بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : سه شنبه 9 تير 1394      13:20

راهکاری بر توسعه اقتصادی سینمای ایران

دولت باید تصدی هوشمندانه‌ای بر عرصه فرهنگ بالأخص سینما داشته باشد و به‌گونه‌ای در بخش فرهنگ سرمایه‌گذاری نماید که به بهترین وجه، سه چالش فروش کم، فقدان محصولات فرهنگی در سبد خانوار و مغایر بودن احتمالی محصولات فرهنگی با معیارهای جامعه و سیاست‌های دولت به حداقل رسد.
نویسنده :
محمود جوادی

اقتصاد ایرانی: صنعت سینما در ایران از آن قبیل صنایع فرهنگی است که دولت با تخصیص بودجه و ایجاد نهادها و سازمان­های متعدد، تصدی بر آن را وظیفه­ خود می داند. از سوی دیگر، اقتصاد در سینما حرف اول را می زند و توجه یا بی توجهی مخاطبان سینما می تواند این صنعت را شکوفا کرده یا به ورطه ورشکستگی سوق دهد. لذا شاهد آن هستیم سه متغیر «اقتصاد»، «دولت» و «فرهنگ» در مقوله سینمای ایران به یکدیگر گره خورده اند که در ادبیات اقتصادی غالباً از آن با تعبیر «اقتصاد سیاسی فرهنگ» یاد می­شود. مع­الهذا، هدف این نوشتار تبیین و تشریح این مفهوم و ابعاد گوناگون آن نیست، بلکه سعی آن است که راهکاری در جهت رفع چالش های اخیر اقتصادی و فرهنگی سینمای دولتی ایران ارائه شود.

رئیس جمهور در اولین دیدار خود با اقشار مختلف هنرمندان در تاریخ ۱۸ دی۱۳۹۲، بیان داشتند: «باید اقتصاد فرهنگ را پویا کنیم. دولت این را جزو وظایف خود می داند. البته روشن است که در تولید باید اول تقاضا را تحریک کرد. مردم باید کالای فرهنگی را ارج بنهند. در این زمینه باید کار فراوانی انجام داد. اینکه تیراژ کتاب معمولاً ۲ یا ۳ هزار است، اینکه شما می بینید بقیه آثار هنری ما در بازار مشتری ندارد، اینکه گیشه های سینما خلوت است، یعنی اینکه باید تقاضا را تحریک کنیم، مشکلش همین است. این موضوع نمی گذارد هنرمند خلاق باشد و نمی گذارد آنچه خواست جامعه است، به صورت متنوع در جامعه عرضه شود. بنابراین دولت تلاش خواهد کرد تا اقتصاد فرهنگی و بویژه هنری پویا و فعال شود و حتی باید بتوانیم بازارهای منطقه ای و جهانی را نیز به تصرف خود درآوریم ... دولت برای اهدافش به سوی شما ]هنرمندان[ دست نیاز دراز می کند، دولت تداوم امید را در میان مردم می خواهد. از شما می خواهم آثار امیدبخش و نشاط آفرین تولید کنید، آثار یأس آور کافی است.»[1]

حداقل سه نکته قابل توجه پیرامون صنعت سینما و مرتبط با بحث این یادداشت در سخنان رئیس جمهور مستتر است: اول آنکه دولت برای ابعاد اقتصادی فرهنگ ازجمله سینما توجه قائل است و تقویت آن را در زمره وظایف خود می داند، گرچه به نظر می رسد تاکنون اقدام شاخصی در این امر صورت نگرفته است. نکته دوم  معطوف به این موضوع است که سبد کالای خانواده های ایرانی از کالاهای فرهنگی بالأخص فیلم های بر پرده سینما خالی است که به گفته رئیس جمهور، رفع این کمبود نیز از وظایف دولت است. نهایتاً آنکه کیفیت عمده­ی آثار هنری بالأخص فیلم­های سینما چندان همسو با سیاست های دولت در جهت ایجاد امید و نشاط در میان اقشار مختلف مردم نیست که البته تعبیر نکته اخیر می تواند این باشد که دولت با علم به ظرفیت های تأثیرگذاری محصولات فرهنگی-هنری بر جامعه، خواستار ساخت آثار امیدبخش و نشاط آفرین از سوی هنرمندان است.

حضور و نقش مستقیم دولت در عرصه فرهنگ نمی تواند اتفاق خوشایندی برای یک کشور باشد و این شائبه را به وجود می آورد که فرهنگ در خدمت دولت است. ازجمله اقداماتی که دولت می تواند در رفع این شائبه انجام داده و به ایجاد تصویر «دولت فرهنگی و نه فرهنگ دولتی» کمک نماید، تقویت هرچه بهتر عرصه های اقتصادی و اجتماعیِ فرهنگ است. فروش پایین محصولات سینمایی، فقدان این قبیل محصولات در سبد خانوار و امیدبخش و مفرح نبودن فیلم ها چالش هایی است که می بایست دولت خود را موظف به رفع آن ها نماید تا حضور نامبارک آن در فرهنگ مثبت و سازنده تلقی گردد.

افزون بر اظهارات رئیس جمهور در اثبات وجود چالش های فوق، آمارهای فروش نیز بیانگر آن است که مردم از کیفیت فیلم های سینما رضایت ندارند. بنا به آمار سایت سینمایی سی­نت، در سال ۱۳۹۳، تعداد تماشاگران تهرانی پرفروش ترین فیلم سال تنها نزدیک به ۱.۴ میلیون نفر و دومین فیلم پرفروش سال نیز تنها میزبان حدود ۷۵۵ هزار نفر تماشاگر تهرانی بوده است.[2] افزون بر آن، امکان محاسبه بودجه صرف شده در صنعت سینمای ایران وجود ندارد، چراکه نهادهای مختلف دولتی و خصوصی مبادرت به امر سرمایه گذاری در این عرصه داشته اند و آمار رسمی و دقیقی از سرمایه گذاری آن ها در دسترس نیست. بااین حال، در سال ۱۳۹۳، بودجه سازمان سینمایی به عنوان متولی اصلی سینمای کشور که اتفاقاً نقش قابل توجهی در ساخت فیلم های اکران شده در آن سال نداشته، مبلغی بالغ بر صد میلیارد تومان بوده است. این رقم در حالی است که فروش کل ۷۰ فیلم اکران شده در تهران و شهرستان برای سال ۱۳۹۳ معادل ۶۱ میلیارد تومان بوده است که با افزودن بودجه دیگر بخش های دولتی و خصوصی در امر فیلم سازی بر بودجه ۱۰۰ میلیارد تومانی سازمان سینمایی به جرئت می توان گفت که سینما، صنعتی ورشکسته چه از حیث آمار فروش و چه از حیث تعداد بینندگان و مخاطبان فیلم ها تلقی می­گردد؛ معضلی که به صورت غیرمستقیم بر کیفیت فیلم ها نیز تأثیر خواهد گذاشت و تدریجاً موجب واگرایی هرچه بیشتر سینما و مخاطبان آن خواهد شد.

واکاوی عدم بازدهی و استقبال مردم از فیلم های سینما، پژوهش و بررسی های عمیقی را می طلبد اما به طورکلی، قیمت نسبتاً زیاد بلیت فیلم ها در مقایسه با کیفیت پایین آن ها به نسبت محصولات سینمایی دیگر کشورها، مفرح و مفید نبودن و احیاناً ضد ارزشی بودن محصولات سینمایی، کمبود سالن های سینمایی در شهرستان ها و نهایتاً وجود خطوط قرمز در فرآیند تولید فیلم (از نگارش فیلم نامه تا اکران فیلم) که به گفته فیلم سازان بر کیفیت فیلم تأثیر منفی می گذارد، ازجمله عوامل اصلی است که در خلوت بودن گیشه های سینما نقش دارد. اما دولت چه راهکاری را می تواند در پیش گیرد تا ضمن برطرف نمودن برخی از مشکلات مذکور، چالش های اساسی سینمای ایران را که در سخنان رئیس جمهور نیز اشاره شده بود مرتفع نماید؟

راهکار و پیشنهادی که این نوشتار بر آن تأکید دارد، مبتنی بر ظرفیت داخلی دولت است. در حقیقت، شایسته است دولت و نهادهای دولتی به جای صرف بودجه های کلان بر تولید فیلم هایی که اغلب با معیارهای جامعه یا سیاست های دولت همچون ایجاد امید و نشاط در بین مردم در تضاد بوده، به حمایت از فیلم و فیلم سازان در مرحله فروش بپردازد؛ امری که از طریق ارائه بلیت های نیم بها به کارمندان دولت و اعضای خانواده آن ها قابل تحقق است. بنا بر آمارهای رسمی، در حال حاضر تعداد حقوق بگیران دستگاه های اجرایی حدود ۴ میلیون نفر است[3] که با احتساب تعداد نفرات خانواده های حقوق بگیران دولتی، جمعیت هدف که می توانند از بلیت های نیم بهای ارائه شده از سوی دولت استفاده نمایند، بالغ بر ۱۶ میلیون نفر خواهد بود. حال از آنجا که قیمت متوسط بلیت یک فیلم سینما در سطح کشور، ۶ هزار تومان است، دولت جهت اعطای بلیت های ۳ هزارتومانی (نیم بها) به جمعیت هدف خود (۱۶ میلیون نفر) باید بودجه ای معادل ۴۸ میلیارد تومان برای تماشای هر فیلم از سوی کارکنان دولت و اعضای خانواده آنان تخصیص دهد. درصورتی که دولت مبادرت به ارائه بلیت نیم بهای دو فیلم سینما در سال به کارمندان و خانواده های آنان نماید، رقم بودجه صرف شده از سوی دولت برابر با بودجه سالانه سازمان سینمایی خواهد بود، این در حالی است که با احتساب پرداخت ۵۰ درصد از قیمت بلیت توسط کارکنان دولت، پول تزریق شده به صنعت سینما برابر با دو برابر بودجه سالانه سازمان سینمایی خواهد بود. نتیجه آنکه به جای صرف ۱۰۰ میلیارد تومان (و حتی بیشتر) برای تولید فیلم هایی که حداکثر فروش آن ها در سال ۱۳۹۳، برابر با ۶۱ میلیارد تومان بوده است، دولت با خرید و توزیع بلیت نیم بهای فیلم ها، مجموعاً به ارزش ۹۶ میلیارد تومان، تنها به واسطه حضور کارمندان دستگاه های اجرایی و اعضای خانواده آن­ها در سالن سینماها، شاهد تزریق مبلغی بالغ بر ۱۹۲ میلیارد تومان (بیش از ۳ برابر فروش فیلم ها در سال ۱۳۹۳) به صنعت سینمای ایران در یک سال باشد.

پیرامون این راهکار پیشنهادی، ذکر چند نکته ضروری به نظر می رسد:

۱. این راهکار تأکید بر توزیع بلیت های نیم بها بین کارکنان دولت دارد تا از این طریق مردم در عرصه شکوفایی اقتصاد فرهنگ و سینما نیز سهیم باشند. افزون بر این، ضمن آنکه ارائه بلیت رایگان به کارمندان دستگاه های اجرایی دارای توجیه اقتصادی نبوده، این امر احتمالاً می تواند از انگیزه حضور خانواده ها در سینما بکاهد.

۲. تبیین کارآمدی یا ناکارآمدی سازمان سینمایی هدف این راهکار نیست، بلکه هدف اصلی بیان این موضوع است که دولت باید تصدی هوشمندانه ای بر عرصه فرهنگ بالأخص سینما داشته باشد و به گونه ای در بخش فرهنگ سرمایه گذاری نماید که به بهترین وجه، سه چالش فروش کم، فقدان محصولات فرهنگی در سبد خانوار و مغایر بودن احتمالی محصولات فرهنگی با معیارهای جامعه و سیاست های دولت به حداقل رسد.

۳. این احتمال وجود دارد که آمار و ارقام ارائه شده پیرامون جمعیت خانوارهای حقوق بگیر دولتی و نیز قیمت بلیت نیم بها، بیشتر از آن مقداری باشد که در این یادداشت بدآن ها اشاره گردید. لیکن، فرض مسلم آن است که حتی اگر دولت دو برابر بودجه­ی کنونی سازمان سینمایی را صرف خرید و توزیع بلیت نیم بهای فیلم های اکران شده در سینما نماید، مطمئن خواهد بود که از سوی کارکنان دولت نیز به همان میزان، پول به صنعت سینما تزریق خواهد شد. به عبارت دیگر، از نظر هزینه-فایده، هرچه دولت به صورت غیرمستقیم در عرصه سینما سرمایه گذاری کند، دو برابر آن وارد چرخه اقتصادی سینما می گردد.

۴. یکی از چالش های پیش رو دولت، فقدان کالاهای فرهنگی در سبد خانوار است. این راهکار کمکی به رفع این معضل نگران کننده است. جامعه امروز ایران نیازمند تقویت بعد فرهنگی خود است و ممکن است در اثر غفلت خانواده ها، رسانه ها و نهادهای مسئول، نسل جوان به دنبال فرهنگی غیر از فرهنگ ایران-اسلامی باشد. ازاین رو، سرمایه گذاری دولت در عرصه فرهنگ و هنر – حتی بیش ازآنچه در حال حاضر انجام می دهد – نباید امری زائد و غیرضروری به نظر آید. مضاف بر اینکه، راهکار پیشنهادی این نوشتار، توجیه اقتصادی سرمایه گذاری غیرمستقیم هرچه بیشتر دولت در صنعت سینما را در راستای غنای فرهنگی سبد خانوار فراهم نموده است.

۵. از لحاظ اقتصادی، دولت امکان حمایت غیرمستقیم (تهیه بلیت نیم بها) از تمامی فیلم های اکران شده را ندارد، لذا تلاش خواهد کرد تا کالاهای فرهنگی مناسب با معیارهای جامعه و در راستای سیاست های خود همچون (نشاط آفرینی و امیدبخشی) به کارکنان خود ارائه نماید. این ناتوانی دولت در حمایت غیرمستقیم از تمامی فیلم­ها می تواند منجر به ایجاد انگیزه و رقابت بین بخش خصوصی شود، چراکه بخش خصوصی در اثر فقدان بودجه دولتی باید فیلم هایی باکیفیت و استانداردهای بهتر تهیه نماید تا بتواند از حمایت دولت در بخش فروش برخوردار گردد. البته این نگرانی وجود دارد که برخی شرکت های خصوصی فیلم سازی با لابی گری سعی در جلب حمایت دولت داشته باشند که راهکار مقدماتی در رفع این مشکل می تواند ایجاد کارگروهی در دولت جهت ارزیابی کیفی فیلم ها برای خرید بلیط آن­ها باشد.

۶. ارتقای سطح کیفی فیلم ها می تواند دیگر اقشار جامعه را با سینما آشتی داده و سرمایه بیشتری را در صنعت سینما به گردش دربیاورد. قدر مسلم آنکه رونق سینما علاوه بر تاثیر غیرمستقیم بر بهبود کیفیت فیلم ها، در ایجاد اشتغال برای جوانان و فارغ التحصیلان رشته هنر نقش بسزایی خواهد داشت.

۷. مسلماً تحقق این چنین طرح هایی نیازمند دگرگونی در ساختار اداری و تصور مسئولان تصمیم­گیر در عرصه فرهنگ و هنر است. اما این راهکار نباید این تصور را بوجود بیاورد که صرفاً محصولات سینمایی، نیازهای فرهنگی جامعه را برطرف می کند. قطع به یقین، وجود کالاهای فرهنگی باارزش تر دیگری همچون کتاب نیاز ضروری تر و اصلی تر جامعه کنونی ایران است که توجه همه جانبه دولت و رسانه ها در حمایت از نشر کتب مفید و انسان ساز و نیز ترویج فرهنگ کتاب خوانی در میان اقشار مختلف جامعه بالأخص کودکان، نوجوانان و جوانان را طلب می کند.

در پایان تأکید می­گردد که راهکار پیشنهادی، طرحی اولیه جهت رفع چالش ها و نزاع­های کلامی اخیر سینمای ایران است و انتظار آن می رود که حامیان و یا منتقدان سیاست های فرهنگی دولت به جای واردکردن مباحث فرهنگی به بازی های حزبی و سیاسی و برخورد ایجابی یا سلبی با کالاهای هنری همچون محصولات سینمایی، طرح هایی در رفع چالش ها، ارتقای کیفی آثار هنری و نهایتاً آشتی مردم با محصولات فرهنگی بالأخص فیلم های سینمای ایران ارائه نمایند. امید است که راهکار پیشنهادی این نوشتار در توسعه اقتصادی صنعت سینما و جذب دوباره مردم به این صنعت به نحو مطلوب بکار آید.

 


[1] www.president.ir/fa/73754

[2] www.cinetmag.com/Movies/BoxOfficeYearly.asp?Saal=1393&Locality=240&Open=No

[3] www.mehrnews.com/news/2474706/


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir