بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : دوشنبه 31 فروردين 1394      11:12
گفت و گو با محمد ستاری فر:

اولویت گفتمان توسعه مدیران بر نهاد برنامه‌ریزی

اقتصاد ایرانی: روز گذشته خبر رسید که محمدباقر نوبخت رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور نمودار تشکیلاتی جدید این سازمان را به کارکنان سازمان ابلاغ کرد. آن گونه که از نمودار جدید تشکیلاتی برمی آید، ساختار سازمان شباهت بسیاری با سازمانی دارد که پیش از انحلال آن از سوی محمود احمدی نژاد و در دوران ریاست محمدستاری فر بر این سازمان، وجود داشت. بر این اساس باتوجه به گذشت بیش از ۹ سال از انحلال سازمان و احیای مجدد آن تقریبا با همان ساختار تشکیلاتی پیشین، هرچند ابتدا چنین به نظر می آمد که علت انحلال چه بود که اینک سازمانی با همان قامت پیشین احیا می شود. یافتن پاسخ مناسب برای پرسش هایی که انحلال و احیای سازمان را توجیه کند، جز با گفت وگو با کسی که پس از ادغام سازمان برنامه و بودجه با سازمان امور اداری و استخدامی کشور، عهده دار ریاست آن سازمان بود، امکان پذیر نبود. بر این اساس سراغ محمد ستاری فر در اتاقش در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی رفتیم تا بتوانیم علت انحلال و نقد وی به شیوه احیا را جویا شویم. اما گفتار او فارغ از دلایل انحلال و به دور از انتقادی پیرامون چگونگی احیا، بیشتر بر فلسفه وجودی سازمان های برنامه ریزی در جهان و نقشی که این سازمان در ایران پیش از انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی در تدوین سند چشم انداز ۲۰ ساله کشور و قانون برنامه چهارم توسعه داشت، متمرکز بود.

رییس اسبق سازمان مدیریت و برنامه ریزی با اشاره به اینکه در دنیا کشورها قابل تقسیم به دو دسته کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه هستند، گفت: کشورهای توسعه یافته مانند امریکا و اروپا را به عنوان متقدمان توسعه می شناسند که از نظر دستاوردهای فکری و انقلاب های مدنی و صنعتی، محور توسعه خود را برمبنای مردم و بازار استوار کرده اند. در این کشورها امر توسعه و رشد اقتصادی بیشتر متوجه بازار و بخش خصوصی است هرچند این به معنای کم اهمیتی دولت ها نیست زیرا مسوولیت ساختارهای نهادی و زیربنایی برعهده آنها است و دولت ها بستر لازم را برای تحرک مردم و بخش خصوصی فراهم می آورند.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: دولت ها در کشورهای توسعه یافته برای ایفای نقش خود و بسترسازی برای بازار به سازمانی برای برنامه ریزی باور دارند. به همین منظور ملاحظه می کنیم که دفتر برنامه در امریکا در کاخ سفید مستقر است که دو کار برای دولت انجام می دهد، نخست، نظم دادن به کارکنان دولت و دیگری تهیه برنامه و بودجه برای اقدامات دولت.
ستاری فر تصریح کرد: در سوی دیگر کشورهای در حال توسعه قرار دارند که حدود ۱۶۰ کشور را شامل می شوند، از بین این کشورها حدود ۲۰ کشور ازجمله برزیل، کره جنوبی، سنگاپور و ترکیه تجربه موفقی در حوزه برنامه ریزی داشته اند.
وی با بیان اینکه سازمان برنامه ریزی در کشورهای توسعه یافته دو وظیفه و رسالت مهم دارد، اضافه کرد: نخستین هدف و رسالت این سازمان این است که به لشکر دولت نظم و انضباط دهد و دومین هدف؛ دنبال کردن اهداف توسعه و ایجاد زیرساخت ها برای بالنده تر شدن تولید و بخش خصوصی است.

توسعه کپی بردار نیست
رییس سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی ادامه داد: امر توسعه، کپی برداری نیست زیرا توسعه به خاطر مردم و با مردم حاصل می شود اما نقشه های توسعه در هر کشور باتوجه به محدوده های زمانی و مکانی متفاوت است. البته در کنار این، توسعه یک سری قوانین کلیدی دارد که نیاز به نظم و سازماندهی به دنبال این قوانین ایجاد می شود.
استاد دانشگاه با بیان اینکه توسعه مضامین کلیدی دارد و نیازمند نظم و سامان بین دولت و ملت است و با بی قانونی نمی توان به آن دست یافت، افزود: به طور کلی کشورهایی در حوزه برنامه ریزی موفق بوده اند که مدیران اصلی این کشورها با اعتقاد به پیشرفت و توسعه توانستند گفتمان توسعه یی داشته باشند و از سوی دیگر چشم اندازی برای خود در منطقه و جهان تعریف کرده اند.
وی افزود: پیش برندگان چنین کشورهایی یا از ابتدا ایده های توسعه یی داشتند یا برای دست یافتن به ایده ها، با سایر متفکران و متخصصان گفت وگو می کردند. جامعه یی موفق است که ایده در آن جامعه از سوی رهبر مطرح شده و برای تحقق آن، برنامه ریزی صورت گیرد.
ستاری فر با اشاره به اینکه رهبران پس از طرح ایده، تلاش می کنند تا برای آن ایده، یک منظر و چشم اندازی تهیه کنند و سپس با استفاده از کارشناسان این چشم انداز را به برنامه تبدیل کنند، گفت: زمانی که ایده به این سطح می رسد که به دنبال کارشناسان متخصص و متفکر می روند تا این ایده را به برنامه تبدیل کنند، در این مرحله نیاز به سازمان برنامه ریزی احساس می شود. بنابراین به دنبال این امر در جست وجوی اهداف، ساختار و تشکیلات کارآمد، منعطف و چابک هستیم که برای آن بودجه تهیه می کنیم لذا این بخشی از فرآیند است.
وی افزود: به هرحال در هر کشوری مطرح شدن ایده از مدیران ارشد جامعه تا فرآیند اجتماعی شدن و تبدیل آن به چشم انداز و برنامه نیازمند نظام تدبیر است زیرا تحقق چنین امری، فرآیندی است و لحظه یی نیست، ضمن اینکه تحقق نظام تدبیر در گرو این است که همه نسبت به آن متعهد بوده و مانیفست توسعه داشته باشند، با چنین شرایطی است که اهداف کشور به سرانجام می رسد.
رییس اسبق سازمان مدیریت و برنامه ریزی با بیان اینکه اگر نظام تدبیر دارای گفتمان شد، آن نظام به سازمان برنامه ریزی و اقدامات تشکیلاتی در بخش های مختلف احساس نیاز می کند، اضافه کرد: در چنین نظامی از یک سو تحقق رشد اقتصادی و از سوی دیگر نظم دادن و ساماندهی به تیم 3.5 میلیون نفری دولت دنبال می شود.
ستاری فر ادامه داد: زمانی که چنین ساختاری شکل گرفت، به دنبال رفع مشکل فقر یا رشد اقتصادی خواهیم بود.
وی با اشاره به اینکه سازمان برنامه ریزی به تبع گفتمان توسعه یی رهبران و حاکمان رسمیت پیدا می کند، اضافه کرد: در زمان پهلوی اول نسبت به مدرن سازی اقتصاد و دیوان سالاری کشور اقداماتی صورت گرفت که نوسازی در آن زمان بی سابقه بود.
رییس سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی گفت: ناگفته نماند رضاشاه در زمان خود صاحب ایده بود و به دنبال عقب افتادگی آن زمان، مجبور بود ایده های خود را با تحکم و دیکتاتوری پیش ببرد و اقداماتی که در آن زمان در حوزه های مختلف ازجمله جاده سازی، بهداشت، برق و مدرسه صورت داد براساس نیازهای آن زمان بوده است.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی افزود: از سال ۱۳۲۲ بعد از رفتن رضاشاه، گروه انگشت شماری از روشنفکران و متفکران که به تازگی از خارج بازگشته بودند، مطرح کردند که پیشرفت کشور در گرو برنامه ریزی است. البته مطرح شدن چنین موضوعی در آن زمان مد بود که دولت ها برای توسعه و پیشرفت برنامه داشته باشند.

نظام برنامه ریزی تزریقی
رییس سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی گفت: یکی از دلایلی که نظام برنامه ریزی به جایگاه واقعی خود دست نیافته، این است که نظام برنامه ریزی تاکنون تزریقی بوده است.
وی ادامه داد: به طور معمول برخورد با سازمان برنامه ریزی متفاوت بوده است، به عنوان مثال در شرایط بد اقتصادی به این سازمان احترام می گذاشتند اما در زمان وفور درآمد میزان تنفر از این سازمان افزایش می یافت و به عنوان مانعی برای حاکمیت تلقی می شد. برخی مواقع نیز مشکلات و گرفتاری های حاصل شده را به این سازمان نسبت می دادند.
ستاری فر افزود: با تمام این تفاسیر یک کشور به سازمان برنامه ریزی به دو دلیل نیاز دارد، نخست سازمان عهده دار برقراری نظم و انضباط در دیوان سالاری دولت است که در این امر در کشور ما به عهده معاونت نیروی انسانی بود، که مکلف است نسبت به مدیریت نیروی انسانی و توسعه اقدام کند، یعنی بتواند دولت را متخصص تر، کوچک تر و منعطف تر کند و از سوی دیگر آزادسازی و خصوصی سازی را دنبال کند و این دیوان سالاری به دور از دخالت ها باشد. بنابراین متخصص کردن دولت، وظیفه معاونت منابع انسانی سازمان برنامه ریزی است. بنابراین افزایش کارایی و اثربخشی تیم 3.5 میلیون نفری دولت و متخصص کردن آن اقدامی حایز اهمیت است.
وی انتقاد کرد: در حال حاضر بین اجزای تیم هیچ هماهنگی چه در زمان بروز مشکل و چه در زمان رفع مشکل و چالش وجود ندارد. به طور کلی اگر دولتی قصد انجام کاری را داشته باشد نیازمند تهیه و تدوین برنامه های توسعه یی برای خود است و از سوی دیگر یک دولت باید حداقل بسترهای لازم را برای تسهیل فعالیت تولید و ورود مردم به بازار فراهم کند تا خروجی آن سرمایه گذاری کمتر و اثربخشی بیشتر باشد.
رییس سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی ادامه داد: این سازمان برنامه ریزی است که به مردم علامت می دهد فعالیت خود را در کجا دنبال کنند بنابراین چنین وظیفه یی در سازمان برنامه ریزی شکل می گیرد و این سازمان نیز به دنبال گفتمان رهبران جامعه شکل گرفته و رسمیت پیدا می کند.
ستاری فر یکی از مشکلات بزرگ نظام برنامه ریزی کشور را تزریقی بودن آن دانست و گفت: برخوردها با این بخش مهم در طول تاریخ متفاوت بوده است به عنوان مثال در زمان وفور درآمد نفت، دولت ها احساس نیازی به این سازمان نمی کردند. اگر نفت گران نمی شد شاید انقلاب به پیروزی نمی رسید، زیرا چهاربرابر شدن درآمد نفتی سبب هویداتر شدن تورم و نابرابری در جامعه شد.
رییس سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی ادامه داد: مردمی که به نظامی نه می گویند و خواهان نظام جدید می شوند، پیامشان مطالبات جدید است بنابراین پیامد انقلاب این بود که مداخله دولت بیشتر شود تا انتظارات مردم این گونه برآورده شود.

کوچ کارشناسان برنامه ریزی
وی تصریح کرد: در آن زمان می گفتند چون سازمان برنامه ریزی، امریکایی است، مسوولان آن را باید، اخراج و سازمان را منحل کرد که چنین برخوردی بزرگ ترین و جدی ترین ضربه به سازمان برنامه ریزی بود. در حال حاضر برخی از کارشناسان متخصص سازمان به خارج ایران مهاجرت کرده و برخی دیگر نیز به بازار و کارهای دیگر روی آورده اند.
ستاری فر ادامه داد: بعد از این ماجرا، شاهد جنگ تحمیلی بودیم که به طور طبیعی جنگ مشکلات جدی تری را پیش روی مردم و حاکمیت می گذارد بنابراین در چنین مواقعی تدبیر در نظام جنگی بیشتر شده و از سوی دیگر تدبیر برای سازمان برنامه ریزی نیز حایز اهمیت شد.
رییس سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی افزود: بعد از انقلاب گفتند سازمان برنامه ریزی می خواهیم اما نگفتند چه سازمانی می خواهند، در آن زمان ها تا به مشکلی برنمی خوردند، می گفتند که این سازمان به درد نمی خورد و زمانی هم که با مشکل و چالش روبه رو می شدند، می گفتند این سازمان امریکایی است.

چسبندگی ضعیف مدیران به برنامه
ستاری فر با بیان اینکه میزان چسبندگی مدیران اصلی به برنامه ضعیف بوده است، اضافه کرد: اگر چسبندگی به برنامه ریزی ضعیف باشد، سازمان برنامه ریزی بهشت هم تحویل داده شود، بعد از مدتی به جهنم تبدیل شده و از بین می رود.
رییس سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی گفت: به طور کلی وظیفه سازمان این بود که در زمان جنگ، برنامه یک ساله و بودجه کشور را تهیه و تنظیم کند.
وی افزود: در آن زمان فرهنگ قاجاری و استبداد همچنان رنگ خود را از دست نداده بود و از سوی دیگر نفت هم ما را معتاد کرده بود، باید گفت اگر این سازمان نیم بند برنامه ریزی هم نبود، این چند سد و جاده هم وجود نداشت و می گفتند بخوریم و لذت ببریم، برنامه ریزی مهم نیست.

اگر سازمان برنامه نبود
ستاری فر گفت: اگر سازمان نبود رویکرد جیرجیرکی پیدا می کردیم و می گفتیم فعلا برنامه ریزی مهم نیست و خوشگذرانی مهم تر است بنابراین توجه ویژه یی به سازمان برنامه ریزی صورت نگرفت.
وی ادامه داد: این سازمان در زمان جنگ بودجه آن زمان را تهیه و تنظیم کرد و با جانفشانی و تلاش و کوشش، برنامه های یک ساله را عملیاتی کرد و بعد از آن، یعنی در زمان دولت هاشمی رفسنجانی برنامه های ۵ ساله اول و دوم نوشته شد و اکنون نیز برنامه ششم در حال تهیه و تدوین است.

کیفیت برنامه ها بهتر از حکمرانی است
ستاری فر با بیان اینکه با گفتن مشکلات، چیزی حل نمی شود، اضافه کرد: برنامه های تهیه شده با وجود مشکلات زیاد از کیفیت حکمروایی، بهتر بود و به طور کلی مهم ترین مشکل ما در اجرا نشدن برنامه های تهیه شده بود. وقتی دولتمردان به برنامه اعتقادی ندارند و می گویند که از آن هم جلو زده ایم، به طور طبیعی به آن توجهی نخواهند داشت.
رییس اسبق سازمان مدیریت و برنامه ریزی گفت: یکی از بزرگ ترین مشکلات ما این است که ما نیاز به حکم نداریم بلکه در اجرا مانده ایم و حکمروایی همواره در تعهد به برنامه مشکل داشته است و از اول انقلاب تا زمان احمدی نژاد آن طور که شاید و باید به گفتمان توسعه نرسیدیم که به تبع آن، سازمان برنامه ریزی داشته باشد. البته این مسایل را همواره با مقام معظم رهبری و دولت مطرح کردم.
ستاری فر تاکید کرد: باید تمرین صحیح نگاه کردن، صحیح فکر کردن، صحیح طراحی کردن و صحیح اجرایی کردن را توجه داشته باشیم که به این امر در برنامه چهارم دست پیدا کردیم و در این برنامه، چشم اندازی و سند کامل برای آینده کشور تهیه و تنظیم شد که از سوی دولت خاتمی تصویب و برای اجرا به تایید مقام معظم رهبری نیز رسید.
رییس سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی گفت: وقتی کشوری سند چشم انداز دارد یعنی همه افراد جامعه به گفتمان واحد دست پیدا کرده اند اما در سال۸۴، سند چشم اندازی که به بهترین نحو نوشته شده و مورد وفاق همگان بود، کنار گذاشته شد.

رکود تورمی جایگزین نرخ رشد
وی گفت: در سند چشم انداز چگونگی هزینه کرد درآمدهای نفتی و برنامه ریزی در بخش های مختلف مورد توجه قرار گرفت، به عنوان مثال برای ۱۵ میلیارد دلار درآمد نفتی در سال ۸۴ نرخ رشد اقتصادی ۸ درصد و حفظ آن در نظر گرفته شده بود اما یک باره به جای ۱۵ میلیارد دلار درآمد نفتی ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی در اختیار دولت بعدی قرار گرفت که به طور طبیعی باید به نرخ رشد اقتصادی ۳۰  درصد می رسید اما محصول آن تورم و رکود شد.
وی با ذکر این پرسش که چنین نتیجه و خروجی محصول چیست؟ سازمان برنامه ریزی؟ تدبیر اجرا یا تدبیر برنامه ریزی، افزود: اختلاف باعث واگرایی می شود و ازسوی دیگر واگرایی سبب می شود که به عقب بازگردیم، درصورتی که سازمان برنامه، تولیدکننده همگرایی بوده و از واگرایی تنفر دارد اما واقعیت این است که اختلافات سه قوه کشور سبب عقبگرد کشور می شود.

برنامه برای مدیران مانند ماهی به آب است
رییس سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی با بیان اینکه برنامه برای رهبران کشور مانند ماهی به آب است، اضافه کرد: بهترین برنامه ها تاکنون تهیه شده اما همزمان در اجرای این برنامه شاهد افزایش درآمدهای نفتی بودیم که خروجی آن را اکنون به وضوح می توان مشاهده کرد.

وی افزود: به هر حال اگر دولتی قانون برنامه توسعه را قبول ندارد، می تواند آن را اصلاح کند، در دولت نهم و دهم نامه نوشتیم که اگر قانون برنامه را قبول ندارد باید آن را اصلاح کرده یا اجرا کند اما دیدیم که به طور کامل کنار گذاشته شد.
اعتقاد وی این بود که در زمان استانداری اردبیل سازمان برنامه و بودجه اجازه نمی داد که وی هر طور که تمایل دارد اعتبارات را هزینه کند زیرا معتقد بود استاندار باید طبق صلاحدید خود عمل کند درحالی که این با ماموریت سازمان برنامه همخوانی ندارد. بر این اساس احمدی نژاد سازمان را با این ترفند که امریکایی است منحل کرد.
ستاری فر دلیل اینکه اقدام احمدی نژاد مبنی بر انحلال سازمان با اعتراض کسی روبه رو نشد را چنین توضیح داد: هنگامی که جابه جایی محدود به افراد باشد، آن افراد متعرض شده و ایستادگی می کنند اما اقدام او تنها به یک نهاد مربوط بود به همین دلیل کسی اعتراض نکرد. این درحالی بود که در سال 2005 که جهان شتابان جلو می رفت در ایران دولتی بر سر کار بود که می گفت نیازی به برنامه نداریم.
رییس سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی در پایان بااشاره به اینکه ایجاد نهاد برنامه ریزی در ایران تبدیل به یک گفتمان نشده یا حداقل در سطح رهبران و حکمرانان به این گفتمان تبدیل نشده، اضافه کرد: برنامه ریزی تاکنون به صورت شایسته و در شأن کشور اجرایی نشده است حتی اگر برنامه ها ضعف هایی داشته است اما قبل از آن در مرحله اجرا و حکمرانی ضعف های بزرگ تری داریم که به عنوان مانع بزرگی برسر راه توسعه کشور عمل می کند.
وی درمورد تشکیلات و ساختار سازمانی نیز، گفت: در ابتدا سازمان باید خلاق، آینده نگر، کوچک و چابک باشد و ازسوی دیگر اقداماتی نظیر دادن نظم و انضباط به دولت، تبدیل دولت به منظومه حکمرانی منظم، تهیه و تنظیم بودجه یکساله دولت، ایجاد تعامل موثر و کارآمد بین دولت و بازار و تبدیل درآمد نفتی به ثروت روی زمینی را انجام دهد.
وی افزود: بنابراین دولت برای تحقق آن باید به دنبال افراد متخصصی باشد که توانایی ایجاد چنین سازمان را داشته باشد.

منتشر شده در روزنامه تعادل


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir