بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : شنبه 16 مرداد 1395      10:34

خزان کسب و کار در هزارتوی بازار بزرگ

بازار بزرگ تهران ماههاست آرام است،خبری از رونق و جنب و جوش قدیمی‌اش نیست.کاسبان فقط برای دلخوشی کرکره حجره‌ها را بالا می‌برند و سکوتی عمیق،اوج ساعات کاری را در هزارتوی بازار در بر گرفته است.

اقتصاد ایرانی: هر روز که می گذرد، سکوت بازار تهران هم بیشتر و بیشتر می شود. حال اگرچه هنوز صدایش تا "پاستور" نرسیده، اما حال و هوایش، بسیاری از بازارهای قدیمی ایران را در بر گرفته است. گویا بازار تهران ساکت باشد، همه بازارهای سنتی ایران، به خوابی عمیق فرو می روند. همه چیز مهیای تعمیق یک رکود عمیق است. کاسبان می گویند برخی روزها حتی می ترسند کرکره حجره هایشان را بالا دهند، می ترسند تنها مشتری آن روزشان ممیزان مالیاتی باشند که برای حساب و کتاب و دریافت جیره و مواجیبشان سری به بازار بزرگ تهران می زنند.

به گزارش مهر، حال و هوای گفته های کاسبان را به خوبی با یک گشت و گذار ساده در راهروهای تو در توی بازار بزرگ تهران می توان یافت. حتی در اوج ساعات کاری، آفتابی که به زحمت خود را از روزنه های بازار مسقف تهران به درون راهروها می تاباند هم، دیگر آزار دهنده شده است. راهروها دیگر شلوغی سابق را ندارد. بسیاری از حجره دارانی که بخشی از کارهای خود را برای جلوگیری از بیکاری فرزندانشان، به آنها سپرده اند، خود را مشغول ذکر و راز و نیاز و حتی شبکه های اجتماعی کرده اند.

سر و کله گوشی های هوشمند بیش از هر زمان دیگری، پای مدرنیته را به فضای سنتی بازار بزرگ تهران باز کرده است. اینجا همه چیز ساکت است و زندگی، به آرامی جریان دارد. ریش سفیدان می گویند که کمتر امیدی به رونق بازار دارند و ترسشان از این است که تابستان هم تمام شود و وقتی پاییز بیاید، رقابت های انتخاباتی، رکودی عمیق تر از آنچه که هست را برایشان رقم زند. آنها می گویند که دولت حسن روحانی هم نتوانست بازار بزرگ تهران را، همان بازار بزرگ تهران کند که آوازه اعتبارش، همه جا پیچیده بود و اکنون، چک های بی محل، بی اعتبارش کرده اند.

یکی از حجره داران می گوید که بسیاری از هم صنفانش فقط برای دلخوشی هم که شده، کرکره ها را بالا می دهند و هر روز منتظرند که شاید، اتفاقی نو بیفتد و کسب و کار از وضعیت کنونی نجات یابد، آنها می گویند دیگر حتی مردم، برای تفریح و تماشا هم کمتر به بازار بزرگ تهران می آیند، آنجا که باید قلب تپنده اقتصاد ایران باشد، روزها را به سختی طی می کند و شاید به این زودی ها هم، سکته زند.

وی می افزاید: سالها قبل که رونق بر بازار حاکم بود، همه کسبه صبح زود کرکره مغازه خود را بالا می دادند و پیشخوان مغازه هایشان را مرتب می کردند و آماده یک روز پر جنب و جوش می شدند، اعتبار آنقدر در بازار بزرگ تهران فراگیر بود که با یک حرف، شاید میلیون ها تومان پول جابجا می شد. آن روزها کسبه هر یک برای خود اعتباری داشتند، اما فضای بد کسب و کار سبب شده تا اعتماد هم از بازار رخت ببندد و چک های برگشتی، جای اعتبار را بگیرد.

او می گوید: اکنون بسیاری از کسبه فقط برای گذراندن اوقات بیکاری خود و شاید کسب و کاری بسیار جزئی روز خود را با بالا دادن کرکره مغازه هایشان آغاز می کنند و بعد از ظهر هم زودتر از هر زمان دیگری، به خانه می روند. بسیاری از اوضاع بد نالان هستند و منتظرند که سیاست هایی اعمال شود که نه تنها کاسبی رونق گیرد، بلکه از همه مهمتر، اعتبار به بازار بزرگ تهران برگردد.

در این میان، برخی دیگر از کسبه هم از کالاهای وارداتی نالانند و می گویند مجبورند که با کالاهای کم کیفیت وارداتی که خارج از چارچوب و به دور از هر گونه ضوابط دست و پا گیر دولتی وارد کشور می شوند رقابت کنند. آنها می گویند مجبور به خرده فروشی به جای عمده فروشی شده اند، تا بلکه بتوانند زندگی خود را هر چند با درآمد اندک، اما بگذرانند و امیدوار باشند که بالاخره روزی می آید که بازار بزرگ هم همچون گذشته، رونق گیرد.

یکی از کسبه می گوید: پیدا کردن مشتری این روزها بسیار سخت است و به نظر هم نمی رسد به این زودی ها وضعیت بهتر از قبل شود. اکنون هیچ سیاستی در شرایط بانکها برای رونق کسب و کار دیده نمی شود و شاید کسادی بازار را بیش از هر جای دیگری، خود شعب بانکها و کارمندانشان بتوانند گواهی دهند.

او می گوید: بسیاری از کسبه رو به فروش جنس های بی کیفیت خارجی آورده اند و می گویند که باید هر طور که شده چرخ کسب و کارشان بچرخد، اما تولید داخلی هم به دلیل اینکه رونق گذشته را ندارد، کمتر سعی می کند خود را وارد رقابت با کالاهای خارجی کند؛ به خصوص اینکه اگر کالایی به صورت غیررسمی و قاچاق وارد کشور شده باشد که حتما و حتما، رد پایش را در بازار بزرگ تهران و در میان انبوهی از اجناسی که برخی فروشگاهها می فروشند، به راحتی می توان دید.

تمرکزی بر رفتار افرادی هم که برای خرید کالا یا شاید هم وقت گذرانی به بازار بزرگ تهران آمده اند، به خوبی نشان می دهد که قصد جدی برای خرید ندارند. بسیاری از آنها شاید برای خرید برخی اقلام خوراکی و داروهای گیاهی به بازار بزرگ تهران می آیند و تا قبل از اینکه به بازار برسند، دستفروشان درون مترو و برخی فروشندگان کالاهای ارزان قیمت و البته کم کیفیت، عطش خریدشان را پاسخ داده اند؛ آنها که کمتر نقدینگی در دست دارند و شاید برای اینکه روزی را هم به دور از خانه گذرانده باشند و یا کسب و کار خانگی خود را تامین کالا بکنند، به بازار بزرگ تهران، سری می زنند.

یکی از خریداران می گوید: در گذشته کیفیت بسیاری از کالاهایی که در بازار بزرگ تهران عرضه می شد، متفاوت با مغازه هایی بود که در شهرستان ها به فروش کالا می پرداختند، اما اکنون، بسیاری از فروشندگان خانگی یا حتی کسانی که مغازه ای کوچک در گوشه و کنار شهرها دارند، ترجیح می دهند که از بازارهای محلی خود خرید کنند؛ چراکه دیگر برایشان صرفه ندارد که به بازار بزرگ تهران بیایند. گاه اجناس از شهرستانها هم گرانتر است، در حالیکه در گذشته، بازار بزرگ تهران محلی بسیار مناسب برای خریدهای با کیفیت و با قیمت مناسب به شمار می رفت.

به هرحال به نظر نمی رسد بازار بزرگ تهران، به این زودی ها تکانی بخورد و دست از رکود بردارد، چراکه سیاستی از سوی سیاستگذاران اعلام نمی شود که بخواهد تاثیر جدی بر رفتار فروشندگان و بازیگران عمده کسب و کار در این بخش از اقتصاد ایران بگذارد.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir