بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : چهارشنبه 18 بهمن 1391      14:0
در ستایش سرمایه های جاویدانی که داریم

چه می‏ خواستیم بشویم و چه می‏ شویم؟

علی درستکار

در شب ‏ها و روزهای یادآور حماسه ‏آفرینی‏ هایی به‏ سر می‏بریم محصول هم‏دلی‏ ها، هم‏صدایی‏ ها، مهربانی‏ ها و هم‏گرایی‏ هایی نادر و بی‏ سابقه؛ سرمایه ‏هایی که طی دورانی، قطره‏ قطره جمع شد، وانگهی دریا شد و در زمستانی، به بهاری رساند، بی ‏نظیر، و پایه و مایه بیداری مردمانی در پهنا و درازای سرزمینی به نام ایران! تا شریف بمانند و سرافراز، و بیدار، کوس استقلال بزنند و بنای انسانیت و شرفی بگذارند که شایسته انسان‏ ها و آدم‏ هاست.

هم‏ایشان، در آن دوران، از هرچه داروندارشان بود، سرمایه کردند و ایثار؛ یک‏یک ایست‏گاه‏ ها را گذراندند؛ به ترورها رسیدند، گذشتند؛ به کم‏بودها رسیدند، گذشتند؛ به قهر دنیا رسیدند، گذشتند؛ به تحمیل جنگ و ناامنی رسیدند، گذشتند؛ .... سرافراز و نستوه!

اما در هر ایست‏گاه، آثاری از خود هم گذاشتند، گران‏قدر و ارزنده؛ چنان که هربار، در هر لحظه و هر مناسبت که نظر دوباره‏ای بدان می‏ کنند، سر، بالا می‏ گیرند و در پیش‏گاه خدای بزرگ، عرض افتخار می‏کنند که:

خدایا؛ از آن‏چه دادی، نثار راه تو، دین تو و ترویج مرام تو کردیم و سربلندیم؛

فرزندانمان؛ جگرگوشه‏ هایمان؛ و پاره‏ های تنمان را دادیم؛ خانواده شهید!

حتی سلامتمان را دادیم و امروز در گوش ه‏ای، در آسایش‏گاهی، روی تخت بیمارستانی، در خانه و کنجی افتاده ‏ایم، بی‏منت و مزد، زن و فرزندان و خانواده و بستگان مان را هم اسیر عجز خود کرده ‏ایم؛ جان‏باز!

آزادی‏مان اسیر شد؛ به اسارت دشمن درآمدیم؛ روزها و هفته‏ ها و ماه ‏ها و سال‏ ها زیر سخت‏ترین شکنجه ‏ها و دردها و زجرهای بی‏نظیری بودیم که کم‏تر کسی را تاب شنیدن آن است – بی‏اختیار، بغض، گلویش را می ‏فشارد و اشک، چشمانش را می‏درد تا بریزد- آزاده!

رفاه وآرامش و کلاس و درس و مقام و منصب و حقوق و مزایا را گذاشتیم و از برق شهر جستیم، به غبار رزم رسیدیم و ایستادیم؛ ایثارگر و رزمنده!

همه و همه اما به امید حریت؛ به امید آن‏که آن‏چه از این آزادگی و انسانیت را به ‏دست آورده‏ ایم، نگه‏دار و نگه‏بان باشیم و هرچه از آن که هنوز باقی مانده، تحصیل کنیم!

... و حالا داریم - پس از سی‏ وچهار سال- جشن آن نصرت و این شوکت را می‏گیریم!

... اما آن روی این فخر و سرور آیا:

چقدر حواسمان جمع است که:

-  چه داریم می‏ کنیم؟!

-  چه راه داریم می‏ رویم؟

-    چه می‏خواستیم بشویم و چه داریم می‏ شویم؟

-  چقدر داریم حراست و حفاظت و نگه‏داری می‏ کنیم از این سرمایه ‏هایی که یا ایثارگرانه گذاشته‏ ایم و آثاری از آن به‏ جا مانده و یا هنوز در اختیار داریم و موظف‏ به پاس‏داری از آنیم؟!

-  چقدر در خاطرمان هست و چقدر- در این روزها و شب‏ها- سیلی این تذکر به گوشمان نواخته می‏شود که دارنده کدام میراثیم؟!

-  در شرایطی که هنوز سربازان مثله این راه، در بستر جان‏دادن هستند- چقدر می‏ شنویم ناله و ضجه جان‏بازان و آزادگان و ایثارگران و خانواده ‏های شهیدانی که سر در سکوت محترم و سنجیده خود فروبرده ‏اند و در این شب‏ ها و روزها مبهوت‏ اند که: «پروردگارا! خدایا! ای والیان و بزرگان این مرز و بوم! ما مگر دست ندادیم که در راهی نثار سلامتی و رفاه و مال و فرزند کنیم که دین و اخلاق و انسانیت و الوهیت یا دست‏کم تألّه و خداگونگی، آورده آن باشد؟!

-  پس آیا به این سو که می ‏رویم، نزول است یا صعود؟! حضیض است یا اوج؟! درکات است یا درجات؟!!

این‏هاست پرسش و پیام امروز جان‏بازانی که دارند آخرین نفس ‏های خود را ساکت و آهسته، و پیچیده در شرم و حیای منحصر به خود به آسمان می‏ فرستند!

این‏هاست پیام امروز آزادگانی که سال‏ ها شلاق خورده ‏اند و هنوز جای آن‏را بر تن دارند و ای‏بسا آن را از هم‏سران خود که همانا محرم ‏ترین ایشان‏ اند، پنهان می‏ دارند برای آن‏که فقط به خود خدا هدیه دهند!

این‏هاست پیام امروز پدران و مادران و فرزندان و خواهران و برادران شهیدان‏مان؛ غـُرر و دُرری که نظیرشان، نادر است و در حسرت یک نگاهشان، وامانده ‏ایم!

و این‏هاست پیام و حیرت ایثارگران و همه مردمان ایرانی که سی ‏وچهار سال است برپا و برجا مانده ‏اند تا مبادا ببازند در این آزمون! حالا اما روا مباد که ببینند بالاسری‏هایشان، چه آزاد سقوط می‏ کنند و ساقط!!

خدایا ما را بدار به راهی که موظفیم در آن قدم برداریم!

خدایا ما را بدار که پیوسته به وظایف و تکالیفمان متذکر و عامل باشیم!

خدایا ما را بدار که قدر مردمان خود، قدر سرمایه‏هایی که داریم، قدر فرصت اسـتـثـنایی و تمکـّـنی که در دستمان قرار داده‏ای را بدانیم؛ بدان چنان بنگریم و چنان پاس آن بداریم و برای آن، چنان از خود بگذریم که شایسته این ثروت و گنج بی‏بدیل و – احیاناً- تکرارنشدنی است!

خدایا برای عرض آمین این تمنیات، فقط خاندانی را واسطه قرار می‏دهیم که نزد تو محبوب ‏ترین و مقرب‏ترین‏اند: محمد و آل محمد (اللهم صل علی محمد و آل محمد)!


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir