بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : شنبه 29 فروردين 1394      14:18

باید سالی ۱۲‌ درصد رشد اقتصادی داشته باشیم

اقتصاد ایرانی: برنامه ششم توسعه در شرایطی تدوین می شود که تحریم های ظالمانه علیه کشورمان ادامه دارد و قیمت نفت نیز به طور کم سابقه یی کاهش یافته است. این در حالی است که تا زمان رسیدن به پایان سند چشم انداز توسعه ۱۰ سال بیشتر باقی نیست و بسیاری از اهداف آن محقق نشده است.

تورم احکام، ضدبرنامه است
به گزارش تعادل، سیدحمید پورمحمدی معاون برنامه ریزی سازمان مدیریت و برنامه ریزی با بیان مطلب فوق افزود: برنامه پنجم عمرانی قبل از انقلاب ۹ ماده و ۱۰حکم داشت، در حالی کــه برنامه پنجم توســعه بعد از انقلاب ۲۳۵ مــاده، ۱۹۲ تبصره و ۱۱۱۴ حکم دارد. وقتی احکام زیاد است، دولت باید برای همه آنها آیین نامه و دســتورالعمل بنویســد و اینها هم مصوبه دولت را می خواهد. بنابراین وقتی تعداد احکام از حد فراتر رفت، به ضد خودش تبدیل می شود یا انگیزه ها برای تحقق احکام از دست می رود چون این باور دست می دهد که انجام همه چیزهای خوب، یکباره شــدنی نیست.
معاون برنامه ریزی سازمان مدیریت و برنامه ریزی ادامه داد: اکنون در سال پایانی برنامه پنجم هستیم، ولی هنوز برخی آیین نامه های برنامه پنجم در دستور کار دولت است! این حجم از احکام و تبصره ها یک آسیب است. وقتی آرمان ها را در قالب کلمات می آوریم، ســخت می شود آن را برنامه مند کرد. در حوزه اجرا هم فراوانی میــزان احکام و گاه متضاد، دســتگاه های اجرایی را به این سمت می برد که چیزهایی را که اختیاری است دنبال کرده و تکالیف را فراموش کند.

آسیب شناسی برنامه ها
پورمحمدی آسیب های برنامه ریزی در ایران را چنین برشمرد: دشــواری ایجاد هماهنگی میان سیاست ها در برنامه ها، بالا بودن حد تفصیل برنامه ها، عدم استقرار رویکرد آینده پژوهی در نظام تدوین برنامه ها، عدم تفکیک اجزای دستوری و ارشادی در برنامه های توسعه، عدم ارایه تعریفی روشن از مفهوم توسعه و عدم وجود وفاق روی مبانی نظری، درجه بسیار بالایی از تمرکز در نظام برنامه ریزی، عدم توجه کافی به مشارکت فعالان اصلی بخش خصوصی و نهادهای مدنی و فقدان مکانیسمی برای مشــارکت هلدینگ ها و نهادهای عمومــی غیردولتی در نظام برنامه ریزی.
معاون برنامه ریزی سازمان مدیریت و برنامه ریزی ادامه داد: گاه دوره اجرایی ریاست جمهوری و مجلس با برنامه یکسان نیســتند و این امر اجرای برنامه را تحت تاثیر قرار می دهد. در حوزه نظارت هم ســازوکار مناسبی مشــخص نشــده که ببینیم اجرای برنامه موفق بوده اســت یا نه.
پورمحمدی یکی دیگر از آسیب های برنامه را اختلاف زمانی آغاز برنامه ها و دولت ها دانست و گفت: معمولا دولت ها برنامه های توســعه را برای دولت بعدی می نویسند و البته مشخص نیست که دولت بعدی آن را قبول داشته باشد. به هر حال برنامه ها پنج ســاله هستند و دولت ها چهارساله. برای نوشتن یک برنامه هم دو سال زمان نیاز است. در این مدت ممکن است دولت با مجلس به مفاهمه برسند، اما وقتی دولت یا مجلس تغییر می کند ممکن است دولت یا مجلس جدید اهداف و رویکرد دیگری داشته باشند. این هم یک آسیب است. ولی قانون برنامه فرادستی و رعایت آن الزامی اســت، بنابراین علی القاعده دولت ها نباید با برنامه سلیقه یی برخورد کنند.
وی در مورد روش تدوین برنامه ششم چنین، گفت: منابع محدود اســت و باید آن را به بهترین شکل هزینه کنیم. نکته قابل تامل این اســت کــه برنامه های قبل همه جامع بودنــد و در برنامه های جامع منابع محدود بین همه بخش ها توزیع می شود، موضوعاتی کــه بتواند عدم تعادل ها را کاهش دهد یا ایجاد قطب توســعه کند به صورت خاص تعیین نمی شوند. اما برنامه ششم علاوه بــر جامعیت، نگرش ویژه یی به موضوعات خاص دارد. در این برنامه، سه بسته موضوعات خاص تعریف شده است. بخشی از آن، موضوعات خاص مکان محور است، یعنی در کجــا می خواهیم محرومیت و عدم تعادل را کم کنیم و بعد آنجا را موتور محرک توسعه قرار دهیم.

آمایش سرزمین در برنامه ریزی
پورمحمدی در مورد وضعیت آمایش سرزمین در برنامه ششم گفت: اینکه هم اکنون برخی مناطق کشــور مرکز ثقل زیربناها، سرمایه گذاری مراکز خدماتی و دانشجویی است و بخشی دیگر خالی است، نشانه همین عدم توازن و عدم تعادل اســت. متاسفانه توسعه متوازن در کشور شکل نگرفته و این باعث شده که امکانات و ثروت از نقاط مختلف کشور به مناطق محدودی مثل مرکز کشور سوق پیدا کند و فقر به سایر مناطق به خصوص مرزها برود. پورمحمدی ادامه داد: از سوی دیگر اگر فقط برنامه ها را در قالب مدل های اقتصادی مشاهده کنیم و برآوردهای کمــی و ریاضی را فقط مبنا قرار دهیم و همه چیز را فقط در بخش ها خلاصه کنیم، بســیاری از پیامدهای آن خوشــایند و قابل رصد نیســت. به عنوان مثال، نمی توان پیوندی بین بخش، اســتان و منطقه ایجاد کرد. حتی ممکن اســت برای بخش چیزی را مشاهده کنیم که به ازای استانی آن قابل تحقق نباشد. وی اضافه کرد: نکته دیگر اینکه بخشــی از موضوعــات در کمیت نمی گنجد. به عنوان مثال در حوزه فرهنگ دیدگاه ها و باورها بســیار متنوع و متکثرند و حتی فعالان حوزه فرهنگ هم به سختی می توانند در موضوعات واحد به یک نتیجه مشــخص برسند، طبیعی است که سازمان هم که این نظرات را دریافت می کند و باید جمع بندی و تلفیق از این برنامه ها داشــته باشند به علت تنوع و بعضا اختلاف نظرها با دشواری فراوانی روبه رو می شود. پورمحمدی تصریح کرد: این ایراد همواره در برنامه ها وجود داشت که در روش برنامه ریزی کلان، حوزه های فرهنگــی، اجتماعی و سیاســی نیز چنــدان مورد توجه قــرار نمی گیرند، زیرا این موضوعات را نمی توان به ســادگی کمی و محاسبه پذیر کرد و مدل های کلان نیز نمی تواند این حوزه ها را محاســبه پذیر کند. این پیچیدگی باعث می شود که سهم حوزه های غیراقتصادی در برنامه به طور شایســته ملحوظ نشــود یا وزن آنها کم رنگ دیده شــود. معاون برنامه ریزی سازمان مدیریت و برنامه ریزی گفت: نکته دیگر اینکه آسیب شناسی انجام شده نشان می دهد فقدان یک راهبرد بلندمدت برای تعیین متعارض، عدم پیش بینی اهداف، انتخاب اهداف، بعضا اهداف براســاس محدودیت ها و پتانسیل های کشور، عــدم دقت کافی در تعیین اهــداف کمی متغیرهای سیاستی ازجمله آسیب ها در تعیین اهداف برنامه بود.
وی با بیان اینکه اصولا یک بخش از فرآیند تدوین برنامه، تصویب آن در مجلس است، اضافه کرد: وقتی برنامه در دولت تدوین شد برای تصویب به مجلس می رود، اما حیطه عمل مجلس در تغییر برنامه مشخص نیست. حتی در مجلس شاید چیزی که تصویب می شود با آنچه دولت اراده کرده بود، متفاوت باشد.
پورمحمدی ادامه داد: مطالعات زیادی داشتیم و در نهایت سه منطقه را به عنوان موضوعات خاص مکان محور به تصویب شورای اقتصاد رسانده ایم. این سه منطقه شامل سواحل دریای عمان و خلیج فارس، زاگرس میانی و محور شرق کشور است. گروه دوم، اولویت های بخشی و فرابخشی است، یعنی حوزه هایی که مزیت های نسبی کشورند و باید به مزیت رقابتی تبدیل شوند و با اتکا به آنها اقتصاد را از حالت درون گرایی به برون گرایی سوق دهیم. هفت حوزه در این بخش تعریف شده که معدن و صنایع معدنی، حمل و نقل ریلی، میادین مشترک نفت و گاز، فولاد، پتروشیمی، گردشگری، فناوری اطلاعات و ارتباطات را شامل می شود.
وی در مورد آمایش سرزمین در برنامه ششم، اضافه کرد: مطالعات آمایش سرزمین در این برنامه جایگاه خاصی دارد. در ایران سه دوره آمایش سرزمین داشته ایم؛ یکی قبل از انقلاب، یک بار در دهه ۶۰ و یک بار هم در دهه ۷۰ داشته ایم. علاوه بر آن دستگاه های بخشی هم در سطح ملی مطالعاتی داشته اند. خود استان ها هم مطالعات فراوانی در این زمینه داشته اند.
پورمحمدی ادامه داد: اینها را جمع بندی و براساس تجویز قانون برنامه پنجم، کشور را به ۹ منطقه مجازی تقسیم بندی کردیم. تا ابتدا شوراهای توسعه مناطق ایجاد شوند و بعد برای توسعه هر یک از این مناطق بر پایه مطالعات پیش گفته، نقاط ضعف و قوت و فرصت و تهدیدها را احصا کرده و از دل آنها چشم انداز توسعه هر منطقه را بیرون آوردیم. در سطح استان هم همین اقدام تکرار شد و چشم انداز توسعه هر استان تدوین شد. اکنون در برنامه، برای هر استان، چشم انداز توسعه داریم و می دانیم هر استان چه مسوولیتی در تقسیم کار ملی دارد. این هم از وجوه خاص برنامه ششم است. معاون برنامه ریزی سازمان مدیریت و برنامه ریزی افزود: سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به ما دیکته می کند که باید به مزیت جغرافیای سرزمین توجه و برای توسعه، رقابت بین استان ها ایجاد کنیم و عدم تعادل در سرزمین را کاهش دهیم و برای تحقق این سیاست ها در برنامه ششم لازم بود به اصلاح ضوابط ملی آمایش سرزمین و تدوین چشم اندازهای توسعه مناطق و استان ها اهتمام ویژه صورت می گرفت که این اقدامات انجام شده است. درواقع این مناطق و استان ها دارای چشم اندازی هستند که باید توسعه برمبنای آن انجام شود.
وی افزود: فراموش نکنیم در زمانی برنامه می نویسیم که نااطمینانی های زیادی داریم. تحریم های ظالمانه علیه ایران است و کاهش شدید قیمت نفت هم به آن اضافه شده است. یکی از کارهای مهم در شرایط کنونی، قرار گرفتن سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به عنوان مبنای تدوین برنامه ششم است. این برنامه باید بیش از پیش به سمت کاهش آسیب پذیری ها و توسعه متوازن سرزمین و ایجاد تعامل سازنده با منطقه و جهان و برون گرا شدن اقتصاد باشد.
پورمحمدی گفت: یک نکته در برنامه های توسعه پیشین، این است که آنها کمتر پیش نگر بوده اند و اگر بحرانی در کشور یا جهان رخ می داد، اهداف آن را با چالش مواجه می کرد. به عنوان مثال تغییر نرخ ارز یا تغییر قیمت نفت باعث می شود که برنامه به هدف نرسد.
معاون برنامه ریزی سازمان مدیریت و برنامه ریزی افزود: یکی از پایه ها و اهداف جدی برنامه ششم استفاده از فرصت های فرارو است. برخی آسیب های احتمالی در قالب بحران های احتمالی آینده مثل آب و محیط زیست و صندوق های بازنشستگی، شناسایی و به عنوان موضوعات خاص در برنامه در نظر گرفته شده است. بخشی از نوسانات هم مانند کاهش قیمت نفت در اثر تحولات پیرامونی ایجاد می شوند. برای همه اینها باید سناریوهای مختلفی را تدوین کرد تا در زمانی که برنامه در حال جمع بندی است، سناریویی که احتمال وقوع آن بیشتر است، مبنای تدوین برنامه قرار گیرد.

برنامه چهارمی که محقق نشد
وی در پاسخ به انتقادات دولت قبل که می گفتند برنامه چهارم پایین تر از توان واقعی کشور نوشته شده است، افزود: واقعیت این است که همان اهداف برنامه چهارم که یک برنامه واقع نگر بود، محقق نشد. از نظر برنامه نویسی دو الزام برای برنامه نویس وجود دارد، نخست، باید ملتزم به اسناد بالادستی باشد، یعنی باید بداند که ایران براساس سند چشم انداز ملزم است به مقام نخست اقتصاد منطقه برسد و این هم رشد اقتصادی ۸ درصدی می خواهد. وقتی که ما نیمه اول سند چشم انداز را نگاه می کنیم می بینیم که از اهداف آن عقبیم. در حال حاضر، هم باید این عقب افتادگی را جبران کنیم و هم باید هدف را محقق کنیم. یعنی برای تحقق اهداف سند چشم انداز، از این به بعد باید سالی ۱۲ درصد رشد اقتصادی داشته باشیم، ولی تجربه رشد ما بسیار کمتر از این هدف است.

الزامات برنامه ریزی
پورمحمدی در مورد دومین الزام برنامه ریزی، گفت: در دوره یی هستیم که با محدودیت های جدی روبه رو هستیم. تحریم جلوی ماست و نیازمند تعامل سازنده با جهان هستیم نیاز به سرمایه گذاری خارجی داریم، بنابراین باید محیط باثباتی در کشور ایجاد شود که بخش خصوصی منابع را به سمت تولید بیاورد. همچنان به نفت وابسته ایم و در حالی که سناریو اول بودجه را روی نفت ۱۰۰ دلار بستیم، ولی الان نفت را با قیمت ۴۰ دلار عرضه می کنیم. پس باید این حالت متناقض به هم نزدیک شود، تا هم اهداف محقق شود و هم اسناد بالادستی رعایت شود. وی ادامه داد: نکته دیگر اینکه وقتی ما هدفی را تعیین می کنیم، آن هدف باید کاملا قابل محاسبه و دیدن باشد. اگر هدف را نتوانیم به طور دقیق شناسایی کنیم، نمی توانیم به آن برسیم. اگر هدف مبهم، در حال تغییر یا در دسترس نباشد، محقق نمی شود. پورمحمدی گفت: در آسیب شناسی برنامه ها اغلب اهدافی در نظر گرفته می شد که با واقعیت منطبق نبود یا اهداف باهم متناقض بودند. مثلا اینکه بیکاری و تورم همزمان پایین بیاید و رشد اقتصادی بالا برود، بسیار سخت است، پس باید اهداف واقع بینانه باشند. زیرا هدف غیرواقع بینانه به جایی نمی رسد و اطمینان مردم به برنامه را کاهش می دهد.
وی افزود: معضل دیگر برنامه نویسی این است که دولت های مختلف ممکن است همدیگر را قبول نداشته باشند لذا ممکن است آنچه امروز شما به عنوان یک آسیب برنامه به آن اشاره می کنید، مورد تایید مسوول بعدی که در جای شما می نشیند، نباشد.
معاون برنامه ریزی سازمان مدیریت و برنامه ریزی گفت: در آسیب شناسی، برنامه های ۵۰ سال گذشته به این نتیجه رسیدیم که با این روش برنامه نویسی به نتیجه یی متفاوت نمی رسیم. روش برنامه نویسی باید تغییر کند. آسیب شناسی ما هم محدود به یک فرد یا یک دولت نیست، بلکه شیوه برنامه ریزی مورد نقد بوده است. اگر اهداف برنامه متناقض باشند، طبیعی است نتایج مطلوبی عاید نمی شود. آسیب شناسی هم معطوف به شخص و دولت خاصی نیست. باید تا جایی که می توانیم آسیب ها را کم کنیم و این درس گرفتن از گذشتگان است. وی ادامه داد: برنامه ها قبلا جامع بودند، ولی برنامه ششم مساله محور است. بحران ها و اولویت های بخشی و فرابخشی به عنوان موضوعات خاص در آینده دیده شده است. درواقع مساله محور بودن این برنامه، واکنشی طبیعی به همان آسیب شناسی برنامه های پیشین است. پورمحمدی در مورد شاخص توسعه انسانی در برنامه ششم، اضافه کرد: در سازمان مدیریت و برنامه ریزی مطالعه وسیعی روی این شاخص داشتیم و نتایج نشان داد که کشور در زیرشاخص هایی مثل امید به زندگی و درآمد سرانه و آموزش کشور توفیقات زیادی داشت، اما وقتی مناطق مختلف را نگاه می کنیم مشخص می شود که اگرچه میانگین کشوری این شاخص بالا رفت، در تهران خیلی زیاد است، ولی در بقیه نقاط کشور مطلوب نیست. تک تک استان ها را بررسی کردیم و در افق چشم انداز، اهداف کمی برای شاخص توسعه انسانی تعریف کردیم و برنامه داریم که این وضعیت را اصلاح کنیم. این موضوع در قالب یک بسته به دولت رفته که امیدواریم، زودتر بررسی و تصویب شود تا همزمان با تدوین برنامه نسبت به ارتقای شاخص توسعه انسانی در کشور هم همت شود.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir