بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : شنبه 2 دى 1391      16:17
گفت و گو با فاطمه هاشمی در مورد فائزه، مهدی و دارایی های خانواده هاشمی

باغ پسته ارث پدرم بود

فاطمه هاشمی: پدر نامزد ریاست جمهوری نمیشود

اکبر منتجبی ، مهسا جزینی  :  مصاحبه با خانم هاشمی یک روز قبل از آزادی برادرش مهدی هاشمی انجام شد. در تماس تلفنی قرارمان این بود که با او درخصوص مسائل جاری کشور صحبت کنیم اما به محض اینکه در دفتر او در دانشکده روبه رویش نشستیم، ناگهان گفت که مصاحبه سیاسی نمی کنددر ابتدا ناگهان آچمز شدیم. گفت که پدرش آیت الله هاشمی از او و دیگر فرزندان خواسته است از مصاحبه و سخنان سیاسی پرهیز کنند. «آیا پدرش خبری داشت که دیگران نداشتند؟» به همین دلیل برای اینکه دست خالی برنگردیم، به مسائل و مشکلات دارویی کشور پرداختیم. بحثی داغ که این روزها زیر پوست شهر در جریان است. آرام آرام اما به مسائل سیاسی ورود کردیم و او از خانواده اش، از ثروت پدرش، از برادرانش و البته راه حل هایی که آیت الله هاشمی برای اداره کشور داشت، سخن گفت. خانم هاشمی البته نگفت که برادرش قرار است به زودی آزاد شود. شاید خبر نداشت، شاید هم توصیه پدر بود که چیزی نگوید. چنانکه از او خواسته بود، درباره سیاست سخن نگوید. اما او گفت.

اگر ممکن است درخصوص وضعیت فعلی بنیاد بیماری های خاص توضیح بدهید. شما گویا مدتی قبل هم نامه ای به دبیرکل سازمان ملل درخصوص بحث تحریم ها و اثراتش روی وضعیت دارو در ایران نوشته بودید. این نامه بازخورد یا تاثیری هم داشته است؟

خب آن نامه علاوه بر تلاش برای یافتن راه حل برای مشکل موجود، جنبه اطلاع رسانی هم داشت برای اینکه سازمان ملل بداند مشکلات ما بعد از تحریم داخل ایران چگونه است و حتی ما راه حل هم داده بودیم به لحاظ اینکه بیش از 60 تا70 درصد از داروهای بیماران خاص از خارج وارد می شود و داخل تولید نمی شود و شرکت های خاصی هم آنها را می سازند و راه حل هم این بود که بانکی هست که سازمان ملل می تواند از طریق آن انتقال ارز را برای ما راحت کند ولی خب در رابطه با تحریم ها دو مشکل هست؛ یکی انتقال ارز و دیگری تهیه ارز که آن هم در اثر تحریم به وجود آمده است. خواه ناخواه منابع درآمدیمان کاهش پیدا می کند و روی دارو هم اثر می گذارد. ما از آنها خواستیم که حداقل این دو مشکل را در رابطه با دارو حل کنند و در صحبت های شفاهی آقای بانکی مون و احمد شهید هم شنیدم که هردو اعلام آمادگی کرده بودند.

کجا؟ یعنی صحبت شخصی خودتان با آنها؟

نه در مصاحبه های تلویزیونی و مطبوعاتی که خودشان داشتند من شنیدم که تحریم دارو و نرسیدن دارو به ایران خودش یکی از مبانی ضد حقوق بشری است و در بحث تحریم ها باید به این مساله توجه شود.

ولی وضعیت تغییری نکرده است. درست است ؟

بله تغییر نکرده است.

گفته شده است که در این چند ماه اخیر تعداد زیادی بیمار سرطانی به علت مشکل نرسیدن دارو فوت شده اند.

از این آمارها اطلاع دقیقی ندارم چون آمار فوت را در اختیار دیگران قرار نمی دهند.

مگر شما با بیماران خاص در ارتباط نیستید؟

چرا ولی آمار فوت را به سازمان بهداشت یا نظام پزشکی یا مجلس می دهند و چون ما یک سازمان غیردولتی هستیم این آمارها را دراختیار ما نمی گذارند.

برآوردی هم ندارید؟

خیر ولی از شهرستان ها در رابطه با کمبود دارو با ما تماس می گیرند اگرچه هنوز خوشبختانه به آن مرحله بحرانی نرسیده ایم و اگر وزارت بهداشت درایت و مدیریت خوبی به خرج دهد می تواند مشکلات دارو را برای سال آینده حل کند و نگذارد که بحران ایجاد شود همان طور که ما برای دستگاه دیالیز این کار را انجام دادیم.

وزارت بهداشت به نظر شما می تواند این مشکل را حل کند؟ چون به هر حال آنها هم درگیر مسائلی مثل کمبود ارز و این صحبت ها هستند. وزیر بهداشت هم چندی قبل صحبتی داشت مبنی بر اینکه ما ارزمان را جایی دیگر خرج کرده ایم.

ما از وزارت بهداشت توقع نداریم که چنین صحبتی کند. آنها می توانستند پیش بینی کنند. ما که یک سازمان کوچک هستیم از سال گذشته این پیش بینی را کردیم و بودجه هایمان را از سال گذشته اختصاص دادیم به واردکردن دستگاه دیالیز. چون واردنشدن دستگاه دیالیز یعنی مرگ بیماران ما. چون آنها به این دستگاه ها وابسته هستند. سالی دو سه هزار بیمار جدید هم اضافه می شوند و از سویی دستگاه ها مستعمل می شود. در رابطه با صافی های دیالیز هم چندین جلسه با تولیدکننده ها و واردکننده ها داشتیم و خواسته ایم که در این مورد جدی باشند و از همین حالا شروع به واردکردن بکنند که خب خوشبختانه در این زمینه هم به ما قول دادند که همکاری کنند و هنوز ما در این باره دچار مشکل نشدیم. با شرکت های دارویی تالاسمی هم جلساتی داشتیم. خوشبختانه شرکت های داخلی گفته اند تا یکی دو سال آینده تولید داریم اما واردکننده ها همین بحث ارز را مطرح کردند و مشکل داشتند. آنها هم قول هایی داده اند و ما هم تا جایی که می شده است پیگیری هایی برای آنها از جاهای مختلف کرده ایم که بتوانند به ارز دسترسی پیدا کنند. در واقع 30 تا 40 درصد نیاز ما از محل داروهای تولید داخل قابل تامین است و بقیه باید وارد شود.

در این خصوص وزارت بهداشت کاری انجام نداده یا اگر داده است در جریان هستید؟

چرا. خب آنها هم کار خودشان را انجام می دهند. جلساتی هم در این باره بوده که من هم شرکت داشته ام.

با خانم دستجردی مستقیم مرتبط هستید؟

خیر. با معاونان ایشان به خصوص بیشتر با معاونت دارو در ارتباط هستم و مشکلات را می گویم.

ارتباط چه طور بوده؟ همکاری انجام شده است؟

بله. خوب بوده است.

برای این می پرسم که نسبت دولت با خانواده آقای هاشمی چندان خوب نیست و این مساله ممکن است در جزییات و زیرمجموعه های دولت هم تاثیر گذار باشد.

من این را باید اینجا اعلام کنم که این دولت از دولت اصلاحات بیشتر با بنیاد ما همکاری کرده است.

خب، شاید چون بنیاد شما آن زمان نوپا بوده است.

خیلی آن زمان موانع برای ما ایجاد شد ولی واقعا باید من اینجا بگویم که این دولت خیلی به ما به خصوص در تامین ارز کمک کرده است. البته مسائل کوچکی گاهی اوقات پیش می آمد. شاید بعضی جاها از ما حمایتی نکردند اما هیچ وقت مانع کار ما هم نبودند.

دقیقا شما چه چیزی از دولت می خواهید؟

ما از دولت یک بودجه می خواهیم چون یک نهاد عمومی غیر دولتی هستیم و مجلس باید برای ما بودجه تصویب کند که آن زمان خیلی سر بودجه ما را اذیت می کردند.

شما چه قدر بودجه می گیرید؟

بودجه سالانه ما از یک میلیارد تومان که برای دهندگان کلیه بود شروع شد. مصوبه ای هیات دولت داشت که بابت هر دهنده کلیه یک میلیون تومان بابت هدیه ایثار داده شود که آن زمان خود وزارت بهداشت خواست مدیریت این قضیه در اختیار بنیاد قرار گیرد.

الان بودجه شما چه قدر است؟

امسال 29 میلیارد تومان بود که با کاهش بودجه مواجه شدیم که قرار شده 24 میلیارد تومان بدهند اما تا پایان سال احتمالا کمتر از این هم خواهد شد. البته این کاهش فقط برای ما نبوده برای همه جا بوده است.

شما منابع مالی دیگری ندارید؟

بخش مشارکت های مردمی را داریم که به صورت غیرمستقیم مثل تخصیص جنس و زمین و کمک به ساخت بیمارستان یا پرداخت مستقیم پول است. ما بر اساس نیاز بیماران بودجه را تقسیم می کنیم. سال گذشته فقط ما 4 میلیارد تومان برای هزینه داروی بیماران داده ایم.

رایگان؟

نه، درصدی است. نمی توانیم رایگان بدهیم. مثلا اگر بودجه بیماران سرطانی بخواهد رایگان شود بالای70 تا 80 میلیارد تومان بودجه نیاز دارد. سال گذشته 12 میلیارد تومان دستگاه دیالیز تهیه کردیم تا امسال با مشکل مواجه نشویم که این خودش تا 40درصد بودجه ما را شامل شد.

بیمارستان هم دارید؟

یک کلینیک در شهرک واوان و یکی در مسعودیه و یک کلینیک دیابت هم هست که با همکاری دانشگاه تهران در خیابان استاد نجات اللهی اداره می شود. یک کلینیک در بم ساخته ایم که تحویل دانشگاه علوم پزشکی دادیم. الان هم سه ساختمان در دست احداث داریم که دوتای آن را با دانشگاه آزاد و یکی را مستقلا خیرین کمک کرده اند که بسازیم و یک بیمارستان هم در مسگرآباد داریم که بیماران خاص در همان بیمارستان قرار است کار درمان و جراحی هایشان را انجام دهند. درمان در مراکز ما رایگان است و هیچ محدودیتی وجود ندارد و ما سعی می کنیم بیشتر روی مناطق محروم کار کنیم.

از افزایش هزینه های دارو خبر دارید؟مثلا بیماری که تا یک سال گذشته باید مقدار مشخصی برای تامین دارو هزینه می کرده امسال چه میزان افزایش یافته است؟

بله فرق دارد. می دانید که در پایان دولت سازندگی بیماران خاص درمانشان رایگان شد و بیمه شان هم همین طور. یعنی گفتند همه بیماران خاص باید رایگان بیمه شوند و سرانه بیمه هم پرداخت نکنند و درمان بیماری شان هم کاملا رایگان بود. ولی متاسفانه ما گزارش هایی داریم که در یکی دو سال گذشته از برخی از این بیماران بابت بعضی مصارف شان پول گرفته می شود.

به صورت غیر قانونی؟

بله غیر قانونیست که بلافاصله به ما اطلاع می دهند و ما پیگیری می کنیم که نباید چنین باشد. علاوه بر این، ما گروه بیماران سرطانی را داریم که هنوز جزو بیماران خاص نشده اند. هم در دولت آقای خاتمی و هم آقای احمدی نژاد از طرف بنیاد بیماری های خاص نامه ای فرستادیم مبنی بر اینکه بیماران سرطانی و ام اس هم به بیماران خاص اضافه شوند و درمانشان رایگان شود که قبول نکردندهیچ یک از این دو دولت قبول نکردند. من خیلی پیگیری کردم، جلسات زیادی رفتم و گزارشات متعددی فرستادم ولی به نتیجه نرسید اما کاری که توانستیم بکنیم این بود که داروهای این گروه را تحت پوشش بیمه قرار دادیم که عملی شد و داروهای بیماران ام اس به طور کامل تحت پوشش بیمه قرار گرفت. البته وقتی داروی ایرانی باشد داروهای خارجی از پوشش بیمه خارج می شود. بیش از 30 تا 40قلم داروهای بیماران سرطانی تحت پوشش بیمه قرار گرفت به این شکل که 70 درصد را بیمه و 30 درصد را خود بیمار می دهد که از این 30 درصد هم 20 تا 30 درصدش را ما کمک می کنیم. هیچ محدودیتی هم ندارد و هرکسی به ما مراجعه کند به او رسیدگی می کنیم. حتی در شهرستان ها با انجمن هایی که خیلی معتبر هستند تفاهمنامه امضا می کنیم که بیمار به تهران نیاید بلکه آن انجمن پولش را پرداخت کند و ما به انجمن پرداخت کنیم. یک سال ما آمدیم و به جای 30 درصد گفتیم 50 درصد بیمه را می دهیم که متوجه شدیم بودجه در حال صفرشدن است ولی راه درست این است که مانند بیماران خاص این بیماران هم تمامی مراحل درمانشان رایگان شود اما حالا که دارو گران شده است بیماران خاص نباید هیچ پولی پرداخت کنند.

الان وضعیت دارویی کشور به نظر شما امید بخش است؟

نه اصلا خوب نیست.

چشم انداز ذخیره دارویی کشور مثلا چگونه است؟ آیا بحرانیست؟

هنوز بحرانی نیست. حداقل در مورد بیماران خاص به بحران نرسیده ایم چون من از وضعیت بیماران دیگر مطلع نیستم.

از کی ممکن است وضعیت بحرانی شود؟

بستگی به وضعیت ذخایر دارویی کشور دارد که من در جریان نیستم و در اختیار وزارت بهداشت است اما درباره دیالیز، شرکت های تولید کننده صافی و... به ما قول داده اند که تا خرداد ماه آینده دچار مشکل نخواهیم بود.

آخر ما شنیدیم که برخی شرکت های دارویی به خاطر همین تفاوت تامین ارز تعطیل شده اند.

بله اگر به آنها ارز دولتی تعلق نگیرد و نتوانند انتقال ارز انجام دهند تعطیل می شوند. خب از کجا بیاورند؟ یکسری داروهای وارداتی مثل ویتامین ها که خاص نیست با ارز آزاد وارد می شود و قیمت هایش چند برابر شده است. هفته گذشته بیماری بود که به من می گفت باید ویتامین ب و آهن مصرف کنم اما نسخه 10 هزارتومانی ام الان 50هزارتومان شده و قادر به تهیه آن نیستم.

شما هم گران کرده اید؟

ما اصلا دارو نمی فروشیم که گران کنیم. نه واردات دارو داریم و نه فروش. ما هزینه دارو را به داروخانه ها می دهیم.

پس قاعدتا وقتی هزینه های دارو افزایش یابد شما هم باید بیشتر پرداخت کنید.

بله.

بعد فکر می کنید بتوانید این پرداخت را انجام دهید؟

تا جایی که بتوانیم انجام می دهیم اما وقتی نتوانستیم خدا هم دیگر ازما توقع ندارد چون ما یک نهاد غیر دولتی با بودجه و کمک های مردمی محدود هستیم همین الان که اوضاع اقتصادی کشور بد شده است کمک های مردمی هم کمتر شده است.

خب پیش بینی شما چه قدر است که باتوجه به وضعیت فعلی تا کجا و چه قدر بتوانید هزینه داروی بیماران را تامین کنید؟

این را اگر بگویم، بیماران ما احیانا دچار مشکل روحی می شوند. می دانید چه استرسی به بیمار ما وارد می شود؟ مثلا بیمار ام اس خیلی تحت تاثیر فشار عصبی است و اگر فکر کند که دارویش وارد نمی شود یا به دستش نمی رسد بیماری اش تشدید می شود. البته یکی دو شرکت تولید کننده داروی بیماران ام اس به ما گفته اند به نسبت وضعیت شان خوب است. مثلا من نگران داروی اپرکس برای بیماران دیالیزی بودم، وقتی با شرکت تولیدکننده اش تماس گرفتم گفت خیالتان راحت باشد ما همه مواد اولیه مان داخلی است و مشکلی برای تولید نداریم.

این مشکلات حوزه دارو بخش اعظمش مربوط به مشکلات اقتصادیست. این وضعیت به نظر شما و آقای هاشمی چه طور درمان می شود؟

گفتم من سیاسی صحبت نمی کنم.

نه سیاسی نیست. بیشتر اقتصادیست. به نظرم سوال بهتر این است که خب کی تمام می شود؟

من یک مقایسه می کنم حتما درمانی وجود دارد چرا؟ چون شرایط ما بدتر از شرایط بعد از جنگ نیست. ما آن زمان هم تحریم داشتیم و هم قیمت نفت پایین بود و بعد از جنگ حتی صادرات خوبی هم نداشتیم و استقراض خارجی هم داشتیم. بازسازی مناطق جنگی داشتیم زیربناهایمان همه مشکل داشت ولی آیا نتوانستیم مشکلات را مرحله مرحله مرتفع کنیم؟

خب شما می گویید که تحریم خیلی اثرگذار نیست؟

اثرگذار هست اما اگر مدیریت درست بشود می شود با آن مقابله کرد. ما اگر پول نفت را درنظر بگیریم در دو دوره این دولت بیش از 600 میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم که اگر نصف این را ذخیره می کردیم تا سه سال دیگر هم با تحریم ها مشکلی نداشتیم. من می خواهم بگویم فقط مساله تحریم نیست. مدیریت منابع داخلی خیلی مهمتر است. ما از اول انقلاب تحریم شدیم بعد هم جنگ هشت ساله را داشتیم که هرچه بودجه بود باید خرج جنگ و هزینه جاری می شد. بعد هم بازسازی را داشتیم. درکنار این مساله اما سازندگی هم انجام دادیم و این نشان داد که تحریم مانع پیشرفت ما نشد.

خب به نظر شما چرا الان این اتفاق نمی افتد؟

بروید این را از مدیران کشور سوال کنید.

خب مدیران کشور اعتقاد دارند که مشکلی نیست و راهشان درست است.

خب اگر معتقدند درست است پس حتما خودشان برنامه ریزی هم برایش کرده اند.

به نظر شما سوءمدیریت از چه زمانی شروع شد؟

چرا باید بگذاریم کارمان به جایی برسد که قطعنامه صادر شود و تحریم شویم؟ قبلا یک اعتماد بین المللی نسبت به ایران جلب شده بود. با فاینانس و سرمایه گذاری خارجی خیلی از کارها انجام شد که نشان دهنده همین اعتماد بود. خب اگر این شیوه ادامه می یافت ما الان دچار این مشکلات نبودیم.

منتقدان آقای هاشمی معتقدند که شما یعنی خانواده هاشمی یا هواداران ایشان، خیلی زیاد آن دوران را بزرگنمایی می کنید به این شکل که از آن به عنوان دوران طلایی برای کشور یاد می کنید گو اینکه هرچه مصیبت است الان بر کشور وارد شده. آن زمان هم مسائل اقتصادی سیاسی خودش را داشته است. آقای کاتوزیان معتقد است جامعه ما کلنگی است و حافظه تاریخی کوتاه مدتی دارد و سریع همه چیز را فراموش می کند.

بله. کشوری بوده ایم که تازه در آن انقلاب شده بود. 8 سال جنگ داشتیم و قطعا مشکلات زیادی بوده است.

خب خیلی ها می گویند که رایی که به آقای خاتمی داده شد در دوم خرداد علتش رهاشدن از دوران سختی بود که در دولت هاشمی وجود داشت.

اتفاقا برعکس همه فکر می کردند آقای هاشمی از آقای خاتمی دفاع کرد که آقای خاتمی رای آورد.

واقعا این طور بود؟

کارگزاران را مردم به عنوان نماینده آقای هاشمی می دیدند.

خب کارگزاران خیلی آن زمان تاثیرگذار نبود!

چرا نبود؟ حزب دیگری وجود نداشت.

کارگزاران آخرین حزبی بود که از آقای خاتمی دفاع کرد.

دیگر چه حزبی بود؟

مجمع روحانیون مبارز دفاع کرد.

مجمع آن قدر شناخته شده نبود که کارگزاران بود. من می خواهم بگویم مردم اگر از اقتصاد خیالشان راحت باشد دنبال سیاست می روند. مردم به نظر من در دوران هاشمی دیدند که وضعیت اقتصادی ثبات پیدا کرده و حالا نیازشان چیز دیگریست دنبال کارهای سیاسی و آزادی های سیاسی بودند.

که قبلا نبود، درست است؟

اگر نبود مگر آقای خاتمی می توانست انتخاب شود. پس آزادی بود که تفکر آقای خاتمی توانست رای بیاورد.

ولی وضعیت به گونه ای بود که همه تصور می کردند آقای ناطق نوری قرار است ادامه دهنده راه آقای هاشمی باشد.

برعکس، آقای ناطق که یک سخنرانی علیه آقای هاشمی داشت. اگر واقعیت را بخواهید بدانید همه فکر می کردند که آقای خاتمی ادامه دهنده راه هاشمی است. بود یا نبودش را کاری نداریم. بحث من تفکریست که بر جامعه حاکم بود.

شما آن زمان خیلی سیاسی تر بودید؟

من هیچ وقت سیاسی نبودم.

چرا درحزب بودید؟

بله در حزب اعتدال و توسعه بودم که البته بعدها در دوران اصلاحات تشکیل شد. اما این که آدم عضو یک حزب باشد که نمی شود سیاسی. به خصوص احزاب ما.

البته شما که دختر یک فرد سیاسی هستید.

خانواده سیاسی هستیم.

ولی شخص جنابعالی مدتی وارد فعالیت های سیاسی در حزب اعتدال و توسعه شدید ولی بعدا کنار کشیدید.

خب حزب مان دیگر فعالیت نکرد.

یعنی اگر فعال شود شما هم دوباره فعال می شوید؟

بله قطعا ما از حزب انصراف ندادیم.

چرا آن را فعال نمی کنید؟

از سایر اعضای شورا باید سوال کرد.

خب شما هم به عنوان یک عضو بفرمایید چرا؟

من خیلی نقشی نداشتم در فعالیت حزب. من بیشتر دعوت می شدم در جلسات می نشستم و نظرم را اعلام می کردم. دیگران بیشتر نقش داشتند چون من خیلی درگیر بنیاد بیماری های خاص بودم. درکنارش هم یک انجمن همبستگی زنان داشتیم که باز هم یک سازمان غیر دولتی است.

فکر می کنید اگر شخص شما نبود این بنیاد پا می گرفت؟ چون شخص شما هم متکی به آقای هاشمی هستید.

پا گرفتن فرق دارد با ادامه کار. شاید اگر این کار به فکر کسی دیگر هم می رسید این بنیاد پا می گرفت. اما من کتمان نمی کنم که از اعتبار پدرم خیلی برای راه اندازی این بنیاد استفاده کردم و از ایشان خیلی مشاوره گرفتم.

جایی هم پدرتان مایه می گذاشتند؟

خیلی از ما حمایت کردند.

مثلا اگر وزارتخانه ای می رفتید که متوجه می شدند که آقای هاشمی پشت قضیه است، کارتان را راه می انداختند؛  درست است؟

من همان موقع که پدرم رئیس جمهور بود دعوایم با وزارتخانه بهداشت زیرمجموعه پدرم بیشتر از بعدش بود. اتفاقا همان زمان با اینکه ایشان رئیس جمهور بود ما خیلی با وزارتخانه ایشان جنگ و دعوا داشتیم ولی پدرم خیلی حمایت می کرد. مثلا در ارتباط با رایگان شدن درمان بیماران خاص که پدرم پیشنهاد داد رایگان شود یادم هست که وزارتخانه خودش مخالف بود و می گفت این کار بودجه زیادی می خواهد. ایشان هم می گفت وظیفه دولت همین است که از مردم حمایت کند. در حالی که بعدها برای بیماران سرطانی و ام اس ما در هیچ دولت دیگری نتوانستیم چنین مصوبه و بودجه ای بگیریم. اما نکته مهمتر که باید به شما بگویم این است که من زیاد از مشورت های ایشان استفاده می کنم و در خیلی کارهایم نظر ایشان را می گیرم.

در فعالیت های سیاسی چه طور؟

من اصلا فعالیت سیاسی ندارم.

همان هایی که قبلا داشتید. مثلا عضویت در حزب اعتدال و توسعه.

بله اصلا از ایشان اجازه گرفتم و به حزب رفتم.

مخالفت نکردند؟

نه.

آقای هاشمی چرا یک حزب تاسیس نمی کنند؟

از خودشان بپرسید. البته من تصور می کنم ایشان یک شخصیت فراجناحی هستند.

خب یک حزب فراجناحی بزنند.

حزب باید عقاید و روش خاص خودش را داشته باشد. ایشان همیشه معتقد بودند که ما با همه افرادی که اهل کار هستند و خلاقیت دارند در هر حزب و گروهی که باشند باید کار کنیم... همان طور که در کابینه ایشان هم از چپ بودند هم از راست. من یادم هست آن زمان چپ ها من را می دیدند اعتراض می کردند به پدر بگو چرا راست ها در کابینه هستند. راست ها به من می رسیدند معترض بودند که چرا پدر از چپ ها در کابینه اش استفاده می کند.

الان همچنان با حلقه مدیران زمان خودشان مرتبط هستند؟

نمی دانم. ایشان ملاقات های مستمر در دفترشان دارند. من از خیلی بحث ها و صحبت ها اطلاعی ندارم.

آقای هاشمی اخیرا در مصاحبه ای گفته بودند این روزها بیشتر وقت می کنم که با بچه ها صحبت کنم. آنها سوالات سیاسی شان را طرح می کنند و من نظرم را می دهم. با توجه به قضایای اخیر و مسائل کشور چه صحبت هایی با شما داشته اند؟

بله وقتی من می روم بیمارستان ها بازدید یا در ملاقات با بیماران، از خیلی مشکلات اقتصادی بیماران مطلع می شوم. من یک بیمار دیابتی داشتم که کمبود فقر آهن هم داشت و دکتر به او گفته بود که گوشت بخورد می گفت که سه ماه است گوشت نخورده ام. این درد است برای یک کشور اسلامی با این همه ثروت و منابع درآمدی و خدادادی. به قول حضرت علی ما همه باید دق کنیم از این صحبتی که ایشان کرد. من این مسائل را همیشه به پدرم می گویم و ایشان می گوید راه حل زیاد هست و می شود حل کرد همیشه هم همین مثال را می زنند که آن زمان شرایط کشور خیلی بدتر از حالا بود ولی توانستیم مملکت را سرپا نگه داریم. وابستگی اقتصادی را کم کنیم و تولید و صادرات را زیاد کنیم. البته راه حل ها را دیگر به ما نمی گویند.

درباره انتخابات نظری ندارند چیزی نمی گویند؟

چرا یک چیزهایی می گویند ولی ما نمی توانیم به شما بگوییم.

چرا؟ مشکلی ندارد.

چرا خیلی مشکل دارد.

خود ایشان هم صحبت هایی داشته اند دراین باره، همان صحبت های ایشان را بگویید.

ایشان همیشه می گویند که تمام وجودم کشورم و نظام جمهوری اسلامی ایران است و من چیزی نمی خواهم از این نظام. هر خدمتی بکنم برای نظام است و جوانی و عمرم را برای آن گذاشته ام الان هم هرجا حس کنم می توانم مفید باشم حضور می یابم.

قصد شرکت در انتخابات را ندارند؟

نخیر.

برخی دوستان اصلاح طلب می گفتند که قصد دارند از ایشان برای شرکت در انتخابات دعوت کنند؟

تاحالا که ما سوال کردیم جوابشان منفی بود.

به نظر می رسد جامعه حس می کند الان به یک ناجی نیاز دارد و این ناجی را در خاتمی یا هاشمی می بیند.

ما از ایشان سوال کردیم و البته گفته ایم که شما نباید کاندیدا بشوید. از ایشان خواسته ایم که یک بار هم شده به حرف ما گوش بدهند. خودشان هم گفته اند نامزد نمی شوند.

گزینه ای را هم پیشنهاد نکرده اند؟

نه، کسی را هم معرفی نکرده اند و چیزی نگفته اند. البته هنوز زود است.

چرا؟

خب با وضعیتی که کشور دارد و این بحث تحریم ها و مسائل اقتصادی باید دید چه اتفاقی می افتد.

آقای عبدی یادداشتی نوشته بود مبنی بر اینکه اگر اصلاح طلب ها و منتقدان وضع موجود نماینده ای نداشته باشند نماینده دولت است که پیروز میدان می شود.

شاید آقای عبدی با توجه به اختلافی که بین اصولگرایان افتاده است این صحبت را می کند. خودشان باید اظهارنظر کنند.

راستی اوضاع شما و خانواده آقای هاشمی این روزها چگونه است؟

اوضاع ما خوب است. برای فائزه نگرانی خاصی نداریم چون وضعیتش ثابت و مشخص است. در بند عمومی است ولی خب نگران مهدی هستیم.

به نظر شما این فایل صوتی منتشر شده تاثیری روی وضعیت مهدی خواهد داشت؟

این فایل صوتی محل بحث است. پیشنهاد ما این است که کارشناسان آن را تجزیه و تحلیل و صحت آن را احراز کنند. ما فکر می کنیم که  حداقل قسمت های مختلف را از مکالمه های متعدد سرهم کرده اندفردی هم که این صحبت را کرده برای من جالب است. آقای بوذری و نیک آهنگ کوثر هر دو فراری و ضد انقلاب هستند که در خارج از کشور علیه جمهوری اسلامی فعالیت می کنند. هر دو در سیستم قضایی ایران اتهاماتی دارند. به ویژه آقای بوذری پرونده قطور جاسوسی و تخلفات مالی سنگین در ایران دارد. جالب است که حرف های ساختگی این دو نفر از جانب مخالفین مهدی این قدر اهمیت پیدا می کند. شما می دانید که آقای بوذری همچنان پرونده اش اینجا مفتوح است. تازه مگر نوار صوتی حتی اگر درست باشد می تواند دلیل جرم باشد؟

البته درخصوص نوار اگر هم ضبط شده باشد قاعدتا بدون اجازه بوده است.

ما که تکذیب می کنیم اما خب مهدی ایشان را می شناخته و اصلا هیچ زمانی صحبت جدی با ایشان نداشته است و معتقد بود که نمی شود به ایشان اعتماد کرد و مهدی هم اهل این طور حرف زدن ها نیست و اینهایی که ازقول مهدی زده شده را تکذیب می کنیم مگر اینکه تکه هایی را از جاهایی برداشته و به هم چسبانده و حتی صدا را جعل کرده باشند. الان این قدر نرم افزارهای فراوان هست که می شود صدا را جعل کرد.

یک جایی تحلیلی شده بود مبنی بر اینکه گروهی یا عده ای یا حتی شخصی در خارج از کشور و در میان ضدانقلاب می خواسته از خانواده هاشمی یا مهدی هاشمی باج خواهی کند این چقدر صحیح است و آیا شما به فرد یا گروه یا جریانی مظنون هستید؟

بله همین است چون به دنبال قضیه دادگاه آقای بوذری در کانادا، مهدی علیه ایشان شکایت کرد، 50 تا سوال برای راستی آزمایی از ایشان و آقای نیک آهنگ کوثر طراحی کرده بودند. به نظر می رسد که دادگاه او را محکوم می کند چون حرف های خیلی ضد و نقیضی زد و بعد که نوبت آقای نیک آهنگ کوثر شد ایشان پیغام های زیادی فرستاد.

برای شما؟

بله، حتی برای وکیل مهدی نامه زد که یک باج گیری می خواست انجام دهد تا مهدی دست از شکایت بردارد و تهدید هم کرد. چون مهدی می دانست که کاری انجام نداده است گفت هرکاری می خواهی بکن و من شکایتم را ادامه می دهم.

اصلا آقای بوذری کیست؟

من خیلی اطلاعی ندارم فقط همین اتفاقی که افتاد را می دانم اما با وکیل مهدی می توانید مصاحبه کنید و اطلاعات کامل بگیرید. بالاخره در پرونده ای که برای ایشان آماده شده او را یک جاسوس معرفی کرده اند که دارای اتهامات مالی سنگین هم هست.

وضعیت فائزه چطور است؟

وضعیت او خوب است. در بند عمومی با تعدادی از خانم ها است. کتاب ترجمه می کند. فکر کنم موضوع کتاب سیاسی است چون فائزه استاد دانشگاه رشته حقوق بشر است و کتابی داشت ترجمه می کرد که وقتی رفت زندان گفت برای من بفرستید که آنجا تمامش کنم. مطالعه می کند، می گوید وقتمان هم پر می شود.

این رخدادهای اخیر تاثیری روی آقای هاشمی نگذاشته است؟

از چه نظر؟

اینکه ناراحتشان کند که بالاخره من برای این نظام این همه سال زحمت کشیده ام، مبارزه کرده ام، زندان رفته ام؛ به یک شکلی الان آن ضرب المثل دارد اتفاق می افتد که انقلاب دارد فرزندان خودش را می خورد و با من الان دارند این چنین می کنند و پنجه می کشند در صورتم.

الان قطعا نگرانی آقای هاشمی برای کشور بیشتر از بچه هایش است. از صحبت هایشان هم می توانید بفهمید. خواه ناخواه هم وقتی که دوتا از فرزندانش به دلایلی یا حتی بدون اتهام در زندان هستند ناراحت می شود اما تحمل می کند. همیشه سختی ها را ایشان تحمل کرده است و همیشه هم به ما می گفت یک خانواده سیاسی دچار مشکلات زیادی می شود.

ولی مادرتان تند تر از پدرتان هستند.

بله مثل همان حرفی که شما می زنید مادرم توقع نداشت که این چنین برخوردی با فرزندانش بکنند. من می گویم نگرانی پدرم خیلی فراتر از مساله بچه هایش است و به ما هم گفت. من هم در مصاحبه ای همان روزهای اول، بعد از رخدادهای سال88، بعد از آن نامه ای که پدر نوشتند این را گفتم که در یک روز جمعه ایشان همه ما را جمع کرد و گفت اگر بر اصول انقلاب پافشاری کنم و درکنار مردم قرار گ


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir