بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : شنبه 2 خرداد 1394      14:41

یورش بیابان‌زایی به مناطق مختلف کشور و پیامدهای آن

بیابان‌زایی یکی از معضلاتی است که کشورهای مختلف در دنیا با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و کشور ما نیز با توجه به این که در منطقه خشک و نیمه خشک قرار دارد، با تهدید جدی از سوی این پدیده روبروست.
نویسنده :
شه تاو ناصری

اقتصاد ایرانی: بیابان زایی یکی از معضلاتی است که کشورهای مختلف در دنیا با آن دست و پنجه نرم می کنند و کشور ما نیز با توجه به این که در منطقه خشک و نیمه خشک قرار دارد، با تهدید جدی از سوی این پدیده روبروست و مقابله با این رخداد، عزم منسجم دولت و نمایندگان مجلس را می طلبد.

بخشی از بیابان زایی در اثر عوامل طبیعی رخ می دهد اما قسمت عمده آن ناشی از فعالیت های انسانی مانند برداشت بیش از اندازه از آب های زیرزمینی و تغییر آب و هوا یی است که این تغییرات نیز عمدتا زاییده فعالیت های انسانی از جمله انتشار گازهای گلخانه ای در اثر مصرف سوخت های فسیلی است. در جهان امروز، یکی از شاخص های توسعه یافتگی کشورها و دولت ها، نه تنها پیشرفت های علمی و فناورانه بلکه توان آن ها در مبارزه با پدیده های ناخواسته است که از آن میان می توان به بیابان زایی اشاره کرد. 

همان طور که کشورهای پیشرفته به خوبی توانسته اند با رخدادی ناخوشایند مانند زلزله مقابله کنند و از خسارت ها و آثار نامطلوب آن بکاهند، آن ها با جدیت به دنبال مهار بیابان زایی هستند. این دولت ها به جای صرفا برگزاری سمینارها و کنفرانس ها و ارائه دادن نظریه های گوناگون در این زمینه بدون عملی کردن آن ها، با تخصیص بودجه های لازم و استفاده از نیروی متخصص خود به نبرد تن به تن با بیابان زایی همت گماشته اند. مسئولان این حیطه در کشورمان در دولت کنونی و دولت های پیشین نیز کمر به مقابله با این رخداد بسته اند که موفقیت هایی را نیز حاصل کرده اند، اما این تلاش ها ناکافی هستند و بیابان زدایی نیازمند برنامه ریزی ها و توجهات بیشتر است.

خداکرم جلالی، معاون وزیر جهاد کشاورزی و رئیس سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور، سال ۱۳۹۳ اعلام کرد که حدود ۱۰۰ میلیون از اراضی کشور در معرض بیابان زایی قرار دارند. بر اساس تعریف کنوانسیون بین المللی مبارزه با بیابان زایی، بیابان زایی عبارت است از تخریب اراضی در نواحی خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب ناشی از عوامل متعددی چون تغییرات اقلیمی و فعالیت های انسانی. از عوامل بیابان زایی در جاهای مختلف دنیا به ویژه ایران، می توان به چرای بیش از حد دام ها در مراتع و تبدیل شدن این مراتع به بیابان، برداشت بی رویه از سفره های زیرزمینی، توسعه شهرها و روستاها، حفر معدن و ضربه زدن به منابع طبیعی که یکی از پیامدهای آن آلوده کردن آب و هواست، و همچنین شهرسازی، روستاسازی و ساخت جاده اشاره کرد.

همان طور که گفته شد یکی از علل اصلی بیابان زایی برداشت بیش از حد آب از سفره های آب زیرزمینی است و گفته می شود بسیاری از چاه های مجاز در کشور فاقد کنتور هستند که این مسئله موجب برداشت بیش از حد آب از این چاه ها شده است. در تعداد زیادی از روستاها نیز، روستائیان اقدام به حفر چاه های غیرمجاز با عمق بیش از حد می کنند که در نتیجه این امر، آب های شور موجود در زیر زمین به سطح می آیند و شوره زارها را تشکیل می دهند. تشکیل شوره زارها و بیابان موجب می شود روستائیان زمین را رها کرده و به سوی زمین های دیگری بروند که این کار به  طور سلسله وار موجب بیابان زایی و ظهور شوره زارهای بیشتر می شود. یکی از  پیامدهای بیابان زایی و از بین رفتن زمین های حاصلخیز، مهاجرت افراد روستایی به شهرها و روی آوردن آن ها به مشاغل کاذب است، بنابراین آن ها به جای این که به حرفه هایی همچون دامداری و کشاورزی و در نتیجه توسعه اقتصادی کشور بپردازند، انرژی شان در راه مشاغل کاذب هدر می رود.

حمید گشتاسب، مدیر کل دفتر زیستگاه ها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست، به تازگی در گفتگو با خبرگزاری تسنیم مدعی شده که ۸۵ درصد منابع آب صرف کشاورزی می شود که این میزان به معنای هدررفتن بخش عظیمی از منابع آبی کشور است. بنا به اعلام وی، در حال حاضر، برداشت آب از چاه ها و آب های زیرزمینی به بیش از۶۰ میلیارد متر مکعب رسیده و در حالی که حد مجاز برداشت آب از سفره های زیرزمینی کمتر از ۴۰ درصد است، این میزان در کشورمان هم اکنون بیش از ۸۵ درصد است. گشتاسب، همچنین در خبری شوکه کننده گفت که چنانچه روند مدیریت منابع طبیعی به همین روال ادامه یابد، ظرف ۲۰ سال آینده مازندران تبدیل به بیابان می شود. این تکان دهنده ترین خبری است که می توان از مسئول یک نهاد ذیربط در امور محیط زیست شنید زیرا چنانچه برای مازندران که یکی از جاهای سرسبز کشورمان است، چنین آینده ای پیش بینی شده، پیش بینی کردن سرنوشت مناطق نه چندان سرسبز دیگر کار دشواری نیست.

دکتر محمد امینی، استاد دانشگاه و رئیس سابق مرکز تحقیقات منابع طبیعی و کشاورزی استان مازندران، اسفند گذشته به همشهری گفته بود که هر ۱۰ سال سطح آب های زیرزمینی در شمال کشور نیم متر پایین می آید که این موضوع موجب نرسیدن رطوبت زیرزمینی به ریشه درختان و گیاهان و در نتیجه خشک شدن پوشش گیاهی می شود. جلوگیری از بهره برداری از چاه های غیرمجاز برای بخش کشاورزی از وظایف دولت و مسئولان ذیربط به شمار می آید و دولت می تواند کسری از این فعالیت ها را به بخش خصوصی واگذار کند و از تخصص نیروهای کارآمد در این بخش برای حل مشکلات مربوطه بهره ببرد. انجام این کار نیازمند اجرای زیرساخت های مالی مربوطه و تامین بودجه و تسهیلات بانکی برای ارائه وام های لازم است.

بر اساس آماری که ایسنا در سال ۱۳۹۰ ارائه داد، یک ششم جمعیت جهان، ۷۰ درصد اراضی خشک و یک چهارم مساحت کره زمین تحت تاثیرات اثرات منفی بیابان زایی قرار گرفته اند. بارزترین اثر بیابان زایی علاوه بر فقر گسترده در سراسر جهان، تخریب بیش از ۳.۳ میلیارد هکتار از مراتع دنیاست که ۷۳ درصد تمامی مراتع را شامل می شود. علیرضا اورنگی، رئیس سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور، نیز سال ۱۳۹۲ اعلام کرد که نزدیک به ۴۳ درصد مراتع و ۲۰ درصد مراتع تولید غلات جهان تخریب شده اند.

دولت یازدهم با همکاری بخش خصوصی و انجام اقداماتی مانند استفاده از تخصص کافی در بخش مدیریت کشاورزی،  دادن آموزش های لازم به کشاورزان برای استفاده درست از زمین و جلوگیری از استفاده بیش از حد از خاک، استفاده از فناوری های پیشرفته برای آبیاری های به صرفه و مناسب و همچنین بهره بردن از طرح ها و برنامه هایی که کشورهای موفق در زمینه کشاورزی اجرایی کرده اند، می تواند در بهبود وضعیت و مهار بیابان زایی گام های مهمی را بردارد. دولت همچنین می تواند با دادن وام ها و تسهیلات لازم برای کشاورزان به تهیه علوفه دام های آن ها کمک کند تا این افراد به دلیل افزایش جمعیت و نداشتن منابع مالی کافی برای تامین معیشت خود، اقدام به چرادادن بیش از حد دام ها در مراتع که گنجینه های طبیعی هستند، نکنند.

یکی از تبعات بیابان زایی بروز گرد و غبار و ریزگردهاست که به دلیل فرسایش خاک رخ می دهد و سلامت مردم کشورمان به ویژه نواحی غربی را به شدت تهدید می کند. در صورت مهارنکردن ریزگردها، پیامدهای این پدیده خطرناک موجب شیوع بیماری های مختلف در طول مقاطع متعدد زمانی و هنگام فعال شدن این ریزگردها می شود و باید این نکته را به مسئولان یادآور شد که پیامدهای اجتماعی و اقتصادی چنین پدیده ای بسیار بیش از صرف هزینه های لازم برای مهار بیابان زایی و عامل اصلی آن است. در این میان بحث استفاده از مالچ های نفتی برای کنترل ریزگردها که گاها مطرح می شود، نه تنها کمکی به حل این معضل نمی کند بلکه برای محیط زیست نیز بسیار زیانبار است. بنابراین دولت باید با همکاری نهادهای مسئول و همچنین دانشگاه ها به دنبال تولید مالچ های زیستی در مقیاس بزرگ و استفاده از آن ها برای کنترل ریزگردها باشد.

در حالی که در سال های نه چندان دور، سدسازی که یکی از علل بروز ریزگردهاست، یکی از نشانه های توسعه و پیشرفت به شمار می آمد، امروزه به خوبی روشن است که ساختن سدهای بی رویه لطمه ای شدید به محیط زیست خواهد زد. ساختن سدهای بیش از اندازه معقول، نه تنها موجب زیرآب رفتن روستاهای اطراف رودخانه ها و مهاجرات اجباری ساکنان آن و پیامدهای منفی مرتبط با این جابجایی می شود، بلکه منجر به وقوع بلایی می شود که امروز گریبان دریاچه ارومیه، زاینده رود و به تبع آن باتلاق بین المللی گاو خونی را گرفته است. استفاده های نابجا از آب و همچنین سدسازی گلوی این گنجینه های ارزشمند طبیعی را فشرده به طوری که به نمادهای کم توجهی مسئولان به ویژه مسئولان دولت پیشین در قبال محیط زیست تبدیل شده اند. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان گاو خونی را عروس تالاب های دنیا می دانند و به دلیل جاری نشدن آب زاینده رود در آن، این تالاب با تهدید جدی مواجه است. خشک شدن گاو خونی به نوبه خود یکی از دلایل مهم بروز زیرگردها و گرد و غبار در اصفهان به شمار می آید و یکی از دلایل عدم حل این مشکل، همکاری نکردن کافی  دولت و مجلس در این زمینه است.

به گفته محمد درویش، یکی از فعالان مطرح محیط زیست، در جایی که پهنه دریاچه ارومیه  ۵۰۰ هزار هکتار است، ۳۹۰ هزار هکتار از مساحت آن به کویر تبدیل شده است. راضیه لک، مدیر برنامه ریزی و فناوری اطلاعات و بودجه سازمان زمین شناسی و اکتشاف معدنی، نیز در سال ۱۳۹۲ اعلام کرد که ایجاد سدها و جمع شدن آب در پشت آن ها، موجب نرسیدن آب کافی به دریاچه ارومیه شده و این که مصرف بیش از حد آب برای کشاورزی و همچنین گرم شدن هوا از دلایل دیگر خشک شدن دریاچه ارومیه است. ناصر سودانی، نماینده مردم اهواز، نیز چندی پیش در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی مدعی شد که وزارت نفت برای افزایش تولید نفت، تالار هورالعظیم را خشک کرده و خشک کردن این تالاب موجب وقوع گرد و خاک و ریزگرد در اهواز شده و مردم این منطقه به جای تنفس کردن هوا، گرد و خاک تنفس می کنند.

در حالی کارشناسان، بیابان زایی را در کنار تغییر آب و هوایی و کمبود منابع آب شیرین از مهم ترین چالش های پیش روی کشورها در قرن بیست و یکم می دانند که این سه رخداد به صورت زنجیروار به یکدیگر متصل هستند و نمی توان آن ها را از یکدیگر جدا دانست. عدم توجه به حل این معضلات موجب بروز تنش های سیاسی و اقتصادی در بین کشورها می شود و بروز تنش، امنیت جانی و غذایی مردم را به خطر می اندازد. از میان بردن پدیده بیابان زایی در کشورمان و انجام اقدامات لازم در این زمینه، همکاری همه جانبه مسئولان، بخش خصوصی و همچنین مردم را می طلبد و یکی از زمینه های ضروری برای این اقدامات، همیاری نمایندگان مجلس با دولت و تصویب طرح هایی است که دلسوزانه در راستای مبارزه با بیابان زایی به مجلس ارائه می شوند. امید می رود با دوراندیشی نمایندگان و همکاری مثمرثمر آن ها در فراکسیون محیط زیست و توسعه پایدار مجلس، در آینده شاهد جدیت بیشتر آن ها در جلوگیری از تبدیل شدن مناطق مختلف به بیابان و شوره زار باشیم زیرا مهار بیابان زایی خود یکی از زمینه های لازم برای حرکت کشور به سمت توسعه پیش بینی شده در سند چشم انداز ۲۰ ساله است.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir