چندی پیش اتفاقی در بازار راه افتاد که بهتر است از آن با عنوان غائله برنج یاد کنیم. بهای برنج در بازار روند صعودی پیدا کرد و همین جریان مصرف کنندگان را هم ناراحت کرده بود. نکته قابل توجه از ماجرای برنج به این کالای خاص مربوط نیست. آنچه امروز در اقتصاد ایران مشخصا وجود دارد خلع رقابت است. برنج و کالاهای از این دست توسط دولت وارد می شوند و عملا بخش خصوصی اثری در قیمت گذاری آنها ندارد. اینگونه بازارها را نمی توان بازار رقابتی عنوان کرد چراکه طرف های رقابت اساسا وجود ندارند. بنابراین زمانی بازار و عرضه کالا معنا پیدا می کند که عنصر رقابت وجود داشته باشد. در حال حاضر تولید کشور نیاز به همین رقابت دارد. عرضه کالای با کیفیت با مکانیزم قیمت گذاری منطقی در نهایت منجر به ایجاد رضایت مندی عمومی میان مصرف کنندگان هم می شود ولی در خلا بازار رقابتی نمی توان به صورت دقیق و منطقی از بازار یاد کرد. در حال حاضر تولید در کشور از جهت صادرات قدری رونق پیدا کرده است. وقتی صادرکننده کالای ایرانی بتواند ارز حاصل از صادراتش را به بازار وارد کند، عملا سودی بدست می آورد. در این شرایط می توان امید داشت تا تولید منطق و معنا پیدا کند. به طور کلی آنچه تولید و اقتصاد را رونق می بخشد، توجه به اصل رقابت آزاد و شفاف سازی قیمت هاست. با مکانیزم هایی مانند کنترل مصنوعی قیمت ها نمی توان و نباید در جهت کنترل بازار رفت. آنچه اقتصاد را رونق می بخشد، مهیا ساختن مقدمات رقابت است. بنابراین به جای صرف توان و انرژی برای کنترل مصنوعی قیمت ها و یا حتی استفاده از مکانیزم هایی مانند تعزیرات بهتراست که سازکارهای بازار رقابتی ایجاد شود.