بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : دوشنبه 27 بهمن 1393      10:24
گفت وگو با جمشید پژویان

برای حذف پردرآمدها نباید عجله کرد

حذف افراد پردرآمد از فهرست یارانه‌بگیران نیازمند نظامی دقیق و مشخص است که نباید در آن عجله داشته باشیم درحالی که شرایط اقتصادی دولت این اضطرار را برایش به همراه آورده.

اقتصاد ایرانی: یکی از دغدغه های اصلی زندگی امروزی همه ما مربوط به امور اقتصادی و سبد هزینه های خانواده است از این رو معمولا به دنبال اخبار اقتصادی هستیم به گونه ای که هر روز با حساسیتی خاص تیترهای اقتصادی جراید و وب سایت ها را دنبال می کنیم .
اما شنیدن حال و هوای اقتصادی کشورمان از زبان یکی از کارشناسان بنام و مطرح بدون تردید برای همه ما جالب است تا از واقعیت و زیرپوست دودوتا چهارتای میهن مان بدانیم. از این رو جمشید پژویان، اقتصاددان درباره شرایط کنونی اقتصاد ایران توضیحاتی را مطرح کرده است:

  •   به عنوان اولین سوال برآیند شما از اقتصاد ایران چیست؟ آیاواقعا شرایط اقتصاد ایران با توجه به عوامل اطراف بحرانی است؟

اجازه دهید صادقانه سخن بگویم اگر هم بحرانی در کار باشد ایران حتی با شرایط فعلی قابلیت عبور از بحران را خواهد داشت. اما اگر سیاست های درست اقتصادی اجرا شود. این درحالی است که تاکنون هیچ سیاست اقتصادی درستی اجرا نشده است و به عقیده من سیاست های اقتصادی دولت تا این لحظه بسیار ضعیف بوده است. چون دولت از همان روز اول که امور را به دست گرفت تمام تلاش خود را به مسائل هسته ای معطوف کرده و از دیگر بخش ها تقریبا غافل مانده است و به قول معروف تمام تخم مرغ هایش را در یک سبد چیده است . اما همان طور که همه می دانیم اقتصاد همانند یک موجود زنده است و به شرایط اطرافش به موقع واکنش نشان خواهد داد پس حالا تصور کنید که اگر به هر دلیل این سبد یعنی توافقات هسته ای بشکند و به انجام نرسد چه فاجعه ای در اقتصاد روی خواهدداد؟

  •   به نظر شما برآیند عملکرد وزارت اقتصاد مثبت بوده است؟

به نظر من اگر قرار باشد وزارت اقتصاد را مسئول برنامه ریزی سیاست های اقتصادی کشورمان بدانیم پاسخ شما خیر است و برآیند این وزارتخانه تا کنون مناسب نبوده است اما اگر وزارت اقتصاد را جزئی از کل درنظر بگیریم و باور داشته باشیم که حرکت تیمی دولت می تواند اقتصاد ایران را متحول کند منصفانه نیست که تمام مشکلات را در این وزارتخانه درنظر بگیریم.

  •   چرا باوجود  رشد اقتصادی نرخ بیکاری در ایران بالارفته است؟

پاسخ این است که اصلا رشدی نبوده یا اگر اعدادی اعلام شده واقعی نبوده اند. ببینید اقتصاد ایران کاملا متکی به نفت است و صادرات غیر نفتی که از شغل های مولد آغاز شده است در کمترین سهم اشتراک صادرات کشورمان است. بنابراین با کوچک ترین تغییر در درآمد نفتی ایران ما شاهد افزایش یا کاهش رشد اقتصادی خواهیم بود حال آنکه در بخش مولد و تولیدی ها هیچ اتفاقی روی نداده است. به عنوان مثال چندی پیش صنعت کشتیرانی ما از برخی تحریم ها رها شد و توانستیم کمی نفت بیشتر بفروشیم یا اینکه بخشی از دارایی های ایران خارج از کشور که بلوکه شده اند وارد خزانه شد، همین امر باعث بالا رفتن رشد اقتصادی کشورمان شد اما آیا واقعا به تعداد کارخانه ها افزوده شد یا فرصت شغلی جدیدی در بخش مولد اقتصاد ایران آمده است؟ از این رو پاسخ شما خیر است، بنابراین علی رغم رشد اقتصادی که دلایل آن کاملا واضح است نگرانی از رشد نرخ بیکاری همچنان باقی است. 

  •   به عقیده شما سیاست تک نرخی شدن ارز در اقتصاد ایران آثار مثبتی به همراه دارد ؟

این امر دقیقا نظر درستی است که باید صورت بگیرد و امروز هم دیر شده است، چون در هر بخش اقتصادی اگر موضوع چند قیمتی مطرح باشد هم عدم کارایی و هم فساد شکل خواهد گرفت که ارز هم از این جمله است.

  •   آیا کانون صرافان برای تعیین نرخ ارز روزانه مرجع مناسبی است؟

واقعیت امر این است که من درباره اینکه کانون صرافان چه نقشی در تعیین نرخ ارز می تواند داشته باشد، هنوز متوجه امر نشده ام. این نهاد چه جایگاهی برای تعیین نرخ ارز داشته و دارد. اگر فرض کنیم منظور نرخ ارز رسمی است که براساس قوانین اقتصادی بانک مرکزی ایران ، باید تصمیم گیرنده و تعیین کننده باشد و این وظیفه اصلا قابل انتقال است که در این زمینه بخواهیم بخش خصوصی را وارد کنیم. این در حالی است که کانون صرافان طبق منافع خود عمل خواهد کرد و مردم و متقاضیان در این زمینه مد نظر نخواهند بود و در هیچ جای دنیا این موضوع سابقه نداشته وظیفه بانک مرکزی به اینچنین نهادی واگذار شده باشد.

  •   همان طور که می دانید وقتی قیمت نفت کاهش می یابد بسیاری از محصولات از جمله کالاهای مصرفی نیز ارزان می شود.سوال اینجاست که چرا وقتی این کالاها در دیگر نقاط جهان افت قیمت را به این دلیل تجربه کرده اند ایران هر روز با افزایش قیمت مواجه است ؟

ببینید موضوع همان دو دوتا چهارتای معروف است. کاهش قیمت نفت برای خریداران نفت ، به معنی این است که هزینه هایشان کاهش یافته است، چون قیمت بنزین، نهاده های پتروشیمی و مواد اولیه کاهش می یابد. هزینه حمل و نقل پایین خواهد آمد و به طور کلی در تمام جهات به صورت درصدهای متفاوتی اثر خواهد گذاشت و در نهایت قیمت کالای تمام شده پایین می آید،  این درحالی است که چون به طور کلی بازارها رقابتی است و تولیدکننده ها برای جلب نظر خریدار از هر امکانی استفاده می کنند، در بازار آزاد تولید کنندگان به این قانون اعتقاد دارند که میزان فروش بیشترشان مساوی سود بالاتر آنهاست، پس در جهت آن تلاش می کنند. این در حالی است که در ایران تولیدکننده دولت است، موضوع کاملا متفاوت است، چون ما فروشنده هستیم و نفت درآمد ماست. بنابراین اگر قیمت محصول مان که نفت است کاهش یابد درواقع توان مالی و درآمد ما نیز کاهش یافته است و نمی توانیم خوشحال باشیم، این امر باعث می شود آن بخش از درآمد دولت که سرریز دیگر بخش های اقتصادی کشورمان می شد و در تولید مورد بهره برداری قرار می گرفت اکنون کاهش یافته؛ از سوی دیگر آن بخش از درآمد نفتی نیز که در بودجه دولت واریز می شد، حالا به صورت کسری بودجه شده و حاصل جمع این دو مورد می تواند تولید را زیر سوال ببرد و در نهایت حاصل افزایش هزینه تولید را به ارمغان خواهند آورد. اما درکشورهایی که اقتصادشان صحیح بنا گذاشته شده و خریدار هستند این گونه نیست. به همین دلیل شاهد کاهش قیمت خارج از مرزها و افزایش قیمت برخی محصولات در ایران خواهیم بود.

  •   شما در یکی از اظهارنظرهایتان اعلام کردید نفت دیگر به قیمت قبل باز نخواهد گشت بنابراین حالا که قیمت نفت کاهش یافته به نظر شما سرمایه گذاری های اعلام شده در صنعت نفت محقق خواهد شد یا اینکه اصلا سرمایه گذاری در صنعت نفت، منطقی است؟

به طور کلی این گونه است که پیش بینی ما در بلندمدت چه باشد، یعنی اگر به آینده نفت امیدوار باشیم، طبیعی است که سرمایه گذاری خواهد شد، اما اگر برعکس بازار را شناسایی کرده باشیم، خوب لزومی نیست اکنون سرمایه گذاری کنیم، اما فراموش نکنیم مشکل صنعت نفت ما در جای دیگری است نه خود قیمت نفت، چون به طور کلی در منطقه هزینه تولید هنوز با قیمت فعلی فاصله دارد. 
در حالی که هزینه تولید در ایران به این دلیل بالاست که درست سرمایه گذاری نشده و بسیاری از فناوری های مورد استفاده اکنون تاریخ مصرف شان گذشته است و نفت ما، گران تر از دل زمین بیرون می آید.

  •   به نظر شما با توجه به اینکه به طور کلی سوخت های جایگزین در جهان رونق گرفته اند، باز هم سرمایه گذاری لازم است؟

این سوال از دو جهت قابل بررسی است؛ اول اینکه اگر بخواهیم به دنبال مخازن جدید نفتی باشیم یا اینکه از عمق بیشتری نفت استخراج کنیم، طبیعی است که باید سرمایه گذاری صورت گیرد، اما مورد دوم این است که اکنون روند استفاده از سوخت های جایگزین سوخت فسیلی مثل باد، خورشید یا دیگران روبه افزایش است، بنابراین تولید نفت بیشتر در زمینه های مواد اولیه خواهد بود، پس باید به جای سرمایه گذاری بدون برنامه به دنبال سرمایه گذاری منطقی با توجه به تقاضای بازارهای بین المللی باشیم که خودمان هم در این زمینه امکانات گسترده ای در اختیار داریم. بنابراین در این زمینه متخصصان که در زمینه اقتصاد نفت تخصص دارند، می توانند کاملا پیش بینی کنند.

  •   با توجه به سابقه حضور شما در شورای رقابت واردات خودرو از طریق نمایندگی ها را چطور ارزیابی می کنید؟

این تصمیم یک رانت بزرگ است که در اختیار دو مجموعه قرار گرفته است، چون در حال حاضر دو کمپانی از آسیای جنوب شرقی بیشترین محصولات را به ایران صادر می کنند. در این زمینه این گونه به نظر می رسد که لابی هایی صورت گرفته تا این قانون به تصویب برسد وگرنه اصلا این تصمیم صحیح نیست برای بازار خودروی وارداتی انحصار در نظر بگیریم، هرچند به عقیده من در هیچ زمینه اقتصادی نباید انحصار وجود داشته باشد، چون منشأ خلاف و سودجویی خواهد شد. به نظر من به عنوان اقتصاددان هر کسی باید براساس قانون و رعایت آن واردکننده کالا باشد، این زمان است که باعث ایجاد رقابت بازاری قابل اطمینان خواهد شد البته در مورد واردات خودروهای خارجی از شورای رقابت این انتظار می رود که این قانون را مردود اعلام کند، چون کارکرد قانون این شورا در واقع از بین بردن انحصار و فراهم کردن شرایط رقابت سالم اقتصادی است.

  •   نظر شما درباره واردات خودرو های خارجی به طور کلی چیست؟

به عقیده من اگر اجازه دهیم خودرو های خارجی که تولیدکنندگان داخلی توان رقابت با آنها را دارند، وارد کشور شود امکانات گسترش صنعت خودروسازی کشورمان را فراهم کرده ایم اما اگر آن گروه از خودروهایی که ایران توان رقابت با آنها را ندارد وارد شود صحیح نیست. پس هر خودرویی نباید وارد خاک ایران شوند به عنوان مثال خودروهای لوکس که در شرایط ارزی کنونی کشورمان اصلا صلاح نیست.

  •   اگر نظر شما درباره تجارت، آزاد بودن برای همه است پس چگونه قانون تجارت ترجیحی با کشورهایی مثل ترکیه، روسیه و سوریه را تعبیر می کنید؟ آیا موافق این طرح هستید؟

من موافق این طرح هستم، اما در شرایط ایده آل و کارشناسی نه بدون برنامه ، چون جنبه های مثبت این طرح می تواند باعث ارتقای کیفی تولیدات ایران بشود، اما مدیریت این طرح نکته کلیدی است که باید کاملا مراقب آن باشیم. 
این درحالی است که بسیاری نگران تولیدات داخلی هستند حال آنکه سوال این است به چه دلیل تولید کننده ما نباید توان رقابت با کالاهای ترکیه در زمینه پوشاک را داشته باشد. پس مطمئن باشید اشکال کار جای دیگری است. چطور تولید کننده داخلی ما نمی تواند با محصولات خارجی که هزینه گمرک و حمل ونقل هم به آن اضافه شده رقابت کند اگر سطح تولید را در برخی محصولات یکی بگیریم؟ بنابراین باید سیستم تولید و مدیریت تولید را بازنگری کنیم چون در این صورت می توانیم از نظر رقابت در این گونه موارد حضور داشته باشیم و نگرانی ورود کالاهای خارجی را به دل راه ندهیم.
اما درباره آن دسته از صنایع که نوپا هستند تجارت ترجیحی به صلاح نیست چون باید با استفاده از ابزارهایی علمی و عملی این صنایع را به بلوغ برسانیم بعد تجارت شان با دیگران را آزاد کنیم که در این مورد خاص یعنی صنایع پوشاک ایران زمانی خود مدعی بوده پس چرا اکنون باید نگران حضور رقبای ترکیه باشد که پاسخ همان مدیریت اشتباه و غلط است نه تکنولوژی یا توان تولید.
از این رو درباره تجارت ترجیحی من معتقدم باید صنایع کلا از سوی کارشناسان مطالعه شده و با توجه به توان تولید آنها و رقابت پذیری با محصولات خارجی ، تجارت ترجیحی و توافقات به تصویب دولت برسند، روندی که ظاهرا اکنون به آن توجه نشده و نادیده گرفته شده است.

  •   پس به عقیده شما کل تجارت ترجیحی تایید شده است؟

بله، اگر صنایع ما به بلوغ رسیده باشند این نوع سیاست ها باعث ارتقای کیفیت محصولات و افزایش خدمات خواهد شد که حاصل اصلی رقابت سالم است، با این روش تولید کنندگان به سمت بهره وری بیشتر و کارایی بالاتر خواهند رفت.

  •   به بلوغ صنایع اشاره کردید اما همان طور که می دانید بیشتر صنایع ما اکنون به دلیل هدفمندی یارانه ها دچار مشکل شده اند و از بانک ها انتظار حمایت مالی دارند تا امورات خود را بگذرانند. به نظر شما در شرایط فعلی می توانیم شاهد بلوغ صنایع یا بالا رفتن بهره وری آنها باشیم ؟

چرا که نه؟ چه اشکالی وجود دارد که نگران باشیم؟ مگر بقیه دنیا امکانات مالی بانک ها را حراج می کنند تا تولید کنندگان روی پایشان بایستند؟ تولید کنندگان شان از کجا منابع در اختیار دارند؟ چرا این تصور غلط وجود دارد که اکنون نقدینگی کم بانک ها باعث کاهش تولید شده است، اجازه بدهید من سوالی کنم . آیا کارخانه ای که اکنون در حال تولید است و محصولاتش به فروش می رسد نیز به نقدینگی بانک نیاز دارد؟ اصلا وقتی چرخه تولید و فروش در صنفی درحال انجام است به نقدینگی بانکی چه نیازی هست؟ همان طور که می دانید نقدینگی بانک ها برای راه اندازی و تاسیس واحدهای صنفی تازه است نه آنهایی که در حال تولید هستند . پس مشخص است که مشکل جای دیگری است و تولید کشورمان از موضوع دیگری رنج می برد که در صندوق خالی بانک ها نباید دنبال آن باشیم.

  •   پس تکلیف نوسازی و نقدینگی مورد نیازش چیست؟

این نکته ای است که بسیاری از مسئولان آن را دقیق مطالعه نمی کنند اگر بحث نوسازی یا افزایش تولید است می توان به جای چشم داشتن به منابع ارزان بانکی از روش های مرسوم دیگر نقاط جهان استفاده کنیم مثل معافیت های مالیاتی، کاهش عوارض ورود قطعات و دستگاه های مورد نیاز نوسازی یا حتی مشوق هایی برای نوسازی کارخانه که مهم ترین شان اهرم مالیات و کاهش تعرفه ورود دستگاه در گمرک است. بنابراین این به عقیده من اکنون تولید کنندگان اصلا به نقدینگی بانک ها نیازی ندارند بلکه حمایت های قانونی از سوی دولت مثل تسهیل شرایط صادرات می خواهند .

  •   با توجه به سابقه شما درباره هدفمندی یارانه نظر شما درباره حذف افراد پردرآمد از دریافت یارانه که به تازگی در مجلس و دولت؛ مطرح شده است، چیست؟ آیا رقم ۵.۲میلیون تومان به عقیده شما عاقلانه است؟

مسئله به عقیده من رقم تعیین شده نیست مسئله اصلی خطای محاسباتی بزرگی است که رخ داده، اینکه رقم ۵.۲ میلیون تومان برای حذف دریافت یارانه درنظر گرفته شده یعنی اینکه بسیاری از کارمندان و کارگران بخش خصوصی را از لیست یارانه بگیران حذف کرده ایم اما دو نکته بسیار مهم در آن پنهان است؛ اول اینکه معمولا این گروه از بخش تحصیلکرده جامعه هستند بنابراین آنها را با این کار جریمه کرده ایم. اما در بخش بعد باید ببینیم کلا حذف این گروه چند درصد از هزینه های دولت را کاهش خواهد داد چون بخش عمده ای از مردم که درآمدهای بسیار بالاتر دارند هنوز از سوی دولت شناسایی نشده اند و دولت باید ماهانه یارانه نقدی آنها را واریز کند.

  •   بنابراین شما به این نکته اشاره می کنید که جامعه هدف ومعیار دولت فیش حقوقی بوده، پس آنهایی که در شغل آزاد فعال هستند و هیچ منبعی برای کسب اطلاعات درآمدی آنها نبوده چه شده اند؟ آیا شناسایی افراد پردرآمد کار سختی بوده؟

به نظر من خیر حتی اگر از بنده می خواستند برایشان این کار را به راحتی انجام می دادم. به عقیده من حذف این بخش از جامعه برای دریافت یارانه (اگرچه مبلغ یارانه نقدی اصلا رقمی نیست) باعث بروز برخی نارضایتی ها خواهد شد چون کارمندانی مثل اساتید دانشگاه و قضات از این مجموعه هستند اما وقتی می بینند همسایه آنها با درآمد چند ده میلیون تومانی هنوز مشمول یارانه است کمی دلخوری به وجود خواهد آمد. پس در واقع ما یک تبعیض را رواج داده ایم.

  •   به نظر شما چطور این تبعیض روی داده است؟

به عقیده من این تصمیم گیری در واقع یک حرکت غیر کارشناسانه از سوی دولت برای کاستن فشارهای مجلس بوده است و دولت می خواسته رفع تکلیف کند این درحالی است که مجلس هم با توجه به اینکه دولت بارها اعلام کرده بود توان تشخیص درآمدی مردم را ندارد نباید فشار را افزایش می داد. بنابراین حذف افراد پردرآمد از فهرست یارانه بگیران نیازمند نظامی دقیق و مشخص است که نباید در آن عجله داشته باشیم درحالی که شرایط اقتصادی دولت این اضطرار را برایش به همراه آورده.

انتشار یافته در روزنامه قانون


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir