بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : جمعه 17 آذر 1391      3:14
راهکارهای برنده نوبل اقتصاد برای کاهش کسری بودجه

توصیه هایی که عملی نخواهند شد

جوزف استیگلیتز از پنج راهکار برای کاهش بودجه نام می‏برد و در آخر شرح می‏دهد که چرا این راهکارها عملی نخواهند شد.

 

یکی از عواقب بحران مالی جهانی برای بیشتر کشورها، کسری بودجه بی سابقه و روند رو به رشد بدهی های دولتی بوده است. در بسیاری از کشورها اتخاذ سیاست های سختگیرانه مالی باعث تضعیف اقتصاد ملی و اقتصاد جهانی شده و روند بهبود آن را کند کرده است. در حالیکه اوضاع نامساعد اقتصادی باعث کاهش درآمد مالیاتی دولت و افزایش تقاضا برای دریافت کمک هزینه های بیکاری شده است، امید چندانی به کاهش چشمگیر کسری بودجه در آینده ای نزدیک وجود ندارد. کشورها در تلاش برای مهار کردن روند رو به افزایش کسری بودجه خود چاره ای جز تمرکز بر اولویت ها و صرفنظر کردن از هزینه های بی مورد ندارند. در این میان آمریکا هم باید تن به چنین اقداماتی بدهد. ایجاد یک برنامه که مشکل کسری بودجه آمریکا را حل کند، به اقتصادش جان تازه ای ببخشد و بی عدالتی را کاهش دهد کار نسبتا ساده ای است. برای این اقدام به پنج مسئله اصلی باید توجه شود.

ابتدا سرمایه گذاری در بخش های پربازده بخش عمومی. حتی اگر این اقدام در ابتدا باعث افزایش کسری بودجه شود اما در بلند مدت بدهی های دولتی را کاهش خواهد داد. دولت آمریکا می‏تواند از وام با بهره سه درصد استفاده کند، در این صورت واقعا چه کسی از سرمایه گذاری در طرحی با بازده بیشتر از 10 درصد صرفنظر خواهد کرد؟

دوم اینکه هزینه های نظامی باید کاهش یابند. نه فقط هزینه جنگ های بی حاصلی که اکنون آمریکا در آن ها درگیر است، بلکه از هزینه های دفاعی مربوط به مقابله با دشمنی که وجود ندارد هم باید کاسته شود. آمریکا طوری رفتار می‏کند که انگار جنگ سرد هنوز پایان نیافته است.

در سومین قدم باید حمایت های بی مورد از شرکت ها برداشته شود. شرکت های آمریکایی تحت حمایت دولت این کشور قرار گرفته اند. مورد شرکت ای.آی.جی  (AIG)، گلدمن و دیگر بانک ها نمونه هایی محسوب می‏شوند از شرکت هایی که در دوران رکود از کمک های هنگفت دولت بهره برده اند.

قدم بعدی ایجاد یک نظام مالیاتی عادلانه تر و کاراتر است. نظامی که در آن امتیازهای ویژه برای سود حاصل از سهام باید حذف شود. چرا کسانی که برای گذران زندگی برای خود شغلی دست و پا می‏کنند باید مالیات بیشتری از کسانی که درآمد خود را از راه سفته بازی کسب می‏کنند بپردازند.

در آخر در حالیکه بیش از 20 درصد درآمد در کشور آمریکا به جیب 1 درصد جامعه سرازیر می‏شود، افزایشی اندک، برای مثال 5 درصد، در مالیاتی که آن ها پرداخت می‏کنند می‏تواند بعد از یک دهه معادل 1 هزار میلیارد دلار را به مابقی اقشار جامعه بازگرداند.

یک برنامه برای کاهش کسری بودجه که بر پایه مسایل ذکر شده بنا نهاده شده باشد نه تنها می‏تواند از بدهی های دولتی بکاهد بلکه می‏تواند موجب بهبود کارایی و ارتقای رشد بشود و همچنین منافعی را برای کارگران و طبقه متوسط به همراه بیاورد.

در این میان تنها یک مشکل وجود دارد. چنین طرحی هیچ منفعتی برای شرکت ها و کسانی که بر صحنه سیاست گذاری آمریکا مسلط هستند، ندارد. این دلیل قانع کننده ای است که با توجه به آن شانس کمی برای پذیرفته شدن چنین پیشنهادی وجود داشته باشد.

نویسنده: جوزف استیگلیتز (برنده نوبل اقتصاد سال 2001 )

 


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir