بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : شنبه 5 ارديبهشت 1394      12:29

دنیا به نفت خاورمیانه احتیاجی ندارد

پروفسور مسرت: تئوری عرضه و تقاضا در بازار نفت نقشی نداشته است

اقتصاد ایرانی: تئوری عرضه و تقاضا در بازار نفت نقشی نداشته است و اگر از دهه ۷۰ دقت کنیم با وجود بالا رفتن تقاضا در طول این سال ها قیمت ها پایین آمده و این مساله در بازار آزاد غیرممکن است. از سال های دهه ۱۹۳۰ تا سال ۲۰۰۵ این رژیم امریکایی در بازار نفت حکمفرما بوده ولی از آن به بعد با ورود چین و هند به بازار، قیمت ها بالا رفت.
«دنیا به نفت خاورمیانه احتیاجی ندارد.» این را پرفسور محسن مسرت استاد دانشگاه اوزنابروک آلمان که به عنوان میهمان در مرکز پژوهش های علمی و استراتژیک خاورمیانه حضور پیدا کرده است بیان کرده و در تشریح آن می گوید: «با ورود چین و هند به بازار خرید نفت، معادله رژیم امریکایی تعیین قیمت نفت برهم خورده و امریکایی ها که احتیاجی هم به منابع انرژی خاورمیانه ندارند برای پابرجا ماندن هژمونی شان در جهان سعی در مداخله در این مساله دارند.» او در سخنرانی خود مباحث جدی و جالب توجهی را مطرح می کند از «اقتصاد رانتی در ایران» گرفته تا سرنوشت دکتر محمد مصدق که سعی در تغییر روند قیمت گذاری نفت داشت. مشروح سخنان او را در ادامه می خوانید.
گزارش تعادل، به دکتر مسرت با اشاره به اینکه نفت هم نعمت است و هم آفت، گفت: «اگر منابع فسیلی بنا به هر دلیل در درون زمین وجود نداشت، بشریت چاره یی جز استفاده از منابع تجدیدپذیر نداشت و تمام کوشش های علمی و اقتصادی خود را برای بهینه شدن این نوع انرژی مصرف می کرد. با قبول این شرایط، به احتمال قوی یک الگوی صنعتی شدن و سرمایه داری دیگری در جهان وجود داشت و اکثر کشور ها خودکفا بودند و آن روابط مخربی را که نفت در محیط بین الملل به وجود آورده است شاید دیگر وجود نداشت و جهان در مسیر صنعتی شدن دیگری قرار می گرفت. مسرت با بیان تاریخچه یی از قیمت گذاری نفت در امریکا و جهان افزود: «قیمت نفت در بازار داخلی امریکا در قرن نوزدهم و در سال های ۱۸۶۱ میلادی بسیار بالا بود و به قیمت ۲۰۰ دلار امروزی به فروش می رفت، اما با استفاده از فناوری های پیشرفته تر این قیمت در حدود دو دهه بعد به ۲۰ دلار رسید. از سال ۱۹۳۰ تا ۲۰۰۵ جز دو دوره شوک نفتی در دهه ۱۹۷۰ میلادی، با کشف منابع نفتی امریکای لاتین و خاورمیانه این قیمت سیر نزولی خود را ادامه داده است.»
وی گفت: «وفور منابع و نقش فناوری در تعیین قیمت نفت بسیار تعیین کننده است ولی اصولا قوانین بازار در سطح جهانی از دهه ۱۹۳۰ به بعد به هم خورده است. قیمت نفت به عامل ها و پارامتر های متعددی بستگی دارد که یکی از آنها هزینه جایگزین است، یعنی هزینه کار و سرمایه. باید اشاره کنم که قیمت نفت با هزینه واقعی ارتباطی نداشته و با هزینه جایگزین تعیین می شود مانند نفت شیل امریکا که با هزینه های بالای ۸۰ تا ۱۰۰ دلار تولید می شوند.»
دکتر مسرت ادامه داد: «از آنجا که این منابع طبیعی مالک دارند، درنتیجه قبل از تولید تبدیل به سرمایه می شوند و در زمان صفر هم ارزش سرمایه یی خود را دارند. بنابراین قیمت نفت در مبدا عبارت است از هزینه جایگزین به اضافه سرمایه یی که در یک بشکه نفت، نهفته شده است.»
وی تصریح کرد: «بین رانت منابع طبیعی و بهره در بازار سرمایه یک ارتباط مستقیم وجود دارد و آنهایی که مالک هستند به طور احساسی با آن برخورد می کنند. مثلا همین برج هایی که در تهران ساخته می شود و ساخت آنها تمام نمی شود، به این علت است که صاحب این برج به این نتیجه رسیده است که اگر آن را تمام کند و سرمایه خود را به بازار سرمایه بیاود، درآمدی که کسب می کند به احتمال قوی کمتر خواهد بود از اینکه صبر کند که دیرتر وارد بازار کند تا قیمت ها بالاتر رود. این درست انعکاس رانتی است. شما چنین چیزی را در اروپا مشاهده نخواهید کرد. در آنجا به محض اینکه سرمایه گذاری شد هدف این است که در نخستین فرصت پروژه تمام شود و سرمایه آن در بخش های دیگر مورد استفاده قرار بگیرد. در اقتصاد رانتی است که این پدیده ها به وجود می آید و این مساله به ضرر جامعه است.»
دکتر مسرت ادامه داد: «۶۰ الی ۷۰ سال است که این شرایط در بازار نفت بوده است و من به آن می گویم قیمت دامپینگ که شامل قیمت جایگزین و فاکتور سلطه مصرف کنندگان است. وقتی که مرحوم دکتر مصدق می گفت، قیمت نفتی که براساس آن به ما رانت می دهید قیمت واقعی نیست و به عنوان نخستین سیاستمداری که به این رابطه کشورهای غربی با تولید کنندگان نفت اشاره کرد و عقیده داشت که کشورهای نفت خیز باید استقلال خود را حفظ کنند و به فکر چاره یی برای این مساله باشند؛ با کودتایی سرنگون شد
او ادامه داد: «همواره رژیم امریکایی قیمت نفت را تعیین کرده است و در این میان امریکا و کشورهای عربی در یک اتحاد متقابل قرار داشته اند. کشورهای عربی خواسته های امریکا را در مورد قیمت و فروش نفت تامین کرده و امریکا این کشورها را در زیر چتر حمایتی خود قرار داده است. در این سیستم امریکا نوعی سلطه گری را در مقابل رقبای خودش مانند اروپا داشته است و برای حفظ آن ناچار به حفظ روابط استعماری بوده است.»
دکتر مسرت تاکید کرد: «البته همه کشورهای غربی چون به نفعشان بود، این رژیم امریکایی را قبول داشته اند، اما با ورود چین و هند به بازار جهانی، دیگر این رژیم نمی توانست پایدار باشد. زیرا این کشورها خود مستقیما با کشورهای تولید کننده وارد معامله شده و برای نخستین بار بود که رقابت بین مصرف کنندگان به وجود آمد.»
وی افزود: «تئوری عرضه و تقاضا در بازار نفت نقشی نداشته است و اگر از دهه ۷۰ دقت کنیم با وجود بالا رفتن تقاضا در طول این سال ها قیمت ها پایین آمده و این مساله در بازار آزاد غیرممکن است. از سال های دهه ۱۹۳۰ تا سال ۲۰۰۵ این رژیم امریکایی در بازار نفت حکمفرما بوده ولی از آن به بعد با ورود چین و هند به بازار، قیمت ها بالا رفت تا اینکه در سال ۲۰۱۴ مسایل جهانی دست به دست هم داد تا سعودی ها و امریکایی ها بتوانند با وجود قوانین اقتصادی قیمت نفت را پایین بیاورند تا بتوانند به رقبای خود مانند روسیه، ایران و ونزوئلا ضربه بزنند.»
دکتر مسرت در مورد پیامدهای نفت دامپینگ گفت: «این مساله باعث سلطه بر خاورمیانه و بروز مسابقات تسلیحاتی و پایگاه های نظامی و ایجاد آلایندگی بوده که از کودتای ۲۸ مرداد شروع شده و اکنون به مساله داعش رسیده است و به عقیده من این مفروضات دکوری امریکایی قیمت نفت است.»
وی در مورد اتخاذ راهبرد برای این مساله گفت: باید تاکید کنم که قیمت نفت باید بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ دلار نوسان داشته باشد و اگر در سطح جهانی توافقی در چارچوب پروتکل کیوتو به وجود بیاید، می توان در این قرن از دایره سوخت فسیلی بیرون آمد.
وی ادامه داد: اگر اوپک روی منطق اقتصاد رانتی حرکت کند و سعی در کاهش تولید داشته باشد، کشورهای عضو اوپک می توانند با بالا رفتن قیمت نفت سرمایه لازم را برای تغییر سیستم های خودشان به دست بیاورند و بتوانند از انرژی های تجدیدپذیر استفاده کرده تا دیگر تابع انرژی های فسیلی نباشند و این راهبردی است که می تواند برای آنها برد-برد باشد. به عقیده من این راهی که عربستان و امریکا اتخاذ کرده اند علیه کلیه کنوانسیون های اقتصادی و الزامات زیست محیطی است.

مشکلات توسعه انرژی هسته ای
دکتر مسرت در مورد انرژی هسته یی که می تواند جایگزین سوخت فسیلی شود گفت: من آینده یی برای انرژی هسته یی متصور نیستم. تصور کنید که الان که فقط ۵درصد مصرف جهانی از این انرژی تامین می شود ۴۵۰رآکتور با کلیه مشکلات حل نشده وجود دارد. حالا اگر بخواهیم به ۵۰درصد برسیم باید ۴۵۰۰رآکتور داشته باشیم در حالی که هنوز برای این مقدار رآکتور مشکلاتی فراوانی وجود دارد.
وی اذعان کرد: با دیدی که در نهادهای سنتی اوپک وجود دارد طبیعی است که آینده یی بدون نفت و گاز برای جهان متصور نخواهد بود. باید تاکید کنم که مساله مقدار مشخص منابع فسیلی تعیین کننده الگو نیست و می توان به جرات گفت که تا ۵۰۰ سال آینده جهان از لحاظ منابع فسیلی مشکلی نخواهد داشت و اوپک هم لازم نیست برای ثابت کردن آن تلاش کند. مشکل اصلی آب و هوا و آلایندگی هایی است که جهان را تهدید می کند و برای آن محدودیت به وجود آورده است. اگر همین الگو فسیلی در جهان ادامه پیدا کند و دمای هوا از ۲ درجه گرما به ۴ درجه برسد، به این معنی خواهد بود که میلیاردها نفر در جهان به بحران برمی خورند و به نظر من مشکل اصلی این است.
دکتر مسرت ادامه داد: اینکه می گویند کشورهای اروپایی و آلمان مجبور هستند که به دنبال منابع جایگزین باشند خیلی هم درست نیست چون آلمان بسیاری از گزینه های دیگر را در پیش دارد، مانند روندی که در ۱۰۰ سال گذشته در واردات نفت داشته یا اینکه همین انرژی هسته یی را ادامه دهد. اما آلمان ها به طور داوطلبانه به سمت انرژی پاک در حال حرکت هستند و این به دلیل اقتصادی بودن و پایداری محیط است.
وی افزود: در امریکا مساله استفاده از نفت شیل نشان داد که امریکایی های می توانند از منابع فسیلی مستقل شوند و به عقیده من آنها احتیاجی به نفت خاورمیانه ندارند، اما توجه آنها به نفت و خاورمیانه به این دلیل است که بتوانند از این مساله به عنوان اهرمی برای پیاده کردن سیاست های خودشان در دنیا استفاده کنند. اینکه سعودی ها مازاد تولید دارند و قیمت نفت کاهش پیدا کرده است، با وجود اینکه می توانند از سود حاصل از فروش قیمت بالای نفت بهره ببرند هیچ توجیهی جز مسایل سیاسی ندارد. به نظر من دلیل این کار به خاطر فشار آوردن به روسیه و ایران است تا مساله اوکراین و انرژی هسته یی به نفع غرب تمام شود.
دکتر مسرت در مورد اینکه می گویند عربستان با این کار ۱۰ برابر ایران ضرر می کند گفت: ما در هر پدیده یی می توانیم به صورت انتزاعی پارامترهای دلخواه خود را به هم نزدیک کنیم و آن چیزهایی را که به تز ما نمی خورند را کنار بگذاریم. متاسفانه این مساله در ایران بسیار معمول است مثلا می گویند که امریکا قیمت نفت را بالا برده تا انرژی های تجدیدپذیر را تامین کند. امریکا شدیدا با جایگزینی انرژی های تجدیدپذیر مخالف بوده است زیرا این خط انرژی فسیلی بوده که زمینه سلطه گری امریکا را فراهم کرده است. درست است که عربستان ۱۰ برابر بیشتر از ما ضرر می کند ولی باید این مساله را هم بدانیم که سالی ۱۵میلیارد دلار برای ما خیلی مهم است ولی سعودی ها این مشکل را ندارند و اگر قیمت نفت ۱۰ دلار هم باشد آنها تا ۲۰ سال بعد هم مشکلی نخواهند داشت و این منطق اقتصادی نیست بلکه انگیزه های سیاسی در آن مطرح است.
وی گفت: امنیت در ۱۰۰ سال اخیر از درون خاورمیانه تعریف نشده است، آنهایی که قدرت داشته اند برای عربستان سعودی امنیت را تعریف کرده اند یا برای دکتر مصدق تعریف کرده اند که امنیت شما این است که نفت نباید ملی شود. به نظر من وقت آن رسیده است که در کشورهای منطقه جنبشی به وجود بیاید برای ایجاد و هماهنگی امنیت مشترک در منطقه. من فکر می کنم این بحث باید ۲۰ سال قبل شروع می شد و هرچه دیرتر به این مساله پرداخته شود ضررش بیشتر خواهد بود.
دکتر مسرت در پایان افزود: من معتقدم ایران یکی از کشورهایی است می تواند در این زمینه پیش قدم بشود، و به عربستان که از ترس ایران هراسی در یمن مشغول جنگ است پیشنهاد همکاری مشترک بدهد. این مساله اساسی می تواند بسیار به سود کشورهای منطقه باشد. قوی ترین قدرت نظامی منطقه بودن خود می تواند یکی از ریشه های رقابت های تسلیحاتی و نگرانی های کشورهای اطراف باشد. به نظر من ایران احتیاجی ندارد که قوی ترین قدرت نظامی منطقه باشد، کشور ما از نظر شرایط استراتژیک و ظرفیت ها قوی ترین کشور منطقه هست و ایران باید از این قابلیت به نفع کل کشورهای منطقه استفاده کند.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir