگترین تولیدکننده نفت جهان نه عربستان سعودی است و نه ایالات متحده آمریکا، بلکه فدراسیون روسیه است که بیشترین تولید (یعنی حدود یازده میلیون بشکه در روز) را دارد. بنابراین چه دلیلی دارد که کشوری با این حجم تولید وارد اوپک شود و خود را محدود و مقید به سیاست های اوپک کند.
نکته دیگر این است که روسیه به تدریج در حال جایگزین شدن با عربستان سعودی برای ظرفیت شناور می باشد. هر کجا که مسئله ای پیش می آید، بلافاصله روسیه اعلام آمادگی می کند که کمبود عرضه را برای پر کردن تقاضا پر کند. به عنوان مثال، اخیرا خط لوله انتقال گاز ایران به ترکیه در داخل خاک ترکیه منفجر شد و بلافاصله گاز پروم اعلام کرد که ما مایلیم که به جای ایران، به ترکیه گاز تحویل دهیم. در واقع مقدار گازی که ایران به ترکیه می دهد، زیاد نیست و چیزی حدود 14 میلیارد متر مکعب در سال است و روسیه مقادیر خیلی بیشتری از این مقدار به ترکیه و سایر کشورهای اروپایی می دهد، اما نوع نگاه در مسکو این است که علی رغم روابط بسیار نزدیک مسکو و تهران، بخش های انرژی کار خود را می کنند و از هر فرصتی برای پر کردن بازار و جایگزین کردن خودشان به جای دیگر رقبا استفاده می کنند.

در شرایط کنونی دیپلماسی انرژی روسیه در حوزه گاز چیست؟

روسیه همچنان یکی از تامین کنندگان گاز اروپا باقی خواهد ماند، ولی در عین حال به آسیا نیز توجه خواهد کرد. همکاری های مشترک روسیه و ژاپن برای انتقال گاز روسیه به ژاپن و همچنین انتقال گاز به چین و در آینده به هند نشان دهنده این است که ترکیه سیاست نگاه به آسیا را در پیش گرفته است. اما این بدان معنا نیست که فعالیت های روسیه پایان خواهد پذیرفت. اکنون روسیه حدود یک سوم گاز مصرفی اروپا را تامین می کند و جالب اینکه زیر ساخت های اکثر کشورهای اروپای شرقی و مرکزی متعلق به آن کشورها نیست و متعلق به گاز پروم است. این بدان معناست که روسیه مایل است که در دراز مدت همچنان نقش اول را در منطقه داشته باشد.

در وضعیت کنونی چه چالش هایی در مسیر دستیابی به اولویت های سیاست انرژی روسیه وجود دارد؟

روسیه دارای توانایی هایی و دارای محدودیت ها و قیودی در زمینه انرژی است. روسیه مایل است که بین این توانایی ها و محدودیت ها بالانسی ایجاد کند تا بتواند منافع ملی خود را حداکثر کند. به همین دلیل به نظر می رسد که همچنان روسیه فعالیت های خود را در چهار زمینه ادامه خواهد داد. تلاش خواهد کرد تا به تکنولوژی های بالاتر برای اکتشاف و استخراج چاه های نفت و گاز خود (که تکنولوژی روسی در این زمینه عقب تر از تکنولوژی های غربی است) دست پیدا کند.
دوم این که به نظر می رسد روسیه مایل است در مسئله انرژی به مردم خود آگاهی بیشتری بدهد تا بدانند که این مسئله چیست و با دولت همراهی کنند. بنابراین احتمالا در دانشگاه ها و موسسات پژوهشی، مسئله نفت و به خصوص سیاست گذاری نفت و گاز بیشتر مورد توجه در روسیه قرار خواهد گرفت.
سوم این که روسیه از نظر مالی توانایی سرمایه گذاری وسیع در حوزه انرژی را ندارد، این در حالی است که صنایع انرژی در بخش انرژی بسیار سرمایه بر هستند. چنانچه حوزه نفتی کاشقان روسیه در دریای خزر (که قرار بود با سیزده میلیارد دلار به ظرفیت تولید نفت برابر با یک میلیون بشکه در روز برسد،) تا کنون ۵۳ میلیارد دلار هزینه برده است و با این وجود توان آن در اندازه ۲۰۰ بشکه در روز است.
آخرین موضوع، مسائل نهادی و دولتی روسیه است، در واقع تمام صنایع نفت و گاز روسیه در دوره اتحادیه شوروی، دولتی بود و یک باره در دوره آقای یلتسین به طرز وحشتناکی از بخش الیگارش روسیه خصوصی شد که این ها به تدریج توسط آقای پوتین برگرداند شد. برگرداندن کمپانی های روسی از بخش خصوصی به بخش نیمه خصوصی و نیمه دولتی دارای زیان های هنگفت برای روسیه بوده است و هنوز هم معلوم نیست که آیا شرکت هایی مانند لوکو، گازپروم، رزنفت و ترانسنفت به لحاظ ساختاری و نهادی در سطح بهینه فعالیت می کنند یا خیر. آن چه مسلم است بهره وری این شرکت ها در مقایسه با شرکت های کاملا خصوصی مانند شل، یا اگزاموبیل بسیار کمتر است.

 

منبع: دیده بان روسیه


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir