بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : يکشنبه 15 فروردين 1395      10:59

۷ میلیارد دلارجذب سرمایه‌گذاری خارجی در پسابرجام

اقتصاد ایرانی: نیم نگاه در ربع قرن اخیر توجه دولت ها به موضوع دیپلماسی اقتصادی بسیار بیشتر شده است. نمونه سفر رئیس جمهوری به اروپا هم در این راستا قابل ارزیابی است. در ملاقات ها و رایزنی هایی که با این هیأت ها داشتم و بسیار هم فشرده است همه ترکیب اقتصادی دارند و مقامات اقتصادی کشورها هدایت این هیأت ها را بر عهده دارند.

به گزارش ایران، در اجلاس سالانه سفرای ایران در کشورهای دیگر که چند ماه پیش برگزار شد، موضوع و تم اصلی مباحث اقتصاد و ضرورت توجه به دیپلماسی اقتصادی بود در یک و نیم سال اخیر فعالیت ها در این جهت تشدید یافته و حتی مطلع هستم که در وزارت خارجه هم این مبحث به صورت بسیار جدی پیگیری می شود و فعالیت های دیپلماسی اقتصادی سفرا به عنوان ملاک ارزیابی آنها محسوب خواهد شد توجه به موضوع دیپلماسی اقتصادی حتی در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی که از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شده اند مشاهده می شود بناست که ساز و کار خاصی در زمینه دیپلماسی اقتصادی هم تشکیل شود، ما کشورهای هدف را شناسایی کرده و برنامه ریزی هایی در این زمینه انجام داده ایم در خصوص سرمایه گذاری خارجی باید گفت هدف از مجوزهایی که صادر و اجازه هایی که داده می شود استفاده از این سرمایه برای تقویت تولید داخلی است ما تحت تأثیر فضای مثبتی که ایجاد شد و بعد از برجام و تحولات مثبتی که رخ داد تا پایان سال 94 نزدیک به 7 میلیارد دلار درخواست سرمایه گذاری و پروژه داشتیم دستور صریح رئیس جمهوری و دولت این است که فاینانس مانند گذشته نباشد که ما برویم قرض کنیم و بعداً پرداخت آن گردن دولت بیفتد. اگر قرار است پروژه ای فاینانس شود آن پروژه باید خودش بتواند قرضش را از محل درآمدش پرداخت کند.

سید صاحب صادقی

دیپلماسی اقتصادی در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا در اولویت روابط و سیاست خارجی قرار دارد. به گونه ای که این کشورها پازل روابط خارجی خود را با نگاه اقتصادمحور می چینند. در گذشته یا بهای چندانی به موضوع دیپلماسی اقتصادی داده نمی شد یا در اکثر موارد از اقتصاد برای سیاست های بین المللی هزینه می شد. در دولت کنونی اما نگرش جدیدی در این زمینه به وجود آمده است و تغییر رویکردها در زمینه روابط اقتصادی خارجی بسیار مشهود است. شاید سفر رئیس جمهوری به ایتالیا و فرانسه نقطه اصلی این نگاه ویژه محسوب شود؛ بویژه در فضای پسابرجام ظرفیت اعمال این نوع از دیپلماسی اقتصادی به وضوح بیشتر شده است. سرمایه گذاری خارجی یکی از مهم ترین مؤلفه های نتیجه ساز این نوع از دیپلماسی است. در فضای پسابرجام چه نگاهی به حوزه ها و ظرفیت های سرمایه گذاری در ایران می شود؟ هیأت های مختلف تجاری و اقتصادی کشورهای مختلف چه برنامه هایی برای سرمایه گذاری در ایران دارند؟ به صورت عملی ما شاهد جذب چه منابعی از خارج بوده ایم؟ در این زمینه با محمد خزایی رئیس سازمان سرمایه گذاری و کمک های فنی و اقتصادی ایران به عنوان سازمانی که مبدأ ورود این سرمایه گذاری هاست و وظیفه صدور مجوزها و تأمین ضمانت های آن را بر عهده دارد گفت و گو کرده ایم که می خوانید.

آقای دکتر خزایی موضوع دیپلماسی اقتصادی

هم اکنون در سطح بین المللی به عنوان یک محور در سیاست و روابط خارجی کشورهای مختلف جایگاه و رواج ویژه ای دارد و هم کشورهای پیشرفته و هم کشورهای در حال توسعه از آن به عنوان یک الزام محوری در روابط خارجی خود در خصوص آن عمل می کنند. در ایران صبغه فعالیت در این سمت و سو و با این محوریت در دیپلماسی بین المللی چندان سابقه ندارد و دولت های گذشته هم بنا به اقتضا و هم با توجه به نگاه متفاوت در این مسیر حرکت نکرده اند. به جرأت می توان گفت که ورود جدی به این حیطه در دولت کنونی آغاز شد و دیپلماسی اقتصادی به عنوان یکی از مهم ترین کارویژه های دستگاه دیپلماسی مورد توجه قرار گرفت. نمود عینی آن را هم می توان در سفر رئیس جمهوری به اروپا که در آن ترکیب هیأت بیشتر اقتصادی بود تا سیاسی مشاهده کرد.

برآورد شما از الزامات دیپلماسی اقتصادی چیست و به صورت جزئی تر به نظر شما شاخصه های دیپلماسی اقتصادی در دولت کنونی و با توجه به فعالیت هایی که تاکنون انجام گرفته واجد چه ویژگی هایی است؟

بحث دیپلماسی اقتصادی بسیار مهم است و اگر چه در زمره مباحث نو در روابط بین المللی و سیاست خارجی محسوب می شود اما اگر با توجه به نوع تعریف دیپلماسی اقتصادی که به کارکرد روابط اقتصادی بر روابط دو یا چند جانبه اشاره دارد متمرکز شویم، این مبحث سابقه ای بسیار قدیمی و کهنه دارد. مثلاً جاده ابریشم که چند هزار سال پیش در روابط ایران و چین و کشورهای دیگر نقش مهمی داشته است، اگر چه به ظاهر به توسعه روابط تجاری و تسهیلات روابط دو و چند جانبه بر می گردد اما نشان دهنده این است که حکمرانان پیشین و قدیمی به اهمیت نقش اقتصاد در روابط بین المللی بسیار واقف بوده اند. نمونه های زیادی از تأثیر اقتصاد و شاخص های اقتصادی بر روابط بین المللی و تلاش هایی که برای استفاده از تأثیرگذاری ابزارهای اقتصادی در مناسبات سیاسی شده است را می توان مشاهده کرد اما در فرم و نمونه مدرن آن چنین موضوعی با توجه به گسترش ارتباطات و تکنولوِژی های ارتباطی مبحث جدیدی محسوب می شود. بویژه در ربع قرن اخیر توجه دولت ها به موضوع دیپلماسی اقتصادی بسیار بیشتر شده است. نمونه سفر رئیس جمهوری به اروپا هم در این راستا قابل ارزیابی است.
حتی در ترکیب هیأت ها و سران کشورهایی که به ایران سفر می کنند این موضوع به وضوح مشاهده می شود و ترکیب غالب این هیأت ها اقتصادی است. در ملاقات ها و رایزنی هایی که خود بنده با این هیأت ها داشتم و بسیار هم فشرده است همه ترکیب اقتصادی دارند و مقامات اقتصادی کشورها هدایت این هیأت ها را بر عهده دارند. حتی در هفته گذشته با یکی از وزیران خارجه کشورهای اروپایی که به ایران آمده بود ملاقات داشتم و بیشتر بحث هایی که در این دیدار صورت گرفت مباحث اقتصادی بود و به ایشان گفتم که اگر نمی دانستم شما وزیر خارجه هستید، این تصور برای من به وجود می آمد که شما وزیر اقتصاد هستید.

به صورت عملی آیا تحرکاتی در خصوص دیپلماسی اقتصادی در دولت کنونی آغاز شده است؟

در خصوص اهمیت موضوع دیپلماسی اقتصادی در دولت کنونی اشاره به یک نکته ضروری است. در اجلاس سالانه سفرای ایران در کشورهای دیگر که چند ماه پیش برگزار شد، موضوع و تم اصلی مباحث اقتصاد و ضرورت توجه به دیپلماسی اقتصادی بود. بنابراین مسأله، مسأله بسیار مهمی است که سرلوحه فعالیت های اقتصادی دولت قرار دارد.

خود موضوع دیپلماسی اقتصادی را چگونه ارزیابی می کنید؟ ابعاد مختلف آن چگونه تفسیر پذیراست؟

در خصوص خود دیپلماسی اقتصادی از چند بعد قابل بررسی است. وجه ساده و ابتدایی دیپلماسی اقتصادی این است که برخی کشورها با توجه به اقتضائات اقتصادی و نیازهای تجاری تلاش می کنند که روابط اقتصادی خارجی دو و چند جانبه خود را در جهت کسب منافع اقتصادی و تسهیلات تجارتی بهبود بخشند.
وجه دیگر دیپلماسی اقتصادی علاوه بر استفاده ابزاری جهت کسب منافع اقتصادی و رفع نیازها، این است که از این دیپلماسی اقتصادی برای اهداف سیاسی و تأثیرگذاری سیاسی استفاده شود. منظور جنبه مثبت این تأثیرگذاری است. یعنی اینکه مثلاً از این ابزار استفاده کنیم که بتوانیم آرای سیاسی کشورهای دیگر را به طرف خود جلب کنیم. بنده چون در سازمان ملل بودم می توانم در این زمینه مثال بیاورم. در بسیاری از مواقع کشورهای کوچک نظام بین الملل برای بر طرف کردن نیازهای اقتصادی خود حاضر می شدند بدون توجه به واقعیت، در برابر برخی امتیازات اقتصادی رأی خود را در جهت تأمین منافع کشورهای بزرگ تر و تأثیر گذارتر خرج کنند. حتی اگر توجه کنید بسیاری از کمک ها و مساعدت هایی که در سطح بین المللی تحت عنوان کمک های توسعه ای است، در این راستا و برای تأمین اغراض و مقاصد سیاسی است.
وجه سوم دیپلماسی اقتصادی که کمتر مورد توجه قرار گرفته است و مخصوصاً در کشور ما در خصوص آن کمتر صحبت شده است این است که اساساً حضور کشورها در نهادها و سازمان های بین المللی، در مؤسسات اقتصادی بین المللی و در بازارهای مالی و پولی دنیا چقدر نقش دارد؟ به بیان دیگر آیا ما در مراودات تجاری خود با سایر کشورهای دنیا، پذیرش یا اعزام هیأت های تجاری کشورهای دیگر و کشور خودمان، حضور در نهادهای پولی و مالی بین المللی و مراوده با کشورهای مختلف به دنبال این هستیم که فقط نیازهای اقتصادی خود را رفع کنیم  یا اینکه نه کشورهای قدرتمند دیگری نیز وجود دارند که ثروتمندند و باوجود اینکه دنبال رفع نیازهای خود هستند، فعالانه در عرصه اقتصادی بین المللی حضور دارند.

به صورت عملی و در صحنه اقتصاد بین الملل این تحرکات دیپلماسی اقتصادی و بویژه حضور در مجامع اقتصادی بین المللی چه دستاوردهایی برای کشورها دارد؟

کشورهای نفتی و غیر نفتی که صدها میلیارد دلار ذخیره ارزی دارند ولی در بازارهای سرمایه جهان هم حضور فعالی دارند. از حضور در بازار وال استریت و تأثیرگذاری بر شاخص های داوجونز گرفته تا تأثیرگذاری بر بازارهای نفتی خاورمیانه و حضور در بانک ها و صندوق های مهم بین المللی و همچنین سرمایه گذاری برای تأثیر بر تصمیمات مجامع سیاسی بین المللی. مثلاً کشوری که در عرصه حقوق بشر کارنامه خوبی ندارد و وضعیت بدی در این زمینه دارد با هزینه کرد اولیه 100 میلیون دلار و سپس بیشتر توانست پرچمدار دفاع از حقوق بشر شود. کشورهایی که در این زمینه سرمایه گذاری می کنند تلاش دارند که از نتایج سیاسی این سرمایه گذاری بهره مند شوند. این سرمایه گذاری هم برای منافع کوتاه مدت و هم بلند مدت کاربرد دارد. نمونه عملی چنین اقداماتی در فعالیت های چین نمود پیدا کرده است. چین به عنوان یک غول اقتصادی اقدام به تأسیس بانک توسعه زیرساخت آسیا کرده است. این بانک علاوه بر اینکه کشورهای آسیایی را به خود جذب کرده است بسیاری از کشورهای قدرتمند غربی نظیر کانادا و انگلیس را نیز به عضویت درآورده است. یا طرح احیای جاده ابریشم را در دستور کار قرار داده است که بتواند هم به لحاظ آبی و هم به لحاظ خاکی به اروپا دسترسی پیدا کند و حدود 65 کشور در مسیر این جاده قرار می گیرند. در کنار این طرح، صندوق سرمایه گذاری نیز برای این جاده تأسیس کرده است که بتواند این پروژه را در کشورهای مختلف به پیش ببرد. همین دو اقدام نشان دهنده تلاش چین در این راستاست.
مؤسساتی مانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، بانک توسعه آفریقا و... نیز در این راستا ارزیابی می شوند. این ها نشان دهنده این است که رهبران جهان اهمیت نقش اقتصاد و دیپلماسی اقتصادی در روابط بین المللی را به صرافت دریافته اند.

حال این سؤال مطرح می شود که ایران بدون در نظر گرفتن میزان نفوذ و تأثیرگذاری در حوزه های فرهنگی و سیاسی در منطقه و جهان، در اقتصاد بین الملل چه جایگاهی دارد؟ ما چقدر در حوزه نفوذ در سازمان های اقتصادی بین المللی فعالیت کرده ایم؟ اینکه تلاش کرده باشیم این تأثیرگذاری را انجام دهیم چه میزان نمود پیدا کرده است؟

فعالیت های گذشته چندان به چشم نمی آید! در مقاطعی اقساطمان به این سازمان ها به تعویق افتاده بود و حتی در جاهایی در حال از دست دادن حق رأی مان بودیم. بنابراین باید گفت نفوذ و تأثیر گذاری بر این سازمان ها از طریق ابزارهای مالی و پولی باید یک اولویت حیاتی باشد چرا که این موجب خواهد شد منافع و اهداف بین المللی ما به بهترین صورت تأمین شود.
با توجه به اینکه خود شما سابقه دیپلماتیک هم دارید و سال ها در عرصه دیپلماسی به عنوان دیپلمات فعال بوده اید، به نظر شما ساختار دستگاه دیپلماسی و همچنین ساختار سفارتخانه های ما ظرفیت اعمال این دیپلماسی اقتصادی را دارند؟ آیا این ساختارها به قدر کافی برای بسط اهداف دیپلماسی اقتصادی و رایزنی جهت جذب سرمایه گذاری خارجی و منابع مختلف مالی کفاف می دهند؟
در تعریفی که با لحاظ کردن  ابعاد مختلف دیپلماسی اقتصادی ارائه دادم، با توجه به این تعریف ما ساختارهای مشخصی در این خصوص نداریم. البته برخی ساختارها در این زمینه وجود دارند و فعالیت دیپلماسی اقتصادی انجام می دهند؛ مثلاً سازمان سرمایه گذاری و کمک های فنی در این زمینه فعالیت هایی دارد و مطابق قانون حتی تسهیلات دهی به کشورهای دیگر درحیطه فعالیت این سازمان قرار دارد یا در وزارت خارجه در زیرشاخه های معاونت حقوقی و بین المللی فعالیت هایی در این راستا انجام می گیرد. اما اینکه بگوییم ایران در یک ساز و کار مشخص اقدام به اعمال دیپلماسی اقتصادی کرده است و مثلاً یک صندوق بین المللی (فاند) تأسیس کرده باشد و یا در جهت نفوذ در سازمان های اقتصادی بین المللی فعالیت هایی را انجام داده باشد، این فعالیت سازمان یافته را انجام نداده است. علت آن هم بر می گردد به اینکه این نوع نگاه کمتر در دولت ها بوده است یا در مقاطع مختلف کشور درگیر مسائلی نظیر جنگ تحمیلی یا تحریم های شدید اقتصادی و... بوده که امکان فعالیت های این چنینی را از ما سلب کرده بود.

ساختار سفارتخانه ها چطور؟ چه ضعف هایی در این زمینه داریم؟

در خصوص ساختار سفارتخانه ها هم ما ضعف های جدی داریم. در اغلب سفارتخانه ها ما رایزن بازرگانی داریم. طبیعتاً بخشی از فعالیت های دیپلماسی اقتصادی در سفارتخانه ها بر عهده این رایزن های بازرگانی است اما اینکه به صورت واقعی این رایزن ها بتوانند همه این فعالیت ها را پوشش دهند جای سؤال دارد و همچنین اینکه ساختار سفارتخانه ها به گونه ای باشد که این رایزن ها در قالب ساختار موجود بتوانند فعالیت های دیپلماسی اقتصادی را کاملاً پوشش دهند باز هم جای تردید است. برداشت من این است که در این حیطه مطلوبیت کامل و کافی نداشته ایم و سفارتخانه های ما بخصوص سفارتخانه های حساس ما به قدری درگیر مسائل و امور سیاسی بوده اند که عملاً نرسیده ایم در این حیطه فعالیت سازمان یافته داشته باشیم. علت این هم که امسال سمینار سفرا با موضوع دیپلماسی اقتصادی برگزار شد در واقع تقویت همین حیطه بود.

آیا اقداماتی برای اصلاحات ساختاری در این زمینه و توجه بیش از پیش به موضوع دیپلماسی اقتصادی در صحنه سیاست بین المللی ما شده است؟

حدود چند ماهی است که جلسات منظمی با حضور من، سرمدی قائم مقام وزیر امور خارجه، افخمی رئیس سازمان توسعه تجارت و برخی دیگر برگزار می شود برای اینکه بتوانیم دایره حضور رایزنان بازرگانی مان را تقویت کنیم که به حضور رایزنان اقتصادی ما منجر شود و همینطور برای استفاده از ظرفیت های شخصیت های ایرانی متنفذ در حوزه اقتصاد که وارد کار شوند. چون فردی که به عنوان دیپلمات فعال است طبیعتاً نمی تواند در حیطه های تخصصی اقتصادی و مخصوصاً رایزنی با مؤسسات و نهادهای اقتصادی خاص وارد عمل شود. این موضوع هم به جای خوبی رسیده است و امیدوارم بتوانیم به زودی به جمع بندی برسیم. به صورت کلی می توان گفت که در یک و نیم سال اخیر فعالیت ها در این جهت تشدید یافته و حتی مطلع هستم که در وزارت خارجه هم این مبحث به صورت بسیار جدی پیگیری می شود و فعالیت های دیپلماسی اقتصادی سفرا به عنوان ملاک ارزیابی آنها محسوب خواهد شد. در سمینار سالانه سفرا که چند ماه پیش برگزار شد هم صراحتاً آقای دکتر ظریف تأکید کرد که دیگر مانند گذشته ارزیابی ما از سفرا بر این پایه نیست که ببینیم سفیر چه مقدار دیدار رسمی داشته یا در جلسه های سیاسی شرکت کرده است و یا سخنرانی انجام داده است، بلکه یک ملاک مهم ارزیابی سفرا توجه آنها به حوزه اقتصاد است. اینکه در راستای تقویت دیپلماسی اقتصادی چه گام هایی برداشته شده است. توجه به موضوع دیپلماسی اقتصادی حتی در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی که از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده اند مشاهده می شود.  در اقتصاد مقاومتی تلاش برای برون گرایی همراه با درون زایی اصل است. این نشان دهنده این است که نگاه به مقوله دیپلماسی اقتصادی در سطوح عالی نظام کاملاً درونی شده و وجود دارد. با این نگاه و بینشی که وجود دارد و همچنین با توجه به جلسات و مباحثی که صورت گرفته است امیدوارم بزودی بتوانیم شاهد ایجاد ساز و کار های لازم و رسمی در این خصوص باشیم. با وجود گشایش های اقتصادی که برای کشور صورت خواهد گرفت ما بیش از پیش شاهد حضور ایران در مجامع اقتصادی بین المللی و تقویت توان دیپلماسی اقتصادی ایران خواهیم بود.

با توجه به صحبت هایی که در خصوص برخی ضعف های ساختاری در سفارتخانه ها مطرح کردید فکر می کنید که وجود رایزن اقتصادی تحت ساز و کارهای خاص باید به یک الزام تبدیل شود؟

بله من عرض کردم که چنین چیزی بناست تشکیل شود و جلساتی هم که ما برگزار می کنیم در همین راستاست.

یعنی ساختار آن ایجاد خواهد شد؟ برنامه ریزی های لازم انجام شده است؟

در حدود 70 کشور رایزن بازرگانی داریم. این رایزن ها بخشی از دیپلماسی اقتصادی را بر عهده دارند، اما جدای از این بناست که ساز و کار خاصی در این زمینه هم تشکیل شود. ما کشورهای هدف را شناسایی کرده و برنامه ریزی هایی در این زمینه انجام داده ایم. قرار است مشخص شود که چه دستگاه هایی نیاز است چه رایزن هایی را معرفی کنند، مثلاً وزارت صنعت معدن چه نوع رایزنی معرفی می کند، در برخی کشورها نیاز است وزارت اقتصاد رایزن ارسال کنند، در برخی کشورهای دیگر ممکن است نیاز باشد با توجه به نوع مناسبات ما وزارت ارتباطات رایزن بفرستد. حتی ما داریم پیش بینی و برنامه ریزی می کنیم که رایزنان اقتصادی ما آموزش های خاصی ببینند که بتوانند فارغ از حوزه اقتصاد در سایر حوزه ها هم صاحب نظر بوده و کارکرد داشته باشند.

به حوزه سرمایه گذاری بر گردیم. طی چند ماه اخیر شاهد حضور هیأت های متعدد تجاری و اقتصادی از کشورهای مختلف دنیا در ایران بوده ایم. این هیأت ها با بسیاری از مسئولان اقتصادی بخش خصوصی و دولتی ما دیدار داشته اند و هیأت های بازرگانی از ظرفیت های اقتصادی ما مطلع شدند. شما به عنوان رئیس سازمانی که در مبادی ورودی سرمایه و منابع خارجی قرار دارید و هم در رایزنی و هم در صدور مجوز و مباحث کارشناسی سازمان سرمایه گذاری و کمک های فنی و اقتصادی ایران مسئولیت های اصلی را بر عهده دارد برآورد و ارزیابی تان چگونه است؟ آیا این هیأت ها به صورت عملی وارد فاز سرمایه گذاری در ایران شده اند؟ منتقدان می گویند این هیأت ها تنها نگاه صادراتی به بازار ایران دارند. چه پاسخی برای این منتقدان دارید؟

این رفت و آمدهای تجاری و بازرگانی به ایران سکه دو رو است. طبیعی است که هر کشور در مراودات اقتصادی خود با کشورهای دیگر به دنبال این است که برای تولیدات خود به دنبال بازار مقصد و هدف باشد. همان طور که ما هم هدفمان این است که از بازارهای دنیا به نفع اهداف صادراتی مان استفاده کنیم. بازار پول و تجارت و سرمایه گذاری هم بازاری نیست که کسی فی سبیل الله بخواهد کاری انجام دهد.
طبیعی است که این کشورها نگاهی که به بازار بزرگ 80 میلیونی ایران دارند این است که بتوانند از آن برای مقاصد صادراتی خود استفاده کنند، اما در خصوص سرمایه گذاری خارجی باید گفت که هدف از مجوزهایی که صادر می شود و اجازه هایی که داده می شود استفاده از این سرمایه برای تقویت تولید داخلی است. حال این تولید می تواند در هر زمینه باشد؛ برق، نفت، کارخانه های صنعتی و... ما شروطی هم برای سرمایه گذاری داریم که بخش هایی از آن در قانون سرمایه گذاری خارجی آمده است.
مهم تر از همه این است که ما به هر نوع سرمایه گذاری که صرفاً به اسم سرمایه گذاری باشد خوشامد نمی گوییم. این سرمایه گذاری ها درست است که می تواند باری از روی دوش دولت بردارد اما زمانی برای کشور مفید است که بتواند همراه خود تکنولوژی و فناوری هم بیاورد؛ بتواند باعث افزایش صادرات کشور شود و ایجاد اشتغال کند. در یک جمله این سرمایه گذاری باید ارزش افزوده ای برای کشور داشته باشد. باید بتواند بخش خصوصی داخلی را فعال کند که بتوانند با یکدیگر همکاری داشته باشند. بنابراین سرمایه گذاری برای فروش کالا به ایران و صادرات به ایران نیست.
به صورت عملی ما چه مقدار جذب سرمایه در این چند ماه بویژه پس از برجام داشتیم؟ به صورت عدد و رقم بفرمایید.
ما تحت تأثیر فضای مثبتی که ایجاد شد و بعد از برجام و تحولات مثبتی که رخ داد تا پایان سال 94  نزدیک به 7 میلیارد دلار درخواست سرمایه گذاری و پروژه داشتیم.

این مقدار سرمایه گذاری قطعی شده است؟

بله کاملاً قطعی شده است. اینها به غیر از مواردی است که هنوز در دست مذاکره و بررسی است که در سال آینده بحث خواهد شد و به تصویب خواهد رسید. مقدار 2میلیارد دلار دیگر سرمایه گذاری هم در هفته آخر سال به تصویب رسید.

هیأت سرمایه گذاری که باید پروژه های سرمایه گذاری خارجی را تصویب کند و مجوز صادر کند متشکل از چه کسانی است؟

من به عنوان رئیس هیأت، قائم مقام محترم وزیر امور خارجه، رئیس اتاق بازرگانی، معاون بانک مرکزی، رئیس اتاق تعاون، معاونت سازمان مدیریت و برنامه ریزی و معاونان برخی وزارتخانه ها بر حسب مورد.
این میزان جذب سرمایه هم در سال های اخیر بی سابقه بوده است. در سال های گذشته با توجه به مشکلات مبادلات پولی و نقل و انتقالات پولی ما شاهد سرمایه گذاری خاصی نبوده ایم و عملاً هر نوع سرمایه گذاری در حد چند میلیون دلار هم که می بود ما به آنها مجوز می دادیم. من خوشبین هستم که در سال جدید حتی بسیار بهتر از سال ۹۴ خواهد بود.

آیا سرمایه گذاران خارجی که بعد از برجام به ایران می آیند عوامل ثبات زای اقتصاد را مشاهده می کنند؟

بله قطعاً اینجور است، چون اگر غیر از این بود وارد میدان نمی شدند و به ما پیشنهاد نمی دادند. چند تا مؤلفه داریم که برای سرمایه گذاران خارجی جذاب است. امنیت ایران، جمعیت ایران، پتانسیل ایران برای صادرات به منطقه، انرژی ارزان، نیروی کار ارزان ایران و... با یکی از شرکت های بزرگ خودروسازی اروپا که چند ماه پیش مذاکره می کردیم وقتی در خصوص ظرفیت صادراتی صحبت می کردیم علاقه مند بودند که دفتر صادراتی محصولات تولیدی خود در ایران را حتماً راه اندازی کنند.

این سرمایه گذاران نگران مسأله برگشت پذیری تحریم ها یا مسائلی مانند کند شدن روند اجرای برجام نیستند؟ با شما که رایزنی می کنند چنین نگرانی هایی را ابراز نمی کنند؟

بله بعضی از آنها این مسائل و نگرانی ها را ابراز می کنند.

این موضوع تأثیری بر سرمایه گذاری و علاقه شان در این زمینه دارد؟

نمی توان گفت بی تأثیر است، چون از نگاه خود به این موضوع نگاه می کنند اما این تأثیر گذاری به شکلی نیست که باعث توقف روند سرمایه گذاری شود، مثلاً موردی داشتیم که یکی از کشورهای اروپایی ابراز می کرد که ما تاکنون از فلان کشور منطقه ای نفت وارد می کردیم و اکنون به دنبال این هستیم که از ایران نفت وارد کنیم و آن کشور را کنار بگذاریم. موارد دیگری نیز وجود دارد. وقتی کشورهایی بدون توجه به موضوع هایی چون مسأله برگشت پذیری تحریم ها و نقض برجام با ایران معاملات گسترده انجام می دهند معلوم است که چندان این نگرانی ها برایشان مهم نیست.

فرآیند چانه زنی برای جذب سرمایه گذاری به چه صورت است؟ آیا آنها با برنامه می آیند یا اینکه شما به آنها پروژه و مورد معرفی می کنید؟ نیاز به چانه زنی وسیع دارد که بتوان منابع آنها را جذب کرد؟

این روند دو سویه است.

اغلب چگونه است؟ مطالعه و برنامه ریزی برای سرمایه گذاری انجام داده اند؟

شرکت ها و سرمایه گذارانی که وارد می شوند با اقتصاد ایران کاملاً آشنا هستند و مثلاً شرکتی که برای راه سازی به ایران می آید از قبل مطالعه و برنامه ریزی انجام داده است. یا در عرصه های دیگر مانند بهداشت، انرژی و.. بسیاری از ظرفیت ها را هم ما معرفی می کنیم، مثلاً به ژاپن که سفر کردیم یا در کنفرانس وین برای چند صد شرکت ظرفیت ها را ارائه کردیم. در زمینه تأمین فاینانس هم نکته ای را باید مطرح کنم.
دستور صریح آقای رئیس جمهوری و دولت این است که فاینانس مانند گذشته نباشد که ما برویم قرض کنیم و بعداً پرداخت آن گردن دولت بیفتد.
اگر قرار است پروژه ای فاینانس شود آن پروژه باید خودش بتواند قرضش را از محل درآمدش پرداخت کند که بعداً باری بر دوش دولت از محل بودجه نباشد. این الزامات در مورد سرمایه گذاری خارجی کاملاً رعایت می شود.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir