بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : يکشنبه 29 دى 1392      11:20
گفتگو با جمشید پژویان در مورد سفرهای استانی دولت یازدهم

مناطق محروم در ایران فراموش شده است

دولت و بخش خصوصی در سرمایه گذاری در مناطق محروم کوتاهی کرده اند

فریده عنایتی

نیازی به آمار و ارقام خاص و تخصصی نیست تا معلوم شود که در کشور وضعیت توسعه در چه حالی است و استان های مختلف چه مشکلاتی بر سر راه توسعه اقتصادی خود دارند. حتی با یک سفر کوتاه هم می توان مشکلات بیکاری، نبود نیروهای انسانی ماهر و امکانات مختلف رفاهی را در استان های محروم دید. براساس آمار مرکز پژوهش های مجلس هم که به طور کلی ایران با 0.36 رشد اقتصادی، رتبه 23 ام در منطقه و رتبه 164 ام در دنیا را دارد. البته سال 2012 نسبت به سال 2010 هم 5 رتبه تنزل داشته است. در مورد توسعه اقتصادی ایران با جشمید پژویان، اقتصاددان ایرانی به گفتگو نشستیم. او که ریاست شورای رقابت را در پرونده کاری خود دارد، معقتد است که توسعه در ایران با دو مشکل پایداری و فراگیری رو به رو است.

*وضعیت شاخص توسعه یافتگی در ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟

ابتدا باید گفته شود که در این مصاحبه تنها توسعه اقتصادی مدنظر است. البته به طور کلی در بحث شاخص توسعه یافتگی، توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم مطرح است اما در اینجا تنها صحبت از توسعه اقتصادی است. در درجه اول باید گفت که در دهه های اخیر، تاکید سازمان های جهانی و یا اقتصاددانانی که توجه بیشتری به توسعه اقتصادی داشتند، پایداری توسعه یکی از نکاتی بوده که بیشتر توجه جلب می کرده که در نتیجه آن هم اقتصاد محیط زیست مطرح شده است. به عبارت دیگر صحبت از این است که بشر از منابع به صورتی بهره برداری نکند که سهمی که باقی می ماند به شدت کاهش پیدا کند و برای نسل آینده تنها آلودگی باقی بماند. یعنی توسعه، به گونه ای نباشد که پایداری نداشته باشد. نکته دوم در کنار این مساله، فراگیری توسعه است. به این عبارت دیگر باید توسعه و رشد اقتصادی، توسعه فرهنگی و سیاسی در تمام سطح جامعه و مملکت فراگیر باشد و کل کشور را در برگیرد. نه اینکه شاهد این باشیم که یک منطقه توسعه یافته است و در منطقه دیگری اثری از توسعه دیده نمی شود. البته این نکته را هم نباید نادیده گرفت که درست که گفته می شود که رشد توسعه باید فراگیر باشد، ولی مناطق با یکدیگر تفاوت دارند. نه تنها از نظر منابع، آب، خاک و کشاورزی که این ها را نمی توان عامل اصلی حساب کرد بلکه از نظر مهمترین عامل، یعنی ثروت و نیرو انسانی تحصیل کرده هم با یکدیگر متفاوت هستند. بعضی استان ها به دلیل محرومیتی که پشت سر گذاشته اند، امکانات رفاهی به اندازه مطلوب ندارند. این موضوع به تنهایی باعث شده تا نیروی انسانی ماهر تمایل کمتری برای رفتن به این مناطق داشته باشد. از طرفی هم حتی نیروی انسانی ماهر بومی هم به دلیل همین مشکلات، از آن منطقه کوچ می کند و به استان های توسعه یافته تر و با امکانات رفاهی بیشتر می رود.

*دلایل این موضوع را چه می دانید؟

متاسفانه در اقتصاد ایران، دو موضوع فراگیری و پایداری در توسعه وجود ندارد. به طوری که پایداری محیط زیست و سیاست گذاری هایی که دولت ها باید در پیش بگیرند نه تنها در حد مناسب و بهینه نیست بلکه فراگیری هم غافل بوده اند. با توجه به تفاوت قابل توجهی بین مناطق کشور وجود دارد، درصد فقر و خط فقط و درصد کسانی که زیر آن زندگی می کنند برای مناطق مختلف متفاوت است. بعضی مناطق فقیرتر از باقی مناطق هستند. در تقسیم بندی جغرافیایی هم می توان گفت که بخشی از مناطق عقب افتاده تر کشور، می توانند در مناطق مرزی قرار داشته باشند. به خصوص مناطقی که در جنوب غربی و غرب کشور قرار دارند به دلیل دوره هشت ساله جنگ تحمیلی ایران و عراق این چنین شده است. بخشی از این عقب افتادگی هم به این دلیل است که سرمایه گذاری ها کمتر به آن سمت حرکت کرده و خود به خود بخش خصوصی توجه کمتری به آن مناطق داشته است. البته باید این را هم مطرح کرد که ریسک سرمایه گذاری در این مناطق بالاست نوعی عدم توجه بخش خصوصی که پیرو منافع شخصی خود هستند که البته ایرادی هم به آنها وارد نیست، اتفاق افتاده است. حتی علاوه بر بخش خصوصی، دولت هم در سرمایه گذاری در این مناطق کوتاهی کرده. به این ترتیب، اقتصاد این مناطق تحت فشار قرار گرفته است.

*بحث توسعه یافتگی شهرها، به خصوص شهرهای جنوبی و غربی در دولت قبل چطور پیش رفت؟

در اصل باید بگویم که اطلاعات و آمار دقیقی ندارم. البته این روز ها مد و متدوال این است که دولت قبلی را به هرنحوی کوبید. اگر در آن زمان، ایراد به سفرهای استانی دولت بود، چرا آقای روحانی هم به این سرعت سفرهای استانی را شروع کرد. هرچند که به اعتقاد من سیستم اطلاعاتی دولت باید آنقدر شفاف و کامل باشد که دیگر ضرورتی به حضور مستقیم کابینه دولت نباشد. نیاز به این نباشد که آنها با چشم خودشان بروند و ببیند تا بفهمند که مشکلات چه هست و چه نیست، که البته باید گفت که همین از نزدیک دیدن هم تنها دیدن ظواهر مشکلات خواهد بود.

*پس به نظر شما، سفر استانی هیچ نکته مثبتی ندارد؟

البته که نکات مثبت  خواهد داشت. یکی از این نکات، توجه به مناطق محروم استانی است. یکسری آمار و اطلاعات مثبت هم در دولت قبلی این موضوع را نشان می داد. اما این نکات باید مشهود باشد. به عبارتی باید نتیجه سرمایه گذاری های دولت و توجه آن به مناطق محروم کاملا محسوس و مشخص باشد و نشان داده شود. باید درصد فقر پایین آورده شود، رشد اقتصادی بالا رود.

*برای برون رفت از این مشکل که راهکاری را ارائه می دهید؟

هر مرتبه که صحبت از راهکاری برای برون رفت از مشکلات گفته می شود، همیشه یکسری راهکارهایی گفته می شود که بیشتر حالت شعارگونه دارد. در ظاهر عالی است ولی عملیاتی نیست. یک راهکار درست و مناسب نباید تنها در حد یک ایده باقی بماند، باید همراه با نقشه، راه و سیاست گذاری باشد تا بتوان با آن به اهداف مورد نظر رسید. به همین منظور، قطعا توجه به اهداف استراتژیک برای این مناطق باید در نظر گرفته شود. تحلیل و تجزیه اقتصادی باید وجود داشته باشد. راهنمایانی باشند تا بتوانند تصویر مناسب برای سیاست گذاری اقتصادی فراهم کنند تا تفاوت و اختلاف بین مناطق کم شود. البته در درجه اول، باید کل تولید  ناخالص کشور رشد کند و بعد رشد اقتصادی در تمام مناطق فراگیر شود. برای مثال، زمانی که ما فقط یک قرص نان برای پنج نفر آدم گرسنه داشته باشیم، حتی اگر برابر هم توزیع شود، اتفاق خاصی نخواهد افتاد و گرسنگی آنها رفع نخواهد شد. به عبارتی باید در ابتدا تعداد قرص های نان را افزایش داد و بعد به صورت فراگیر و یکدست توزیع کرد.

 

 


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir