بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : پنجشنبه 26 بهمن 1391      2:28
آینده جهان به روایت فارن پالیسی

به سوی دنیایی متفاوت

ترسیم سیاست خارجی ایالات‌متحده و منافع این کشور در قرن 21 به قلم هیلاری کلینتون

هیلاری کلینتون/ترجمه: رضا آقازاده

آینده سیاست نه در افغانستان یا عراق که در آسیا رقم خواهد خورد و ایالات متحده درست در مرکز کوران حوادث قرار خواهد داشت.

با فروکش کردن آتش جنگ در عراق و آغاز عملیات خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، ایالات متحده در یک نقطه مهم تاریخی قرار دارد. در طی 10 سال گذشته ما منابع بسیار هنگفتی را صرف این دو جنگ کرده ایم. در 10 سال آینده باید درباره اینکه زمان و انرژی خود را چگونه صرف می کنیم، هوشمندانه و نظام مند تصمیم بگیریم تا بتوانیم خود را در بهترین موقعیت برای حفظ رهبری خودمان، تضمین منافع و پیشبرد ارزش هایمان قرار دهیم. بنابراین یکی از مهم ترین وظایف دولتمردان امریکایی در دهه آینده، سرمایه گذاری دیپلماتیک، اقتصادی و استراتژیک در منطقه آسیا ـ اقیانوس آرام است.

«آسیا- اقیانوس آرام» تبدیل به یک منطقه کلیدی در عرصه سیاست جهانی شده است. منطقه ای که از شبه قاره هند شروع شده و تا سواحل غربی امریکا امتداد می یابد و 2 اقیانوس ـ اقیانوس آرام و هند ـ را در برمی گیرد و به صورتی روزافزون با کشتیرانی و استراتژی پیوند خورده است. منطقه ی آسیا ـ اقیانوس آرام تقریباً نیمی از جمعیت جهان را در خود جای داده است و شامل بسیاری از موتورهای محرک و کلیدی اقتصاد جهانی و نیز بزرگ ترین تولیدکنندگان گازهای گلخانه ای است. منطقه ای که تعدادی از متحدان کلیدی ما و قدرت های نوظهور مهمی همچون چین، هند و اندونزی در آن قرار دارند.

همزمان با تحول منطقه به یک ساختار اقتصادی و امنیتی سنجیده تر برای ارتقای ثبات و رفاه، تعهد ایالات متحده به این منطقه برای ایجاد این ساختار و تداوم رهبری امریکا در قرن جاری ضروری است همانطور که تعهد ما پس از پایان جنگ جهانی دوم به ایجاد یک شبکه ی پایدار و جامع از نهادها و روابط در سرتاسر اقیانوس اطلس، برای ما منافع بسیاری داشت؛ منافعی که آثار آن تا به امروز ادامه دارد. اکنون زمان آن رسیده که ایالات متحده، به عنوان یکی از قدرت های اقیانوس آرام، دست به سرمایه گذاری های مشابهی بزند؛ روندی استراتژیک که باراک اوباما از همان بدو ورود به کاخ سفید آن را در پیش گرفته است و منافع پرشمار آن بر کسی پوشیده نیست.

با توجه به شرایط گذار در عراق و افغانستان و چالش های جدی اقتصادی در کشورمان، افرادی در صحنه سیاسی امریکا هستند که خواستار بازگشت ما به خانه هستند نه اینکه این بار عازم نقطه دیگری از جهان شویم. آنها به دنبال کاهش تعامل خارجی ما به نفع اولویت های فوری داخلی هستند. این انگیزه ها قابل درک ولی گمراه کنند ه اند. افرادی که می گویند ما دیگر توان و نیروی تعامل و درگیری با جهان را نداریم، درک درستی از موضوع ندارند؛ ما نمی توانیم تعامل و درگیری خود را با جهان قطع کنیم. فعالیت ما در خارج از مرزهای امریکا، از گشایش بازارهای جدید برای کسب و کار تا مهار گسترش سلاح های هسته ای و نیز تامین امنیت خطوط دریایی برای تجارت و دریانوردی، همگی برای رفاه و امنیت ما در داخل مرزهای امریکا کلیدی و حیاتی هستند. بیش از شش دهه است که امریکا در مقابل نیروی این بحث های «بازگشت به خانه» و منطق «صفر مجموع» این استدلال ها مقاومت کرده است. مقاومتی که همچنان بایستی ادامه پیدا کند.

مردم، در خارج از مرزهای ما نیز در مورد نیات امریکا ـ تمایل ما به درگیر ماندن و رهبری ـ کنجکاو هستند. در آسیا مردم می پرسند که آیا ما واقعاً قصد داریم در این منطقه بمانیم یا باز هم احتمال دارد سیر وقایع ما را به نقطه ای دیگر از جهان بکشاند؛ آیا تعهد های اقتصادی و استراتژیک ما معتبر هستند و به آنها پایبند می مانیم. پاسخ این است که می توانیم.

رشد و پویایی آسیا برای اقتصاد و منافع استراتژیک امریکا حیاتی بوده و یکی از اولویت های اصلی دولت اوباما است. وجود بازارهای آزاد در آسیا، فرصت های بی سابقه ای برای سرمایه گذاری، تجارت و دسترسی به فن آوری های نوآورد در اختیار امریکا قرار می دهد. بهبود اقتصاد ما در داخل کشور به صادرات و توانایی شرکت های امریکایی برای بهره برداری از بازارهای مصرفِ گسترده و روبه رشد آسیا بستگی دارد. از نظر استراتژیک، حفظ صلح و امنیت در سرتاسر منطقه آسیا- اقیانوس آرام، برای پیشرفت جهانی، حیاتی است؛ چه از طریق دفاع از آزادی دریانوردی در دریای جنوبی چین، مقابله با تلاش های کره شمالی برای گسترش سلاح های هسته ای یا اطمینان از شفافیت در فعالیت های نظامی کنشگران کلیدی منطقه.

از سوی دیگر، همانطور که آسیا برای آینده ی امریکا حیاتی است، یک امریکای متعهد نیز برای آینده آسیا مهم است. منطقه، شاید بیش از هر زمان دیگری در تاریخ مدرن، مشتاق رهبری ما و تجارت ماست. ما تنها قدرت دارای شبکه ای از متحدان قدرتمند در منطقه هستیم، قدرتی بدون هیچ جاه طلبی ارضی و سابقه ی طولانی پایبندی به منافع مشترک. ما همراه با متحدان مان، چندین دهه است که امنیت منطقه را تضمین کرده ایم؛ با اقداماتی همچون گشت زنی در خطوط دریایی آسیا و حفظ ثبات در منطقه. موضوعی که به نوبه خود شرایط لازم برای رشد و توسعه را پدید آورده است. ما با ایجاد بهره وری اقتصادی، توانمندسازی اجتماعی و ایجاد ارتباطات بیشتر، به پیوستن میلیاردها نفر از مردم منطقه به اقتصاد جهانی کمک کرده ایم. ما یک شریک و سرمایه گذار مهم تجاری هستیم، منبعی از نوآوری که به فعالان بازار کار و تجارت در هر دو سوی اقیانوس آرام سود رسانده ایم. کشوری هستیم که هر سال میزبان حدود 350 هزار نفر از دانشجویان آسیایی است؛ ما مدافع بازارهای آزاد و مدافع جهانی حقوق بشریم.

من به عنوان وزیر امور خارجه، سنت را شکستم و اولین سفر خود را به آسیا انجام دادم. از آن زمان تا کنون و در هفت سفر، این افتخار را داشته ام که از نزدیک تحولات سریع در منطقه را ببینم و دریابم که چقدر آینده ایالات متحده با آینده آسیا ـ اقیانوس آرام در هم تنیده است. تغییر استراتژیک به سوی این منطقه، به لحاظ منطقی با تلاش های جهانی ما برای رهبری ایمن و باثبات امریکا در جهان سازگار است. موفقیت این تغییر، نیازمند حفظ و پیشبرد توافق بین دو حزب درباره ی اهمیت منطقه برای منافع ملی ما است؛ ما در پی ایجاد سنتی پایدار و مبتنی بر تعهد روسای جمهور و وزرای امور خارجه از هر دو حزب در طی دهه های آینده هستیم. این موضوع همچنین مستلزم اجرای هوشمندانه ی یک استراتژی منسجم منطقه ای است که جبران کننده ی عواقب جهانی انتخاب های ما باشد.

این استراتژی منطقه ای چگونه باید باشد؟ برای شروع، این استراتژی خواستار تعهد پایدار به چیزی است که من آن را دیپلماسی «استقرار روبه جلو» می نامم و به معنی تداوم اعزام طیف گسترده ای از دارایی های دیپلماتیک ما ـ از جمله مقام های عالی رتبه، کارشناسان توسعه، تیم های میانجی گری و دارایی های دائمی ما ـ به تمام کشورهای گوشه و کنارِ منطقه آسیا ـ اقیانوس آرام است. استراتژی ما بایستی خود را با تغییرهای سریع و بنیادی در سراسر آسیا وفق دهد. با در نظر گرفتن این موضوع، چنین اقدامی باید در شش جبهه اصلی انجام شود: تقویت همکاری های امنیتی دوجانبه؛ تعمیق روابط کاری با قدرت های نوظهور از جمله چین؛ تعامل با سازمان های منطقه ای؛ توسعه تجارت و سرمایه گذاری؛ تحکیم حضور نظامی برون مرزی و پیشبرد دموکراسی و حقوق بشر.

ایالات متحده، به دلیل ماهیتِ جغرافیایی آن، هم در اقیانوس آرام و هم اقیانوس اطلس، یک قدرت بلامنازع محسوب می شود. ما به متحدان اروپایی خود افتخار می کنیم. چالش ما در حال حاضر ایجاد شبکه ای از همکاری ها و سازمان ها در محدوده ی اقیانوس آرام است؛ شبکه ای که مانند شبکه ی ما در اقیانوس اطلس، بادوام و نیز هم ساز با منافع و ارزش های ایالات متحده باشد. این سنگ محک تمام تلاش های ما در این مناطق است.

اتحاد ما با ژاپن، کره جنوبی، استرالیا، فیلیپین و تایلند، تکیه گاه ما برای چرخش استراتژیک به سوی آسیا ـ اقیانوس آرام است. این اتحادها تضمین کننده ی صلح منطقه ای و امنیت برای بیش از نیم قرن و شکل دهی محیط زیست برای پیشرفت اقتصادی قابل توجه منطقه بوده اند. این اتحادها اهرمِ حضور منطقه ای و تقویت رهبری ما در منطقه در زمانِ چالش های امنیتی بوده اند.

این اتحادها هرقدر هم که موفق بوده باشند، نمی توان فقط به حفظ آنها اکتفا کرد. ما بایستی این اتحادها را برای یک دنیای در حال تغییر به روزرسانی کنیم. تلاش های دولت اوباما در این راستا مشتمل بر سه اصل اساسی بوده اند: اول، باید توافق سیاسی با هم پیمانان خود را بر سر اهداف اصلی اتحادمان حفظ کنیم. دوم، بایستی اطمینان حاصل کنیم که متحدان ما چالاک و انطباق پذیر هستند تا با موفقیت بتوانند با چالش های جدید روبه رو شده و فرصت های تازه را از دست ندهند. سوم، باید تضمین کنیم که توانایی های دفاعی و زیرساخت های ارتباطی متحدان مان، از نظر عملیاتی و تجهیزاتی قادر به پیشگیری از اقدام های تحریک آمیز تمامی کنش گران دولتی و غیردولتی خواهد بود.

در این میان، اتحاد با ژاپن که شالوده ی صلح و ثبات در منطقه است، نشان می دهد که دولت اوباما به این اصول پایبند است. ما و ژاپن دیدگاه مشترکی درباره ی یک نظم باثبات منطقه ای با قوانین مشخص داریم؛ از آزادی دریانوردی تا بازارهای آزاد و رقابت منصفانه. توافق جدید با ژاپن دربرگیرنده ی مشارکت دولت ژاپن با اعطای مبلغی بیش از 5 میلیارد دلار، برای اطمینان از تداوم حضور نیروهای امریکایی در ژاپن همراه با توسعه برنامه های اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی برای خنثی کردن و واکنش سریع به چالش های امنیتی منطقه ای و نیز تبادل اطلاعات برای مقابله با تهدیدهای سایبری است. در همین زمینه توافقنامه ی «آسمان های باز» با ژاپن، تقویت دسترسی به تجارت و روابط بین ملت ها، آغاز یک گفت وگوی استراتژیک درباره آسیا- اقیانوس آرام و همکاری مشترک بین دو کشور بزرگِ فعال در افغانستان را در پی داشته است.

به همین ترتیب، اتحاد ما با کره جنوبی قوی تر و از نظر عملیاتی یکپارچه تر شده است و ما به گسترش توانایی های دوسویه برای مهار و پاسخ به اقدامات تحریک آمیز کره شمالی ادامه می دهیم. ما روی طرحی به منظور اطمینان از انتقال موفق کنترل عملیاتی در زمان جنگ توافق کرده ایم و پیش بینی می کنیم توافقنامه تجارت آزاد بین دو کشور، موفقیت آمیز باشد. این اتحاد همچنین از طریق همکاری در گروه بیست و اجلاس امنیت هسته ای و نیز تلاش های مشترک در هائیتی و افغانستان، به اتحادی فراتر از یک اتحاد منطقه ای تبدیل شده است. اتحاد ما با استرالیا نیز از یک همکاری در محدوده ی اقیانوس آرام به سطح همکاری در محدوده اقیانوس های هند و آرام تبدیل شده که در واقع یک همکاری جهانی است. همکاری و تعهد استرالیا در زمینه مسائلی همچون امنیت سایبری، افغانستان، بیداری عربی و تقویت ساختار منطقه ای در محدوده ی آسیا اقیانوس آرام، اجتناب ناپذیر و ضروری بوده است. در آسیای جنوب شرقی، در حال تجدید و تقویت اتحادمان با فیلیپین و تایلند هستیم و در این راستا تعداد کشتی های اعزامی به فیلیپین و همچنین تلاش برای آموزش موفق نیروهای ضدتروریسم فیلیپینی از طریق گروه ضربت عملیات های ویژه مشترک در «میندانائو» افزایش داده ایم. در تایلند ـ قدیمی ترین شریک و هم پیمان ما در آسیا ـ مشغول همکاری برای ایجاد یک مرکز منطقه ای کمک های بشردوستانه و امدادی در منطقه هستیم.

همزمان با به روزرسانی اتحادهای خود برای پاسخ به مطالبات جدید، در پی ایجاد مشارکت های جدید برای کمک به حل مشکلات مشترک نیز هستیم. امدادرسانی به چین، هند، اندونزی، سنگاپور، نیوزیلند، مالزی، مغولستان، ویتنام، برونئی و کشورهای جزیره ای اقیانوس آرام، همگی بخشی از یک تلاش وسیع تر برای اطمینان از رویکردی جامع تر به استراتژی و تعامل امریکا در منطقه است. ما به دنبال آن هستیم که این شرکای جدید در شکل دادن به یک نظم جهانی و منطقه ای قانون محور به ما بپیوندند. البته تردیدی نیست که یکی از برجسته ترین شرکای جدید، چین است. چین نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر، در یک نظام باز و مبتنی بر قوانین شکوفا شده است؛ نظامی که امریکا به ایجاد و بقای آن کمک کرده است. امروز، رابطه با چین یکی از  مهم ترین و چالش برانگیزترین روابط دوجانبه است که امریکا تا به حال موفق به مدیریت آن شده است. این رابطه مستلزم نظارت دقیق، پویا و پایدار و همچنین رویکردی است که ریشه در واقعیت داشته، مبتنی بر نتایج بوده و با اصول و منافع ما سازگار باشد.

همه ما به خوبی می دانیم که ترس ها و سوءتفاهم ها در دو سوی اقیانوس آرام، باقی هستند. برخی در داخل امریکا، پیشرفت چین را تهدیدی برای ایالات متحده می دانند و برخی در چین نگران آن هستند که امریکا در پی مهارِ رشد چین باشد. هر دو دیدگاه از نظر ما مردود است. واقعیت این است که هم یک امریکای پررونق برای چین و هم یک چین پررونق برای امریکا سودمند است. سود و منفعت هر دو کشور در همکاری است تا تعارض و درگیری. ولی نمی توان یک رابطه را صرفاً بر بنیان خواست و آرزو بنا کرد. این برعهده هر دو کشور است که عبارات مثبت را به همکاری تبدیل کنند و مهم تر از همه آنکه به مسوولیت ها و تعهدهای جهانی مربوطه پایبند باشیم. اینها مسائلی هستند که تعیین خواهند کرد آیا پتانسیل های موجود در رابطه امریکا و چین در سال های آتی، بالفعل خواهد شد یا نه. ما همچنین بایستی درباره تفاوت های خود صادق باشیم و از انتظارات غیرواقعی بپرهیزیم.

در طی دو سال و نیم گذشته، یکی از اولویت های اصلی من، شناسایی و توسعه حوزه های منافع مشترک، همکاری با چین برای ایجاد اعتماد متقابل و تشویق تلاش های فعالانه ی چین در حل مشکلات جهانی بوده است. به همین دلیل است که تیموتی گیتنر، وزیر خزانه داری و من، گفت وگوی استراتژیک و اقتصادی با چین را آغاز کردیم؛ فشرده ترین و گسترده ترین گفت وگوهایی که تاکنون بین دولت های امریکا و چین انجام شده است. در طی این گفت وگوها، ده ها سازمان از هر دو کشور برای بحث درباره ی ضروری ترین مسائل دوجانبه، امنیت، انرژی و حقوق بشر، دور هم جمع شدند. ما همچنین برای افزایش شفافیت و کاهش ریسک خطای محاسباتی یا برخورد های نادرست بین نیروهای نظامی دو کشور تلاش می کنیم. ایالات متحده و جامعه بین الملل، شاهد تلاش های چین برای مدرن کردن و توسعه ارتش خود بوده اند به همین دلیل ما خواستار روشن شدن نیات و مقاصد چنین اقدامی بوده ایم. هر دو طرف از تعامل نظامی پایدار و حقیقی که موجب افزایش شفافیت شود، سود خواهند برد. بنابراین ما منتظریم پکن بر تردید و عدم تمایل خود غلبه کرده و برای یک گفت وگوی نظامی رودررو و طولانی مدت به ما بپیوندد. دو کشور باید برای تقویت گفت وگوی امنیتی استراتژیکی و بحث درباره ی مسائل حساس مانند امنیت دریایی و امنیت سایبری بین رهبران نظامی و غیرنظامی با یکدیگر همکاری کنند.

همزمان با روند اعتمادسازی، ما متعهد به همکاری با چین برای مقابله با مسائل مهم امنیتی در عرصه ی جهانی و منطقه ای هستیم. به همین دلیل من به طور مرتب ـ اغلب در جلسه های غیررسمی ـ با همتایان چینی خود، دای بینگو و یانگ جیه چی، مشاور و وزیرامور خارجه چین، برای گفت وگوی مستقیم درباره ی چالش های مهم مانند کره شمالی، افغانستان، پاکستان، ایران و تحولات دریای جنوبی چین ملاقات کرده ام.

در جبهه اقتصادی نیز، چین و ایالات متحده بایستی برای اطمینان از رشد پایدار و متوازن جهانی در آینده با یکدیگر همکاری کنند. چین و امریکا، پس از بروز بحران مالی جهانی، از طریق «گروه بیست» برای کمک به بالا کشیدن اقتصاد جهان از لبه ی پرتگاه به طور موثر با یکدیگر همکاری کرده اند. ما باید رابطه خود را بر پایه این مشارکت بنا کنیم. شرکت های امریکایی خواستار فرصت های عادلانه برای صادرات به بازارهای روبه رشد چین هستند؛ امری که هم می تواند تبدیل به منبع مهمی برای اشتغال زایی در امریکا شود و هم اطمینان از این موضوع که 50 میلیارد دلار سرمایه ی امریکایی در چین به شالوده و اساسی محکم برای بازار جدید و فرصت های سرمایه گذاری تبدیل شود. در همین حال، شرکت های چینی که خواستار امکانِ خرید محصولات با فن آوری پیشرفته تر از ایالات متحده هستند، می توانند حجم سرمایه گذاری خود را افزایش دهند. ما می توانیم برمبنای این اهداف همکاری کنیم، ولی چین همچنان بایستی گام های اساسی تری در راستای اصلاحات بردارد. ما برای پایان بخشیدن به تبعیض های ناعادلانه علیه شرکت های امریکایی و دیگر شرکت های خارجی یا علیه فن آوری های نوآورانه آنها، حذف اولویت ها برای شرکت های داخلی و خاتمه دادن به اقداماتی که ناقض حقوق مالکیت معنوی است با چین در حال رایزنی هستیم. ما منتظریم چین اجازه دهد ارزش پولش در مقابل دلار یا ارز دیگر شرکای تجاری مهم آن با سرعت بیشتری افزایش یابد. معتقدیم چنین اصلاحاتی نه تنها به سود هر دو کشور است (در واقع این اصلاحات می تواند به اهداف برنامه ی پنج ساله چین که مستلزم رشد متکی بر اقتصاد داخلی است کمک کند)، بلکه می تواند نقش قابل توجهی در تعادل اقتصادی جهان، پیش بینی پذیری و رفاه گسترده تر داشته باشد.

البته ما به صورت خصوصی و علنی، نگرانی های جدی خود درباره ی حقوق بشر در چین را به روشنی مطرح کرده ایم. ایالات متحده، با مشاهده گزارش های مربوط به وکلا، نویسندگان، هنرمندان و دیگرانی که بازداشت یا ناپدید شده اند، به صورت علنی و خصوصی نگرانی هایش درباره ی مسائل مربوط به حقوق بشر را ابراز می کند. ما معتقدیم که احترام عمیق به قوانین بین المللی و یک نظام سیاسی آزادتر می تواند اساس محکم تری برای ثبات و رشد بیشتر چین بوده و باعث افزایش اعتمادبه نفس شرکای چین شود. در غیر این صورت، چین باعث ایجاد محدودیت های غیرضروری برای روند رشد و توسعه کشور می شود. در نهایت، هیچ کتاب راهنمایی برای تغییر و تحول روابط ایالات متحده و چین وجود ندارد. ولی مخاطراتِ عدم موفقیت در این روند بسیار زیاد است. ما همچنان سعی خواهیم کرد همپای عادی سازی روابط با چین، چارچوب های منطقه ای گسترده تری برای اتحادهای امنیتی، شبکه های اقتصادی و ارتباطات اجتماعی بیابیم.

هند و اندونزی در میان قدرت های نوظهور کلیدی هستند که ما با آنها همکاری نزدیک خواهیم داشت؛ دو کشوری که از پویاترین و مهم ترین قدرت های آسیا بوده و دولت اوباما در پی روابط هدفمندتر، عمیق تر و گسترده تر با هر دو کشور بوده است. قلمروی دریایی از اقیانوس هند و تنگه مالاکا تا اقیانوس آرام، فعال ترین مسیرهای انرژی و مبادلات تجاری جهان هستند. هند و اندونزی روی هم رفته تقریبا یک چهارم جمعیت جهان را در خود جای داده اند. آنها از گردانندگان کلیدی اقتصاد جهانی و شرکای مهم ایالات متحده هستند که نقش روزافزونی در صلح و امنیت منطقه ایفا می کنند؛ نقشی که به احتمال زیاد در سال های آینده بیشتر خواهد شد.

اوباما سال گذشته به مجلس هندوستان گفت رابطه ی بین هند و امریکا یکی از متمایزترین همکاری های قرن 21 خواهد بود؛ رابطه ای که ریشه در ارزش ها و منافع مشترک دارد. اگرچه هردو طرف هنوز باید بر موانع غلبه کرده و به سوال هایی پاسخ دهند ولی ایالات متحده به آینده ی استراتژیک هند امیدوار است؛ که نقش پررنگ تر هند در صحنه ی جهانی موجب افزایش صلح و امنیت می شود، که باز شدن بازارهای هند به روی جهان راه را برای رفاه بیشتر منطقه ای و جهانی هموار می کند، که پیشرفت های هند در زمینه علم و فن آوری باعث بهبود سطح زندگی و دانش بشری در جهان خواهد شد و اینکه دموکراسی پرشور و کثرت گرای هند، نتایج و پیشرفت های قابل توجهی برای شهروندانش در پی خواهد داشت و دیگران را ترغیب خواهد کرد تا در زمینه ی آزادی، شفافیت و تسامح، راهِ هند را ادامه دهند. بنابراین دولت اوباما رابطه ی دوجانبه با هند را گسترش داده است؛ از تلاش های هند در «نگاه به شرق»، از طریق گفت وگوهای سه جانبه با هند و ژاپن، حمایت کرده است و چشم انداز نوینی برای یک آسیای مرکزی و جنوبی با اقتصادی یکپارچه تر و ثبات سیاسی بیشتر ترسیم کرده است که هند رکن اصلی آن است.

ما همچنین در حال همکاری با اندونزی هستیم. کشوری که سومین دموکراسی بزرگ دنیا، پرجمعیت ترین کشور مسلمان و یکی از اعضای گروه بیست است. امریکا، آموزش مشترک نیروهای ویژه اندونزی را دوباره آغاز کرده و تعدادی موافقت نامه در زمینه ی بهداشت، مبادلات آموزشی، علم و فن آوری و دفاع با اندونزی امضا شده است. اوباما امسال و با دعوت دولت اندونزی در اجلاس کشورهای آسیای شرقی حضور خواهد یافت. هرچند هنوز کارهایی باقی مانده است؛ ما باید با یکدیگر برای غلبه بر موانع بوروکراتیک، سوءظن های تاریخی درازمدت و برخی شکاف ها در فهم متقابل منافع و دیدگاه ها همکاری کنیم.  به رغم تقویت این روابط دوجانبه، نباید از اهمیت همکاری های چندجانبه غافل شد زیرا ما معتقدیم که مقابله با چالش های پیچیده ی فراملیتی که آسیا اکنون با آن روبه روست، مستلزم مجموعه ای از نهادها و سازمان هایی است که قادر به اقدام جمعی باشند. یک ساختار منطقه ای منسجم تر و قدرتمندتر در آسیا می تواند موجب تقویت نظام قوانین و مسوولیت ها شود؛ نظامی که طیف گسترده ای از محافظت مالکیت معنوی تا تضمین آزادی دریانوردی دربرگرفته و شالوده ی یک نظم موثر بین المللی شود. در مسائل چندجانبه، پاداشِ رفتار مسوولانه، مشروعیت و احترام است و ما می توانیم با یکدیگر همکاری کنیم تا بتوانیم آنانی را که صلح، ثبات و رفاه را به خطر می اندازند به پذیرش مسوولیت اعمالشان واداریم.

بنابراین ایالات متحده تصمیم گرفته است تا در سازمان های چندجانبه ی منطقه، مانند اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه آن) و سازمان همکاری های اقتصادی آسیا ـ اقیانوسیه (اَپک) مشارکت فعال داشته باشد. با توجه به این موضوع که همکاری ما با سازمان های منطقه ای، نه جایگزین روابط دوجانبه که مکمل آن است. از یکسو منطقه خواستار آن است که امریکا نقش فعالی در تنظیم دستورکار این سازمان ها ایفا کند و از سوی دیگر موثر و پاسخگو بودن این سازمان ها در راستای منافع ایالات متحده خواهد بود. به همین دلیل است که رئیس جمهور برای اولین بار در اجلاس آسیای شرقی در ماه نوامبر شرکت خواهد کرد. ایالات متحده برای هموار کردن راه، معاهده دوستی و همکاری با آسه آن امضا کرده است. تمرکز ما برای ایجاد یک برنامه مبتنی بر نتایج، در تلاش های انجام شده برای حل و فصل اختلافات در دریای جنوبی چین مفید بوده است. در سال 2010 و در اجلاس آسه آن در هانوی، ایالات متحده به تلاش گسترده ی منطقه ای برای حمایت از دسترسی آزاد به دریای جنوبی چین و عبور از آن و همچنین رعایت قوانین بین المللی برای رسیدگی ادعاهای ارضی در این آب ها کمک کرد. این امر با توجه به اینکه نیمی از بارهای تجاری جهان از این آب ها عبور می کنند، اهمیت بسیاری داشت. در طی سال گذشته، گام های بلندی در راستای حفظ منافع حیاتی خود در ثبات و آزادی دریانوردی برداشته و راه را برای دیپلماسی چندجانبه ای پایدار در بین مدعیانِ دریای جنوبی چین هموار کرده ایم؛ به این امید که اختلافات به صورت مسالمت آمیز و مطابق با اصول قوانین بین المللی حل و فصل شوند.

ما همچنین تلاش کرده ایم اَپک به عنوان یک سازمان جدی و در سطح رهبران تقویت شده و به پیشبرد یکپارچگی اقتصادی و پیوندهای تجاری در اقیانوس آرام تمرکز کند. پس از مطرح شدن ضرورت ایجاد یک منطقه آزاد تجاری آسیا-اقیانوسیه در سال گذشته، رهبران اپک نوامبر 2011 در جلسه این سازمان در هاوایی و به میزبانی اوباما شرکت خواهند کرد. ما متعهد به تقویت اپک به عنوان برترین سازمان اقتصادی منطقه ی آسیا- اقیانوسیه و تنظیم برنامه های اقتصادی به شیوه ای هستیم که اقتصادهای پیشرفته و نوظهور را برای ارتقای تجارت و سرمایه گذاری آزاد و همچنین ایجاد ظرفیت و تقویت رژیم های نظارتی دور هم گرد آورد. اپک و فعالیت آن از یک سو می تواند به توسعه صادرات امریکا و ایجاد و حمایت از مشاغل در زمینه ی فن آوری های نوآورد در ایالات متحده کمک کند و از سوی دیگر باعث تسریع روند رشد در سرتاسر منطقه شود. اَپک همچنین ابزاری کلیدی برای برنامه ریزی گسترده به منظور آزاد کردن توانایی های بالقوه ی رشد اقتصادی در حوزه ی زنان است. در این زمینه، ایالات متحده متعهد به همکاری با شرکای ما برای برداشتن گام های بلند در جهت سرعت بخشیدن به ورود به «عصر مشارکت» است؛ عصری که هر فردی، فارغ از جنسیت یا دیگر خصوصیات، عضوی مشارکت کننده و ارزشمند در بازار جهانی است. 

ما علاوه بر تعهد به این سازمان های چندجانبه، به سختی برای تشکیل تعدادی جلسات چندجانبه محدود تلاش کرده ایم؛ جلساتی با حضور کشورهای علاقه مند به حل چالش های خاص، مانند طرح «مکونگ جنوبی» که برای حمایت از آموزش، بهداشت و برنامه های زیست محیطی در کامبوج، لائوس، تایلند، ویتنام و انجمن جزایر اقیانوس آرام تشکیل شد و ما تلاش کردیم از اعضای آن در مقابل چالش هایی همچون تغییرات آب وهوایی، صید بی رویه و آزادی دریانوردی حمایت کنیم. ما همچنین به دنبال فرصت های سه جانبه با کشورهای مختلفی همچون مغولستان، اندونزی، ژاپن، قزاقستان و کره جنوبی هستیم. در همین حال تقویت همکاری و تعامل میان سه غولِ آسیا- اقیانوس آرام (چین، هند و ایالات متحده) را نیز همواره در نظر داریم. هدف ما در تمامی این تلاش ها، تاثیرگذار بودن و مشارکت در یک ساختار منطقه ای موثر، انعطاف پذیر و پاسخگو و همچنین اطمینان از اتصال آن به یک ساختار جهانی گسترده تر است که نه تنها حافظ ثبات بین المللی و تجارت باشد که به پیشبرد ارزش های ما کمک کند.

تاکید بر فعالیت اقتصادی اپک، در راستای تعهد ما به ارتقای هنر کشورداری اقتصادی به عنوان یکی از عناصر اصلی سیاست خارجی امریکا است. پیشرفت اقتصادی هر روز بیش از پیش به روابط قوی دیپلماتیک بستگی پیدا می کند و پیشرفت دیپلماتیک به روابط اقتصادی مستحکم. طبیعی است که توجه به ارتقای رفاه امریکا به معنی توجه بیشتر به مبادله و آزادی اقتصادی در آسیا- اقیانوس آرام است. این منطقه اکنون بیش از نیمی از محصولات جهان و نزدیک به نیمی از تجارت جهانی را در اختیار دارد. ما در تلاش برای رسیدن به هدف اوباما و دو برابر کردن میزان صادرات تا سال 2015، به دنبال فرصت هایی برای تجارت و تعامل بیشتر در آسیا هستیم. مجموع صادرات امریکا به کشورهای حاشیه اقیانوس آرام در سال گذشته معادل 320 میلیارد دلار بود که موجب امنیت شغلی 850 هزار امریکایی شد. در نتیجه این تغییر استراتژیک منافع بسیاری برای امریکا به دنبال دارد. در زمان صحبت و گفت وگو با همتایان آسیایی ام، یک موضوع به صورت مداوم مطرح می شود: آنها همچنان خواستار تعامل و شرکت امریکا در تجارت پررونق و مبادلات مالی منطقه هستند. مدیران و رهبران بخش های تجاری در امریکا نیز بر اهمیت توسعه صادرات و فرصت های سرمایه گذاری در بازارهای پویای آسیا تاکید می کنند. ماه مارس گذشته و در نشست اپک در واشنگتن و همینطور در هنگ کنگ در ماه ژوئیه، من چهار ویژگی را که معتقدم نشانه ی رقابت اقتصادی سالم است، بیان کردم: آزاد، باز، شفاف و عادلانه. ما از طریق تعامل در منطقه آسیا- اقیانوس آرام، به شکل دادن به این اصول و نشان دادن ارزش آنها به جهان کمک می کنیم.

ما به دنبال معاملات تجاری نوآورد هستیم که استانداردهای رقابت عادلانه را همزمان با ایجاد بازارهای جدید ارتقا دهند. برای مثال، براساس موافقتنامه تجارت آزاد بین کره و ایالات متحده، تعرفه ی 95 درصد از صادرات صنعتی و مصرفی امریکا ظرف پنج سال حذف شده و به حدود 70 هزار شغل در امریکا کمک می شود. فقط کاهش تعرفه ها به تنهایی می تواند باعث بیش از 10 میلیارد دلار صادرات کالاهای امریکایی را افزایش داده و رشد اقتصادی کره را تا 6 درصد بالا ببرد. این موافقتنامه شرایط مناسبی برای کارگران و شرکت های خودروسازی امریکا فراهم خواهد کرد. بنابراین موافقت نامه هم به تولیدکنندگان ماشین آلات در امریکا و هم صادرکنندگان مواد شیمیایی در کره جنوبی کمک کرده و موانع دسترسی آنان به مشتریان جدید را از سر راه برمی دارد. ما همچنین به پیشرفت هایی در زمینه «مشارکت دوسوی اقیانوس آرام» دست یافته ایم؛ مشارکتی که کشورهای اقیانوس آرام ـ توسعه یافته و درحال توسعه ـ را در یک جامعه ی تجاری واحد دور هم جمع خواهد کرد. هدف ما نه فقط رشد بیشتر که رشد بهتر است. ما معتقدیم موافقتنامه های تجاری باید دربردارنده ی حمایت های بیشتر از کارگران، محیط زیست، مالکیت معنوی و نوآوری باشند. آنها باید فن آوری جریان آزاد اطلاعات را ارتقا داده و فن آوری سبز، انسجام نظام نظارتی و بهره وری زنجیره های عرضه و تقاضا را توسعه دهند. در نهایت، سنگ محک و معیار پیشرفت ما، کیفیت زندگی افراد خواهد بود ـ اینکه زنان و مردان بتوانند شرافتمندانه کار کنند، دستمزد مناسبی داشته باشند، خانواده های سالم تشکیل بدهند، فرزندانشان را آموزش دهند و از فرصت های موجود برای افزایش ثروت خود و نسل بعد از خود بهره مند شوند. ما امیدواریم که همکاری فرا اقیانوس آرام بتواند محکی باشد برای موافقت نامه های آینده، سکوی پرتابی برای تعامل های گسترده تر منطقه ای و در نهایت ایجاد یک منطقه آزاد تجاری در منطقه آسیا- اقیانوس آرام.

دستیابی به تعادل در روابط تجاری مستلزم یک تعهد دوسویه است. ماهیت تعادل همین است. نمی توان آن را به صورت یکجانبه تحمیل کرد. بنابراین ما از طریق اَپک، گروه بیست و روابط دوجانبه خود برای دفاع از بازارهای بازتر، محدودیت های کمتر بر صادرات، شفافیت بیشتر و تعهد به عدالت تلاش می کنیم. شرکت ها و کارگران امریکایی باید این اطمینان خاطر را داشته باشند که شرایط موجود منصفانه با قوانین قابل پیش بینی در تمام زمینه ها است؛ از مالکیت معنوی گرفته تا نوآوری بومی. رشد اقتصادی قابل توجه آسیا در طی دهه گذشته و پتانسیل آن برای تداوم رشد در آینده بستگی به امنیت و ثباتی دارد که تاکنون توسط ارتش ایالات متحده، شامل بیش از 50 هزار  نظامی امریکایی در ژاپن و کره جنوبی، تضمین شده است. چالش های دنیای امروز به سرعت در حال تغییر منطقه هستند؛ چالش هایی همچون اختلاف های ارضی و دریایی، تهدیدهای جدید برای آزادی دریانوردی و افزایش تاثیر بلایای طبیعی، مستلزم آن هستند که استقرار ایالات متحده در منطقه از نظر جغرافیایی گسترده تر، به لحاظ عملیاتی انعطاف پذیرتر و از نظر سیاسی پایدارتر باشد.

ما در حال مدرن کردن پایگاه های نظامی خود با متحدان سنتی در شمال شرقی آسیا و در عین حال تقویت حضور خود در جنوب شرقی آسیا و اقیانوس هند هستیم. برای مثال، ایالات متحده کشتی های نبرد ساحلی خود را در سنگاپور مستقر خواهد کرد و ما دیگر راه های افزایش فرصت های تعلیم و عملیات مشترک نظامیان دو کشور را بررسی خواهیم کرد. امریکا و استرالیا در سال جاری درخصوص حضور بیشتر ارتش امریکا در استرالیا برای افزایش فرصت های آموزش و تمرینات مشترک توافق کردند. ما همچنین در جست وجوی راهی برای افزایش دسترسی عملیاتی خود در جنوب شرقی آسیا و منطقه اقیانوس هند و افزایش تماس با متحدان و شرکای خود هستیم. اینکه چگونه اتصال روبه رشد بین اقیانوس های هند و آرام را به یک مفهوم عملیاتی تبدیل می کنیم، سوالی است که چنانچه به دنبال انطباق با چالش های نوین در منطقه باشیم بایستی پاسخ آن را بیابیم. در چنین شرایطی، یک حضور نظامی گسترده تر در سراسر منطقه، مزایایی حیاتی برای ما خواهد داشت. ایالات متحده برای حمایت از ماموریت های بشردوستانه موقعیت بهتری خواهد داشت. از سوی دیگر همکاری با متحدان و شرکای بیشتر در منطقه، سدی مستحکم تر در مقابل تهدیدها یا اقداماتی خواهد بود که صلح و ثبات منطقه را تهدید می کنند.

ولی قدرت ارزش های ـ به ویژه حمایت ما از دموکراسی و حقوق بشر ـ ما قوی ترین دارایی ما به عنوان یک ملت است؛ قدرتی که حتی از قدرت نظامی یا توان اقتصادی نیز موثرتر است. این ارزش ها بیان کننده ی ژرف ترین ویژگی ملی ما بوده و در بطن سیاست خارجی امریکا قرار دارد. همزمان با تعمیق تعامل با شرکایی که در این زمینه با ما اختلاف دارند، به ترغیب آنها برای پذیرش اصلاحات ادامه خواهیم داد؛ اصلاحاتی که موجب بهبود حکومت، حفاظت از حقوق بشر و پیشبرد آزادی های سیاسی خواهد شد. برای مثال، ما برای ویتنام روشن ساخته ایم که عزم ما برای ایجاد یک همکاری استراتژیک مستلزم انجام اقداماتی برای حمایت بیشتر از مسائل حقوق بشر و پیشبرد آزادی های سیاسی است. یا مثلا در برمه از نزدیک تحولات در نای پی تا و افزایش تعامل بین آنگ سان سوکی و دولت را دنبال می کنیم. ما به دولت برمه تاکید کرده ایم که باید زندانیان سیاسی را آزاد کرده، وضعیت آزادی های سیاسی و حقوق بشر را بهبود بخشیده و سیاست های گذشته را کنار بگذارد. در کره شمالی نیز، رژیم پیونگ یانگ نشان داده است که به حقوق شهروندان خود بی اعتنا است و ما همچنان مقابله با تهدیدهای کره شمالی برای منطقه را در دستورکار خود داریم.

ما نه می توانیم و نه خواهان آن هستیم که نظام خود را بر دیگر کشورها تحمیل کنیم ولی معتقدیم که برخی از ارزش ها جهانی هستند و مردم در هر کشوری، از جمله کشورهای آسیایی، این ارزش ها را ارج می نهند؛ معتقدیم که این ارزش ها ذاتی کشورهای باثبات، آرام و مرفه هستند. در نهایت، این خود مردم آسیا هستند که باید به دنبال حقوق و آرزوهای خود باشند. در دهه گذشته، سیاست خارجی ما از یک وضعیت پس از جنگ سرد به اقدام در عراق و افغانستان تغییر کرده است. با فروکش کردن این جنگ ها ما بایستی تلاش های خود برای چرخش به سمت واقعیت های نوین جهانی را شتاب ببخشیم. می دانیم که این واقعیت های نوین مستلزم آن هستند که ما دست به نوآوری زده و وارد عرصه رقابت شویم. به جای عقب نشستن از جهان باید رو به جلو حرکت کرده و رهبری خود را تجدید کنیم. در زمانی که منابع محدود هستند، هیچ شکی وجود ندارد که ما بایستی این منابع را عاقلانه و در جایی سرمایه گذاری کنیم که بیشترین بازگشت سرمایه را برای ما دربر داشته باشند. به همین دلیل است که منطقه آسیا- اقیانوس آرام، فرصت واقعی ما در قرن بیست و یکم است.

البته سایر مناطق همچنان مهم و حیاتی هستند. اروپا، مأمن بسیاری از متحدان سنتی ما، همچنان اولین شریک ما است که تقریبا در مقابله با همه ی چالش های فوری جهانی در کنار ایالات متحده است، و ما در حال به روزرسانی ساختار اتحادمان با اروپا هستیم. مردم خاورمیانه و شمال آفریقا در راه جدیدی قدم گذاشته اند که پیامدهای بزرگی برای جهان در پی دارد و ایالات متحده متعهد به مشارکت فعال و پایدار هم پای تغییرات و دگرگونی در منطقه است. آفریقا، دارای پتانسیل بک و عظیمی برای توسعه اقتصادی و سیاسی در سال های آینده است. و همسایگان ما در نیمکره غربی نه تنها بزرگ ترین شرکای ما در صادرات هستند که نقش آنها در امور سیاسی و اقتصادی جهان به صورت روزافزونی در حال افزایش است. همه این مناطق خواستار تعامل و رهبری امریکا هستند.

و ما آماده ی رهبری هستیم. من به خوبی می دانم که برخی افراد توانایی باقی ماندن در نقاط مختلف جهان را زیر سوال می برند. این بحث را قبلا هم شنیده ایم. در پایان جنگ ویتنام، در نقاط مختلف جهان، مفسران این ایده را ترویج می کردند که امریکا در حال عقب نشینی است. این مضمونی است که هرچند دهه یکبار تکرار می شود. ولی هربار که ایالات متحده مجبور به عقب نشینی شده است ما از طریق نوآوری و خلاقیت بر مشکلات غلبه کرده ایم.  توانایی ما برای بازگشت قدرتمندتر در تاریخ مدرن بی بدیل است. قدرت ما از الگوی دموکراسی و تجارت آزاد سرچشمه می گیرد، الگویی که قوی ترین منبع رفاه و پیشرفتِ شناخته شده برای بشر است. من هرجا که می روم می شنوم که چشم انتظار جهان برای رهبری همچنان به امریکا است. ارتش ما تاکنون قوی ترین ارتش جهان و اقتصاد ما بزرگ ترین اقتصاد جهان است. کارگران ما، مولدترین نیروها و دانشگاه های ما در سراسر جهان مشهور هستند. بنابراین نباید هیچ تردیدی وجود داشته باشد که امریکا توانایی تامین امنیت و حفظ رهبری جهانی ما در این قرن را همچون قرن گذشته خواهد داشت.

 

ما هم چنانکه شرایط را برای تعامل در منطقه آسیا- اقیانوس آرام در طی 60 سال آینده آماده می کنیم، از میراث هر دو حزب که در شصت سال گذشته سیاست های ما را تعیین کرده آگاهی داریم و می دانیم که به منظور تضمین و حفظ رهبری خود در خارج از کشور باید در داخل کشور دست به اقداماتی بزنیم؛ اقداماتی همچون افزایش صرفه جویی، اصلاح نظام های مالی، اتکای کمتر بر استقراض و غلبه بر اختلاف های حزبی.

این نوع چرخش چندان ساده نیست ولی ما در طی دو سال و نیم گذشته راه را برای آن هموار کرده ایم و باید از به پایان رساندن آن در کنار مهم ترین تلاش های دیپلماتیک خود اطمینان حاصل کنیم.

 


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir