بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : شنبه 7 تير 1393      9:37

به عمل کار برآید به سخنرانی نیست

"بورس غیر واقعی است و نمایده اقتصاد ایران نیست." این جمله برگرفته از مصاحبه اخیر سعید لیلاز استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی و سردبیر روزنامه توقیف شده سرمایه است که در گفتگو با پایگاه خبر فرارو طی هفته گذشته بیان شده است.

"اقتصاد ایرانی: بورس غیر واقعی است و نمایده اقتصاد ایران نیست." این جمله برگرفته از مصاحبه اخیر سعید لیلاز استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی و سردبیر روزنامه توقیف شده سرمایه است که در گفتگو با پایگاه خبر فرارو طی هفته گذشته بیان شده است.

به گزارش بورس نیوز، در یکی از یادداشت های این کارشناس مسایل اقتصادی تحت عنوان "فرصت بی نظیر تاریخی" پس از انتخابات ریاست جمهوری عنوان شده بود که "پیروزی آقای حسن روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری می تواند به خوبی نشان دهنده این واقعیت باشد که پس از تجربه هشت ساله دولت منتهی الیه جناح چپ و بعد از آن تجربه هشت ساله منتهی الیه جناح راست، شاهد به وجود آمدن نوعی گرایش و تمایل در ملت ایران به مرکز گرایی و اعتدال گرایی هستیم". بطوریکه براساس این مطالب بسیاری افراد و صاحب نظران بر همسو بودن نوع نگرش و تفکرات وی با تیم اقتصادی دولت یازدهم تأکید و به نوعی از لیلاز به عنوان تئوریسین پشت پرده تیم اقتصادی دولت روحانی یاد می کنند.

وی در حالی از غیر واقعی بودن بازار بورس و کوچک بودن سهم آن در اقتصاد ایران سخن گفته و دلیل رشد شدید شاخص بورس را اعطای رانت به بورس از سوی دولت سابق عنوان کرده که به اعتقاد وی "بورس از ابتدا در ایران شایستگی نمایندگی اقتصاد ایران را حتی در سطوح سیاسی و تبلیغاتی نداشته و اکنون که اصلاً ندارد." درست یا غلط، این جملات اظهارنظر یک اقتصاددان است و نظر هر کارشناسی می تواند با سایرین متفاوت باشد؛ از این رو هیچ ایرادی به آن وارد نیست.

اما به اعتقاد اهالی تالار شیشه ای بورس، در رابطه با مطالب عنوان شده در این مصاحبه نکاتی وجود دارد که گویا از نگاه این کارشناس حوزه اقتصادی دور مانده است.

راهکار شما کو؟؟؟

ارزش روز کل بازار سهام در حالی طی پایان سال 90 با دلار 1200 تومانی رقمی در حدود 88 میلیارد دلار بوده که با احتساب قیمت حدود 3160 تومانی به ازای هر دلار این رقم طی آخرین روز معاملاتی حدود 108 میلیارد دلار می باشد که تنها رشد 23 درصدی را حکایت می کند. گرچه نباید فراموش کرد که طی این مدت شرکت های بسیاری بیش از 15 مجموعه وارد بازار سهام شده و عرضه های بلوکی و عمده زیادی نیز از سوی هلدینگ ها و سازمان خصوصی سازی انجام شده که بایستی ارزش آنها را نیز از این میزان رشد کسر کرد.

اولین و اساسی ترین بحث بر سر این موضوع است که در کنار هر انتقادی بایستی راهکاری برای رفع نواقص موجود نیز ارایه گردد؛ اما لیلاز در گفته های خود هیچ راهکار واضحی بیان نکرده است.

وجود رانت را قبول داریم....

دوم آنکه همه ما نیز قبول داریم که دولت های قبلی به برخی نهادها و شرکت های شبه دولتی در بورس رانت می داده و بایستی این تبعیض ها نسبت به صنایع و بنگاه های اقتصادی از بین برود. اما نکته اینجاست که چرا پس از خصوصی شدن بنگاه ها این تغییر نگرش به وجود آمده و آیا نبایستی رویه ها را در چارچوبی منظم و طی یک بازه زمانی مشخص مثلاً پنج ساله به صورت پلکانی تغییر داد؟

کوچک بودن بورس نکته ای مثبت است!

آقای لیلاز شما از کوچک بودن سهم بورس در اقتصاد ایران و وجود هیاهوهایی بیش از شایستگی کل بورس سخن گفتید. اما به اعتقاد ما که این نکته موضوعی مثبت است و می توان با ایجاد شرایط لازم حتی به گسترش بورس نیز کمک کرد. هرچند که برخلاف وعده های دولت و در مسیری مخالف با تبلیغاتی که در ابتدای کار خود برای تشویق مردم به سرمایه گذاری در بورس انجام شد، اقدامی عملی برای حمایت از بازار صورت نگرفت.

ارزش جایگزینی را فراموش نکنیم!

آقای لیلاز به گفته شما "در هیاهو و سرو صدای پیرامون بورس معمولاً فراموش می شود که شاخص بورس در حال حاضر نسبت به پایان سال 91 حدود 80 تا 90 درصد رشد دارد و متوسط سرعت رشد آن در دو سال گذشته به مراتب بیش از سرعت رشد کل اقتصاد ایران بوده است." اما ماهیت این بیان دچار ایراد و اشکال اساسی است. چراکه ارزش روز کل بازار سهام در حالی طی پایان سال 90 با دلار 1200 تومانی رقمی در حدود 88 میلیارد دلار بوده که با احتساب قیمت حدود 3160 تومانی به ازای هر دلار این رقم طی آخرین روز معاملاتی حدود 108 میلیارد دلار می باشد که تنها رشد 23 درصدی را حکایت می کند. گرچه نباید فراموش کرد که طی این مدت شرکت های بسیاری بیش از 15 مجموعه وارد بازار سهام شده و عرضه های بلوکی و عمده زیادی نیز از سوی هلدینگ ها و سازمان خصوصی سازی انجام شده که بایستی ارزش آنها را نیز از این میزان رشد کسر کرد.

دولت هنوز نگران بورس نیست!

با تمامی این اوصاف به نظر می رسد دولت نیز به شرایط فعلی بازار سهام اعتقاد ندارد، اما هنوز پیرامون افت قیمت ها به درجه ای از نگرانی نرسیده که بخواهد اظهار نظر کرده و برای حمایت واقعی از آن وارد عمل شود. چنانکه پیش از این وزیر اقتصاد نگرانی خود را از افزایش قیمت ها مطرح کرده بود، اما گویا همچنان از کاهش قیمت سهام و شاخص های بورسی برآشفته نشده تا برای برقراری تعادل در آن دست به اقدام عملی بزند. اما بایستی به این نکته نیز توجه داشت که در این دوره بهای فروش فرآورده های شیمیایی و پتروشیمی، خودرو، سیمان، مواد غذایی و نیز سایر موارد و محصولات تولیدی شرکت های بورسی افزایش یافته و رشد قیمت سهام در بورس و شاخص های آن به تنهایی رخ نداده و تابعی از آنها بوده است.

در یکی از یادداشت های این کارشناس مسایل اقتصادی تحت عنوان "فرصت بی نظیر تاریخی" پس از انتخابات ریاست جمهوری عنوان شده بود که "پیروزی آقای حسن روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری می تواند به خوبی نشان دهنده این واقعیت باشد که پس از تجربه هشت ساله دولت منتهی الیه جناح چپ و بعد از آن تجربه هشت ساله منتهی الیه جناح راست، شاهد به وجود آمدن نوعی گرایش و تمایل در ملت ایران به مرکز گرایی و اعتدال گرایی هستیم".

جاده یک طرفه انتقاد از بورس

با این وجود، در حال حاضر جاده بورس یکطرفه شده و در مقابل انتقادات و اظهارنظرها راهکاری از سوی دولت، مسئولان و کارشناسان ارایه نمی شود. حال آنکه دولت و مسئولان بایستی به این نکته توجه کنند که بورس ایران نوپاست و همانند کودکی به حمایت نیاز دارد. چراکه عمده شرکت های بزرگ و اکثر عرضه های اولیه سهام پس از اجرای اصل 44 قانون اساسی وارد بازار سرمایه و بورس ایران شده اند.

تأمین مالی 50 هزار میلیارد تومانی ارزان قیمت در بورس یادمان باشد!

آقای لیلاز بایستی یادمان باشد که بیش از 50 هزار میلیارد تومان تأمین مالی ارزان قیمت بنگاه های اقتصادی و تولیدی طی سال های اخیر از طریق بازار سرمایه و بورس صورت پذیرفته، پس به زعم شما چگونه می توان گفت "شاغلین بورس هیاهو و سر و صداهایی بیش از شایستگی کل بورس ایجاد کرده اند و آن را به چاهی تعبیر کرد که دو سوم آب ریخته شده در آن هدر رفته و باقی آن برداشت می شود؛ پس چرا در آن آب بریزیم؟"

عدم دخالت دولت، آرزوی دیرینه بازار سرمایه

در پایان؛ آقای لیلاز شما بر لزوم عدم دخالت دولت در روند بورس سخن گفتید. این یکی از آرزوهای فعالان بازار سرمایه است؛ اما بر طبق شروطی که لازم است زمینه های تحقق آن فراهم گردد. چراکه تحقق بازاری بدون دخالت و حضور دولت به عنوان بازیگر، در گرو کارا بودن آن بازار است. البته اگر بخواهیم بازاری کارا و ساختاریافته داشته باشیم، دولت باید در امر قیمت گذاری های تمام بخش ها همچون صنایع خودرو، سیمان، برق و مواد غذایی و محصولات دیگر دخالت نکند.

افزایش کارایی بازار، یک راهکار مهم

برای در اختیار داشتن بازاری کارا بایستی شاخص قیمت اعلام شود؛ توقف و بازگشایی نمادهای معاملاتی طبق ضوابطی قانونمند و در بازه کوتاه یک تا دو روزه انجام شود و شفافیت اطلاعاتی نیز بایستی افزایش یابد. پس در کنار نقطه نظرات خود، راهکار نیز ارایه کنید.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir