بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 دى 1391      13:48

بخش دوم: اوچ گیری یک کارآفرین

فریدون شیرین کام، ایمان فرجام نیا خاندان سرمایه داری لاجوردی ها در دسته گروه کارآفرینی در کشور قرار می گیرند که سرنوشتشان با شادی و غم همراه بوده است. خانواده لاجوردی ها دوران رونق و مصادره را همزمان تجربه کردند و در بهترین دوران کاریشان تمامی اموالشان تحت مصادره قرار گرفت. گزارش پیش روی به مرور زندگی اعضای این خاندان می پردازد. ایمان فرجام نیا، فریدون شیرین کام نویسندگان کتاب ریشه های رشد تلاش های بسیاری برای ثبت زندگی کارآفرینان کشور صورت داده اند. مقاله پیش روی به بخش دوم از زندگی حاج محمدتقی برخوردار می پردازد.

درست کاری و امانت داری برخوردار، نزد علماء، تجار، و مردم زبانزد بود. پسرش محمد علی در سال 1337 به ایران آمد. زمانی که حاج محمد حسین، به خاطر بیماری کمتر فعال بود. تا زمانی که در قید حیات بود توانست انسجام خانواده را حفظ کند .حاج محمد حسین برخوردار در 66 سالگی بر اثر بیماری قند در تهران درگذشت . در 13 سال آخر زندگیش، درگیر بیماری بود. همین مشکل و عمر کوتاهش نقش محدود کننده ای در توسعه فعالی تهای او ایفا نمود.

تلاش خستگی ناپذیر، پشتکار، زیرکی، درستکاری، موقعیت سنجی، مکتوب کردن فعالیت ها و حفظ اسناد، امین و مورد اعتماد مردم بودن، اخلاق نیکو و مشارکت در فعالیت خیریه و دینی، بخشی از میراث روحی او در کنار دارای یهای مادی برای خانواد هاش بود.

با اینکه موقعیت خانوادگی برای شش پسر یکسان بود اما علایق، الگوی فعالیت اقتصادی، تداوم، سبک زندگی، بهره گیری از موقعیت تاریخی مناسب، ایده و آرمان صحیح و ظرفیت های فردی هر کدام از آنها متفاوت بود. پسر بزرگش حاج محمد مهدی بیشترین فرصت کسب وکار و نزدیکی به پدر را به خاطر عدم ادامه تحصیل داشت. اما از جهت توسعه اقتصادی کمترین تلاش و در نتیجه موفقیت را بدست آورد فعالیتش در حد تجارتخانه ای کوچک در یزد متوقف گردید. محمدهاشم سومین پسر؛ به علت عدم پیگیری علایق مستقل از آغاز نقش همکار، مشاور و پشتیبان برادرش حاج محمد تقی را در توسعه فعالیت ایفا نمود . حاج علی اکبر چهارمین پسرخانواده از سنین کودکی وارد کسب وکار پدر شد . عمده فعالیت وی پس از پدر به صورت مستقل بود و توسعه محدودی به فعالیت های خود داد. گرایش وی بیشتر مبتنی بر بهره مندی از دنیا به جای انباشت سرمایه و توسعه شرکت ها بود . محمد علی پنجمین پسرخانواده بخت این را داشت که در فاصله سال های 1337 - 1330 در انگلیس و آمریکا علاوه بر تحصیل، فعالیت اقتصادی خانواده را در آنجا پیگیری نماید . نقش وی بیشتر به عنوان مدیر در درون شرکت های برادرش بود و فعالیت اقتصادی مستقلی را پیگیری نکرد .

عباس کوچکترین پسر خانواده زرنگ ترین و تحصیل کرده ترین عضو خانواده در آمریکا، زمان انقلاب 32 ساله بود . وی فرصت کافی و علاقه اقتصادی برای انباشت سرمایه را نداشت. در عین حال ایده چپ گرای وی، متضاد با بزرگ شدن بنگاه های خانوادگی بود و سرانجام جانش را در همین راه از دست داد.

احتمالا جمع شدن شرایط برای گسترش فعالیت و بزرگ شدن، برای بسیاری فراهم نم ی شود یا در صورت وقوع موقعیت  مناسب همگی از آن استفاده نمی نمایند. همچنین بسیاری، ایده و ظرفیت لازم در زمینه فعالیت صنعتی را ندارند. احتمالا تعداد معدودی بر اثر مجموعه شرایط، ویژگی های فردی و تاریخی بخت لازم برای توسعه فعالیت صنعتی را بدست می آورند. به همین دلیل تنها محمد تقی پسر دوم ظرفیت و ایده لازم، زمان مناسب و بهره گیری از موقعیت ها را تشخیص داد در طی 36 سال فعالیت مداوم تجاری و صنعتی موفق ترین فرد خانواده از جهت توسعه شرکت های اقتصادی بوده است.

زندگی و کارنامه ی حاج محمد تقی برخوردار حاج محمدتقی برخوردار سال 1303 در یزد به دنیا آمد . در دوره دانش آموزی روزنامه بسیاری مطالعه م ی کرد، این سنت را بعدها دراوج فعالیت تجاری و صنعتی برای آگاهی از حوادث وتاثیر آن بر امور تجاریش نیز حفظ نمود.

پشتکار، صبر و شکیبایی از نوجوانی جزو خصوصیاتش بود . درهمین دوران، پدرش از یکی از طرف های تجاریش در اصفهان طلبی داشت. حاج محمدتقی را برای وصول طلب به اصفهان فرستاد . او مدت چند روز، در حجره بدهکار حاضر م ی شد، بدون اینکه عصبانی شود با صبر و خنده رویی با بدهکار روبرو می شد تا اینکه توانست طلب پدرش را بگیرد و به یزد بازگردد. اولین آموزش های عملی را از همین طریق آموخت.

در سال 1321 ، دیپلمش را گرفت.( 10 ) در همین زمان به همراه برادر بزرگش حاج محمد مهدی، از طریق کویت به حج رفت . پس از بازگشت از سفر حج به بهانه ی تحصیل به تهران آمد و در همان جا مشغول کسب و کار شد. از خدمت نظام وظیفه معاف شد. حاج محمد حسین با اقامت پسرش در تهران مخالف بود، زیرا می ترسید فضای سیاسی اجتماعی پایتخت، در اعتقادات دینی پسرش اثر منفی بگذارد.

اعتقادات اساسی دینی او نه تنها در 20 سال فعالیت تجاری او تغییری نکرد، بلکه ورود به بخش مدرن صنعتی و زندگی در تهران وحتی ارتباطات منظم با طرف های اروپایی، آمریکایی و ژاپنی تاثیری در نگاه دینیش نداشت. اما باید اذعان کرد، که نوع نگاه حاج محمد تقی نسبت به سنت، به ویژه نظرش درباره ی آموزش، نقش زنان درجامعه و سبک زندگی و کسب و کار، تفاوت زیادی با نگاه سنت گراها داشت. اقامت حاج محمد تقی در تهران برای کل خانواده، چشم انداز وسیعی را گشود. پس از او، سه برادر و دو خواهرش نیز به تهران آمدند. محمد علی، عباس و خواهرش زهرا، این بخت را پیدا کردند که در دهه 1330 - 1340 در خارج از کشور تحصیل نمایند.

تهران مرکز ثقل سیاست، اقتصاد، آموزش، مراکز فرهنگی مدرن، ارتباطات و اطلاعات جدید و محل واردات آخرین تولیدات اروپا و آمریکا در کشور بود. چشم انداز تهران، برای مردی که همیشه آینده را می دید، جاذبه خاصی داشت. حمایت پدر، در عین دور بودن به لحاظ فاصله جغرافیایی، استقلال عمل او را تا حد زیادی حفظ می کرد. این مسئله، در اولین تجرب ههای تجاری مستقلش، خود را نشان داد.

حاج محمد تقی کالاهای زیادی را از سن 21 سالگی مثل برنج، نخ، رنگ، چای، شکر، پسته، کاغذ، باطری، رادیو، ساعت، ماشین حساب، پنکه پارچه، لیوان، سم ددت، هیدروسولفیت، و ... از چند شرکت وارد می کرد.

به عنوان یک واردکننده به نوسانات قیمت کالا و ارز توجه خاصی داشت. سعی م ی کرد با هزینه و قیمت پایین تر اجناس را وارد کند، همیشه در تلاش بود تا کالاهای وارداتی را سریع ازگمرک ترخیص و توزیع نماید. وضع خرید سایر تجار را مورد توجه قرارم ی داد، اجناس را زیاد در انبار نگه نم ی داشت تا سرمایه اش راکد نماند، در عین حال سعی می کرد به گونه ای عرضه شود که قیمت کالا یک باره، کاهش پیدا نکند تا بنکدارها و توزیع کنندگانی که از او خریداری نموده بودند متضرر نشوند. به تأثیر سیاست و جنگ در عرصه داخلی و بی ن المللی بر بازار و قیمت کالاها توجه داشت. محورمدیریت اش تکیه به نیروی انسانی توانا و جستجوی افراد امین خصوصاً یزدی برای تجارتخانه اش بود. نیروی سهل انگار و ناتوان را سریع برکنار م ی کرد، به مشتریان معتبر و خوشنام توجه می کرد و به آنها تخفیف ویژه م ی داد، امور تجاری را حتی در ایام تعطیلات عید دنبال می کرد.

پس از جنگ جهانی دوم از کشورهایی مانند آلمان و ژاپن، که کالاهایشان را به بهای کمتر و مرغوب تر عرضه می کردند، تمایل بیشتری داشت و در نظر داشت دفتری در آمریکا (در سن 24 سالگی) اجاره کند، در تجارت به ویژه با آمریکائی ها دقت خاصی م ی کرد، در کار تجاری مشترک داخلی، تعصب روی موقعیت طبقاتی نداشت .

خرید نقدی کمتر انجام می داد. گاهی سفته های مدت دار را برای تأمین نقدینگی با بهای کمتر می فروخت، گاهی صدی هیجده از بازار می گرفت. در سن 21 سالگی تجارت آنچنان برایش مهم بود که پیشنهاد فروش زمین نامرغوب کشاورزی و سرمایه گذاری در تجارت را به پدرش داد.

بر رعایت روابط اخلاقی در کار اصرار داشت. متناسب با شرایط و کاملا باز و بدون اسارت در شکل و فرم تصمیم می گرفت. در همان سال های اول یک کارپرداز انگلیسی، (آگاه به زبان فارسی ) را استخدام کرد و تجارت خانوادگی را از هند، به سمت اروپا هدایت کرد. به طوری که پس از 2 یا 3 سال، مکاتبه ی تجاری با هند به کمترین حد خود رسید. پشتکار و تحرک در تجارت برای جوان 21 ساله ای همچون او غیر قابل تصور بنظر می رسد . اکثر مواقع تا ساعت 9 شب کار می کرد. گویی برای تجارت آفریده شده بود . در صدها نامه ی تجاری که در بحرانی ترین شرایط تاریخی ایران نوشته شد هیچ جا به نفع یا علیه گروه یا جریانی در جنبش ملی شدن نفت، حتی در حد یک کلمه موضع گیری نکرده است و تنها اثر آن بر بازار، قیمت کالا و ارز تحلیل شده است . این خصوصیت از ویژگی های منحصر به فرد او در صحنه اقتصادی بوده، که در تمام دوران زندگی حفظ شده است. همه غرایز وجودی او از جمله جوانی، لذایذ گوناگون، تفریح و... درکسب وکار جذب شده بود.

سال 1324 هنگامی که ارتش آمریکا و نظامیان، ایران را ترک می کردند و اقدام به فروش ماشین و بسیاری از وسائل خود نمودند؛ او مقداری از این کالاها را خریداری کرد. این کالاها عموما ارزان تر از محصولات سایر کشورها عرضه شده بود. وی در همین حال به پدرش پیشنهاد کرد که مقدار بیشتری از آن را خریداری نمایند . زیرا فرصتی بود تا به مبادله اجناسی بپردازد که تا آن زمان در تجارتخانه پدرش، آنها را ندیده بود. این تجربه موفق، شهامت ورود او را به حوزه های جدید بیشتر کرد.

حاج محمد تقی واردات چای، رنگ، نخ و مس و صادرات پسته، حنا، بادام و زیره، کارهای گمرکی، بانکی، اتاق تجارت، وزارت دارایی، تخلیه و ارسال کالا و مکاتبات مربوطه را انجام می داد. احتمالا در سال 1328 کارت بازرگانی اش را درسن 25 سالگی بدست آورد واز همین طریق توانست بخشی از علایق مستقل خود را در کنار فعالیت های تجاری پدر پیش ببرد . مرکز ثقل کالاهای تجاری پدرش، اقتصاد کشاورزی بود اما حاج محمد تقی نمایندگی های مختلف واردات کالاهای بادوامی مانند رادیو، پنکه، یخچال، ماشین حساب و باطری را بدست آورد . حاج محمد حسین نسبت به واردات رادیو با وجود مخالفت روحانیون سنت گرا، اعتراضی ننمود. حاج محمد تقی که تا آن زمان تجربه ای غیر از کالای کشاورزی در تجارتخانه پدرش نداشت، با کار کردن در تجارتخانه حکیم زاده نحوه ی واردات کالاهای بادوام را آموخت . او در این عرصه چشم انداز وسیعی را مشاهده کرد. در مقایسه با اکثر کالاهای کشاورزی، که وی ژگی شان حجیم بودن، بی ثباتی، کم بازدهی و به تبع آن نیاز به انبار های بزرگ و هزینه بالای حمل ونقل بود، در تجارت کالاهای صنعتی مدرن، روابط کاری تعریف شده، قابلیت پیش بینی، محصولات و فروشندگان متنوع و شیوه های توزیع در حال تحول را شاهد بود.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir