بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : جمعه 27 بهمن 1391      21:36
نگاه استاد اقتصا دانشگاه هاروارد به جنگ ارزی

آیا چین مقصر است؟

گرگوری منکیو از ویژگی های نظام مالی جهانی و تفاوت سیاست های آمریکا، اروپا و چین می گوید.

 

اقتصاد ایرانی: همزمان با تلاش اقتصاد جهان برای خلاص شدن از مشکلات متنوعی که دچارش شده است ، مسائل مالی بین المللی هم بیشتر مورد بررسی گرفته است . به ویژه توجه زیادی معطوف به واحد پول کشورها و نرخ مبادله ی آنها شده است .

اقتصاددانان و سیاستمدارن مختلف ( از جمله باراک اوباما ) از پایین نگه داشته شدن ارزش رن مین بی ( واحد پول جمهوری خلق چین ) توسط دولت چین انتقاد کرده اند و آن را مانعی برای بهبود اقتصاد جهان می دانند . مشکلاتی که در یونان به وجود آمد باعث شده است که بسیاری از مردم به این فکر بیافتند که آیا یورو آزمایشی شکست خورده است و آیا بهتر نیست که کشورهای اروپایی واحد پولی خودشان را داشته باشند ؟

برای اندیشیدن در مورد چنین موضوعاتی باید از جایی آغاز کرد که اقتصاددانان نام آن را " سه راهی مالیه ی بین الملل " گذاشته اند. بله ، سه راهی ( Trilemma ) واقعآ یک کلمه است .این لغت به دوره ای از تاریخ هنر مربوط به منطق گرایان قرن هفدهم  اطلاق می شده است .  طبق فرهنگ لغت آکسفورد به شرایطی گفته می شود که کسی با سه گزینه مواجه است که هرکدام از آنها عواقب اجتناب ناپذیر خود را دارد .

اما سه راهی مالیه ی بین الملل چیست ؟ این مفهوم از این  واقعیت سرچشمه می گیرد که در بیشتر کشورها ، سیاست گذاران اقتصادی علاقه دارند به این سه هدف دست یابند :

1- باز کردن اقتصاد کشور به روی جریان بین المللی سرمایه : قابلیت انتقال سرمایه به اهالی یک کشور این اجازه را می دهد که با سرمایه گذاری در خارج از کشور به دارایی هایشان تنوع بخشند . همچنین سرمایه گذاران خارجی را برای آوردن منابع و تخصصشان به کشور تشویق می کند .

2- استفاده از سیاست های پولی به عنوان ابزاری برای ثبات بخشیدن به اقتصاد : بانک مرکزی می تواند در هنگام رکود عرضه پول را افزایش داده و نرخ بهره را پایین بیاورد . همچنین در هنگامی که اقتصاد دچار تب و تاب بیش از حد شده است بانک مرکزی می تواند رشد پول را کاهش دهد و نرخ بهره را بالا ببرد .

3- حفظ ثبات در نرخ مبادله واحد پول کشور با واحد پول دیگر کشورها : یک نرخ مبادله ی پر نوسان ، هنگامی که در اثر سفته بازی به وجود آمده باشد ، می تواند عاملی برای نوسان اقتصاد باشد . به علاوه ، نرخ مبادله ثابت کار را برای  خانوارها و بنگاه ها جهت ورود به اقتصاد جهانی و برنامه ریزی برای آینده ، راحتتر می کند .

 

اما مشکل کار اینست که شما نمی توانید همزمان به هر سه هدف دست پیدا کنید . اگر شما دو تا از آنها را انتخاب کنید ، قوانین خدشه ناپذیر اقتصاد شما را مجبور می کنند که هدف سوم را رها کنید .

در آمریکا ، ما دو هدف اول را انتخاب کرده ایم . هر آمریکایی می تواند به راحتی و با ارسال پول نقد به بازارهای بین المللی در خارج سرمایه گذاری کند و خارجی ها هم برای خرید سهام و اوراق قرضه در بازار های ما ، آزادند . به علاوه ، فدرال رزرو ( بانک مرکزی آمریکا ) سیاست های پولی را برای حفظ اشتغال کامل و ثبات قیمتها اعمال می کند . اما نتیجه ی این انتخاب ، نوسان ارزش دلار در بازار های بین المللی است .

در مقابل ، چین واکنش متفاوتی به این سه راهی نشان  داده است . بانک مرکزی آنها سیاست های پولی را اعمال می کند و کنترل شدیدی هم بر نرخ مبادله ی واحد پولشان دارد . اما برای نائل شدن به این دو هدف ، چین باید جریان سرمایه بین کشورش و دنیای خارج را محدود کند که شامل محدودیت شهروندان چینی برای خارج کردن ثروتشان از کشور است . بدون چنین محدودیت هایی ، پول می توانست ببن داخل و خارج کشور جریان پیدا کند که این مسئله نرخ بهره ی داخلی را مجبور به هماهنگ شدن با بانک های مرکزی دیگر کشورها می کرد .

بیشتر کشورهای اروپایی راه سوم را انتخاب کرده اند . با استفاده از یورو به جای فرانک فرانسه ، مارک آلمان ، لیره ایتالیا ، دراکما ی یونان و واحدهای پولی دیگر ، نرخ مبادله ی پول در ناحیه این کشورها حذف شده است . به علاوه ، سرمایه برای جابجایی بین این کشورها آزاد است . در عین حال هزینه ی چنین انتخابی دست کشیدن از امکان استفاده از سیاست پولی داخلی برای کشورهای منطقه یورو است .

بانک مرکزی اروپا نرخ بهره را برای کل منطقه یورو تعیین می کند . ولی اگر شرایط در یک کشور  ( برای مثال یونان ) با بقیه ی اروپا فرق کند ، آن کشور نمی تواند یک سیاست پولی داخلی را برای اداره کردن مشکلش اعمال کند .

بهترین راه حل هنگام مواجه شدن با این سه راهی چیست ؟  جای تعجبی نیست که بسیاری از اقتصاددانان آمریکایی  مدافع  سیستم آمریکایی شناور بودن نرخ ارز هستند که نرخ آن توسط اهرم های بازار تعیین شود . همین اعتقاد منجر به انتقادات از سیاست های مالی چین می شود . همچنین باعث شد هنگامی که اتحادیه اروپا در اوایل دهه 1990 شروع به حرکت در مسیر واحد پولی مشترک کرده بود ، اقتصاددانان آمریکایی با تردید به آن بنگرند . مشکلات این روزهای یونان ، نشان می دهد که شک آنها در موفقیت یورو بی پایه نبوده است .

اما بهتر است اقتصاددانان در پیشنهاد دادن سیاست نرخ مبادله شناور احتیاط به خرج دهند آنهم به این دلیل که راه حلی که به طور واضح بهترین باشد وجود ندارد . در واقع خود آمریکایی ها هم زمان خیلی زیادی نیست که نرخ مبادله شناور را پذیرفته اند . از جنگ جهانی دوم تا اوایل دهه 1970 آمریکا در سیستم برتون وودز شرکت داشت که نرخ مبادله بین واحد پولی کشورهای مطرح را ثابت نگه می داشت . همچنین ، در سال 1998 هنگامی که بیشتر کشورهای شرق آسیا در بحران مالی فرورفته بودند ، رابرت رابین ( دبیر خزانه داری ) سیاست نرخ ثابت چبن را اینگونه مورد ستایش قرار داد : جزیره ثبات در یک دنیای آشفته .

حتی امتحان کردن یورو هم تا حدی بر پایه مدل آمریکایی بود . هرکس که در ایالات متحده آمریکا مسافرت کند احتیاجی ندارد که در مرز هر ایالت پولش را تبدیل به پول دیگری بکند . واحد پول مشترک بین 50 ایالت به خوبی به آمریکایی خدمت کرده است. اروپایی ها هم مشتاق بودند از چنین منافعی بهره مند شوند .

به طور حتم اروپا با ایالات متحده آمریکا که دارای یک دولت مرکزی بزرگ است تا در هنگام نیاز منابع را بین مناطق توزیع کند متفاوت است . مهم تر از آن ، زبان و سنت مشترک ما باعث می شود که نیروی کاربتوانند آزادانه بین مناطق جابه جا شوند ، اتفاقی که رخ دادنش در اروپا سخت تر است .آرزوی ایجاد ایالات متحده اروپا خیلی بزرگ تر از آنست که تحقق یابد .

بدون شک ، نظام مالی جهان سیاستگذاران را با مبادله سختی مواجه می کند . آمریکایی ها نباید هنگامی که کشوری در مواجه شدن با این سه راهی تصمیم غیر از آنچه ما گرفته ایم ،اتخاذ می کند ؛ با آن کشور تندی کنند . در این حوزه از سیاست های اقتصادی ، مانند خیلی از حوزه های دیگر ، فضا برای کشورهایی که با ما موفق نیستند هم وجود دارد .  


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir