اقتصاد ایرانی: صدر اعظم آلمان، آنگلا مرکل، از یک سو تلاش کرده است تا به فعالان اقتصادی و سرمایه گذاران اطمینان دهد که کشورش به یک یورو با ثبات و قدرتمند متعهد است و از سوی دیگر به افکار عمومی در آلمان اطمینان میدهد که اکنون زمان آن فرا رسیده است که به سرمایه گذاران سخت گرفته شود و از دیگر کشورهای منطقه یورو خواسته شود تا اوضاع مالی خود را سر و سامان بخشند.
به نظر میرسد این رفتار دوگانه مرکل نه تنها در نهایت هیچ کس را راضی نکرده است بلکه تقریبا موجب عصبانی شدن همه شده است. در عمل رفتار خانم مرکل نتایج زیر را در پی داشته است: احساسات ضد آلمانی، دامن زدن به شایعه سقوط قریب الوقوع یورو، خشم رای دهندگان آلمانی و متهم شدن به تشدید بحران ایرلند و تضعیف یورو.
هیچ کدام از مقامات آلمانی نمیگویند که میخواهند یورو از صحنه روزگار محو شود. بر عکس آن ها بیان میکنند که هدفشان قوی تر کردن یورو است. اما ایراد کار اینجاست که مقامات آلمانی تلاش میکنند تا بهبود اوضاع را بدون سخت گرفتن به رای دهندگان آلمانی و در نتیجه بدون از دست دادن قدرت سیاسی خود به انجام برسانند. البته همین حالا هم افکار عمومی در آلمان به بحران دیگر کشورها با بدبینی مینگرد. یکی از تیترهای اخیر روزنامه بیلد آلمان چنین عبارتی بود: "آیا ما در نهایت باید خرج تمام اروپا را بدهیم؟ ابتدا یونان، بعد ایرلند و سپس ....؟"
مشکلات آلمان دوباره اصلی ترین نقطه ضعف یک واحد پولی مشترک را نمایان کرد. آن هم اینکه احساسات ملی گرایانه و منافع ملی میتواند هرگونه حس اتحاد در منطقه یورو را از بین ببرد.
از یک طرف مردم آلمان هیچ علاقه ای به پرداخت برای جبران اشتباهات کشورهای اطراف ندارند. از طرف دیگر آلمان خود را متعهد به با ثبات کردن یورو میداند. اما این را هم نمیتوان در نظر نگرفت که آلمان نسبت به دیگر کشورهای اتحادیه اروپا، منفعت بیشتری را از این اتحادیه کسب کرده است، چرا که بیشتر درآمد صادراتی این کشور از بازارهای اروپا نصیبش میشود. در این میان سیاستی که آلمان در پیش گرفته اینست که این پیام را به کشورهای بدهکار بفرستد که آلمان به آن ها کمک خواهد کرد اما آن ها و مردم آن ها هم باید بخشی از سختی کار را بر عهده بگیرند. اما مشکل اینجاست که رهبران کشورهای اروپایی، به خصوص کشورهای بدهکار نمیتوانند به راحتی به مردمشان بقبولانند که به خاطر خواست آلمان باید سیاست های سختگیرانه بیشتری را به کار ببندند که در نتیجه آن باید کاهش بودجه بیشتر، رکود بیشتر، زندگی سخت تری را تحمل کنند.
در واقع بر خلاف تصور موجود، به نظر میرسد آنچه که حیات واحد پولی مشترک اتحادیه اروپا، یورو، را به خطر انداخته است بیشتر از اینکه مشکلات اقتصادی باشد، نگرانی های سیاسی است.
منبع: نیویورک تایمز