بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : يکشنبه 30 خرداد 1395      11:23

پیوستن به بریکس سودمندترازعضویت در شانگهای است

اقتصاد ایرانی: اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در روز جمعه چهارم تیرماه در تاشکند ازبکستان برگزار می شود و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان نیز در این اجلاس حضور پیدا خواهد کرد. در همین رابطه با توجه به استقبالی که طی ماه های گذشته از عضویت دایم ایران در سازمان شانگهای توسط روسیه و چین به عمل آمده است، به نظر کارشناسان ممکن است که در اجلاس ۴ تیرماه، عضویت ایران در این پیمان منطقه یی نهایی شود.
به گزارش تعادل، لازم به ذکر است سازمان همکاری شانگهای که یک سازمان بین دولتی منطقه یی برای همکاری های چندجانبه امنیتی و اقتصادی است، ۲۵ خرداد ۱۳۸۰ با عضویت چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان تاسیس شد و جمهوری اسلامی ایران، هند، افغانستان، مغولستان و پاکستان نیز عضو ناظر هستند و هر کشور برای ورود به این سازمان باید افزون بر فرآیند طولانی پذیرش، به بررسی و امضای ۵ سند اقتصادی و ۲۷ سند دیگر این سازمان مبادرت ورزد.
از سوی دیگر براساس گزارش داده شده تصمیم گیری در سازمان همکاری شانگهای، بر عهده ۶ عضو اصلی است و به شکل فصلی نشست هایی در سطح شورای سران (با تمرکز روی اقتصاد)، شورای وزیران بازرگانی (محدود به اعضای اصلی)، شورای تجاری (شرکت ها و بخش های خصوصی کشورهای عضو) و کارگروه هایی چون بهداشت، آموزش و انرژی (مهم ترین نهاد) برگزار می کند.
در همین ارتباط تحلیل های متفاوتی از اهمیت و وزن این سازمان در میان کارشناسان مطرح بوده و برخی از این کارشناسان معتقدند که سازمان همکاری های شانگهای اهمیت اقتصادی زیادی ندارد و ایران نباید برای عضویت در این سازمان خیلی تاکید داشته باشد. به همین منظور و برای بررسی نقش و اهمیت سازمان همکاری های شانگهای و اثرات اقتصادی و سیاسی عضویت ایران در آن، در گفت وگویی با سیدعلی خرم، استاد حقوق بین الملل و سفیر اسبق ایران در مقر اروپایی سازمان ملل به بررسی و ارزیابی وزن این سازمان منطقه یی پرداخته ایم.
ابتدا مهم ترین دلایل شکل گیری سازمان همکاری های شانگهای و اهمیت این سازمان در مناسبات بین المللی چه بودند.
هرچند اجلاس شانگهای در آغاز به عنوان یک اجلاس اقتصادی در یک بلوک مطرح شد، ولیکن به طور روشن و واضح نوعی صف بندی چین و روسیه در قبال امریکا و ناتو محسوب می شد. به عبارت دیگر در قبال گسترش ناتو به شرق که شامل کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز می شد، دو کشور روسیه و چین تلاش کردند یک بلوک به ظاهر اقتصادی در مقابل ناتو به وجود بیاورند.
اعضای سازمان شانگهای به جز روسیه و چین، نقشی در تصمیم گیری ها ندارند و این دو کشور هستند که نقش اصلی را در این سازمان ایفا می کنند. به این ترتیب برخی از کشورهایی که به عنوان ناظر به این سازمان دعوت شدند مانند ایران، هند، پاکستان، ترکیه و بعضی دیگر از کشورهای آسیایی، عموما هیچکدام از این کشورها برای عضویت در این سازمان علاقه و رغبتی از خود نشان ندادند.
پیوستن ایران به شانگهای به عنوان مثال می تواند از نظر غربی ها، پیوستن داوطلبانه به بلوک شرق سابق محسوب شود و از این نظر برای کشور تبعاتی سیاسی و امنیتی خواهد داشت. به همین دلیل است که هند، پاکستان و ترکیه که به عنوان ناظر در این سازمان دعوت شده اند، حاضر نشده اند که عضو دایم این پیمان شوند؛ چراکه امکان داشت امنیت ملی آنها به خطر بیفتند.
باید گفت که متاسفانه در دولت نهم و دهم، برداشت درستی از این مقوله به عمل نیامد و خیلی مشتاق بودند که صرفا به یک اجلاسی برای مهم جلوه کردن بپیوندند. غافل از اینکه پیوستن به سازمان شانگهای فقط برای ایجاد توازن با غرب مفید است و در غیر اینصورت از نظر غربی ها همان داستان های سابق بلوک شرق و غرب برای کشورمان در نظام بین الملل دنبال می شود.
در دولت یازدهم روی این موضوع بیشتر تامل و بررسی به عمل آمد و بر اساس همین استدلالی که در بالا به عمل آمد، باعث شد که در شدت علاقه برای پیوستن به سازمان همکاری های شانگهای تجدیدنظر صورت بگیرد.
به این جهت باید گفت، اکنون هم امیدوارم وزیر امور خارجه و مسوولان امر توجه داشته باشند که بنا بر سیاست مسلم نه شرقی و نه غربی که ایران هیچ تمایلی برای پیوستن به ناتو و بلوک غرب ندارد، به همان میزان هم نباید به اجلاسی که به نوعی اجلاس امنیتی بوده و در مقابل گسترش ناتو قرار گرفته است، بپیوندیم. این امر می تواند سیگنال غلط به غربی ها بدهد. اجلاس شانگهای یک نماد ظاهری اقتصادی هم دارد، اما این نماد، هیچ کشوری را در دنیا به خود جلب نمی کند. این اجلاس اگر هم به عنوان اجلاسی اقتصادی جلوه کند، اما بیشتر مساله و موضوع آن امنیتی است و کسی هم آن را سازمانی اقتصادی به صورت صرف تلقی نخواهد کرد.
سازمان های اقتصادی مانند بریکس یا گروه جی ۲۰ وجود دارد. بنابراین اگر ما بخواهیم از دید اقتصادی به این قضیه نگاه کنیم، باید به بریکس و امثال آن بپیوندیم، نه به سازمان شانگهای. این سازمان با خود سیگنال شرقی و در مقابل غرب را مخابره می کند و با سیاست اصولی نه شرقی، نه غربی ما در تضاد است.
در تحلیل های صورت گرفته از اجلاس شانگهای گفته می شود که دو عضو دائم شورای امنیت در آن عضو هستند، همچنین از نظر جمعیتی و سرزمینی و نیز از نظر تولید ناخالص جهانی که رقم آن بالغ بر ۲۰ تریلیون دلار می شود، این سازمان از اهمیت زیادی برخوردار بوده و عضویت در آن می تواند وزن سیاسی و اقتصادی برای کشورهای عضو آن داشته باشد، نظر شما در این باره چیست؟
به عقیده من هیچکدام از این فاکتورها مهم نیست. بلوک جمعیتی کاری از دستش ساخته نیست. اگر اینطور بود چین و هند با مشارکت هم یک سازمان و گروه را تشکیل می دادند. این قضیه مربوط به ۱۰۰ سال قبل است.
برعکس، امروزه این بلوک کم جمعیت است که می تواند رفاه، آسایش و رشد اقتصادی را به همراه داشته باشد. در مورد عضویت دو عضو دایم شورای امنیت در سازمان شانگهای هم باید بگویم که اگر این قضیه مهم است، ناتو سه عضو از اعضای دایم شورای امنیت در آن حضور دارند. آیا می شود اینگونه استدلال کرد که اگر عضو شورای امنیت مهم است، پس ناتو مهم تر خواهد بود؟ پس تاکید می کنم که با این استدلال اگر ناتو بد است، اجلاس شانگهای به طریق اولی از آن بدتر است.
در مورد تولید ناخالص جهانی نیز باید گفت که در بلوک غرب اتحادیه اروپا و امریکا هر کدام نزدیک ۱۷ تا ۱۸ تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی دارند. پس این دو با هم ۳۵ تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی دارند. در مورد ۲۰ تریلیون دلار شانگهای تنها ۱۸ تریلیون آن سهم چین است و این امر توجیه کننده پیوستن به شانگهای نیست.
اگر ما صرفا بخواهیم که در قضیه سوریه به روس ها تکیه کنیم و در مسائل اقتصادی به چین تکیه کنیم، به تدریج پای ما سر خواهد خود و فقط به نه غربی تبدیل خواهیم شد. بنابراین به نظر نمی رسد در سیاست خارجی دولت یازدهم روی این قضیه پافشاری جدی صورت بگیرد.
با توجه به فضای پسابرجام و لغو تحریم ها، امروزه استقبال از عضویت ایران در سازمان شانگهای برخلاف دوره های قبل بسیار چشمگیر بوده و سران کشورهای چین، روسیه و قزاقستان اعلام کرده اند که در اجلاس پیش رو ایران هند به عضویت دایم سازمان همکاری های شانگهای در می آید. آیا این مساله منجر به افزایش وزن سیاسی و اقتصادی ایران در راهبردهای منطقه یی نخواهد بود؟
من بعید می دانم که خود هند خواهان پیوستن به شانگهای باشد. ممکن است از طرف این سازمان عضویت ترکیه، ایران و هند مورد استقبال قرار بگیرد، اما من بعید می دانم که هند و ترکیه خواهان پیوستن به شانگهای باشند.
در مورد ایران نیز، اگر ما در قبل به هر کدام از بلوک شرق و غرب می پیوستیم قطعا قدری مثمرثمر بود، مانند پیوستن انگلستان به اتحادیه اروپا. حالا ما به هر بلوکی اعم از غرب یا شرق بپیوندیم، قطعا مقداری بار به ما خواهد داد. در این راستا پیوستن به بلوک غرب و ناتو، بار بیشتری به ما خواهد داد. حال سوالی که مطرح می شود این است که آیا این کار و پیوستن به ناتو به عنوان مثال صلاح است؟ مسوولان امر بنا به سیاست نه شرق و نه غربی این امر را رد می کنند. درنتیجه با همین استدلال پیوستن به یک بلوک و گرفتن آن بار، دلیل بر مجوزی نیست که لزوما باید به آن پیوست.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir