بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : پنجشنبه 17 مهر 1393      11:16

برآورد انی از ماندگاری ۱۳۵ ساله ذخایر نفت ایران

یک محقق اقتصاد از دانشگاه استنفورد آمریکا در واکنش به تحلیل شرکت انی ایتالیا از آینده نفت ایران و جهان گفت اعداد و ارقام ارائه شده از سوی این شرکت برپایه نسبت ذخایر به تولید است که هر دو متغیر تغییر می‌کند.

اقتصاد ایرانی: شرکت انی ایتالیا پیش بینی کرده است ایران تا 135 سال آینده نفت و تا 211 سال دیگر گاز داشته باشد. این محاسبه بر اساس میزان تولید و حجم ذخایر در سال 2013 انجام شده است.

به گزارش تسنیم، برای اطلاع از میزان صحت تحلیل و برآورد شرکت انی ایتالیا و نیز وضعیت آتی منابع زیرزمینی ایران و جهان، مصاحبه ای با محمد مروتی، محقق پسادکتری اقتصاد از دانشگاه استنفورد آمریکا انجام داده ایم که متن آن را در ادامه می خوانید:

به نظر شما ایران برای 135 سال آینده نفت و 2 قرن آینده گاز دارد؟ پیش بینی شما از ذخایر آن چیست؟

مروتی: خیر، متأسفانه چندین اشکال مهم در این اعداد و ارقام وجود دارد. در تحلیلهایی که در مورد صنعت نفت منتشر می شود معمولا بخشی را به گزارش در مورد «نسبت ذخایر اثبات شده به تولید» اختصاص می دهند که گه گاه بد تفسیر می شود. مثلا اگر ذخایر شما 1000 بشکه باشد و شما سالی 50 بشکه تولید کنید این نسبت برابر با 20 خواهد بود و این به آن معنی است که اگر هیچ چیز تغییر نکند شما تا 20 سال تولید خواهید کرد. مساله مهم دقیقا همین جاست که این اعداد با فرض تغییر نکردن هیچ یک از متغیرها به خصوص میزان ذخایر اثبات شده و نرخ تولید محاسبه می شود. متخصصین صنعت نفت به خوبی می دانند که این متغیرها در طول زمان به شدت تغییر می کنند و برای همین اصولا این «نسبت ذخایر اثبات شده به تولید» یک نسبت مهندسی ساده بوده و اصولا کسی در صنعت نفت از آن به عنوان «عمر ذخایر» یاد نمی کند.

در مورد ایران «نسبت ذخایر اثبات شده به تولید» بنا بر مقدار تولید سال 2013 حدود 135 سال تخمین زده شده است. نکته جالب توجه اینکه بر اساس همان گزارش شرکت انی، همین عدد در سال 2010 برابر 89 سال تخمین زده شده بود که در جدول زیر دیده می شود:

حال سوالی که مطرح می شود این است که چطور با گذشت 3 سال تولید نفت، بیش از 40 سال به این عدد افزوده شده است؟! بخش عمده جواب در کاهش شدید تولید ایران در چند سال اخیر به دلیل تحریمها نهفته است به نحوی که تولید متوسط روزانه بیش از یک میلیون بشکه (حدود 25%) در طی این 3 سال افت داشته است.

دیگر چه عواملی ممکن است به کم یا زیاد شدن این نسبت منجر شود؟

مروتی: همان گونه که از خود عبارت «نسبت ذخایر اثبات شده به تولید» پیداست دو متغیر در تعیین آن موثرند: مقدار «ذخایر اثبات شده» و نیز «نرخ تولید». مثلا اگر به هر دلیلی نرخ تولید شما ناگهان نصف شود، این عدد بلافاصله دو برابر می شود! مشابه اتفاقی که برای ایران به دلیل تحریمها یا برای لیبی به دلیل انقلاب 3 سال پیش رخ داد.

بخش مهم تر و پیچیده تر در فهم این نسبت به مفهوم «ذخایر اثبات شده» مربوط می شود. توضیح آنکه ذخایر اثبات شده آن بخشی از ذخایر نفتی کشف شده گفته می شود که با تکنولوژیهای موجود و در قیمت های فعلی جهت استخراج صرفه اقتصادی داشته باشند. معمولا 70-80 درصد از نفت موجود در یک مخزن نفتی با تکنولوژیهای فعلی برای استخراج به صرفه نیست و در عمق زمین مدفون می ماند. به این ترتیب کشف تکنولوژیهای جدید می تواند باعث افزایش ذخایر اثبات شده گردد. علاوه بر آن تحولات قیمتها نیز می تواند میزان ذخایر را افزایش دهد چرا که در بسیاری از ذخایر نفتی کشف شده ممکن است هزینه های استخراج به قدری زیاد باشد که مثلا در قیمت 50 دلار بر بشکه، آن مخزن به صرفه نباشد و جزو ذخایر اثبات شده به حساب نیاید ولیکن با افزایش قیمت به مثلا 100 دلار، مخازن قابل استخراج از میان همان ذخایر کشف شده افزایش می یابد. از سوی دیگر، خود افزایش قیمت باعث تشویق کشورها جهت افزایش فعالیتهای اکتشافی می شود که این عموما باعث کشف منابع جدید می شود. لذا به خلاف تصور رایج که حجم «ذخایر اثبات شده» باید منطقا در طول زمان کاهش یابد، آنچه در بازار نفت مشاهده می شود در واقع افزایش «ذخایر اثبات شده» در طول زمان است!

به این ترتیب «نسبت ذخایر اثبات شده به تولید» را چگونه باید تفسیر کرد؟

مروتی: باید در نظر داشت که عددی که به عنوان «نسبت ذخایر به تولید» که گهگاه به عنوان ملاکی برای عمر باقی مانده ذخایر جهان گزارش می شود صرفا یک عبارت مهندسی بوده و به هیچ وجه بیانگر بعد اقتصادی مساله نیست. مثلا این نسبت برای مجموع ذخایر کره زمین در سال 1980 برابر 30 بوده است. با استناد به این عدد می توان گفت که در سال 1980تخمین زده می شد که نفت خام جهان در حوالی 2010 به پایان برسد ولی این به شرطی است که همه چیز ثابت باشد. اینک تخمینها بر آن است که با وجود بیش از 33 سال استخراج از ذخایر نفتی، همچنان بیش از 50 سال دیگر از عمر این ذخایر باقی مانده است. در واقع این عدد یک معیار بسیار سرانگشتی است که صرفا با فرض ثابت بودن همه چیز از جمله تکنولوژی استخراج و قیمت و میزان تولید در زمانهای بلند مدت محاسبه می شود که هر سه این فروض در گذر زمان دستخوش تحولات جدی می شوند و لذا، این عدد در طول زمان در حال افزایش بوده است.

در مورد گاز طبیعی هم گزارش این عدد 211 سال را برای نسبت ذخایر به تولید گزارش کرده بود. نظرتان در مورد این عدد چیست؟

مروتی: این نسبت هم، مشابه نسبت متناظر نفت خام است که نباید با عمر مخازن اشتباه گرفته شود. به علاوه مقایسه این عدد برای کشورهای مختلف در طول زمان جالب توجه است. جدول زیر از گزارش این نسبت را برای 10 کشور نشان می دهد:

اتفاقا نکته جالب توجهی از جدول فوق در مورد کشورهای صاحب ذخایر گاز استنباط میشود. نسبت ذخایر به تولید برای ایران در سال 2005 حدود 277 سال و برای قطر 539 سال بوده است. در سال 2013 همین عدد برای قطر از 539 سال به 146 سال کاهش یافته است. آیا قطریها باید از این تغییر خوشحال باشند یا ناراحت؟ با یک نگاه ساده انگارانه ممکن است تصور شود که آنها باید از اینکه تولید گاز آنها 4 قرن(!) زودتر پایان میگیرد ناراحت باشند، در حالی که واقعیت امر خلاف این است. کاهش این نسبت ناشی از افزایش شدید تولید قطریها از میدان پارس جنوبی در طول 8 سال اخیر بوده است به نحوی که تولید قطر از این میدان مشترک بیش از سه ونیم برابر شده  است و برای همین چون مخرج کسر بزرگ شده، «نسبت ذخایر به تولید» برای قطر به شدت کاهش یافته است.

اما در این سوی خلیج فارس و در شرایطی که تولید گاز قطر از پارس جنوبی بیش از سه و نیم برابر شده است، تولید گاز ما از این میدان مشترک کمی بیش از یک و نیم برابر شده است. برای همین است که تغییرات نسبت ذخایر به تولید برای ایران به اندازه قطر چشمگیر نبوده است.

آیا به واقع نفت آمریکا تا 10 سال آینده تمام می شود؟ پیش بینی شما از این ذخایر چیست؟

مروتی: بسیار بعید می دانم. چرا که همانطور که پیشتر گفتم با پیشرفت تکنولوژی روشهای جدید استخراج توسعه می یابد که بخشهایی از ذخایر نفت را که پیش از این به صرفه نبود قابل استخراج و دارای صرفه می کند. به این ترتیب بعید است که ده سال دیگر منابع آمریکا پایان یابد کما اینکه این نسبت در سال 2000 برابر با 8 بوده است. اگر قرار بود آن عدد به معنای عمر ذخایر باشد آنگاه در سال 2008 باید تولید نفت در آمریکا متوقف می شد. در حالی که الان بعد از 14 سال نه تنها هنوز تولید متوقف نشده، که نسبت ذخایر به تولید امریکا الان به 10 سال رسیده است.

یعنی این نسبت برای همیشه قرار است زیاد شود؟!

مروتی: طبیعتا نه! چون بالاخره منابع فسیلی تجدید ناپذیر هستند و از لحاظ منطقی تولید از آنها روزی متوقف خواهد شد. ادعای اصلی من این است که به جای انجام این تقسیم ساده و اشتباه گرفتن «نسبت ذخایر به تولید» به جای عمر ذخایر، باید تحلیلهای عمیق تر و روشهای عالمانه تری اتخاذ کنیم. به علاوه تحلیل عمر مخازن یک کشور بدون در نظر گرفتن بازارهای جهانی نیز امری اشتباه است. از آن گذشته در مورد هر کشور هم باید به توزیع مخازن متعارف و غیرمتعارف و انواع مخازن و عمر آنها و… هم توجه کرد و از چنین ساده سازیهایی اجتناب کرد. این روشهای پیچیده تر نشان میدهند که عمر مخازن آمریکا تقریبا در هر سناریویی بسیار بیشتر از ده سال خواهد بود.

نکته ای که در حاشیه قابل ذکر است اینکه همان طور که می دانید الان در آمریکا مجموع تولید نفت خام و میعانات گازی از تولید نفت خام عربستان بیشتر است و آمریکا به زودی بزرگترین تولید کننده نفت خام خواهد شد. البته آمریکا بزرگترین مصرف کننده هم هست و هنوز بیش از 7 میلیون بشکه نفت در روز وارد می کند.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir