بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : يکشنبه 4 بهمن 1394      10:23
مسعود دانشمند در گفت وگو با اقتصاد ایرانی؛

ترسیم درست فضای سرمایه‌گذاری؛ زمینه بستن نفوذ اقتصادی

گفتگو از :
سیده فاطمه شعار

اقتصاد ایرانی: بحث نفوذ دشمن به کشور از طریق توافق هسته ای یکی از مسائل مطرح شده در رسانه های داخلی است، بحثی که رهبر انقلاب برای اولین بار آن را در دیدار با اعضای مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام و اتحادیه رادیو و تلویزیون های اسلامی مطرح کردند. این بیانات بهانه ای شد تا با پرداختن به مسئله نفوذ دشمن به خصوص در بحث اقتصاد گفت وگویی با دکتر مسعود دانشمند، رییس اتاق مشترک بازرگانی ایران و امارات و دبیر کل خانه اقتصاد ایران ترتیب دهیم که در ادامه آن را می خوانید؛

اقتصاد ایرانی: لطفاً برای شروع بفرمایید واژه ی نفوذ اقتصادی به چه معناست؟

مسلماً یکی از دلایل نفوذ اقتصادی ایفای نقش و تأثیرگذاری در آن کشور است. به خصوص وقتی کشور مبدأ با کشور مقصد خصومت و دشمنی داشته باشد. نفوذ بیشتر به صورت تصمیم گیری، تصمیم سازی و هدایت اتفاق می افتد. اگرچه ممکن است این نفوذ در ابتدا چهره زشتی نداشته باشد اما مانند یک عملیات برنامه ریزی شده و مشخص است. همه ی کشورها می خواهند در کشورهایی که منافع استراتژیک یا منطقه ای دارند نفوذ و تأثیر داشته باشند زمانی است که نفوذ و تأثیر، مثبت با حفظ منافع طرفین است که اشکالی ندارد و در همه دنیا هم وجود دارد اما گاهی این نفوذ از یک نیتی دیگر می آید، نفوذی که مدنظر دارند بنیان ها و ارکان هدف را نشانه می رود و قصد تخریب به نفع خود را دارند، به طور حتم این نوع نفوذ نه تنها موردپذیرش ایران بلکه هیچ کشوری در دنیا نیست، اگر نه تبادل و تعامل داشتن با دنیا چیز بدی نیست اما همه ی کشورهای دنیا باید این مراقبت را داشته باشند که در این تبادل اطلاعات اقتصادی و کالاهای اقتصادی و تبادل پولی که با هم دارند چه اتفاقی می افتد؛ همه ی کشورها و همه ی افراد نظارت دارند و ما هم باید نظارت داشته باشیم. در این میان کشورهایی هستند که منافع آنها با منافع ما گره خورده است. به طور مثال اگر ما به هر دلیلی نتوانیم نفت صادر کنیم برخی کشورهای منطقه که می توانند به جای ما صادر کنند از این مسئله خوشحال خواهند شد؛ پس طبیعی است، امکان دارد حرکت هایی جهت اختلال در روند امور نفتی ما ایجاد کنند، چیزی که ما در دو سه سال اخیر داشتیم و فشارهایی که به طور غیرمستقیم از طریق کشورهای ذی نفوذ دنیا به ما وارد شد و ما را از صادرات نفت خود به آن شکل طبیعی محروم کردند؛ و ما به وضوح می توانیم آثار نفوذهای منفی در اقتصاد کشور را لمس کنیم.

بنابراین امروز که قرار است افق دیگری پیش روی ما باشد قرار است در شرایطی که تحریم ها رفع شده اند در شرایط آزاد بتوانیم با دنیا ارتباط داشته باشیم باید مراقبت کنیم که این اتفاقات دیگر برای ما نیفتد برای اینکه باید بدانیم؛ اقتصاد مثل یک مرز نظامی نیست که برای محافظت از آن سرباز بگذارید، اقتصاد بسیار باز و مثل یک موجود زنده است که همه جور عکس العملی در مقابل هر نوع عملی از خود بروز می دهد، بنابراین مراقبت کردن از حریم اقتصادی کشور بسیار کار مشکلی است، زمانی بود که بخصوص بعد از جنگ جهانی دوم، استعمار در کشورها به صورت استعمار نظامی بود، همان گونه که بعد از جنگ جهانی دوم در سال 1320 در ایران هم اتفاق افتاد، اما بعد از شروع یا از میانه ی جنگ سرد در دنیا استعمار اقتصادی شروع به شکل گرفتن کرد یعنی تحت کنترل گرفتن تمام اقتصاد یک جامعه و بعد به صورتی که خودشان برنامه ریزی می کنند، حتی راه نفس کشیدن را در حد محدود برای آن کشورها قائل می شوند، این روش و آثار آن بوده و ثبت شده و امروز به عنوان یک حالت کلاسیک در دانشگاه ها هم تدریس می شود که در نهایت باید گفت، ابزار استعمار اقتصادی نفوذ عواملی است که می توانند در کشورهای مختلف راه یابند و مقاصد خود را پیاده کنند.

به هرحال امروز و در این شرایط نمی توانیم بی ارتباط با دنیا باشیم ناچار باید با دنیا تبادل و ارتباط اقتصادی داشته باشیم ما برای گذر از این بحرانی که امروز پیش رویمان است ناچاریم از یک ابزارهای بین المللی اقتصادی استفاده کنیم، طبیعی است آن هایی که می خواهند در اقتصاد ما نفوذ کنند و جهت اقتصاد ما را به آن شکل که خود می خواهند، بچرخانند از این پنجره های نیاز ما وارد می شوند. الان ما نیاز داریم که از منابع مالی بین المللی برای سرمایه گذاری در داخل کشور استفاده و تکنولوژی های جدید را وارد کشور کنیم، حالا که ما ناچاریم ارتباط داشته باشیم هشیاری خود را باید کجا خرج کنیم تا این اتفاق غلط یعنی نفوذ به معنای تغییر بنیان های ما روی ندهد؟ اما حالا که به سمت برداشته شدن تحریم ها رفته ایم تجربه ی گذشته را باید جلوی چشمان خود نگه داریم تا ضمن گسترش اقتصاد ملی منافذ نفوذ به اقتصاد کشور را مسدود کنیم.

اقتصاد ایرانی: بفرمایید با توجه به اینکه عالی ترین مقام کشور بر این موضوع تأکید دارند، چطور می شود هم سرمایه گذاری خارجی و حضور کشورهای خارجی اتفاق بیفتد و هم نفوذ اقتصادی نداشته باشیم؟

اول اینکه ما نباید به بهانه ی برداشته شدن تحریم ها تمام راه های ورود را باز کنیم تا به ظاهر همه بیایند و به راحتی با بازار و عرصه تولید ما نفوذ کنند. همچنین ما ناچار به پذیرش سرمایه گذار خارجی هستیم به این دلیل که برای گذار از شرایطی که در آن هستیم به سرمایه نیاز داریم و این سرمایه را اقتصاد خود کشور ما به تنهایی نمی تواند تأمین کند، اگر می خواهیم به دنبال تولید شغل پایدار برویم چقدر پول نیاز است؟ چقدر پول داریم؟ پول نفت ما چقدر است؟ تقریباً ۶۰ درصد از بودجه امسال که محقق نشده است با چی می خواهیم این کار را انجام بدهیم؟ ما باید زیرساخت های تولیدی و صنعتی را تغییر بدهیم، اما با چه پولی این کار را انجام دهیم؟ تولید ما الان به مشکل برخورد کرده، واقعاً بازده ی تولید چقدر است؟ اگر در شرایط خوب نگاه کنیم حداکثر ۱۰-۱۲ درصد است. بازده تجاری چقدر است؟ بازده ی بازرگانی چیزی حدود ۳۰ درصد است. وقتی کسی می بیند با درآمد تجاری سود بهتری نسبت به کار کردن در کشور کسب می کند معلوم است که قید کار و تولید در کشور را می زند، امروز کار در کشور تعطیل شده، کار کردن دیگر یک هدف افتخار آمیز نیست، در حقیقت اگر یک موادی را بگیرید و کاری روی آن انجام دهید این کار ارزش افزوده نام می گیرد که متأسفانه در کشور ما این طور نیست. اگر بخواهیم در کل این زنجیره تغییر ایجاد کنیم نیاز به تغییر در تفکر سیستمی داریم تا کار را مبنای ارزش برای انسان ها کنیم، برای این کار باید اول کارگاه منطقی با انسان های منطقی در رأس آن ایجاد کنیم، ارزش افزوده باید جایگاه خود را پیدا کند، همه ی این کارها سرمایه لازم دارد، اگر بتوانیم از بازارهای جهانی با نرخ بهره ۴.۵ یا ۶ درصد پول تهیه کنیم آن موقع می توانیم تولید و در بازار جهانی رقابت کنیم. به عقیده من نباید فقط برای تأمین نیاز خودمان تولید کنیم هدف تولید باید رقابت با بهترین تولیدکننده های جهان باشد، برای رقابت با جهان و حضور در WTO باید تولید داخل را گسترش دهیم و با دنیا تبادل داشته باشیم در همین راستا ناچاریم سرمایه را هم از اشخاص و هم از سازمان ها بپذیریم. حال با توجه به این الزام چه بستر سازی برای هدایت درست این سرمایه لازم است که به اقتصاد ملی با توجه به استقلال کشور کمک کند و باعث مشکل ثانویه برای اقتصاد ملی نشود؟ همچنین چگونه عمل کنیم که این ارتباط یک استعمار پنهان را به بار نیاورد؟ برای این موارد ما باید برنامه و پروژه داشته باشیم، باید جذابیت شرایط سرمایه گذاری را نشان دهیم تا سرمایه گذار با رغبت به سمت ما بیاید. الان با این فضای کسب وکاری که ما داریم استقبالی از سرمایه گذار نخواهیم دید، ما بستر لازم را مهیا نکردیم، اگر نگاهی به اول برنامه ی پنجم توسعه داشته باشیم در فصل اول آن به فضای کسب وکار اشاره شده، در این مدت برای این فضا چه کرده ایم؟ آقای روحانی در ابتدای ریاست جمهوری خود با اشاره به کتاب قانون کسب وکار یکی از اهداف خود را بهبود این فضا عنوان کردند اما واقعاً تا به امروز چه کار کردند؟ شاید پیش از این رتبه ما در فضای کسب وکار ۱۴۳ بوده و امروز ۱۳۲ شده ایم این خوب نیست، ما تا زمانی که رتبه ی فضای کسب وکار کشورمان را به ۶۰-۷۰ نرسانیم سرمایه گذار خارجی به سراغمان نخواهد آمد، اگر هم بیاید با هدف رخنه، نفوذ و چپاول کردن منابع ملی ما ورود می کند و بعد یک سری آدم پر توقع بیکار و در نهایت دلال را در جامعه می پرورانند جامعه ای که باید با تولید پیش رود در دست دلالان رشد می کند و تولید جایگاه خود را از دست می دهد.

اگر اندیشمندان کشور با طراحی و تنظیم پروژه های داخلی و شناخت ظرفیت های سرمایه گذاری فضا را برای ورد سرمایه گذار خارجی در چارچوب شناخت های خود مهیا کند روزنه های نفوذ را بسته است زیرا چارچوب و شاکله کار را با همه ی منابع مورد نیاز در اختیار دارد فقط با سرمایه گذار خارجی و استفاده از تکنولوژی روز دنیا به سرانجام می رساند. برای تحقق این هدف باید به الگوهای توسعه کشورهای پیشرفته نگاهی جامع بیندازیم و با ترسیم الگویی مناسب سرمایه دار را به کشور دعوت کنیم در غیر این صورت یا سرمایه خود را می برد یا فکر نفوذ به بنیان ها و تحت سلطه گرفتن تمامی منابع و ظرفیت های کشور ما را برای خود عملیاتی می کنند. بدین ترتیب وظیفه ی سیاست گذاران اقتصادی کشور است که این الگوها را تهیه کنند و با دقت و ظرافت هم جذب سرمایه را داشته باشند و هم روزنه های نفوذ را با طرق علمی و حساب شده ببندند.

بنابراین لازم به تأکید است؛ اگر چه نفوذ دشمن در کشور بحث تازه ای نیست اما نباید اجازه داد برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام، وسیله ای برای تأثیرگذاری دشمن در روند تصمیم سازی کشور باشد. باید از سو استفاده جناحی جلوگیری شود تا مبادا جریان واداده غربگرا در فضای کشور حاکم شود. در حوزه اقتصادی نیز باید با به کارگیری تجربه دوران تحریم، شرکت هایی که بدقولی کردند را شناسایی کرد و در قراردادهای اقتصادی آنها را در اولویت قرار نداد، همچنین راه ورود را برای شرکت هایی هموار کنیم که سیاست های مشترک با اهداف موردنظر ما دارند و در نهایت باید با ترسیم الگویی مناسب و حساب شده ضمن در دست داشتن اختیار اقتصاد کشور سرمایه گذاران را برای حضور در فضای کسب وکار ایران راغب تر کرد.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir