بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : يکشنبه 5 مهر 1394      12:4

سیاست روی اقتصاد چقدر اثر گذاشت؟

اسداله عسگراولادی، رییس اتاق بازرگانی ایران و چین در آخرین شماره ماهنامه صنعت و توسعه، به تشریح سیاست‌های حوزه تجارت و تحلیل رفت و آمد سرمایه‌گذاران خارجی پرداخت.

اقتصاد ایرانی: این بار برای چندین بار بود که برای گفت وگو به دفتر اسداله عسگراولادی در اتاق بازرگانی ایران و چین می رفتم، اما این بار گفت محل اتاق تغییر کرده است و به آدرس جدید بروم. تا پیش از این، محل اتاق بازرگانی ایران و چین در یکی از طبقات اتاق بازرگانی ایران قرار داشت، اما هم اکنون به خیابان فرصت شمالی نقل مکان کرده است. عسگراولادی می گوید «در حال حاضر فقط اتاق بازرگانی ایران و چین برای خود ساختمان جداگانه دارد و با صرفه جویی هایی که انجام داده، توانسته این ساختمان را بخرد.» وی عنوان می کند: «این برنامه را برای اتاق بازرگانی ایران و روسیه هم دارد و به زودی ساختمانی برای آنها خواهد خرید.»

به گزارش خبرآنلاین، عسگراولادی را در دفتر جدید ملاقات کردم و وی همچون گذشته بی پرده و صریح صحبت می کرد. خواستیم از اقتصاد سیاسی صحبت کنیم که پاسخ داد «من نه سیاسی کارم و نه سیاست باز» اما به شدت از وضعیت اقتصاد سیاسی کشور گله داشت. وی معتقد بود که «سیاست ما بر اقتصاد غلبه دارد.» عسگراولادی در عین حال درباره آمد و رفت سرمایه گذاران خارجی به کشور عنوان کرد که «ما نباید گول این آمدورفت ها را بخوریم، چون هنوز هیچ سرمایه گذاری نیامده که حرف سرمایه گذاری بزند.» وی تاکید کرد: «من به دولت هم گفته ام و به اتاق های بازرگانی نیز هشدار می دهم که در شرایط کنونی خطر انتقال سرمایه به این کشورها وجود دارد.» آنچه در ادامه می خوانید، مشروح گفت وگو با اسداله عسگراولادی، رییس اتاق بازرگانی ایران و چین است.

 *حاج آقا یک مقدار از اقتصاد سیاسی صحبت کنیم.

من اصلا سیاست بلد نیستم. من نه سیاسی کارم و نه سیاست بازم. از سیاست هم بی زار هستم.

* ولی قبول دارید که سیاست کشور به شدت روی اقتصاد اثر می گذارد؟

دقیقا، سیاست مون است که روی اقتصادمان تاثیر می گذارد. از بس ندانم کاری کرده ایم، همه مسایل سیاسی شده است.

* تحریم ها در سال های گذشته به شدت روی اقتصاد ایران اثر گذاشته بود؛ گزارش های متعددی نیز از تاثیر تحریم ها روی اقتصاد کشور منتشر شده است. حالا که ایران و گروه ۱+۵ در زمینه لغو تحریم ها به توافق رسیده اند، شما فکر می کنید مهم ترین اثرات لغو تحریم ها بر اقتصاد ایران چه خواهد بود؟

در حال حاضر مقدمات توافق انجام شده، اما هنوز نتیجه گیری نهایی صورت نگرفته است. این آمدورفت هایی هم که صورت می گیرد، آمد و رفت گول زننده ای است و آمد و رفت مفیدی نیست.

 *منظور شما از آمد و رفت، سرمایه گذاران خارجی هستند؟

بله، سرمایه گذاران خارجی فقط می آیند ببینند که چه خبر است. هیچ سرمایه گذاری نیامده که حرف سرمایه گذاری بزند. من به دولت هم گفته ام و به اتاق های بازرگانی نیز هشدار می دهم که در شرایط کنونی خطر انتقال سرمایه به این کشورها وجود دارد. این گروه ها نمی آیند که در ایران سرمایه گذاری کنند، می آیند که سرمایه های ما را ببرند. انتقال سرمایه هم در روزهای اخیر که این گروه ها می آیند و می روند، شروع شده و من یک مقدار می ترسم که نکند این ها دارند ما را گول می زنند و سرمایه گذاران ما را تشویق می کنند که سرمایه های خود را به آن ور آب منتقل کنند.

واقعا من نمی دانم که این گروه ها هدف اصلی شان از آمد و رفت ها چیست. ۱۶۰  نفر از اتریش آمدند، چه شد؟ چه کردند؟ کدام قرارداد جدی را روی کاغذ آوردند.

* این نشان نمی دهد که هنوز اقتصاد ایران آن قدر شفاف نیست که سرمایه گذاران خارجی به آن اطمینان کنند.

این که اقتصاد ایران شفاف نیست را سرمایه گذاران خارجی بهتر می دانند. این سوال برای من مطرح است که این که این ها ۱۰۰ نفر ۱۰۰ نفر به ایران می آیند، چه می خواهند؟ می آیند سرمایه گذاری مشترک کنند؟ حرفش را می زنند، اما عمل نمی کنند. آیا می آیند در معدن سرمایه گذاری کنند؟ که این کار را نکردند. می آیند خودرو بفروشند که ما خودرو آنها را می خریم، ولی پول نداریم.

ببینید، یک سری از تحریم ها دست اروپایی هاست. بنابراین این گروه هایی که می آیند و می روند، تحریم ها دست آنهاست. حالا به نظر شما چرا تحریم ها را برنمی دارند و بعد بیایند؟ ما ۴ تا تحریم داریم. یکی تحریم داماتو است که تحریم زمان ریگان است و رییس جمهور آمریکا باید آن را بردارد. یک سری از تحریم ها را کنگره آمریکا بسته است. یک بخش از تحریم ها هم مربوط به سازمان ملل است. از سوی دیگر، یک بخش از تحریم ها را اروپایی ها و پارلمان اروپا انجام داده است. بانک های اروپایی ما را تحریم کرده اند و هنوز در فرودگاه هامبورگ به ما بنزین نمی دهند. ما اگر بخواهیم به سمت ایران پرواز کنیم، باید بنزین را ترکیه بزنیم. این که دست اروپایی هاست. چرا این تحریم ها را برنمی دارند و به ایران می آیند؟ می آیند ببینند بعد از تحریم با آنها کار می کنیم یا خیر؟ خب معلوم است که کار می کنیم. می آیند چین و روسیه را بترسانند؟ خب روسیه که با ما کار نمی کند. روابط ایران و چین هم درازمدت است. چین دنیا را گرفته است. پس این گونه آمد و رفت ها کم خاصیت است. البته برای هتل هایمان خوب است و یا می بینند در منطقه، کشور امنی هستیم. این ها خوب است، ولی از نظر اقتصادی یک قدم مثبت بر نداشته اند و فقط حرف زده اند.

* تحلیل شما از این آمد و رفت سرمایه گذاران خارجی چیست؟

ببینید، ما به کشوری که می خواهد به ایران بیاید، باید بگوییم تحریمی که مربوط به شماست را بردارید. اگر این ها حل نشود، من این آمد و رفت ها را مفید نمی دانم و دارند ما را گول می زنند. آمریکایی ها هم می گویند ما تا مدتی تحریم ها را برنمی داریم. پس تحریم اروپا چه؟ ما نباید گول بخوریم و باید چشمان مان را باز کنیم. این گروه ها وقتی می خواهند بیایند، قدمشان به روی چشم، اما باید برنامه هم بدهند که چه می خواهند کنند؟ با چه کسی می خواهند ملاقات کنند؟ آیا فقط با دولت می خواهند ملاقات کنند؟ همه چیز روی تشریفات می گذرد.

* این مشکل و نقطه ضعف را از کدام سمت بیشتر می دانید؟

مشکل از سمت ماست. هیات های خارجی که به ایران می آیند، باید از آنها بپرسیم که دستور جلسه شما چیست و با چه کسانی می خواهید ملاقات کنید. ما باید چشمانمان را باز کنیم و گول نخوریم. این ها باید با برنامه به ایران بیایند. ببینید وقتی من به چین می روم، پدر من را چینی ها در می آورند که برای چه می خواهی بیایی، با چه کسی می خواهی صحبت کنی، چند نفر همراهت هستند، دستور جلسه ات چیست؟ بنابراین ما باید ببینیم توریست می خواهیم به کشورمان بیاید یا این گروه ها برای کار تخصصی به ایران می آیند.

من هم به اتاق بازرگانی هشدار می دهم که گول نخورد و چشمان خود را باز کند و هم به وزارت صنعت، معدن و تجارت. ما الان در شرایط پساتحریم قرار نداریم، ما در شرایط پسامذاکرات قرار داریم. تحریم ها هم من فکر می کنم تا اردیبهشت ماه برداشته نمی شود. اولین تحریم احتمالی از اردیبهشت برداشته می شود. بنابراین این رفت وآمدها نباید عبث باشد و فقط وقت گرفته شود.

* شما ویژگی های یک دیپلماسی اقتصادی قوی را در چه می دانید؟

دیپلماسی اقتصادی قوی در قدرت مذاکره قوی است. من به خاطر دارم قوام السلطنه یک بار مسکو رفت و استالین را گول زد. گفت نفت شمال را به شما می دهم. قرارداد را هم نوشت که نفت شمال برای روس هاست. انتهای قرارداد هم نوشت که البته مجلس باید تصویب کند. بعد آمد و استعفا داد. نخست وزیر بعدی آن را مجلس نبرد. یعنی استالین را گول زد. این یک نوع دیپلماسی است.

* یعنی شما معتقدید که باید مکر و نیرنگ اقتصادی داشت؟

سیاست همه اش مکر و نیرنگ است. تاریخ را بخوانید. ما باید قدرت مذاکره قوی داشته باشیم که در هیات رییسه اتاق بازرگانی ایران من این قدرت را کم می بینم. برای این که در هیات رییسه اتاق بازرگانی، بیزینس من واقعی نیست.

* اما تاجر بین المللی نیستند.

بله، هیچ کدام در یک کنفرانس بین المللی هزار نفری حرف نزدند. تشریفاتی همه جا رفتیم، قهوه خوردیم، شام خوردیم و مصاحبه هم کردیم. بنابراین ما قدرت مذاکره قوی، کم داریم. ما چه امتیازی توانستیم بگیریم؟ پس هنوز سیاست ما بر اقتصاد غلبه دارد. در حال حاضر چند درصد اقتصاد ایران دولتی است؟

۸۰ درصد.

نیروگاه ها، راه ها، هواپیماها، بانک ها، سدها، صنایع، بنادر، عوارض جاده ها، بیمارستان ها و هر چه را که نگاه می کنیم، دولتی است. چه دست مردم است؟ کشاورزی دست مردم است. این چند درصد می شود؟ ۸۰ درصد اقتصاد ایران دست دولت است. دولت بخش خصوصی را بغل می کند، اما بغل می کند که بخش خصوصی را له کند. دولت بخش خصوصی را این جوری بغل می کند. بنابراین اولین خواهش من از دولت این است که دولت خود را کوچک کند.

* شما زیرساخت های لازم برای سرمایه گذاری خارجی را فراهم می بینید؟

بله، در رشته هواپیمایی، معادن، صنایع سنگین و انرژی این زیرساخت ها وجود دارد. در حوزه سرمایه گذاری در انرژی، نفت و فرآورده های نفتی آمادگی لازم وجود دارد. همچنین در صنایع و تکنولوژی جدید این امکان وجود دارد. فرض کنید ما وقتی بخواهیم یک موبایل بسازیم، هزینه ساخت آن برای مثال 2 هزار دلار می شود، اما این هزینه در کشورهای دیگر بسیار پایین تر تمام می شود.

* برخی کارشناسان و صاحب نظران اقتصادی معتقدند که این که گفته می شود واردات نباید صورت گیرد، اشتباه است. وارداتی باید صورت گیرد که صادرات را نیز در پی داشته باشد؛ مثل کشورهایی همچون کره.

بله، واردات حتما ضرورت دارد، اما واردات باید گزینشی صورت گیرد. واردات مواد اولیه ضرورت دارد، اما ما باید واردات کالاهای مصرفی را کم کنیم.

* این ایراد نیست که ما در همه زمینه ها بخواهیم خودکفا باشیم؟

درست است؛ ایران در چند زمینه باید خودکفا باشد. در بحران های سیاسی خودکفایی در خوراک، پوشاک، مسکن و بهداشت واجب است. ما به سمت خودکفایی در این بخش ها باید برویم. الان وضعیت بهداشت خوب است و در برخی تخصص های پزشکی از دنیا جلو افتاده ایم. همچنین در زمان بحران ها، در بخش خوراک حتما باید خودکفا باشیم و دست نیاز برای خوراک دراز نکنیم.

ما ضرورت ندارد که این قدر پسته تولید کنیم؛ خوراک مردم هم نیست. باید به اندازه مردم تولید کنیم. ما باید در تکنولوژی را به کشور باز کنیم. واردات حتما باید این طوری باشد و این موضوع ضروت دارد. اگر وارداتی نباشد که صادراتی هم صورت نمی گیرد. واردات را باید گزینشی کرد. از سوی دیگر، موضوعی که در واردات خیلی مهم است، این که ما شعار خودکفایی در واردات می دهیم، اما جلوی قاچاق را نتوانستیم بگیریم. شما هر چه با دیوار تعرفه بخواهید جلوی واردات را بگیرید، اما در مقابل قاچاق صورت می گیرد. تعرفه بالا می رود که واردات صورت نگیرد، اما از طرف دیگر کالاها به صورت قاچاق وارد می شود. اولین کار دولت در این قسمت این است که جلوی قاچاق را بگیرد و اگر جلوی قاچاق را بگیریم، تولیدمان خودبه خود شکل پیدا می کند.

ما می گوییم منسوجات کشور در مقابل ترکیه ضرر کرده است و بعد تعرفه گذاشتیم. این خاصیت ندارد. وقتی تعرفه خاصیت دارد که قاچاق صورت نگیرد. اگر تعرفه بگذاریم و بعد قاچاق انجام شود، خب تعرفه خنثی شده است. حالا تعرفه را هزار درصد تعیین کنید. پس یکی از کارهای اقتصاد سیاسی این است که جلوی قاچاق را بگیریم. قاچاق سم است. الان ارز نوسان دارد، قاچاق انجام می شود. در حال حاضر اصلاحیه قانون مالیات های مستقیم ابلاغ شده که به نظر من، باید یک مقدار روی آن دقت کرد. می گویند روی حساب های بانکی سرک می کشند. وقتی این کار را بخواهند انجام دهند، امکان دارد که عده ای سرمایه خود را از بانک ها خارج کنند.

* خب اگر یک نفر وضعیت مالی اش شفاف باشد، چرا باید از افشای حساب های بانکی خود بترسد؟

ببینید، ما یک تعداد مودی داریم. باید بگویند حساب مودیان مالیاتی مورد بررسی قرار می گیرد. چه کسی مودی مالیاتی است؟ کسی که کسب وکار دارد. ولی کسی که ملک خود را اجاره می دهد، مودی مالیاتی که دیگر نیست.

ما آنچه که در فضای کسب وکار وجود دارد و کسانی که اظهارنامه تقلبی می دهند را باید جلویشان را گرفت. اگر این قانون اصلاح نشود، خطر انتقال سرمایه وجود دارد؛ سرمایه ها یا طلا می شود و یا به خارج از کشور می رود. این موضوع برای صادرات ما به هیچ وجه مفید نیست، چون امروز که دلار ۳۵۰۰ تومان می شود، صادرکننده خیال می کند که منفعت می کند، چون قیمت کالاها در داخل کشور هم بالا می رود و تورم هم افزایش می یابد.

پس صادرکننده هیچ منفعتی نمی برد، در درازمدت ضرر هم می کند. تنها صادرکنندگانی که کالای خود را قبلا فروخته اند و ارز خود را حالا می خواهند بیاورند، منفعت می کنند، اما اگر دوباره کالا را بخواهند بخرند و صادر کنند، ضرر می کنند.

من در کل سه توصیه برای دولت دارم. دولت باید خود را کوچک کند و به فکر اشتغال باشد. بزرگ ترین امتیاز در کوچک کردن دولت این است که فساد کم می شود. من و شما که با هم مذاکره می کنیم، سر همدیگر را نمی توانیم کلاه بذاریم. اگر یک طرف به خزانه و بانک ها وصل باشد، آنجاست که اختلاس صورت می گیرد.

از سوی دیگر، براساس آمارهایی که من از زمان مرحوم رجایی دارم، در آن دوره جمعیت کشور ۳۶ میلیون نفر بود، اما امروز تعداد جمعیت کشور به ۷۸ میلیون نفر رسیده است، یعنی ۴۲ میلیون جمعیت کمتر از ۳۲، ۳۳ سال سن دارد. این نشان می دهد که هر سال یک میلیون تا یک میلیون و ۲۰۰، ۳۰۰ هزار نفر دختر و پسر تحویل جامعه می دهیم. این گروه همه چیز می خواهد، لباس، خانه، مدرسه، همسر و غذا. همه این ها به یک موضوع وابسته است و آن هم شغل است. اگر ما به جوانان شغل بدهیم، همه این ها را پیدا می کند. بر این اساس، دغدغه اصلی دولت باید اشتغال باشد و پیام اصلی من به شما این است.

* در کمیسیون برجام مجلس، سعید جلیلی عنوان کرده بود که نتیجه مذاکره چیزی جز هیچ و پوچ نبوده است. نظر شما درباره این اظهارنظر چیست؟

من این صحبت را قبول ندارم. ما بزرگ ترین امتیازی که از مذاکرات گرفتیم، این بود که در دنیای آزاد را به روی خودمان باز کردیم. انصافا در دوره آقای احمدی نژاد یک وزیر به ایران نمی آمد، یک وزیر ما را هم به کشورشان راه نمی دادند. به جز چین. در ۱۰ سال گذشته، کدام رییس جمهور به ایران آمده بود؟ کاری که تیم ظریف کرد، برای کشور اهمیت فراوانی داشت. اصولا قرار گرفتن وزیر خارجه ما کنار ۶ وزیر خارجه دنیا خودش امتیاز است. پس امتیازی که ظریف برای کشور از نظر سیاسی گرفت، خیلی اهمیت دارد.

ما نباید با تعصب صحبت کنیم. تعصب را باید کنار بگذاریم. درست است که من به رفت وآمد هیات های تجاری انتقاد دارم، اما اصل کاری که تیم ظریف انجام داده، جزو افتخارات تاریخی کشور است.

* انتقاد شما هم به بی برنامه بودن در مقابل هیات های تجاری است.

بله، اگرچه اولین خاصیت آمدن آنها، پر شدن هتل ها و آمدن ارز به کشور است. ولی باید با برنامه بیایند و ببینیم وقتی از کشور می روند، کارنامه شان چیست. ما باید از اتاق بازرگانی بپرسیم که وقتی این هیات های تجاری می آیند و می روند، چه گزارشی می شود به مردم داد و کارنامه این آمد و رفت ها چیست. ۱۶۰ نفر از اتریش آمدند. این ۱۶۰ نفر با کدام بیزینس من ما صحبت کردند و برنامه یک سال آینده خود را چیدند. ما باید حواسمان را جمع کنیم.

* محسن جلال پور، رییس اتاق بازرگانی ایران در یکی از نوشته های اینستاگرامی درباره آمدن هیات اتریشی و این که این هیات را بیشتر تجار و بازرگانان بخش خصوصی همراهی می کردند، گفته بود ما هم باید به جایی برسیم که در سفرهای خارجی و در معیت رییس جمهور خودمان، ۲۰۰ تاجر و کارآفرین همراه داشته باشیم.

این حرف را ۲۰ سال است که من می زنم. من در این ۲۰ سال به همه روسای جمهور گفتم که وقتی به کشورهای دیگر می روید، یک تعداد از بخش خصوصی را با خود ببرید. آقای احمدی نژاد در دوره ریاست جمهوری خود سه، چهار بار به نیویورک رفت. هر دفعه هم ۲۰۰ نفر را با خود به نیویورک می برد، اما این ها هیچ کدام از بخش خصوصی نبودند، قوم و خویش های او بودند. در این گروه یک بیزینس من نبود. حرف آقای جلال پور، حرف ۲۰ ساله من است. من دائما فریاد می زنم که دولت در کمیسیون های مشترک ۵۰ تاجر را بنشان.

من یک روز به عنوان صادرکننده بزرگ زیره یک مصاحبه ای کردم و گفتم مجتهد زیره سبز است. آیت اله رسولی محلاتی که من مسجد آنها نماز می خوانم، گفت تو مجتهد هم شده ای؟ گفتم در زیره سبز بله، من مجتهد زیره هستم. چه کسی از من بیشتر درباره زیره می داند. درباره پسته هم همین طور است. زیره کار ۴۰ ساله من است و خریداران دنیا و بازار را کاملا می شناسم.

الان هم به دولت آقای روحانی می گویم که هر وقت به طور رسمی به کشورهای دیگر می روید، ۵۰، ۶۰ نفر هم از نظر اقتصادی با خود ببرید.

* الان هیات های تجاری مختلفی به ایران می آیند. شما عنوان کردید که ما در سیاست باید قدرت مذاکره قوی داشته باشیم. به نظر شما چرا بخش خصوصی ایران این قدر قدرتمند نیست که بتواند مذاکره قوی با بخش خصوصی کشورهای دیگر داشته باشد؟

برای این که هیچ گاه بازی گرفته نشده است. با بخش خصوصی تعارف کردند، اما بازی اش نگرفتند. الان بخش خصوصی بخواهد پالایشگاه ایجاد کند، به این بخش وام نمی دهند و اوراق قرضه را فقط به دولتی ها می دهند. چرا اوراق قرضه را به بخش خصوصی نمی دهند؟ ذخیره بانک ها از پول من و شماست؛ بانک ها که چاپخانه اسکناس ندارند. زمان مرحوم نوربخش، ایشان می گفت من فقط وام را به دولت می دهم، چون خودم ضامنش هستم، من نمی توانم ضامن شما شوم. الان اوراق قرضه را شهرداری ها، بانک ها، نیروگاه ها و... می گیرند، اما به بخش خصوصی نمی دهند. در واقع بخش خصوصی را به طور واضح بازی نگرفتند.

از سوی دیگر، اگر بخش خصوصی بخواهد کار کند، فرصت به آنها نمی دهند، اما اگر بخش خصوصی پول خود را در بانک دولتی بگذارد، 22 درصد می گیرد. بخش تولید با انواع و اقسام مشکلات مواجه است؛ این در حالی است که بخش دولتی هیچ کدام از آن مشکلات را ندارد. این همه بدهی دولت برای چیست؟ پس دولت با بخش خصوصی تعارف می کند، اما واقعا بخش خصوصی را بازی نگرفته است.

چرا در شورای عالی صادرات نباید بخش خصوصی حضور داشته باشد؟ فقط در جلسات آقای جلال پور، رییس اتاق ایران حضور دارد. من معتقدم براساس بحث مطروحه در هر جلسه شورای عالی صادرات، از آن رشته یک تشکل باید حضور داشته باشد. برای مثال، اگر بحث پوست مطرح است، یکی از این بخش باید برود. رییس اتاق بازرگانی ایران که همه چیز را نمی داند. رییس اتاق، به صورت سمبلیک به عنوان نماینده بخش خصوصی به جلسات می رود. ۸ نفر دولتی و یک بخش خصوصی که رییس اتاق ایران است، در جلسات حضور دارد. من الان ۲۵ سال است که فریاد می زنم بخش خصوصی را باید بازی بگیریم.

* موفق ترین دوره ای که اتاق بازرگانی ایران عمل کرد، چه زمانی بود؟

در ۷ سالی که نماینده امام بودیم، اتاق بازرگانی دوران موفقی داشت. ما ۷ سال به عنوان نماینده امام در اتاق بودیم و حرف مان را همه جا می خواندند. ما قدرتمند دستور می دادیم. ایراد می گرفتیم و عمل می کردند. من در این سال ها دو تا دعا کردم. یک زمانی آقای رحیمی، معاون اول احمدی نژاد در رابطه با پسته سر به سر من گذاشت.

* در جلسه ای که جنجالی شد؟

بله، من گفتم خدایا این قدر به من طول عمر بده که ببینم این آقا جلوی قاضی می ایستد. این اتفاق هم افتاد. در مورد آقای عابدی جعفری هم همین طور شد. وقتی ایشان وزیر بازرگانی بود، کارت بازرگانی را اختیاری کرد. گفتیم چرا این کار را کردید، فهمیدیم که می خواهند اتاق را ببندند و با این کار درآمد اتاق را می گرفتند. با آقای خاموشی نشستیم گفتیم خودمون کمک می کنیم تا اتاق بچرخد. بالاخره رفتیم پیش آقای هاشمی تا بین ما و وزیر وساطت کند. وزیر گفت روز جمعه که من دیدار عام دارم، این آقایان هم بیایند. من به وزیر نامه نوشتم و گفتم ترجیح می دهم که در روز جمعه بروم خطبه های نماز جمعه را گوش کنم و بمانم تا وزیر بعدی. آن جا یک دعا هم کردم و گفتم یک روزی می شود این وزیر کنار من بنشیند؟! حالا آقای عابدی جعفری کنار من می نشیند و عضو اتاق بازرگانی تهران است. من با رای مردم و او با رای وزیر در اتاق بازرگانی است. این جاست که می گویم دولت تعارف می کند.

به دولت چند توصیه دارم، اشتغال را در صدر کارهای خود قرار دهد، خود را کوچک کند و به بخش خصوصی اعتنا کند.

* در رابطه با رشد اقتصادی پیش بینی های مختلفی وجود دارد. شما فکر می کنید نرخ رشد اقتصادی ۵ درصدی تا چه اندازه قابل تحقق باشد؟

نرخ رشد اقتصادی کمتر از یک درصد است. به زور که نمی شود رشد اقتصادی ایجاد کرد. ما خودرو تولید می کنیم در انبارها می خوابد، فکر می کنیم این رشد اقتصادی است. بابا کالاها در انبارها خوابیده است. یکی از عوامل رشدهای اقتصادی ما تولید خودرو و بهره برداری از معادن است. در حوزه معادن که فروش نداریم. خودرو هم تولید می کنیم، اما در انبارها خوابیده است. این که رونق نیست. ما الان در رکود سنگینی  قرار داریم.

* الان ما رکود تورمی داریم یا فقط رکود؟

هر دو، هم رکود و هم رکود تورمی. ما وقتی نتوانیم کالاهای خود را بفروشیم، پس رونق نداریم. الان بهره بانک ها حدود ۳۰ درصد است و خودش هم ۲۲ درصد بهره می دهد. با بهره ۳۰ درصد نه می شود تولید کرد و نه صادرات. هیج کجای دنیا بهره ۳۰ درصدی برای تولید و صادرات وجود ندارد. من همیشه گفتم که یک صادرکننده خیلی هنرمند باشد در سال ۳ بار می تواند سرمایه خود را بچرخاند. یعنی از وقتی برای مثال این قلم خریده می شود تا زمانی که صادرکننده کالا را صادر می کند و پول خود را برگرداند، ۱۰۰ روز طول می کشد. مگر سال چند تا ۱۰۰ روز دارد؟

* منفعت صادرات چقدر است؟

۳ درصد است. بنابراین اگر یک صادرکننده ۳ یا ۴ دفعه سرمایه خود را بچرخاند، ۴ تا سه درصد سود در سال می کند؛ یعنی ۱۲ درصد. این در حالی است که بانک ۲۲ درصد سود می دهد. بانک ها که سود بیشتری می دهند و برخی سرمایه گذاران الان ترجیح می دهند پول خود را در بانک بگذارند و سود بگیرند. چرا باید خود را گول بزنیم؟

* همین موضوعی که در رابطه با بانک ها عنوان کردید، چقدر باعث خواب سرمایه ها شده است؟

خیلی زیاد. همین مساله رکود آورده است. ما خیال می کنیم تورم نداریم. این اقتصاد چاقوی جراحی با جرات می خواهد.

* به نظر شما لغو تحریم ها چقدر می تواند هزینه تجارت را کاهش دهد؟

اگر لغو تحریم ها انجام شود، تجارت ما رونق می گیرد، چون بخش خصوصی ما با بخش خصوصی دنیا در ارتباط هست. لغو تحریم نفت و لغو تحریم بانک مرکزی کمک بسیاری به ما می کند و این تحریم ها اگر در سال ۱۳۹۵ لغو شود، برنامه ششم برنامه خوبی خواهد بود؛ وگرنه برنامه ششم عبثی خواهیم داشت. آن زمان باید به سمت اقتصاد مقاومتی و خودکفایی برویم و کارهایی را انجام دهیم که کمترین ارز را مصرف کند.

* با لغو تحریم ها، به طور قطع صادرات نفت ایران افزایش می یابد. به نظر شما این موضوع روی قیمت نفت در بازار جهانی نفت اثر می گذارد؟

خیر، به دلیل این که مشتری های نفتی ما، مشتری هایی هستند که خیلی در بازار اوپک اثرگذار نیست، ولی برای کشور ما اثرگذار است. ما الان روزانه یک میلیون و نیم بشکه نفت صادر می کنیم که اگر به ۳ میلیون بشکه نفت افزایش یابد، مشکلاتمان حل می شود. الان سرمایه گذاران خارجی هم نگاه می کنند که ببینند به چه اطمینانی به ما باید پول بدهند تا برای آنها برای مثال یک لیوان تولید کنیم.

* این به همان بحث اول برمی گردد که اقتصاد ایران یک اقتصاد غیرشفاف و پرریسکی است؛ در حالی سرمایه گذاران خارجی دنبال یک بازار امن و مطمئن هستند.

اما اگر تحریم ها برداشته شود، اقتصاد ایران کم ریسک می شود و پشتوانه دولت قوی خواهد شد. وقتی صادرات نفت افزایش یابد، به طور قطع پشتوانه مالی دولت نیز قوی می شود. از آن طرف، فاینانس های بانکی به روی بخش خصوصی باز می شود. بانک های ایرانی به بخش خصوصی وام نمی دهند، اما بانک های خارجی وام می دهند.

* الان بحث بدهی دولت به بخش های مختلف مطرح است که برخی از کارشناسان عنوان می کنند اگر دولت نتواند بدهی خود را پرداخت کند، رکود در اقتصاد کشور عمیق تر خواهد شد. نظر شما چیست؟

اگر منبع پرداخت بدهی های دولت با چاپ اسکناس باشد، خطرناک است. دولت باید یارانه ها را قطع کند. این یارانه خطرناک است، چون دولت با کسری بودجه مواجه است. یارانه باعث شده که دولت نتواند بدهی های خود را پرداخت کند.

* که البته در شرایط کنونی نمی تواند یارانه ها را قطع کند.

دولت گیر افتاده است. دولت باید برای خود برنامه ریزی کند و بدهی ای ایجاد نکند که نتواند پرداخت کند.

* دولت در شرایطی هست که به مردم بگوید از فردا یارانه ها را قطع می کنم؟

خیر، فقط می تواند به مردم بگوید تو رو خدا یارانه ها را نگیرید، ولی نمی تواند بگوید که یارانه نمی دهم، چون هم قانون است و هم این که مردم توقع دارند. این رکودی که الان در کشور داریم، اگر تا ۶، ۷ ماه دیگر حل نشود و رونق به وجود نیاید، ورشکستگی می آورد. این خطرناک است.

* به عنوان سوال پایانی، پیشنهاد شما به دولت در شرایط کنونی اقتصاد چیست؟

همان مسایلی که عنوان کردم. دولت باید خود را کوچک کند و هزینه های دولت کاهش یابد.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir