بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : شنبه 11 بهمن 1393      12:25

پیش‌بینی شاخص بورس در سال ۹۴

وضعیت بازار سهام ایران با سایر بازارهای استاندارد در جهان قابل قیاس نیست و نیاز به حمایت دولت دارد؛ اتفاقی که در یک‌سال اخیر کاملا معکوس رخ داده است و از این پس هم زمانی بازار روی آرامش را به خود خواهد دید که حمایت مستقیم تصمیم‌سازان را شاهد باشد.

اقتصاد ایرانی: اتفاقاتی که در حدود یک سال اخیر بر بازار سرمایه گذشته، بر کسی پوشیده نیست. در حالی که دولت جدید، میراث اقتصادی از هم پاشیده ای را تحویل گرفته بود، بارقه امید در دل سرمایه گذاران درخشید و جو مثبت بی سابقه ای در ۷ ماه منتهی به دیماه سال ۹۲ شکل گرفت؛ به طوری که حتی افراد ناآشنا با بازار سرمایه نیز متوجه رونق کم سابقه در بورس شده بودند.

به گزارش خبرآنلاین، این در حالی بود که مسوولان نیز بازار سهام را به عنوان جایگاه مناسبی برای حضور سرمایه های مردم معرفی کردند. در میانه همین هیجانات بی سابقه در بازار سهام، خبر توافق اولیه ایران با گروه ۱+۵ که با تلاش تیم تحسین برانگیز سیاست خارجی دولت رخ داد، انتشار یافت و هیزم بر آتش هیجانات بازار سهام ریخت و امیدها به افق روشن آینده را دوچندان کرد.

اما دیری نپایید که با ارائه بودجه ۹۳ توسط دولت به مجلس و تصمیمات اقتصادی که در این زمینه در مجلس گرفته شد، معضلاتی چون افزایش شدید نرخ خوراک پتروشیمی ها، بهره مالکانه سنگین سنگ آهنی ها و ...تیشه بر ریشه بازار زد و شرکت های مهم بورسی را که درصد بالایی از بازار سهام را در اختیار دارند، با چالش های جدی مواجه کرد و این در حالی بود که عرضه های سنگین سازمان خصوصی سازی کمی پیشتر، ارکان صعودی بازار را متزلزل کرده و همزمان برخی حقوقی های بزرگ بازار نیز به بهانه نیاز به نقدینگی در خارج از بورس عزم خروج همه جانبه از بازار کردند. جالب آن که به فاصله کمی از این اتفاقات، اوراق بانکی کوتاه مدت با سود بالا، تبلیغ و عرضه شد.

همه این اتفاقات در حالی رخ دادند که در طول یک سال اخیر، آمارهای رسمی حاکی از کاهش نرخ تورم بوده و مسوولان اقتصادی در اظهارنظرهایی، صحبت از لزوم کاهش نرخ سود بانکی به دلیل کاهش تورم می کردند که قطعا می توانست به نفع مردم سرمایه گذار در بازار سرمایه تمام شود، اتفاقی که نه تنها حادث نشد، بلکه شاهد آن بوده و هستیم که بانک ها، سودهایی حتی بالاتر از نرخ های مصوب به مشتریان خود، به ویژه پول های بزرگ اعطا کرده و می کنند.

تمام این رخدادها باعث شد که رکود و نزول در بازار سهام عمیق و عمیق تر شود؛ تا جایی که شاخص کل که همیشه انتقادات زیادی به نحوه محاسبه آن وجود داشته و معمولا بازدهی بالاتری از متوسط بازار را نشان می دهد، تا تیرماه ۹۳ نزولی بالغ بر ۲۰ درصد را نشان دهد.

البته در این مدت اتفاقاتی افتاد که شاید شکل گیری آنها از دست مسوولان خارج بوده است؛ از جمله آنها تمدید چند باره مذاکرات و عدم توافق قطعی بوده است که بازار سهام روی آن حساب ویژه ای باز کرده بود. بد شانسی های اهالی بازار به همین جا ختم نشد و سقوط قیمت های جهانی از جمله نفت، در چند ماه اخیر، تیر خلاص را بر پیکر نیمه جان بازار سرمایه شلیک کرد و در نهایت بحران اخیر در بازار سهام را سبب شد و حتی تاکنون بازدهی منفی شاخص پر انتقاد را به حدود ۳۰ درصد رسانده است.

هر چند این اعتقاد وجود دارد دولت تا زمانی که توافق نهایی حاصل نشود، دست از سیاست های انقباضی و کنترل تورم بر نمی دارد و سیاست های رونقی همچون کاهش نرخ بهره را عملی نخواهد کرد، اما جا دارد تا در شرایط فعلی از بازار سرمایه حمایت کند. برخی به این بحث خرده می گیرند که بازار باید طبیعی عمل کند و خود را متعادل سازد و نباید دخالتی در آن صورت گیرد. در مجموع برای یک بازار استاندارد آن هم در شرایط عادی این ایده درست است، اما مساله این است که نه بازار ما استانداردهای لازم و کافی را دارد و نه در حال حاضر از شرایط عادی برخوردار است، بلکه در گرفتاری ای با نزول های تاریخی به سر می برد.

حتی کشورهای پیشرفته و مدعی اقتصاد آزاد هم در بحران های اقتصادی و سقوط بازارهای مالی با حمایت دولت ها مواجه می شوند و دولت آن کشورها به شدت از سرمایه گذاران دفاع می کند. بحران جهانی در سال ۲۰۰۸ و حمایت های دولت ها، خود دلیلی بر این مدعاست و کاملا قابل بررسی است. حال آن که بازار ما اساسا بازاری دولتی است؛ چراکه بزرگ ترین سهامداران عمده که بیشترین نقش را در بازار سهام دارند، حقوقی هایی هستند که عملا وابسته به دولت یا نهادها و ارگان ها بوده و به قول معروف خصولتی هستند و بنابراین تابع سیاست ها و تصمیمات دولت هستند.

پس اصلا وضعیت بازار سهام ما با سایر بازارهای استاندارد در جهان قابل قیاس نیست و نیاز به حمایت دولت دارد؛ اتفاقی که در یک سال اخیر کاملا معکوس رخ داده است و از این پس هم زمانی بازار روی آرامش را به خود خواهد دید که حمایت مستقیم تصمیم سازان را شاهد باشد و یا اعمال سیاست های حمایتی از سوی مسوولان اقتصادی رخ دهد؛ اتفاقی که باز هم به نظر بنده منتظر اعلام توافق نهایی است.

در این مجال قصد دارم به بررسی وضعیت نمودار و تحلیل تکنیکال شاخص کل که به هر حال نما و جهت کلی بازار را نمایش می دهد، بپردازم.

دو سناریو براساس نظریه امواج در نظر گرفته شده که اولی در صورت نادیده گرفتن همپوشانی بسیار اندک موج یک و ۴ نزولی، می تواند معتبر باشد که در این صورت پس از تکمیل موج نزولی اخیر که از ۷۶ هزار و ۸۵۹ آغاز شده و در آخرین مراحل تکمیل است، می توان انتظار پایان زیگ زاگ نزولی ترکیبی اخیر را داشت و شاید انتهای این موج نزولی، آغازی بر صعود اصلی باشد. (تصویر شماره ۱)

در سناریو شماره 2، همانطور که مشاهده می کنید، حالتی را در نظر گرفته ایم که همپوشانی سناریوی اول معتبر باشد. در این حالت موج دچار گستردگی خواهد شد و مانند تصویر 2، 4 نوسان (2 صعودی و 2 نزولی) پیش از تکمیل موج نزولی پیش رو خواهیم داشت؛ هرچند به دلیل ترکیب شکل گرفته و در صورت عدم ایجاد همپوشانی در صعودهای موجود در این سناریو، لزوما نیازی به عمق بیشتر جهت تکمیل موج های نزولی بعدی نیست و می تواند در حدود کف قبلی خود تکمیل شود و فرم کف دوقلو یا سه قلو ایجاد کند.

در مجموع با توجه به هر دو سناریو، موج نزولی اخیر رو به اتمام است و پس از آن باز هم در هر دو سناریو می توانیم انتظار صعود مناسبی را داشته باشیم که به نظر می رسد تکمیل نزول فعلی و تشکیل موج صعودی پس از آن که موج مناسبی نیز خواهد بود، تا پیش از سال جدید آغاز شده و شکل خواهد گرفت.

در نهایت امید است که مسوولان اقتصادی و تصمیم سازان کشور، توجه ویژه ای به بازار سرمایه داشته باشند که علاوه بر قابلیت جذب پول های سرگردان، افزایش قیمت ها نیز در آن لزوما تورم زا نبوده و بر هم زننده سیاست های اقتصادی دولت نخواهد بود و تنها سیاست های درست دولت در قبال بازار، می تواند اعتماد از دست رفته را به بورس که دماسنج اقتصاد کشور است باز گرداند.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir