بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : دوشنبه 20 ارديبهشت 1395      11:57

با روادید یا بی‌روادید؟ مساله این است

اقتصاد ایرانی: گردشگری یکی از فرصت های پیش رو برای توسعه اقتصادی ایران است، این را همه می دانند. همچنین لازم است برای گسترش گردشگری زیرساخت های لازم فراهم شوند، این نیز بر کسی پوشیده نیست. اما توجه به کدام یک از این زیرساخت ها ضروری تر است؟ روادید، محدودیتی است که بسیاری از کشورها برای تضمین امنیت اجتماعی و اقتصادی خود، برای گردشگران ورودی ایجاد می کنند. از طرفی نیز اخذ روادید نخستین اقدامی است که متقاضی سفر به یک کشور، برای انجام سفر خود انجام می دهد. طبیعی است که هرچه فرآیند اخذ ویزا ساده تر باشد، تقاضا برای سفر بالاتر خواهد رفت، اما نباید کشش تقاضا برای سفر را نیز نادیده گرفت، کششی که اگر کم باشد، تفاوت اثر سخت یا آسان بودن اخذ روادید بر تقاضای سفر را کمرنگ می کند. حال کدام یک به صلاح است؟ سختگیری در روند صدور روادید یا تسهیل آن؟ اتاق بازرگانی ایران در گزارشی به بررسی تاثیر تسهیل فرآیند اخذ روادید بر صنعت گردشگری کشورها پرداخته است.

به گزارش تعادل، در ادامه خلاصه یی از این گزارش را مطالعه می کنید.

در عرصه جدید گردشگری به یک فرآیند تقاضا محور بدل شده است بنابراین می توان گفت صرف داشتن جاذبه و امکانات و تاسیسات گردشگری در بخش عرضه نمی تواند برای یک مقصد پیشرفت در زمینه گردشگری را به همراه داشته باشد، بلکه فرآیند تصمیم گیری و انتخاب مقصد گردشگران است که میزان تقاضا و تعداد گردشگر یک مقصد را معین می کند. بنابراین شناخت عوامل موثر بر فرآیند تصمیم گیری گردشگران و رفع موانع و کاستی ها و همچنین تامین الزامات و احتیاجات آنها، می تواند در جذب گردشگر به یک مقصد تاثیر بسزایی داشته و یک مقصد نوظهور را به مرحله رشد و بلوغ برساند.

بسیاری از شواهد نشان می دهد، الگوهای رفتاری گردشگران نسبت به گذشته تغییرات زیادی داشته است. گردشگر امروز آگاه تر و منطقی تر است، در انتخاب مقاصد گردشگری به شیوه عقلانی عمل می کند و قادر است مطلوبیت مقاصد مختلف را بسنجد و مقصدی را انتخاب کند که مطلوبیت بیشتری را برای او ایجاد می کند. بنابراین در این زمان مقاصدی که دارای عوامل کششی بیشتر (شامل جاذبه ها، زیرساخت ها، امنیت و...) باشند در زمینه جذب گردشگر به مراتب موفق تر خواهند بود؛ زیرا مقاصد مختلف از طریق برآیند این عوامل کششی و رانشی، از سوی گردشگران مورد سنجش قرار می گیرند و میزان مطلوبیت این مقاصد بسته به همین موانع یا تسهیلاتی است که در هر مقصد گردشگران را درگیر یا آنها را منتفع می کند.

موانع، الزامات یا مراحلی است که گردشگر برای سفر به یک مقصد مجبور به انجام آنها یا گذر از آنهاست. این موانع می تواند قبل از سفر یا در حین سفر باعث ایجاد محدودیت هایی برای گردشگران شود. برخی از این موانع در مجامع بین المللی پذیرفته شده است و با وجود ایجاد محدودیت برای گردشگران، به دلایل زیادی لازم الاجرا بوده و در بسیاری از کشورها از طریق وضع قوانین خاصی اعمال می شده یا می شود. روادید یکی از ملزومات سفرهای بین المللی است که در گذشته در برهه زمانی خاصی به دلیل کارکردهای گوناگون آن، از سوی کشورها به صورت گسترده و سختگیرانه مورد استفاده قرار می گرفت، اما امروزه با توجه به روند رو به رشد جهانی شدن، توسعه روزافزون گردشگری و تمایل گردشگران به فراهم کردن ملزومات سفر در کوتاه ترین زمان ممکن، اخذ روادید تبدیل به مانعی بر سر راه گردشگران شده است. از این رو کشورهای مختلف در زمینه اعطای روادید به اتباع سایر کشورها سیاست های گوناگونی را اتخاذ کرده اند؛ اما پر واضح است که اتخاذ سیاست های دست و پاگیر در این زمینه می تواند به عنوان عامل رانشی مقصد، انتخاب گردشگران را تحت الشعاع قرار دهد و از سوی دیگر تسهیل فرآیند اخذ روادید می تواند به عنوان یک عامل کششی تاثیر مثبتی روی تقاضای گردشگری یک مقصد ایفا کند.

دیگران چه کرده اند؟

شاید بد نباشد به بررسی چند نمونه از تجربیات کشورهای دیگر در زمینه روادید و گردشگری پرداخته شود. در سال ۲۰۰۳ روسیه و هنگ کنگ طی یک توافق دو جانبه، قانون لغو روادید را برای سفرهای کوتاه مدت تجاری و تفریحی اجرا کردند. پس از اجرای این قانون اتباع دو کشور قادر بودند بدون نیاز به روادید برای مدت کمتر از ۱۴ روز به کشورهای یکدیگر سفر کنند.

تاثیر قانون لغو روادید در هر دو کشور به سرعت مشاهده شد. در هنگ کنگ ورود گردشگران روسی در سال ۲۰۱۰ نسبت به سال ۲۰۰۸، نزدیک به ۱۳۸ درصد افزایش یافت. همچنین تعداد گردشگران ورودی هنگ کنگی به روسیه بین سال های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰، نیز ۱۸۴ درصد افزایش یافت. در سال ۲۰۱۲اداره امنیت داخلی ایالات متحده (DHS) کشور تایوان را مشمول طرح معافیت روادیدی خود کرد، بر اساس این تصمیم گردشگران این کشور می توانستند برای مدت کمتر از ۹۰ روز بدون روادید به ایالات متحده سفر کنند. بر اساس آخرین داده های موجود، پس از اجرای این قانون تعداد گردشگران ورودی از تایوان به امریکا به میزان ۱۰ درصد در سه ماهه چهارم سال ۲۰۱۲ و ۲۰ درصد در سه ماهه اول سال ۲۰۱۳ در مقایسه با سال قبل افزایش داشته است.

در ابتدای سال ۲۰۰۳ چین قانون لغو روادید را برای گردشگران سه کشور برونئی، ژاپن و سنگاپور که قصد سفر کمتر از ۱۵ روز را به این کشور داشتند تصویب کرد. سفر به چین در سال ۲۰۰۲، ۱۴ درصد از کل سفرهای خارجی ژاپن را به خود اختصاص می داد این در حالی است که پس از اجرای این قانون، سهم چین از بازار سفرهای خارجی ژاپن به ۴.۱۸ درصد در سال ۲۰۰۷ افزایش یافت. همچنین سفر به چین در سال ۲۰۰۳ تنها ۴ درصد از سفرهای خارجی سنگاپور را به خود اختصاص می داد که پس از اجرای این قانون سهم چین تنها به میزان ۱.۵ درصد افزایش یافته و ثابت ماند. در برونئی نیز این قانون تاثیر روشنی برجای نگذاشت. این نکته می تواند نشان دهنده وجود عوامل مزاحم دیگری در جریان گردشگری بین این سه کشور و چین باشد که محدودیت روادید تنها یکی از آنها بوده است.

در ژوئن ۲۰۱۰ هند برنامه تسهیل روادید را برای ۱۱ کشور در نظر گرفت. مشکل اساسی این تسهیل روادید این بود که این قانون فقط شامل افرادی می شد که به تنهایی و برای مدت زمان کمتر از ۶۰ روز به این کشور سفر می کردند. با این حال بعد از اجرای این قانون در سال ۲۰۱۰، میزان گردشگران ورودی از این ۱۱ کشور به هندوستان ۱۰.۶ درصد افزایش یافت.

کشور امریکا برنامه حذف روادید خود را در کشورهای زیادی گسترش داد که از جمله آنها می توان از جمهوری چک، استونی، مجارستان، لیتونی، لیتوانی، کره و اسلواکی نام برد. ورود از این کشورها در دوره سه ساله ۴۶ درصد افزایش داشته است در حالی که در باقی مقاصد نرخ رشد کسری از درصد بوده است. البته این تاثیر از ۳ درصد در استونی تا ۱۰۱ درصد در جمهوری چک متغیر بوده است. اما اشاره به یک تجربه منفی در رابطه ارتباط روادید و گردشگری نیز خالی از لطف نیست. در تاریخ اول ژوئن سال ۲۰۱۵ قانونی در آفریقای جنوبی به اجرا گذاشته شد که طبق آن گردشگران برای درخواست روادید برای سفر به آفریقای جنوبی باید شخصا به سفارتخانه ها یا کنسولگری های این کشور مراجعه کنند و اقدام برای دریافت روادید، دیگر از طریق پست انجام نمی شود. اعمال این قانون در چین و هند که کشورهای بزرگی هستند و بازار رو به رشدی برای گردشگران آفریقای جنوبی محسوب می شوند، به این معنی است که گردشگران برای درخواست روادید باید به نزدیک ترین شهر بزرگ سفر کنند که برخی گردشگران ممکن است این زحمت را به خود ندهند. حدود ۲۰ شرکت هواپیمایی از جمله ویرجین آتلانتیک، بریتیش ایرویز و ایر فرانس که در آفریقای جنوبی فعال هستند، قوانین جدید روادید را یک «فاجعه گردشگری، اقتصادی و سیاسی» توصیف می کنند. گزارشی که مرکز مشاوره گرانت تورنتون برای شورای کسب و کار گردشگری آفریقای جنوبی منتشر کرده است، نشان می دهد این قوانین بیش از ۱۰۰ هزار شغل را از میان خواهند برد.

دیپلمات های کشورهای آسیایی و خاورمیانه می گویند این قوانین مانع سرمایه گذاری خواهند شد و تورهای گردشگری سفرهای خود را به آفریقا لغو می کنند. حتی وزیر گردشگری آفریقای جنوبی گفته است مزایای بزرگ این بخش از میان خواهد رفت. درک هانکون، وزیر گردشگری آفریقای جنوبی، به کمیته پارلمان گفت: ما باید تا حد امکان ورود افراد به کشورمان را تسهیل کنیم چون مردم انتخاب های دیگری هم دارند.

موانع پس از برجام گردشگری

ایالات متحده امریکا به تازگی قانونی را تصویب کرده است که طبق آن افرادی که در حالت عادی، به واسطه تابعیتشان برای سفر به این کشور از دریافت روادید مستثنی هستند، در صورتی که به چندین کشور منطقه خاورمیانه، از جمله ایران سفر کرده باشند، از حق عادی خود محروم می شوند و لازم است جهت اخذ روادید اقدام کنند. بسیاری از کارشناسان حوزه گردشگری، از تاثیر منفی تصویب این قانون بر صنعت گردشگری ایران ابراز نگرانی کرده اند. اما قانون جدید روادید امریکا تا چه اندازه بر تقاضای سفر به ایران تاثیر می گذارد؟ نخستین اقدام در بررسی آثار این قانون شناخت بازار تقاضای ملی ایران است، با بررسی بازار فعلی می توان دریافت که این قانون به صورت بالقوه روی چند درصد از بازار فعلی ایران اثرگذار است. طبق گزارش مرکز پژوهش های مجلس که بر اساس سالنامه آماری ۲۰۱۵ سازمان جهانی گردشگری تهیه شده است بیشترین سهم بازار گردشگری ورودی ایران در سال ۲۰۱۳ متعلق به کشورهای خاورمیانه بوده که ۴۱.۵ درصد از گردشگران ورودی ایران را به خود اختصاص می دهد و پس از آن اروپا قرار دارد که در حدود ۳۴ درصد از بازار گردشگری ایران را تشکیل می دهد. در سال های اخیر ما شاهد افزایش میزان گردشگر ورودی از کشورهای عراق، جمهوری آذربایجان، ترکیه، ترکمنستان، عربستان و پاکستان بوده ایم که این رشد می تواند حاصل عوامل مختلفی مانند نزدیکی فرهنگی، بعد موقعیت نسبی جغرافیایی و تسهیلات روادیدی باشد که برای اتباع تعدادی از کشورهای بالا در نظر گرفته شده است. اما متاسفانه حجم گردشگر ورودی از اروپا (به عنوان گردشگرفرست های قاره جهان) تحت سایه تحریم های بین المللی رشد چندانی نداشته است. این در حالی است که در دوران پساتحریم بسیاری از کارشناسان داخلی و خارجی انتظار رشد ناگهانی تعداد گردشگران ورودی اروپایی به ایران را داشته و به نوعی تحت عنوان هجوم گردشگران به ایران از آن یاد کرده بودند و قانون جدید امریکا این پیش بینی ها را در هاله یی از ابهام فرو برد. قانون جدید مجلس نمایندگان امریکا که تنها با ۱۹ رای مخالف در مقابل ۴۰۷ رای موافق تصویب شد، اخذ روادید را برای تمامی افرادی که قصد ورود به امریکا دارند و تابیعت یکی از ۳۸ کشور عضو قانون معافیت روادید را دارند و از ماه مارس سال ۲۰۱۱ به بعد به یکی از چهار کشور ایران، سوریه، عراق یا سودان سفر کرده اند را اجباری می کند. با بررسی بازار موجود، این قانون می تواند حدود ۳۴ درصد از بازار فعلی ایران که مربوط به اروپاییان است را تحت تاثیر قرار دهد که در ادامه گزارش پیش بینی می شود که تاثیرات بالفعل این قانون کمتر خواهد بود و این قانون به تنهایی نمی تواند مانعی برای انتخاب ایران به عنوان مقصد از سوی گردشگران اروپایی باشد.

قانون جدید روادید امریکا، منفی یا مثبت؟

تصویب این قانون در شرایطی است که با توجه به نتایج به دست آمده در برجام، بسیاری از کشورهای اروپایی علاقه مند به ایجاد روابط اقتصادی و تجاری با ایران هستند. بنابراین در نگاه اول و با یک تحلیل ابتدایی می توان به این نتیجه رسید که این قانون نه تنها می تواند رشد مورد انتظار گردشگر ورودی ایران را تحت تاثیر قرار دهد؛ بلکه می تواند به مثابه مانعی بر سر راه سرمایه گذاران و تجار باشد اما پیش بینی اثرات واقعی این قانون بر صنعت گردشگری ایران نیازمند مطالعه دقیق تر است. در مورد این قانون آنچه برای ما حایز اهمیت است تاثیر آن روی رفتار خرید گردشگران است. این قانون تا چه میزان می تواند انتخاب مقصد گردشگران را تحت الشعاع قرار داده و مانع از انتخاب ایران به عنوان مقصد از جانب آنها شود؟

همانطور که در بخش های پیشین گزارش اشاره شد، رفتار مصرف گردشگران که انتخاب مقصد جزئی از آن به شمار می آید فرآیند بسیار پیچیده و تحت تاثیر عوامل مختلف است و پر واضح است که انواع گردشگران علاوه بر تفاوت در سطح و نوع تقاضا، از نظر میزان ثبات تقاضا نیز با هم متفاوتند. این نکته اشاره به کشش پذیری تقاضا در بخش گردشگری دارد. کشش پذیری تقاضا، تغییر تقاضا را نسبت به تغییر در شرایط حاکم (مثل قیمت، درآمد یا حتی سیاست های کلان موثر) نشان می دهد. در واقع کشش پذیری مقاصد گردشگری برآیندی از عوامل کششی و رانشی آن مقصد است، هرچه عوامل کششی یک مقصد یعنی منافعی که از انتخاب آن مقصد عاید گردشگر می شود نسبت به عوامل رانشی آن (مثل هزینه فرصتی که گردشگر با انتخاب آن مقصد از دست می دهد)، بیشتر باشد کشش پذیری تقاضای آن مقصد کمتر است یعنی تغییرات حاصل شده در شرایط حاکم تاثیر کمتری روی تقاضای گردشگری آن مقصد خواهد داشت.

در مفهوم کشش پذیری اصلی وجود دارد که بیانگر این نکته است که هرچه یک محصول جایگزین بیشتری داشته باشد کشش پذیری آن نیز بیشتر است و با توجه به اینکه در زمینه گردشگری مقاصد متنوع و نوظهور زیادی قد علم کرده اند منطقی به نظر می رسد که در کل مقاصد گردشگری کشش پذیری زیادی داشته باشند و تغییرات کوچک در شرایط بتواند تقاضا را به میزان زیادی جابه جا کند، اما این کشش پذیری برای انواع مختلف گردشگری یکسان نبوده و گردشگران مختلف در برابر تغییرات، رفتارهای مختلفی را بروز می دهند.

امریکا، بازار بالقوه گردشگری ایران

گردشگران ورودی به ایران، مشتاق انجام انواع مختلفی از گردشگری هستند. نخستین نوع از این گردشگری، گردشگری تجاری است. در این نوع گردشگری بصورت برنامه ریزی شده سفر می کنند و منافع حاصل از سفر آنها کاملا مشخص است. در مورد این گردشگران نکته قابل توجه روشن بودن منافع و هدف سفر آنها به ایران است. فرض کنید فردی برای شرکت در یک ملاقات تجاری قصد سفر به ایران را دارد. این سفر برای فرد به منزله یک سفر کاری بوده و منافع حاصل از آن برای فرد کاملاً مشخص است؛ بنابراین این فرد در مقایسه با گردشگری که با انگیزه تفریح و گذراندن اوقات فراغت به ایران سفر می کند در انتخاب مقصد ثابت قدم تر بوده و به راحتی قادر به تجدیدنظر در انتخاب مقصد خود نیست، بنابراین در گردشگری تجاری ما با کشش پذیری کمتر تقاضا مواجه هستیم. پس از به امضا رسیدن برجام ما شاهد هجوم شرکت های خارجی به ویژه شرکت های اروپایی برای سرمایه گذاری در ایران بوده ایم، و این موید تحلیل بالایی است. در گردشگری تفریحی هدف گردشگر گذراندن اوقات فراغت، دیدن جاذبه های مقصد و گریز از محیط تکراری روزمره است. این نوع گردشگری به نسبت انواع دیگر گردشگری کشش پذیری بیشتری داشته و گردشگران در برابر تغییراتی که منافع آنها را تهدید کند واکنش شدید تری نشان می دهند؛ بنابراین می توان انتظار داشت که قانون جدید امریکا بیشترین تاثیر خود را بر روی این بخش گردشگری ورودی ایران می گذارد. اما نکات امیدوارکننده یی در این زمینه وجود دارد: فرآیند سفرهای تفریحی فرآیندی میان مدت بوده و مدت زمان تصمیم گیری و برنامه ریزی برای این سفرها معمولا یک ساله است و به این معنی که گردشگران در صورت سفر به ایران زمان کافی برای اخذ روادیدی امریکا (در صورت انتخاب امریکا به عنوان مقصد بعدی سفر) را خواهند داشت. در دوران پست مدرن گردشگر تفریحی صرفاً برای گذراندن اوقات فراغت همراه با لذت انجام نمی شود بلکه گردشگران در عصر جدید به دنبال کسب تجربه خاص در مقاصد جدید هستند، گردشگران به دنبال مقاصدی هستند که بیشترین تفاوت مکانی را با محیط زندگی روزمره آنها داشته باشد و تجربه جدید و منحصر به فرد را برای آنها ایجاد کند. طبق پیش بینی های انجام شده از سوی سازمان جهانی گردشگری، نرخ رشد سالانه گردشگران ورودی بین المللی بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۳۰، در حدود 3.3درصد برآورد شده است، که با توجه به تغییر گرایشات گردشگران در انتخاب مقصد، سهم کشورهای در حال توسعه در این رشد ۲ برابر کشورهای توسعه یافته است.

قرار گرفتن ایران در جایگاه پنجم ۱۰ مقصد برتر برای سفر نیز می تواند موید این نکته باشد که با توجه به جاذبه های خاص ایران در زمینه اقلیمی و فرهنگی و دید جدید گردشگران به مقوله سفر و گذراندن اوقات فراغت امید آن می رود که قانون جدید امریکا تاثیر کمرنگ تری بر این بخش از گردشگری ورودی ایران داشته باشد. در گردشگری فرهنگی و تاریخی جاذبه های تاریخی و فرهنگی غنی یک کشور، تنوع قومی و زبانی به عنوان عامل اصلی کشش برای یک مقصد عمل کرده و برای گردشگران ایجاد مطلوبیت می کند. ایران با داشتن جاذبه های باستانی، تاریخی، تنوع قومی، زبانی، دینی و مذهبی خود، با فراهم آوردن بسترهای اقتصادی و مدیریتی مناسب می تواند به یکی از قطب های مهم گردشگری فرهنگی و تاریخی منطقه تبدیل شود که این نوع گردشگری می تواند به عنوان یک بخش کم کشش برای گردشگران علاقه مند به تاریخ و فرهنگ غنی ایران، اثرات عوامل و موانع جانبی را به حداقل برساند.

کشش پذیری اکوتوریسم به مراتب کمتر از گردشگری تفریحی است به این دلیل که برخورداری ایران از جاذبه های بکر و منحصر به فرد طبیعی برای این دسته از گردشگران به میزان زیادی ارزش آفرینی می نمایند و بسیاری از موانع مانند قانون جدید امریکا نمی تواند تاثیر چشمگیری روی تقاضای این دسته از گردشگران برای سفر به ایران داشته باشد.

و اما در مورد گردشگری سلامت، باید گفت مهم ترین دلیل سفرهای پزشکی سهولت در دریافت خدمات پزشکی با قیمت پایین تر است. در برخی کشورها که سیستم خدمات درمانی عمومی متداول است، معمولا زمان زیادی برای پاسخگویی به شهروندان صرف می شود و بیماران ناگریزاند مدت طولانی در انتظار رسیدگی به وضعیت خود باشند. ارزانی خدمات درمانی در ایران در کنار وجود جاذبه های تاریخی و فرهنگی، باعث می شود که تقاضا برای گردشگری سلامت ایران نیز کم کشش باشد. البته متاسفانه به دلیل نبود زیرساخت های لازم برای گسترش این نوع گردشگری، پتانسیل های کشور در حوزه گردشگری سلامت بالقوه باقی مانده و مجالی برای شکوفا شدن پیدا نکرده اند. بطور کلی، می توان نتیجه گرفت که در سایه قانون جدید امریکا برای ویزا، تمرکز بر چند بازار بالقوه به صلاح صنعت گردشگری ایران خواهد بود. روسیه، هند و چین، به واسطه جمعیت زیاد، روابط دیپلماتیک قوی با ایران و سردی رابطه با ایالات متحده، می توانند مثال های خوبی از این بازارها باشند. در نظر گرفتن تسهیلات اخذ روادید برای این کشورها می تواند اثرات قانون جدید روادید امریکا را کم رنگ کند. همچنین یک بازار بالقوه دیگر نیز برای گردشگری ایران وجود دارد که از این قانون جدید تاثیر نمی پذیرد و آن خود ایالات متحده امریکاست. چراکه شهروندان امریکایی، حتی در صورت سفر به ایران برای بازگشت به کشور خود نیازی به ویزا ندارند! بنابراین به نظر می رسد بهترین اقدامی که ایران می تواند در تلافی قانون جدید روادید امریکا انجام دهد، تسهیل روند اخذ روادید برای گردشگران امریکایی است!


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir