بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : پنجشنبه 3 ارديبهشت 1394      12:15

به کشاورزان چینی یارانه می‌دهیم

علی‌رضا ارزانی، رییس اتحادیه سراسری آجیل و خشکبار با حضور در کافه خبر درباره وضعیت تولید و صادرات آجیل و خشکبار در کشور توضیح داد.

اقتصاد ایرانی: رشد و توسعه صادرات غیرنفتی مقوله ای است که در طول تاریخ بازرگانی خارجی ایران، اهمیت آن با افت و خیزهای بسیاری روبه رو بوده است. با توجه به وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی، آن هم در شرایطی که منابع نفتی محدود بوده و در آینده نه چندان دور به پایان خواهد رسید، چاره ای جز جایگزین کردن درآمدهای ارزی نفت با درآمدهای صادراتی غیرنفتی وجود ندارد و این جایگزین باید از هم اکنون با در نظر گرفتن روند گذشته و حال و پتانسیل های موجود به عنوان یک هدف کلان اقتصادی برنامه ریزی شود.

در این میان، صادرات خشکبار ایران به عنوان یکی از اقلام صادراتی سنتی که قدمتی چندین ساله در عرصه صادرات ایران دارد، از جمله بخش هایی است که توجه به آن می تواند درآمدهای ارزی قابل توجهی را نصیب کشور کند. اما نکته این جاست که در سال های گذشته با وجود مزیتی که خشکبار کشور در بازارهای جهانی داشته است، اما به دلیل سوء مدیریت ها و بی تدبیری، در برخی از محصولات میدان را به دیگر کشورها را دادیم.

به گزارش خبرآنلاین، علی رضا ارزانی ممقانی، رییس اتحادیه سراسری آجیل و خشکبار در تشریح این موضوع با حضور در کافه خبر متذکر شد: «صنعت خشکبار بعد از نفت، صدر جدول صادرات غیرنفتی را به خود اختصاص داده است و اشتغال را در کشور بعد از صنعت نفت دارد، اما به دلیل عدم حمایت از تولیدکنندگان، آینده ای که برای حوزه خشکبار می شود پیش بینی کرد، مبهم است.»

به اعتقاد وی، «ما فقط عادت کردیم که متکی به نفت باشیم و از نفت روی زمین که همان خشکبار است، غافل ماندیم. این در حالی است که اگر می خواهیم تحریم ها را دور بزنیم و از تک محصولی بودن نجات پیدا کنیم، باید خشکبار را جدی بگیریم. آنچه در ادامه می خوانید، مشروح گفت وگوی خبرگزاری خبرآنلاین با علی رضا ارزانی ممقانی است:

* ایران جزو یکی از کشورهایی است که سال ها حرف اول را در صادرات خشکبار می زد، اما چند سالی است که برخی از کشورها گوی سبقت را در بازار از ایران گرفته اند. نمونه بارز آن، پسته است که ما بخشی از بازار پسته را در دنیا به کشورهای دیگر داده ایم. فکر می کنید چه شد که این اتفاق افتاد؟

ببینید، همواره بخش خصوصی، بخش بازرگانی، بخش صادرات و بخش هایی که در دست مردم بوده، بسیار خوب عمل کرده است، ولی وقتی که مسوولیت دست دولت می افتد، متاسفانه عقبگرد داشتیم. درخت پسته به نام ایران است و اگر امروز آمریکا پسته می فروشد، به نام پسته ایرانی است. اما در مقابل، ما هر کالایی را که می خواهیم بفروشیم، یک مارک خارجی به آن می چسبانیم. آمریکا برای این که پسته خود را خوب بفروشد، می گوید برای ایران است. امروز اگر آمریکا پسته تولید می کند، ۹۸ درصد صنعت پسته اش در اختیار ایرانیان مقیم آمریکا است. پس می توانیم بگوییم پسته برای ایرانی ها بوده، هست و خواهد بود. ولی چه اتفاقی افتاده که در ۳۰ سال گذشته آمریکا به حدی تولید پسته را توسعه داده است که در حال حاضر اولین تولیدکننده پسته دنیا شده اند. غیر از این بوده که از تولیدکنندگان شان حمایت شده است؟! در تمام دنیا دولت ها برای بیابان زدایی هزینه می کنند، اما این کار را در ایران کشاورز ما مجانی انجام می دهد. در بیابان های مرکزی ایران با حداقل آب درختی به نام پسته کاشته ایم و بیابان زدایی کردیم. در حال حاضر مجموع صادرات پسته از مجموع صادرات فرش و زعفران بیشتر است و توانستیم به این جا برسیم که با صادرات یک کیلو پسته می توانیم ۴۰ کیلو گندم وارد کشور کنیم.

از سوی دیگر، سیستم کشور ما به گونه ای است که هر سال خرده مالکی می شود. این در حالی است که در دنیا این گونه نیست و توانستند روالی را اجرا کنند که سیستم به حالت سهامی باشد و کسی نتواند ملک را ریز کند. اما در کشور ما این اتفاق افتاده و دلیل آن هم نقص قانونی و دولتی است. هم اکنون با توجه به شرایط اقلیمی کشور و تنوع محصول و کیفیت برتر محصول حرف برای گفتن داریم.

* مزیت ما در سایر خشکبار چگونه است؟

ما در پسته، بادام، گردو و... مزیت داریم.

* ارزان ترین آجیل ما چیست؟

ما در نخودچی انحصار تولید در دنیا را داریم. اگر نخودچی دست کشور دیگری بود، فکر می کنید چه می کردند؟ اگر نخودچی دست چین می بود، مردم را به چین می برد و می گفت ببینید نخود به این سفتی را یک کاری می کنند که نرم و قابل خوردن شود. در واقع هم از طریق توریست کلی درآمد کسب می کردند و هم محصول خود را به مردم دنیا نشان می دادند. اما ما چه کردیم؟ ۲۸۰۰ کارگاه نخودپزی کشور در حال حاضر می نالند.

* چرا؟

به دلیل این که تولید برایشان نمی صرفد و توجیه ندارد. تولیدات شان به فروش نمی رود. دولت باید کاری کند که محصولات آنها به فروش رود و به سمتی برویم که به عنوان جیره خشک برای هلال احمرهای دنیا توصیه شود. حتی مردم ما نمی دانند نخودچی برای کدام شهر است. ما چه کردیم برای معرفی نخودچی مان و کدام برند را معرفی کردیم؟ دولت هم از آنها حمایت نکرده است. تولیدکنندگان نخودچی در شرایط دود و دم کار می کنند و مشکلات تنفسی برایشان پیش آمده است، اما بیمه ندارند.

* مشکل تنفسی برای چه؟

وقتی نخود خام تبدیل به نخودچی می شود، در کارگاه ها خیلی دود ایجاد می شود. شما وقتی در کارگاهی کار کنید که ۸ ساعت پوست نخود می سوزد و دود پخش می شود، مشکلات تنفسی حتما به وجود می آید.

* در حال حاضر گفته می شود تولید بادام کشور به حدی نیست که تقاضا را پوشش دهد. برای همین در زمینه بادام واردات داریم. این درست است؟

ببینید، واردات بادام در کشور ما کاملا به صورت قاچاق است.

* مازاد بر نیاز وارد می شود؟

خیر، ما بادام صادر می کنیم. ما یک نوع بادام داریم که الان ۱۸ و ۲۰ دلار با پوست صادر می شود. این در حالی است که مغز بادام آمریکایی را به صورت قاچاق وارد کشور می کنیم که ۱۰، ۱۱ دلار قیمت دارد. ما مشکلاتی را در تولید بادام داریم. برای مثال، کشاورزی ما هنوز سنتی است. یک روز مانده به عید به حدی هوا گرم می شود که درختان شکوفه می زنند و بعد یک دفعه ۵ روز بعد از عید برف می آید. منتها در دنیا یک چیزی به نام چرخ اختراع کردند، اما ما اصرار داریم که آن چرخ را دوباره اختراع کنیم. کشاورزی در دنیا خیلی پیشرفت کرده است. در حال حاضر درختانی تولید شده اند به نام نهال های دیرگل. این نهال ها ۴۰ روز بعد از عید گل می دهند، بنابراین هیچ گاه سرما و آفت نمی زند. ما چه اصراری داریم که رویه کشاورزی را اصلاح نکنیم. ایران صادرات زیادی در زمینه بادام داشت. حالا چه اتفاقی افتاده که صادرات بادام کم شده است؟! ما هنوز برای آفت های کشاورزی درمانی پیدا نکردیم.

* در این شرایط چه چشم اندازی در حوزه تجارت خشکبار دیده می شود؟

اگر ما روال را اصلاح نکنیم و به داد کشاورزی کشور نرسیم، یک چشم انداز تاریکی از صنعت خشکبار دیده می شود. صنعت خشکبار بعد از نفت، صدر جدول صادرات غیرنفتی را به خود اختصاص داده است و اشتغال را در کشور بعد از صنعت نفت دارد. آینده ای که برای حوزه خشکبار می شود پیش بینی کرد، آینده مبهمی است؛ به طوری که اگر همین رویه ادامه داشته باشد، کشور کاملا وابسته به واردات خواهد شد و تولید کشور جواب گوی جزئی از مصرف را خواهد داشت. متاسفانه این اتفاق خوبی نیست. اگر این منوال پیش رود و وزارت جهادکشاورزی وظیفه ذاتی خود را انجام ندهد، معتقدم در آینده حرفی برای گفتن نخواهیم داشت و رقبا پیروز خواهند بود.

در حال حاضر در بحث پسته رقیبی به نام آمریکا برای خود ایجاد کرده ایم که ترکیه هم دارد به آن اضافه می شود. در حوزه کشمش ترکیه در مقابل ما قرار دارد که بیشتر از ما حرف برای گفتن دارد. در زمینه زردآلو وابسته به واردات از ترکیه شده ایم. ما باید فکری برای این مسایل بکنیم و اگر فکری نکنیم، صنعت خشکبار ضربه پذیر خواهد شد.

ما فقط عادت کردیم که متکی به نفت باشیم و از نفت روی زمین که همان خشکبار است، غافل ماندیم. ما اگر می خواهیم تحریم ها را دور بزنیم و از تک محصولی بودن نجات پیدا کنیم، باید خشکبار را جدی بگیریم. امروز با حداقل عوارض گمرکی و ارز مبادله ای که به دارو نمی دهند، تخمه آفتاب گردان وارد کشور می کنیم؛ در حالی که تخمه آفتاب گردان دست کشاورزان ما باد کرده و نمی توانند بفروشند.

* البته یک نکته ای که وجود دارد، انحصار در بازار خشکبار است.

متاسفانه انحصار وجود دارد و خشکبار توسط افرادی وارد می شود که ۴، ۵ نفر بیشتر نیستند. این اتفاق به هر طریقی افتاده است و منافع را آنها می برند. بادام هندی یک محصولی است که وارد کشور می شود و هیچ مشابه داخلی هم ندارد. ما سالانه ۱۸ هزار تن حداقل مصرف بادام هندی را داریم. این ۱۸ هزار تن بادام هندی را به جرات می توانم بگویم واردات آن دست ۶، ۷ نفر است و ۹۵ درصد هم به صورت قاچاق می آید. این سود زیاد در جیب چه کسانی می رود؟ چرا فقط یک فرد خاصی می تواند بادام هندی را وارد کند؟! چرا ما باید نفت را بفروشیم که تخمه آفتاب گردان با ارز مبادله ای وارد کشور کنیم؟! این در حالی است به دارو نیاز داریم. چرا در کشور ما مشورت نمی شود که اصلا نیاز به واردات تخمه داریم یا خیر.

* یعنی نیازسنجی نمی شود.

مشکل این جاست که نه تنها از ما سوال نمی شود، بلکه نامه هم که می نویسیم، جواب نمی دهند. چرا تاکنون وزارت صنعت، معدن و تجارت و یا وزارت جهادکشاورزی از من سوال نکرده که ارزانی، تو که رییس اتحادیه خشکبار هستی، اصلا کمبود داریم یا خیر. اگر کمبود نداریم، پس این همه کالای خارجی در بازار چه می کند؟!  دولت بادام هندی را هر کارتنی ۴۵ هزار تومان می گیرد، قاچاقچی دارد ۲۵ هزار تومان وارد کشور می کند. چرا وزارت جهادکشاورزی بررسی نمی کند که چرا بادام هندی به صورت قاچاق وارد کشور می شود. دولت هر سال می تواند بالغ بر ۲۰ میلیارد تومان فقط از محل گمرک بادام هندی پول بگیرد؛ به شرطی که عوارض گمرک را منطقی کند تا قاچاق صرفه نداشته باشد.

چرا شب عید باید آجیل ۲۰۰ درصد گران شود؟! چرا در دوره های خاص حباب ایجاد می شود؟! ما اگر مشکل قانونی داریم، باید پیشنهادات خود را ارائه دهیم و مشکل را حل کنیم. ما به عنوان اتحادیه پیشنهاد می دهیم، اما به راحتی از کنار آن می گذرند. من نامه می نویسم، اما می بینم اصلا به نام من اهمیت داده نمی شود.

ما باید نیازسنجی کنیم که چقدر و چه زمانی به محصولات کشاورزی نیاز داریم. ما نباید در فصل برداشت آفتاب گردان در کشور، از کانادا و چین و... تخمه آفتاب گردان وارد کنیم. چرا باید محصولات کشاورزی را با ارز مبادله ای وارد کنیم؟ مگر ما قسم خورده ایم که به کشاورز چینی یا کانادایی یارانه بدهیم؟ مگر کود یا سم را به کشاورزان کشور مجانی می دهیم که به کشاورزان چینی یارانه می دهیم. چرا از کشاورزان کشور حمایت نمی کنیم؟! شهر تخمه آفتاب گردان کشور خوی است که تخمه ها در خانه ها مانده و خریدار وجود ندارد. به دلیل این که تخمه های چینی و کانادایی ارزان تر است و مردم آنها را می خرند.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir