بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : يکشنبه 6 بهمن 1392      11:14
اولین دلارهای بلوکه شده در کدام حوزه باید هزینه شود؟

مشکل مدیریت منابع است، نه کمبود آن

حسین راغفر/ اقتصاددان

قرار است اولین قسط از پول بلوکه شده ایران به کشور پرداخت شود و نگرانی از هزینه کردن آن هم به دنبالش به وجود آمده است. ولی در ابتدای کار باید گفت که بهتر است تا دولت راهبرد روشنی و کاملی برای توسعه کشور داشته باشد بعد بر اساس آن ببیند که منابع بدست آمده را در کجا هزینه کند.

البته در این میان قطعا مهم است که یکسری منابع باید در تولید و حمایت از تولید و تولید کننده مصرف شود. اگرچه دولت یک چارچوب و مفادی را به اسم حمایت از تولید و تولید کننده مطرح کرده است ولی با این حال، در این میان نگرانی وجود دارد که این 550 میلیون دلار که گفته می شود، تنها صرف واردات شود. باید مشخص شود با چه ضمانتی قسط اول که پرداخت شد، صرف تولید شود، نه واردات. حتی چه تضمینی وجود دارد که این پول، صرف تولید واقعی و به تولید کننده واقعی برسد، نه بخش های فربه شده خدمات و نهادهای پرنفوذ سیاسی و قدرت.

بنابراین به نظر من، دولت باید قبل از هر اقدامی تضمین ها و به عبارتی سیاست گذاری هایی را انجام دهد تا کاملا مشخص شود که این منابع قرار است در کجا هزینه شود و به دست تولید و تولید کننده برسد. چرا که همین الان هم تولیدکنندگان برای فعالیت های روزمره خود با مشکلات دسترسی و نقدینگی رو به رو هستند و هیچ گونه حمایتی هم از طرف دولت برای آنها انجام نمی شود. اگر قرار باشد همین روند ادامه پیدا کند و اوضاع بر همین نحو بماند نمی توان امیدی داشت تا این منابع به دست تولید برسد. حتی ممکن است دوباره در بعضی بذل و بخشش های دولت و مجلس که در مالیات نگرفتن هاست -البته با ابراز تاسف جدی- هزینه شود. در اصل منظور این است که کشور منابع کم ندارد، فقط راه و روش درست استفاده کردن از این منابع در دست نیست.

برای مثال کشور همین الان هم دارای منابع بزرگی مانند منابع مالیاتی است. شرکت های بزرگی باید مالیات بدهند، ولی نمی دهند و یا معاف هستند. این مالیات ها در اصل منابع عمومی هستند. اگر دولت این منابع را به دست نیاورد یا برای آن برنامه ریزی درستی نکند، مجبور می شود از جاهای دیگر کسب درآمد کند، این کسب درآمد هم منجر به این می شود که بخواهد قیمت حامل های انرژی را افزایش دهد. مانند همین کاری که در حال حاضر می خواهد انجام دهد و قیمت هر لیتر بنزین را به 700 تومان برساند. خب زمانی که دولت از این طریق در آمد کسب می کند، باید گفت که فاجعه است. چرا که دولت یکسری از منابع مالی خود به دلایل مختلف سیاسی نادیده می گیرد و برای تامین منابع، دستش را در جیب مردم می کند. در این میان تنها مردم هستند که ضرر می کنند، به خصوص طبقات پایین جامعه که قربانی فقدان هرگونه منطق سیاسی و اقتصادی می شوند. وقتی مجلس از این طرف در آمد های دولت را کاهش می دهد، دولت هم از آن طرف با افزایش حامل های انرژی منبع درآمد به دست می آورد مشخص است که مشکلی حل نخواهد شد. باید سوال پرسید که چرا چنین اتفاقی می افتد؟!

البته این مشکل همیشه وجود داشته، در هشت سال گذشته که دولت عملا تعطیل بود. ولی دیگر وقت این است که دولت بازگشایی شود. اما اگر قرار باشد همان راه و روش هشت سال گذشته ادامه پیدا کند و همان اوضاع بر اقتصاد کشور حاکم باشد حتی اگر تمام پول بلوکه شده هم پرداخت شود، نمی توان امیدی به بهبودی داشت. درست است که گفته شده، هفته دیگر، 550 میلیون دلار به حساب کشور واریز می شود، اما با بررسی ریشه ای تر می توان فهمید که مشکل کشور از منابع نیست. مساله اساسی تنها سیاست گذاری درست است. حالا کل منابع کشور و این پول های بلوکه شده هم آزاد شود، ولی درست استفاده نشود و تنها صرف واردات و مسایل روزمره شود، مشکلات حل که نخواهد شد هیچ، نابرابری اقتصادی و اجتماعی هم افزایش پیدا خواهد کرد.

دولت باید بر روی منابع درآمد خود کار کند. یکی از این منابع درآمد، مالیات بر کالاهای مصرفی و لوکس است. بسیاری از نهاد ها مانند مخابرات با اینکه سال گذشته 2200 میلیارد تومان سود داشت، ولی پرداخت مالیاتش صفر بوده است. سازمان های دیگر هم به همین شکل هستند. پتروشیمی، با سود بالایی حدود دو هزار میلیارد تومان مالیاتی نمی دهد. این یعنی اینکه دولت، از جیب مردم برمی دارد و این برداشتن هم در بخشیدن مالیات این نهاد و سازمان های پردرآمد است. چطور از کارمند و حقوق بگیر تا ریال آخر مالیات می گیرند، ولی از سازمان هایی به این بزرگی که مسلما مالیاتشان می تواند درآمد خوبی برای دولت باشد پولی گرفته نمی شود. با این حساب کاملا مشخص است که دولت با کسری درآمد مواجه خواهد شد.

نکته مهم دیگر، راهبرد تولیدی کشور است. باید راهبرد مشخص و کاملی را تعریف و بر روی ارتقای بهره وری و ارزش افزوده تاکید کرد. همین طور باید توجه داشت، منابعی را که دولت صرف می کند، چطور باید استفاده شود. از سوی دیگر هم باید دید، فعالیت های اقتصادی که از طرف دولت حمایت می شوند، چطور از منابعشان استفاده می کنند.

برای مثال، مطالعات و تحقیقات نشان می دهد که پتروشیمی که از لحاظ فناوری از جمله صنایع پیشرفته کشور به حساب می آید، بهره وری آنچنانی ندارد. حتی با مقایسه ای بین کشور های پیشرفته و کشور در حال پیشرفت دیگر هم رده ایران، مشخص است بهره وری این صنعت بسیار نازل تر از دیگر کشورها است.

افزایش بهره وری باید از دیگر راهبرد های اصلی دولت باشد. از طرفی هم منابع باید عادلانه توزیع شود. چرا که اگر این چنین نباشد، کارایی وجود نخواهد داشت و آسیب هایش را هم تولید می بیند. مناسبات غلط و فساد اقتصادی، از جمله نتایج همین نبود توجه به تولید است. هزینه های این توجه نکردن هم جامعه به صورت تورم، رکود اقتصادی، بیکاری می پردازد. ناکارایی در بخش مختلف کشور، جامعه را دچار مشکل عدیده ای می کند. در نهایت هم تاکید بر این است که مشکل کشور، مشکل نبود و کمبود منابع نیست، مشکل مدیریت درست این منابع است.

 


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir