بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : شنبه 5 دى 1394      10:29

عاملیت و مسئولیت پذیری دراقتصاد

مرتضی ایمانی راد اقتصاددان در کانال تلگرام موسسه بامداد نوشت به نظر می رسد نقد حاکمیت از درون به یک معضل جدی برای رشد اقتصادی کشور شده است و اگر این دایره نقد شکسته نشود توسعه کشور متوقف می شود.

اقتصاد ایرانی: وقتی مشکلات زیاد می شود و وقتی در هم تنیدگی روابط بسیار گسترده باشد، که معمولا هست، بهترین راه حل برای سبک کردن بار روانی مشکلات پیدا کردن مقصر و کسی یا چیزی را عامل مشکلات کردن است. این مساله نه تنها در روابط ساده خانوادگی و سازمانی بلکه در سطح کشور هم بسیار با معنی است .

به گزارش خبرآنلاین، قدرت یک سیاستمدار به این است که در موضعی بایستد که خود را عامل مشکل به وجود آمده بداند. در این صورت قدرت تغییر مساله به وجود آمده را خواهد داشت و ضعف یک سیاستمدار موقعی است که همه مشکلات پیش رو را به کسی، یا چیزی و یا حادثه ای منسوب کند. رشد و توسعه اقتصادی مستلزم "عاملیت" است و عاملیت نیز یک موضع قدرتمند شخصی است .عاملیت یعنی من مشکلات را از ناحیه خودم میبینم. معنای این حرف این نیست که دیگران و شرایط هیچ نقشی ندارند، نقش حتما دارند ولی عاملیت من را در موضع قبول مشکلات از ناحیه خودم قرار می دهد. ما معمولا این کار را میکنیم چون خودمان بخشی از مشکل هستیم.

من وقتی بخشی از مشکل هستم تمایل زیادی دارم که مشکل را در دیگران ببینم. وقتی عاملیت در فضای سیاسی و اقتصادی از بین می رود آیا رشد اقتصادی متصور است؟ آیا وقتی من معتقدم که مشکلی که در سیستم من وجود دارد مربوط به دوره قبل است و یا مربوط به شرایط بیرونی است چگونه من می توانم عامل تغییر باشم. متاسفانه در شرایط فعلی شرکتهای دولتی شرکتهای خصوصی را متهم به سوداگری می کنند و شرکتهای خصوصی هم شرکتهای دولتی را متهم به رانت می کنند و همه مشکلات خود را هم در شرایط طرف مقابل می بینند. این وزارتخانه مشکل را ناشی از عملکرد سابق می داند و یا از مشکلاتی که در سازمانهای مرتبط است و یا شرایط را مسئول مشکلات به وجود آمده می داند."توپ را در زمین دیگری انداختن" و این استراتژی را ناشی از زرنگی دانستن عین فقدان عاملیت و ضعف و بی مسئولیتی یک مدیر است .

در زمان دانشجویی استاد اقتصاد مثال زیبایی از ساموئلسن برایمان تعریف می کرد. او می گفت که کارناوال زیبایی در خیابانها در حرکت بود. مردم هم در پیاده رو ها ازدحام کرده بودند. یک نفر برای بهتر دیدن کارناوال روی پنجه پا ایستاد. نفر بعدی هم یاد گرفت و روی پنجه پا ایستاد و افرادی که پشت سر آنها بودن هم مجبور شدند روی پنجه پا بایستند. پس از مدتی همه مردم در پیاده روها روی پنجه پا بودند و لی هیچ کس وضعیتش بهتر نشده بود. چون همه روی پنجه پا بودند. یعنی همه در وضعیت بدتری قرار داشتند. عین همین وضعیت در کشور ما است که همه به دنبال انداختن مشکل در زمین دیگری هستند و نتیجه چنین حرکتی این است که همه دارند ضرر می کنند. همه روی پنجه پا ایستاده اند. حتی وضعیت به شکلی شده است که از کابینه می توان یک گروه اپوزیسیون قوی درست کرد. این مساله سالها از اقشاری از مردم شروع شده و به سازمانها کشیده شد، و بعد به سطوح بالای سازمانی و الان به هیات حاکمه کشیده شده است .

در این فضا رشد اقتصادی به سختی اتفاق می افتد و توسعه بسیار سخت می شود. در ایران و در این شرایط، یکی از نقاط قوت یک سیاستمدار، سیاستگذار و یا روشنفکر نقد حاکمیت است. هر چند که نقد حاکمیت برای سالم سازی فضای سیاسی بسیار خوب است، ولی کسانی که بیرون از حاکمیت هستند نمی توانند شرایط را نقد کنند و خود را در موضع مخالف قرار دهند.

الان به نظر می رسد نقد حاکمیت از درون به یک معضل جدی برای رشد اقتصادی کشور شده است و اگر این دایره نقد شکسته نشود توسعه کشور متوقف می شود. از طرف دیگر مردم هم خود را عامل نمی بینند. آنها نمی بینند که تغییرات سیاسی بدون مشارکت و عاملیت آنها به هیچ نتیجه ای نمی رسد. ولی متاسفانه همه منتظر تغییرات سیاسی هستیم تا تغییر در وضع زندگی مردم داده شود.

حال شرایط فرضی را در نظر بگیرید که همه خود را عامل بدانند و مسیر پیشرفت خود را در رشد اقتصادی کشور بدانند. (که البته ما در کشور در دورانهایی این شرایط را داشته ایم)، توسعه خود بخود اتفاق می افتد.

چون انرژی حرکت در جامعه وجود دارد. چون هر سیاست دولت در یک بستر مناسب قرار می گیرد و خیلی سریع نتیجه می دهد. حال شما سرمایه گذاری خارجی را در نظر بگیرید. چگونه ممکن است سرمایه گذاری خارجی در کشور وجود داشته باشد و رشد کند ، بدون اینکه عاملیت وجود داشته باشد.

عاملیت عنصر اساسی غیر اقتصادی رشد اقتصادی است. بدون آن هیچ سیاستی جواب درست نمی دهد. یا حداقل اثر گذاری آن بسیار محدود می شود. شاید بهتر باشد سال آینده را سال عاملیت و مسئولیت پذیری بگذاریم و در این زمینه سیاست ها و سیستم های مقتدرانه ای اعمال کنیم. حاصل این سیاست ها این است که هر شخص و یا هر مسئولی به بخشی از راه حل تبدیل شود. توسعه اقتصادی کشور منتظر این تغییرات است و هر چه دیرتر شود حل آن با سیاست گذاری مشکلتر می شود.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir