بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : سه شنبه 21 بهمن 1393      15:41

چین در آفریقا؛ شریک یا رقیب؟!

آفریقایی ها روز به روز نسبت به شرکت های چینی بدبین تر می شوند و معاملات ناعادلانه و خطرات زیست محیطی موجب نگرانی آنها شده است. برای کشوری مثل چین، که سیاست خارجی اش شدیدا بر روابط دولت-دولت مبتنی است،این می تواند یک چالش ناآشنا باشد

اقتصاد ایرانی: چین تا حد زیادی به بزرگ ترین شریک تجاری آفریقا تبدیل شده است، به طوریکه سالانه به ارزش حدود ۱۶۰ میلیارد دلار کالا با آفریقا مبادله می کند. بیش از یک میلیون چینی، که بخش عمده آن را کارگران و تاجران تشکیل می دهند، در یک دهه گذشته به این قاره عزیمت کرده اند. ستایش دوجانبه بین دولت ها ادامه دارد و هر روز بر تعداد راه ها و معادن ساخته شده توسط شرکت های چینی افزوده می شود. اما مساله "چینی شدن آفریقا" – یا "قاره دوم چین"، که عنوان یک کتاب آمریکایی است – موضوعی اغراق شده است.

رونق اقتصادی آفریقا، که چین در سال های اخیر به شتاب آن کمک کرده است، دیگر سرمایه گذاران را نیز جذب کرده است. بویژه در بین سرمایه گذاران غیرغربی رقابت شدیدی وجود دارد. تجارت آفریقا با هند پیش بینی می شود امسال به مرز ۱۰۰ میلیارد دلار برسد. سرعت رشد تجارت هند با آفریقا از چین بیشتر است و به احتمال زیاد از میزان تجارت آن با آمریکا پیشی خواهد گرفت. برزیل و ترکیه در حال سبقت گرفتن از بسیاری از کشورهای اروپایی هستند. البته از نظر سرمایه گذاری در آفریقا، چین پشت سر انگلیس، آمریکا و ایتالیا قرار دارد (نمودارها را ملاحظه نمایید).

اگر بازرگانان چینی از این رقابت نگرانی به خود راه نمی دهند تا حدی به این دلیل است که خود آنها به فراتر از این قاره چشم دوخته اند. هی لینگو، یک مدیر ساخت و ساز آفتاب سوخته چینی در کنیا که امیدوار است به ونزوئلا برود، می گوید "اینجا [آفریقا] جای خوبی برای کسب و کار است، اما خیلی جاهای خوب دیگر در سرتاسر دنیا وجود دارد".

ده سال پیش – که اقتصاد چین اوج می گرفت – آفریقا یک سرزمین بلامنازع و یک زمین تمرین برای سرمایه گذاری خارجی به نظر می رسید. اما این روزها بلندپروازی های چین بزرگ تر از پیروزی در نبرد تجارت، یا کسب دسترسی به مواد اولیه، در فقیرترین قاره جهان است. روزهایی که رهبران چینی دیدارهای رسمی از کشورهایی مثل تانزانیا به عمل می آورند، محدود شده است. در عوض، ژی ژین پینگ، رئیس جمهور چین، قول داده است در ده سال آتی ۲۵۰ میلیارد دلار در آمریکای لاتین سرمایه گذاری نماید.

رشد نیاز چین به کالا کند شده و قیمت بسیاری از مواد اولیه در حال کاهش است. با این اوصاف، با افزایش جمعیت و ثروتمندتر شدن طبقه متوسط در چین،عطش این کشور برای کالاهای کشاورزی، و شاید زمین کشاورزی، ممکن است افزایش بیابد.

اما با این حال، آفریقایی ها روز به روز نسبت به شرکت های چینی بدبین تر می شوند و معاملات ناعادلانه و خطرات زیست محیطی موجب نگرانی آنها شده است. جامعه مدنی آفریقا، که خواهان شفافیت بیشتر و رعایت حقوق بشر است، منشأ اصلی مخالفت است. برای کشوری مثل چین، که سیاست خارجی اش شدیدا بر روابط دولت-دولت مبتنی است، و اهمیتی به شکاف بین حاکمان آفریقایی و مردمان آنها نمی دهد، این می تواند یک چالش ناآشنا باشد. در کشور سنگال، سازمان های مردمی سال گذشته از یک معامله که یک بخش اصلی از زمین ها در مرکز پایتخت (داکار) را به ساخت و سازهای چینی واگذار می کرد، جلوگیری کردند. در کشور تانزانیا، اتحادیه های کارگری از حکومت انتقاد کردند که چرا به تاجران خرده پای چینی اجازه فعالیت داده است.

برخی مقامات آفریقایی شروع به انتقاد از چین کرده اند. لامیدو سانوسی، رئیس سابق بانک مرکزی نیجریه، می گوید آفریقا خود را در معرض "شکل جدیدی از امپریالیسم" قرار داده است که در آن چین کالاهای اولیه آفریقا را گرفته و، بدون آنکه مهارتی انتقال دهد، کالاهای ساخته شده را به آن می فروشد.

پس از سال ها صحبت در مورد همکاری های "برد-برد"، به نظر می رسد چین دیر به این مساله واقف شده است. در سفری به دور قاره آفریقا، وزیر خارجه چین در ۱۲ ژانویه عنوان کرد "ما به هیچ وجه راه قدیمی استعمارگران غربی را نخواهیم پیمود"؛ و ماه مِی گذشته، نخست وزیر چین به "افزایش تیرگی" در روابط اذعان کرد.

چین بلندپروازی های سیاسی در آفریقا ندارد. این کشور همان قدر که با رژیم های خودکامه همکاری می کند، با دولت های دموکراتیک نیز همکاری دارد. معدود صلحبانانی که این کشور به آفریقا اعزام کرده است، خود را از دردسر دور نگه می دارند. الگوی توسعه چینی که مبتنی بر اعمال کنترل از سوی گروه های ذینفع است، به جز اتیوپی و رواندا نتوانسته است طرفداری جلب نماید. بیشتر کشورهای در حال رشد آفریقا به ایده های بازار آزاد غربی گرایش دارند. در سودان جنوبی، تنها جایی که چین سعی کرده است از نظر دیپلماتیک خودی نشان بدهد، چیزی دستگیر چین نشده است؛ و تلاش برای توقف جنگ داخلی ای که تامین نفت چین را به خطر می انداخت، به طرز مفتضحانه ای ناکام مانده است.

مهاجران چینی در آفریقا به این ایده که بتوانند بر محلی ها مسلط شوند، می خندند. بیشتر آنها به کشورهای آفریقایی درجه دو مثل زامبیا می روند، و در کشوری مثل نیجریه حضور کمرنگی دارند. بر خلاف دیگر مهاجران، آنها غالبا در اردوگاه های پراکنده زندگی می کنند. برخی تصور می کردند که، پس از یک دهه مشارکت پویا، چین بر آفریقا مسلط شود. اما برعکس، در بهترین حالت چین توانسته است تنها یکی از سرمایه گذاران خارجی متعددی باشد که برای کسب سود تکاپو می کند.

منبع: اکونومیست


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir